دتکتورهای گاز هشدارهایی را به کارکنان تأسیسات درباره نشت گاز قابل اشتعال ارائه میدهند تا اقدامات لازم، چه بهصورت خودکار و چه دستی، برای کنترل نشت قبل از بروز خسارت جدی انجام گیرد. این اقدامات میتوانند شامل خاموش کردن سیستم فرآیند، فعالسازی سامانههای سرکوب یا کاهش اثرات باشند. یک دتکتور گاز که بهدرستی طراحی و نصب شده باشد، سطح ایمنی تأسیسات را افزایش میدهد.
تعیین هدف از نصب دتکتور گاز در آغاز طراحی و استفاده از مدلسازی انتشار و پراکندگی گاز برای ایجاد یک طرح مؤثر ضروری است. مگر آنکه بودجهای نامحدود داشته باشید و بتوانید در هر نقطهی ممکن از نشت، یک دتکتور نصب کنید، استفاده از مدلسازیهای رایانهای میتواند در تعیین محل دتکتورها بهصورت مقرونبهصرفه کمک کند. دامنه و هدف دتکتور گاز باید از ابتدا مشخص شود تا در طول طراحی، سازگاری در انتخاب تجهیزات و نحوه نصب حفظ گردد.
هدف دتکتور گاز
هدف اصلی از استفاده از دتکتور گاز باید کاهش احتمال آتشسوزی و/یا انفجار و پیشگیری از خسارات گسترده به تجهیزات، توقف تولید، آسیب به افراد و تلفات جانی باشد. عامل مهم دیگر، خطر سمیت ناشی از نشت گازهایی است که هم خاصیت سمی و هم خاصیت قابل اشتعال دارند.
هدف از نصب دتکتور گاز باید در ابتدای پروژه بهصورت شفاف تعریف شود تا تحلیل خطرات، انتخاب نوع دتکتور و محل نصب آنها متناسب با هدف نصب باشد. این پارامترها بسته به منطقه مورد نظر در تأسیسات متفاوت هستند. برای مثال، در ناحیه ذخیرهسازی گاز مایع، دتکتورها ممکن است فقط جهت ایجاد هشدار بهکار روند، زیرا منابع احتراق وجود ندارد و آن ناحیه از سایر فرآیندها جدا است. در مقابل، در بخشهای دیگر کارخانه ممکن است هدف از نصب دتکتور، خاموشسازی فرآیند یا فعالسازی سامانههای پاشش آب برای رقیقسازی نشت گاز باشد.
بخشی از طراحی کامل سیستم باید شامل رویههایی باشد که اقدامات کارکنان تأسیسات را هنگام فعال شدن هشدار دتکتور گاز مشخص میکند. این رویهها باید شامل اقداماتی باشند که در هر سطح هشدار انجام میشوند، واکنشهای لازم در بخشهای مختلف کارخانه، و تأثیر شرایط کاری کارخانه (حالت عادی، توقف، یا ناپایداری) بر تصمیمات عملیاتی را نیز در بر گیرند.
ویژگیهای شیمیایی و شرایط فرآیندی
پس از تعیین هدف از نصب دتکتور گاز، مرحله بعدی جمعآوری دادههاست. موادی که قرار است توسط دتکتور شناسایی شوند باید مشخص گردند. شناسایی نشت شامل ارزیابی ویژگیهای شیمیایی و فیزیکی مواد مورد نظر و همچنین شرایط فرآیندی حاکم است. این ویژگیها و شرایط در محاسبات مدلسازی برای تعیین خصوصیات مختلف نشت مانند نرخ نشت ماده و شکل و اندازهی ابر نشت مورد استفاده قرار میگیرند.
دامنهی اشتعالپذیری مواد بررسی میشود. این ویژگی اطلاعاتی دربارهی احتمال اشتعال نشت قبل از پراکنده شدن آن فراهم میکند. نقطهی جوش و گرمای نهان تبخیر هر ماده در سناریوهای مشخصشده بررسی میشود. این ویژگیهای فیزیکی برای ارزیابی میزان فرّاری بودن مواد در شرایط استفاده شده، مفید هستند.
موادی که در شرایط محیطی به صورت گازهای قابل اشتعال وجود دارند، در صورت نشت به عنوان گاز در نظر گرفته میشوند. موادی که در دمای محیط به صورت مایع هستند، بسته به شرایط فرآیندی، ممکن است بهصورت مایع یا بخار ارزیابی شوند.
پارامترهای فرآیندی شامل دما، فشار و نرخ جریان همراه با ویژگیهای ماده برای ارزیابی احتمال آتشسوزی و انفجار بررسی میشوند. برای مثال، یک مایع قابل اشتعال که دمای آن پایینتر از نقطه اشتعال باشد، ممکن است در صورت نشت مشکلی ایجاد نکند؛ اما اگر از بخشی از فرآیند با دمایی ۱۰۰ درجه فارنهایت بالاتر از نقطه اشتعال نشت کند، مشکلساز خواهد بود. این پارامترها به همراه مقدار مادهای که ممکن است نشت کند، برای ارزیابی اندازه احتمالی نشت در نظر گرفته میشوند. همچنین این اطلاعات برای تعیین ماهیت نشتها در سناریوهای مشخص کاربرد دارند.
در ادامه نمونهای از معیارهای انتخاب سناریوی نشت در یکی از پروژههای اخیر آورده شده است. بخشهایی از فرآیند که باید از نظر جانمایی دتکتور گاز بررسی شوند، شامل تجهیزاتی هستند که یکی از شرایط زیر در آنها وجود دارد:
- گازهای قابل اشتعال بهصورت مایعشده در فرآیند درگیر هستند
- مواد قابل اشتعال/احتراق در دمایی بالاتر از نقطه اشتعال خود قرار دارند
- گازهای قابل اشتعال/احتراق در فشاری بیش از ۵۰۰ psig قرار دارند
این معیارها صرفاً یک نمونه هستند. باید محدودهی تحلیلی مورد نظر مشخص شود. اگر این محدوده بیش از حد گسترده باشد، تحلیل پیچیده و دشوار میشود؛ و اگر بیش از حد محدود باشد، احتمال نادیده گرفتن سناریوهای نشت مهم وجود دارد.
اکثر ویژگیهای مواد و شرایط فرآیندی در تحلیل خطر فرآیند (PHA) قابل دسترسی هستند. اگر تحلیل PHA انجام نشده یا اطلاعات کافی نداشته باشد، دادهها میتوانند از نقشههای فرآیند (P&ID) و نمودارهای جریان فرآیند استخراج شوند. مهندسان فرآیند و اپراتورهای واحد، مطلعترین افراد نسبت به فرآیند خاص هستند و میتوانند اطلاعات ارزشمندی در این زمینه ارائه دهند.
انتخاب حالتهای خرابی
باید نوع نقاط احتمالی نشت که قرار است تحلیل شوند مشخص گردد. فرض بر این است که خرابیهای معقول میتوانند رخ دهند. تحلیل سناریویی مانند پارگی آنی یک مخزن بزرگ یا شکست کامل لولهی فولادی جوشخورده برای تعیین محل نصب دتکتور گاز منطقی نیست. اگرچه این رخدادهای فاجعهآمیز ممکناند اتفاق بیفتند، اما تشخیص مؤثر باید بر رویدادهای محتملتر تمرکز داشته باشد؛ یعنی همان نشتهای کوچکتری که اگر بهموقع شناسایی شوند و اقدام مناسب انجام شود، میتوان آنها را کنترل کرد.
نمونههایی از خرابیهایی که باید در نظر گرفته شوند عبارتاند از:
- خرابی آببند پمپ یا کمپرسور
- خرابی فلنجها
- خرابی اتصالات لولهکشی
- خرابی اتصالات ابزار دقیق
- خرابی شیلنگها و اتصالات انعطافپذیر
مکانهای نشت
گام بعدی تعیین مکانهای احتمالی نشت است. این مکانها جایی هستند که نوع ماده، شرایط ماده و نوع خرابی معمول در آن نقطه با یکدیگر تطابق دارند. هر مکان نشت باید بهصورت جداگانه تحلیل شود تا دادههای مورد نیاز برای مدلسازی نشت و پراکندگی جمعآوری شود. این اطلاعات شامل اندازه دهانه، ارتفاع و جهتگیری آن و همچنین پارامترهای فرآیندی در محل نشت خواهد بود.
سناریوهای نشت و موقعیت آنها باید پیش از آغاز مدلسازی اولیه توسط افرادی که مستقیماً با واحد یا کارخانه درگیر هستند، بررسی و تأیید شوند. مهندس فرآیند و اپراتور واحد اطلاعات دقیقی درباره منطقه مورد نظر دارند و میتوانند اطلاعاتی ارائه دهند که اعتبار سناریوهای نشت انتخابشده را افزایش دهد. در صورت امکان، بهتر است از ابتدا این افراد در تیم پروژه حضور داشته باشند.
ملاحظات هواشناسی
پیش از شروع مدلسازی پراکندگی، شرایط هواشناسی محل باید بررسی شود. پارامترهای هواشناسی شامل سرعت باد غالب، جهت باد، آشفتگی جو و شرایط حرارتی باید مدنظر قرار گیرد. پارامترهایی انتخاب میشوند که بدترین شرایط ممکن برای معیارهای نصب دتکتور را نشان دهند. ممکن است بدترین شرایط هواشناسی برای تشخیص، همان شرایط غالب در محل نباشند، اما باید در محدوده شرایط قابل وقوع در آن محل باشند.
مدلسازی نشت و پراکندگی
پس از گردآوری تمام اطلاعات مربوط به سناریوهای نشت و ترکیب آن با اطلاعات فیزیکی خاص هر محل نشت، مرحله مدلسازی آغاز میشود. مدل پراکندگی اطلاعاتی در خصوص اندازه و غلظت گاز پراکندهشده در زمانهای مختلف نشت ارائه میدهد.
مدل کامپیوتری میتواند نرخ نشت ماده و شرایط آن در نقطه نشت را مشخص کند. ماده ممکن است بهصورت بخار، مایع یا مایع فورانکننده (flashing liquid) آزاد شود. سرمایش ناشی از انبساط ممکن است دمای ماده را تغییر داده باشد که میتواند تأثیر قابل توجهی بر نحوه پراکندگی داشته باشد. این مدل اطلاعات لازم برای تعیین میزان خطر ناشی از نشت را فراهم میکند.
گروهبندی نشتهای مشابه
نشتهای مشابه باید در یک گروه قرار گیرند تا از انجام مدلسازیهای غیرضروری جلوگیری شود. برای مثال، اگر هفت نشت احتمالی از یک ماده وجود دارد که فقط در دمای آنها ۲۰ درجه فارنهایت اختلاف است، اجرای مدل پراکندگی برای هر هفت مورد سود چندانی نخواهد داشت. باید بررسی حساسیت نتایج مدل پراکندگی انجام شود تا تأثیر پارامترهای ورودی متغیر مانند شرایط آبوهوایی و جهتگیری نشت بر نتایج پراکندگی مشخص شود.
بسیاری از مدلها در تخمین غلظت گاز در نزدیکی محل نشت (منبع نشت) دقت بالایی ندارند، اما میتوانند اطلاعاتی درباره وسعت خطر ارائه دهند. این اطلاعات میتوانند برای ارزیابی و مقایسه میزان خطر نشتها به تأسیسات و/یا جوامع اطراف مورد استفاده قرار گیرند. برای مثال، یک نشت ممکن است فقط در همان محل تأثیر داشته باشد، در حالی که نشت دیگری ممکن است ابری از گاز قابل اشتعال ایجاد کند که تا بخاریهای شعلهدار مجاور گسترش مییابد. حالت دوم خطر بیشتری دارد، زیرا احتمال رسیدن مخلوط قابل احتراق به منبع جرقه وجود دارد. مدلسازی میتواند در اولویتبندی محل نصب دتکتور گاز کمک کند.
نرمافزارهای مدلسازی نشت و پراکندگی
نرمافزارهای متعددی برای مدلسازی پراکندگی گاز وجود دارند. هدف این متن بررسی این نرمافزارها نیست، بلکه اشاره به این است که چگونه میتوان از آنها برای تعیین محل نصب دتکتور گاز استفاده کرد. برخی از این نرمافزارها عبارتاند از:
- SuperChems® از شرکت A. D. Little
- CHARM® از شرکت Radian
- نرمافزارهای متنباز مانند ARCHIE، DEGADIS، CAMEO و SLAB
هر برنامه مزایا و معایب خاص خود را از نظر سهولت استفاده، گزینههای خروجی و توانمندی مدلسازی دارد. برخی مدلها میتوانند نشت و پراکندگی را در یک مرحله مدلسازی کنند، در حالی که برخی دیگر نیاز دارند که مدل نشت و مدل پراکندگی بهصورت جداگانه اجرا شوند و خروجی مدل نشت به مدل پراکندگی وارد شود. باید بررسی شود که مدل انتخابشده برای شرایط خاص پروژه مناسب است یا خیر.
تعیین محل نصب دتکتور
معیارهای نصب دتکتور گاز بر اساس شناسایی نشت قبل از تشکیل ابری از بخار قابل احتراق است که میتواند منجر به انفجار شود. اگرچه برای یک انفجار، حداقل پنج تن ماده نیاز است، اما حتی مقادیر بسیار کمتر نیز میتوانند باعث آتشسوزیهای شدید شوند. بنابراین، شناسایی نشت باید در سریعترین زمان ممکن انجام شود تا پیش از تشکیل ابر بخار، فرصت انجام اقدامات اصلاحی فراهم باشد.
برای نواحی مختلف یک تأسیسات معمولاً معیارهای متفاوتی جهت مکانیابی دتکتورها تدوین میشود. بهعنوان مثال، در نواحی فرآیندی نیاز به تشخیص سریعتر حتی مقادیر کم گاز وجود دارد، اما در نواحی ذخیرهسازی این الزام کمتر است. در نواحی فرآیندی، منابع احتراق متعددی وجود دارند. اگر بخار قابل احتراق به منبع احتراقی با انرژی کافی برخورد کند، آتشسوزی سریع رخ خواهد داد. همچنین ازدحام تجهیزات در این مناطق میتواند منجر به تسریع گسترش آتش شود. بنابراین، در نواحی فرآیندی تشخیص سریع مقادیر کم گاز مناسب و ضروری است.
نشتهای بزرگتر معمولاً در نواحی ذخیرهسازی قابلتحملتر هستند، زیرا در این نواحی منابع احتراق محدودتری وجود دارد، تجهیزات و سازهها کمتر متراکم هستند و جرم بیشتر تجهیزات و سازهها، زمان بیشتری برای جذب اثرات حرارتی در هنگام آتشسوزی فراهم میکند. در نتیجه، در این مناطق میتوان نشتهای بزرگتری را مدنظر قرار داد.
مثال
یک نمونه از شناسایی سناریوی نشت، مدلسازی پراکندگی گاز و معیارهای تعیین محل نصب دتکتور گاز که در یک پروژه اخیر بهکار گرفته شده، بر پایه تشخیص در سطح غلظت ۲۰ درصد حد انفجار پایین (LEL) از یک ماده است که از فرآیند از طریق یک روزنه به قطر یکچهارم اینچ در مدت یک دقیقه یا قبل از آزاد شدن ۱۰۰۰ پوند ماده نشت میکند. این معیار بهمنظور ایجاد زمان کافی برای اقدام اصلاحی توسط کارکنان بهرهبردار جهت کاهش میزان ماده نشتشده در نظر گرفته شده است. همچنین این معیار از نصب دتکتورهایی که بیش از حد حساس بوده و منجر به هشدارهای مزاحم میشوند جلوگیری میکند.
مکانیابی دتکتورها در این پروژه وابسته به جهت باد نیست. در این حالت، جهت غالب باد متغیر است. معیار تعیین محل دتکتور گاز در این پروژه، نصب دتکتورها در ناحیهای است که توسط پهنای ایزوپلت غلظت پراکندگی در نقطه نشت تعریف میشود. پهنای ایزوپلت در نقطه نشت یک ناحیه دایرهای را تعریف میکند که فاصله احتمالی گسترش نشت در خلاف جهت باد را مشخص میسازد. این رویکرد منجر به نصب دتکتورها با احتمال بالاتر شناسایی نشت در شرایط مختلف جهت باد میشود و اتکا به جهت غالب باد را کاهش میدهد. قانون مورفی بیان میکند که اگر نشت رخ دهد و مکان دتکتور بر اساس جهت غالب باد تعیین شده باشد، احتمال زیادی وجود دارد که باد از جهت مخالف (۱۸۰ درجه) بوزد.
استفاده از روشهای مدرن جمعآوری داده، مدلسازی رایانهای و تجهیزات دتکتور گاز جایگزین قضاوت منطقی نمیشود. هنگام نصب دتکتورها، باید دقت شود که در مکانهایی قرار نگیرند که از منبع نشت گاز پنهان باشند.
اجزای سیستم دتکتور گاز و عملکرد آنها
یک سیستم دتکتور گاز قابل اشتعال از چند جزء تشکیل شده است، از جمله دتکتور، مانیتورهای نمایشدهنده، آلارمهای صوتی و آلارمهای نوری. این سیستم ممکن است قابلیت اتصال به سایر سیستمهای کنترل و پایش تأسیسات را نیز داشته باشد.
سیستمهای دتکتور گاز قابل اشتعال معمولاً بهگونهای طراحی میشوند که در دو سطح متفاوت از غلظت گاز هشدار دهند. این سیستم میتواند دستگاههای هشداردهنده خروجی را فعال کرده و همچنین نشان دهد که سطح خاصی از گاز قابل اشتعال وجود دارد. دو نقطه هشدار رایج ۲۰ درصد LEL و ۴۰ درصد LEL هستند. در سطح ۲۰ درصد LEL، سیستم چراغ هشدار را روی پنل روشن کرده و آلارم محلی را در ناحیهای که دتکتور فعال شده ایجاد میکند. این کار میتواند منجر به تخلیه منطقه، افزایش نرخ تهویه و/یا بررسی فوری منطقه توسط پرسنل مجرب شود.
در سطح ۴۰ درصد LEL، سیستم هشدار دیگری را فعال کرده، آلارمهای صوتی و نوری را به فراتر از منطقه محلی گسترش میدهد، تجهیزات فرآیندی را بهصورت خودکار خاموش یا تخلیه میکند، سامانههای پراکندگی بخار را فعال کرده و پرسنل اضطراری را مطلع میسازد تا اقدامات لازم را انجام دهند.
فارغ از چیدمان خاص سیستم، اجزای ضروری آن شامل قابلیت تشخیص دتکتوری است که آلارم را فعال کرده (و در نتیجه موقعیت آن)، گازی که شناسایی شده، و غلظت گاز. بدون این اطلاعات، اقدامات مؤثر محدود خواهند بود. روشهای متعددی برای سازماندهی این اطلاعات و بازیابی آن در مواقع نیاز وجود دارد. برچسبگذاری ساده میتواند برای سامانههای کوچک کافی باشد. برای برخی دیگر، استفاده از برگههای داده جمعآوریشده کاربرد دارد. با این حال، در اغلب نصبهای امروزی از سامانههای منطقی قابل برنامهریزی استفاده میشود که قابلیت اتصال به تجهیزات دتکتور گاز را دارند. بدین ترتیب، قابلیتهای مناسبی برای بازیابی اطلاعات فراهم میشود. بنابراین، پس از شناسایی گاز قابل اشتعال توسط یک دتکتور، کلیه اطلاعات مربوط به حادثه میتواند بهصورت فوری بر روی صفحهنمایش رایانه نشان داده شود.
انواع دتکتور گاز
امروزه دو نوع دتکتور گاز برای گازهای قابل اشتعال استفاده میشود: نوع نقطهای و نوع بیم. هر دو نوع کاربردها، مزایا و معایب خاص خود را دارند.
در نوع نقطهای از یک مهره کاتالیستی بهعنوان دتکتور استفاده میشود. این مهره گرم میشود تا زمانیکه گاز قابل اشتعال در مجاورت آن قرار گیرد، بسوزد و دمای مهره افزایش یابد. این افزایش دما باعث تغییر مقاومت الکتریکی در مهره میشود. این تغییر مقاومت با مهره مرجع در داخل دتکتور مقایسه میشود تا شرایط محیطی در نظر گرفته شود. سیستم این تغییر مقاومت را بهصورت درصدی از حد انفجار پایین (LEL) تفسیر میکند.
دتکتورهای نوع بیم بر اساس این اصل عمل میکنند که هیدروکربنها تابش مادون قرمز را در طول موجهای مشخصی جذب میکنند. دتکتور نوع بیم، یک پرتو آشکارساز و یک پرتو مرجع را در فضا منتشر میکند. این پرتو یا به یک گیرنده جداگانه میرسد یا در صورت ترکیب فرستنده/گیرنده، از آینه بازتاب داده میشود. این پرتو میتواند تا فاصله ۱۰۰ متر (۳۲۸ فوت) ارسال شود.
مشخصات معمول هر دو نوع دتکتور در ادامه آمده است. این ویژگیها بسته به سازنده خاص دتکتور ممکن است متفاوت باشد. هر یک از این عوامل باید هنگام انتخاب دستگاه مناسب مورد توجه قرار گیرد.
دتکتورهای نوع نقطهای:
− مناسب برای پایش در محلهای خاص یا اجزای تجهیزات، مانند ورودی هوای اتاقهای کنترل یا تجهیزات مجزا
− اندازهگیری کمی غلظت گاز در یک مکان معین
− قیمت نسبتاً پایین
− تعویض دتکتور ساده است
− مستعد مسمومیت توسط برخی مواد مانند ترکیبات سیلیکونی
− گاز باید به دتکتور برسد (در صورت قرارگیری نادرست یا کمبودن تعداد دتکتورها، دقت کاهش مییابد)
− احتمال قرائت نادرست به دلیل تداخلها وجود دارد
− نیاز به نگهداری مکرر جهت بررسی کالیبراسیون
− طول عمر عملکردی ممکن است در حضور گازهای پسزمینه دائمی کاهش یابد
دتکتورهای نوع بیم:
− ممکن است در صورتیکه محلهای بالقوه نشت در یک خط قرار داشته باشند (مانند ردیفی از پمپها در امتداد یک مسیر لولهکشی)، از نظر هزینه نسبت به دتکتورهای نقطهای مقرونبهصرفهتر باشند
− نیاز به نگهداری کم، زیرا تجهیزات در معرض مسمومیت قرار نمیگیرند
− پایش نشت گاز در یک منطقه وسیع را فراهم میکند
− تحت تأثیر سطوح بالای گاز پسزمینه قرار نمیگیرد
− میانگین غلظت در یک فاصله کوتاه را ارائه میدهد (غلظت دقیق در یک نقطه خاص را نشان نمیدهد)
− فرستنده پرتو باید دید مستقیم با گیرنده یا بازتابدهنده داشته باشد (فعالیت در یک ناحیه ممکن است پرتو را مختل کرده و باعث شود آن منطقه بدون پایش باقی بماند)
− سرویسدهی پرهزینه و زمانبر است، زیرا تعویض دتکتورهای معیوب نیاز به تکنسینهای ماهر دارد
استفاده از دتکتورهای نقطهای در مقایسه با دتکتورهای نوع بیم ممکن است برای مناطقی مناسبتر باشد که در آن، همپوشانی دایرههای پراکنش، امکان شناسایی نشت از بیش از یک منبع را با یک دتکتور فراهم میکند. دتکتور نوع بیم زمانی مناسبتر است که یک سری نقاط نشت احتمالی در یک خط مستقیم قرار دارند یا زمانی که هدف، شناسایی نشت گاز پیش از عبور از مرز یک واحد فرایندی باشد. یک سیستم کامل ممکن است شامل استفاده از هر دو نوع دتکتور بهصورت متناسب با شرایط باشد.
خلاصه
در ابتدای تحلیل باید هدف مشخصی برای سیستم دتکتور گاز تعیین شود. آنچه که انتظار دارید به آن دست یابید باید مشخص شود تا بتوان برنامهای برای رسیدن به این هدف تدوین کرد.
استفاده از مدلهای نشت و پراکنش میتواند در مکانیابی مؤثر دتکتور گاز مفید باشد، زیرا اطلاعاتی در مورد اندازه نشت بر اساس نوع خرابیهای فرضشده ارائه میدهد. ممکن است مدل نشان دهد که برخی از خرابیهای احتمالی در یک منطقه، مقدار گاز کافی برای ایجاد نگرانی فوری را آزاد نمیکنند. به این ترتیب میتوان تلاشها را بر روی نشتهای مهمتر متمرکز کرد و بودجه را بهصورت مؤثرتری خرج نمود.
نصب دتکتور گاز در ناحیهای که با چند ایزوپلت غلظت پراکنش همزمان باشد میتواند تعداد نقاط مورد نیاز برای شناسایی را کاهش دهد. یک دستگاه در موقعیتی قرار میگیرد که میتواند نشت را از چند محل نزدیک شناسایی کند. بهعنوان مثال، دتکتوری که بین دو پمپ مجاور قرار دارد، بسته به فاصله بین آنها، میتواند نشت از هر دو پمپ را شناسایی کند.
استفاده از روشهای پیشرفته جمعآوری داده، مدلسازی رایانهای، و تجهیزات دتکتور گاز، جایگزینی برای قضاوت فنی نیست. مدلسازی فقط تقریب شرایطی است که ممکن است رخ دهد. حتماً نظر افرادی که با کارخانه آشنایی دارند را جویا شوید، زیرا ممکن است اطلاعاتی داشته باشند که با فرضهای اشتباه، نتایج پیشرفتهترین مدلها را بیاثر کند.
دتکتورهای نوع بیم و نقطهای هر دو کاربردهای مناسب خود را دارند که بسته به موقعیت، متفاوت خواهد بود. یک راهحل مقرونبهصرفه نیازمند بررسی همه گزینههای موجود برای شناسایی است. آنچه که در یک بخش از کارخانه مؤثر است، ممکن است در بخشی دیگر کاملاً ناکارآمد باشد.