دتکتور دود مکشی (Aspirating Smoke Detector)
تمام سیستمهای دتکتور دود مکشی (ASD) دارای تجهیزات مشابهی هستند، اما نوع فناوری تشخیص آنها متفاوت است. در حال حاضر چند نوع فناوری تشخیص وجود دارد:
سیستمهای مبتنی بر لیزر (دارای فیلتر)
در این روش، از لیزر بهعنوان منبع نوری در داخل محفظه تشخیص استفاده میشود. ابتدا هوا از یک سیستم فیلتراسیون عبور میکند تا ذرات بزرگ حذف شوند. سپس نمونهی هوای فیلتر شده از مقابل لیزر عبور داده میشود و پراکندگی نور ناشی از ذرات دود توسط یک کلکتور نوری اندازهگیری میشود. الکترونیک پیشرفتهی دتکتور، میزان ذرات دود موجود در محفظه را تعیین میکند.
سیستمهای مبتنی بر لیزر (بدون فیلتر)
این روش که معمولاً با عنوان “شمارش ذرات” شناخته میشود نیز از لیزر به عنوان منبع نوری استفاده میکند. اما در این پیکربندی، هوا بدون عبور از فیلتر مستقیماً وارد محفظه حسگر میشود. با عبور هوا از مقابل لیزر، کلکتور نوری تعداد ذرات در اندازه میکرونی مشخص را شمارش میکند تا تعیین شود که آیا میزان کافی از ذرات دود وجود دارد یا خیر. الکترونیک پیشرفته این فناوری قادر است بین ذرات معلق گرد و غبار و ذرات دود در نمونه تفاوت قائل شود.
اتاقک ابری (Cloud Chamber)
این روش قدیمیترین و ابتداییترین فناوری مکشی تشخیص دود است. عنصر حسگر آن یک محفظهی مهر و مومشده حاوی بخار آب بسیار متراکم است. هنگامی که یک ذره دود باردار با بخار آب متراکم برخورد میکند، یونیزه میشود. یونهای ایجاد شده به عنوان هستههای تراکم عمل میکنند که مه در اطراف آنها شکل میگیرد (زیرا بخار آب بسیار متراکم بوده و در آستانهی چگالش قرار دارد). این فرآیند باعث بزرگتر شدن اندازه ذره میشود، بهطوری که از حالت نامرئی (زیر طول موج نور) به حالتی میرسد که قابل شناسایی توسط سلول نوری درون محفظه میشود.
حسگر با منبع دوگانه (Dual Source Sensor)
در این روش، از یک LED آبی برای شناسایی غلظتهای بسیار پایین دود و از یک لیزر مادون قرمز برای تشخیص موارد مزاحم مانند گرد و غبار استفاده میشود که ممکن است باعث آلارمهای اشتباه شوند. الگوریتمهای پیشرفته سیگنالهای هر دو منبع را تفسیر میکنند تا مشخص شود که نمونهی هوا حاوی دود است یا فقط گرد و غبار معلق. سطح تشخیص ذرات میتواند تا حداقل 0.0015% بر متر (یا 0.00046% بر فوت) کاهش یابد.
اصول اگزاست (تخلیه هوا) در دتکتور دود مکشی
در کاربردهای عادی، معمولاً فشار هوا در فضای حفاظتشده با فشار هوا (APS) برابر با فشار هوای فضای نصب دتکتور است، و لوله اگزاست از خروجی فشار اگزاست دتکتور (AES) خارج میشود. به همین دلیل، نرمافزار طراحی که زمان انتقال و حساسیت دتکتور را محاسبه میکند، فرض میکند که فشار هوای دو فضا برابر است.
اندازه سوراخهای نمونهبرداری، اندازه لوله، زمان انتقال و سرعت فن مکنده همگی تابعی از حجم هوایی هستند که از محفظه نمونهبرداری عبور میکند. محفظه حسگر برای تشخیص ذرات دود طراحی شده که با سرعت مشخص فن از درون آن عبور میکنند.
- اگر فشار APS بیشتر از AES باشد، سرعت ورود هوا به محفظه حسگر ممکن است بیشتر از سرعت نامی فن شود که میتواند بر دقت تشخیص دود اثر مستقیم بگذارد.
- مهم: اگر AES بیشتر از APS باشد، فشار هوا در حال فشار آوردن به هوای خروجی است و در نتیجه باعث ایجاد مقاومت و کند شدن فن میشود. این امر موجب افزایش زمان انتقال و کاهش حجم هوای ورودی به محفظه حسگر میگردد.
نکته: برای حذف تفاوت فشار، باید هوای خروجی دوباره به همان اتاقی که از آن نمونهبرداری شده بازگردانده شود (مطابق شکل 6 صفحه بعد).
میتوان لولهای را به پورت خروجی متصل کرد تا هوای خروجی را از محل واحد دور کند؛ بهعنوان مثال برای کاهش نویز، کاهش خطر تداخل یا انسداد عمدی، یا بهبود حفاظت محیطی. باید از لولهای با مشخصات مشابه لولههای نمونهبرداری استفاده شود و در تعیین محل خروجی جدید دقت شود تا مسدود شدن تصادفی یا عمدی آن رخ ندهد.
روشهای نمونهبرداری دتکتور حرارتی خطی (ASD)
برای هدف این راهنما، پنج روش نمونهبرداری قابل قبول برای تمام کاربردهای ممکن وجود دارد:
نمونهبرداری اولیه (Primary Sampling)
نام این روش گمراهکننده است؛ زیرا معمولاً بهعنوان یک سیستم تکمیلی استفاده میشود و نه سیستم تشخیص اصلی. در نمونهبرداری اولیه، نمونهگیری هوا از یک محل خاص یا جایی انجام میشود که احتمال حرکت هوا در آن بیشتر است. برای مناطقی با جریان هوای بالا، مانند دیتاسنترها یا اتاقهای تمیز، محل نمونهبرداری اولیه در دریچههای برگشت هوا، واحدهای هواساز (AHU) یا کانالهای برگشت هوا قرار دارد.
نمونهبرداری ثانویه (Secondary Sampling)
در این روش، سوراخهای نمونهبرداری در سطح سقف و در مکانهایی مشابه با دتکتورهای نقطهای دود نصب میشوند. فاصلهگذاری بین سوراخها باید مطابق با استاندارد یا آییننامه مربوطه باشد.
نمونهبرداری موضعی (Localised Sampling)
این روش شامل حفاظت از تجهیزات یا نواحی خاص در یک فضای باز بزرگ است. نمونهبرداری موضعی ممکن است در سیستم نمونهبرداری رکها (Rack Sampling) در یک انبار بزرگ باز استفاده شود.
نمونهبرداری داخل کابینت
در این نوع روش نمونهبرداری، سوراخهای مکش هوا بهگونهای نصب میشوند که تجهیزات خاصی را در یک فضای باز بزرگتر پایش کنند. این روش با نمونهبرداری موضعی متفاوت است، زیرا حجم تحت حفاظت بسیار کوچکتر بوده و تجهیز مورد نظر معمولاً بهصورت خودکفا درون یک کابینت یا رک رایانهای قرار دارد. سامانه تشخیص مکشی (ASD) هوایی را که برای خنکسازی تجهیزات استفاده میشود، پایش میکند. این نوع نمونهبرداری معمولاً بر روی تجهیزاتی نصب میشود که آسیب دیدن آنها در اثر آتش میتواند نتایج فاجعهباری به دنبال داشته باشد.
نمونهبرداری درون کانال
در این نوع نمونهبرداری، بهجای استفاده از آشکارسازهای دود کانالنصب سنتی، از سامانه تشخیص مکشی (ASD) استفاده میشود تا در صورت وقوع آتشسوزی، سامانه تهویه مطبوع (HVAC) مرتبط خاموش شده یا دمپرها بسته شوند تا از گسترش دود جلوگیری گردد. همچنین میتوان از آن برای تشخیص ذرات دود موجود در هوای خروجی (یا ورودی) استفاده کرد، بهویژه زمانی که آشکارسازی با حساسیت بیشتر مورد نیاز است.