دتکتورهای تشخیص آتش مبتنی بر انرژی تابشی در استاندارد NFPA72

IMG 2123

A.17.8.2 اصول عملکرد دتکتورهای شعله

(1) حسگرهای شعله. حسگرهای شعله فرابنفش معمولاً از یک لوله گایگر-مولر فوتودیود خلاء برای تشخیص شعله استفاده می‌کنند.

9k=

این حسگرها همچنین تابش فرابنفش تولید شده توسط شعله را تشخیص می‌دهند. فوتودیود اجازه می‌دهد تا یک جریان ناگهانی برای هر فوتون فرابنفشی که به ناحیه فعال لوله برخورد می‌کند، جاری شود. هنگامی که تعداد جریان‌های ناگهانی در واحد زمان به سطح از پیش تعیین‌شده‌ای برسد، حسگر هشدار را فعال می‌کند. یک حسگر شعله مادون‌قرمز با طول‌موج واحد از یکی از چندین نوع فوتوسل برای تشخیص تابش مادون‌قرمز در یک باند طول‌موج واحد که توسط شعله تولید می‌شود، استفاده می‌کند. این حسگرها معمولاً شامل تمهیداتی برای کاهش هشدارهای ناشی از منابع رایج مادون‌قرمز مانند نور لامپ‌های رشته‌ای یا نور خورشید هستند. یک حسگر شعله فرابنفش/مادون‌قرمز (UV/IR) تابش فرابنفش را با استفاده از یک لوله فوتودیود خلاء و یک طول‌موج انتخابی از تابش مادون‌قرمز را با استفاده از یک فوتوسل تشخیص می‌دهد.

یک سیگنال هشدار می‌تواند فعال شود. یک حسگر شعله مادون‌قرمز با چند طول‌موج (IR/IR) تابش را در دو یا چند باند باریک از طول‌موج‌ها در طیف مادون‌قرمز تشخیص می‌دهد. این حسگرها به صورت الکترونیکی تابش‌ها را بین باندها مقایسه کرده و در صورتی که رابطه بین دو باند نشان‌دهنده آتش باشد، یک سیگنال فعال می‌کنند.

9k=

(2) حسگرهای جرقه/ذغال. یک حسگر جرقه/ذغال معمولاً از یک فوتودیود حالت جامد یا فوتوترانزیستور برای تشخیص انرژی تابشی ساطع شده از ذغال‌ها استفاده می‌کند که معمولاً بین ۰.۵میکرون تا ۲.۰ میکرون در محیط‌های معمولاً تاریک است. این حسگرها می‌توانند بسیار حساس (در حد میکرووات) ساخته شوند و زمان پاسخ‌دهی آنها می‌تواند بسیار کوتاه (در حد میکروثانیه) باشد.

A.17.8.2.1 انرژی تابشی ساطع شده از یک شعله یا جرقه/ذغال شامل تابش‌هایی در باندهای مختلف طیف فرابنفش، مرئی و مادون‌قرمز است. مقدار نسبی تابش ساطع شده در هر بخش از طیف توسط شیمی سوخت، دما و سرعت احتراق تعیین می‌شود. حسگر باید با ویژگی‌های آتش تطبیق داده شود.

Z

تقریباً تمام موادی که در احتراق شعله‌ور شرکت می‌کنند، تا حدی در طول احتراق شعله‌ور تابش فرابنفش ساطع می‌کنند، در حالی که فقط سوخت‌های حاوی کربن تابش قابل توجهی در باند ۴.۳۵میکرون (دی‌اکسید کربن) که توسط بسیاری از انواع حسگرها برای تشخیص شعله استفاده می‌شود، ساطع می‌کنند.به شکلA.17.8.2.1 مراجعه کنید.

Z

انرژی تابشی ساطع شده از یک ذغال عمدتاً توسط دمای سوخت (تابش بر اساس قانون پلانک) و گسیل‌پذیری سوخت تعیین می‌شود. انرژی تابشی ساطع شده از یک ذغال عمدتاً در محدوده مادون‌قرمز و به میزان کم‌تری در محدوده مرئی است. به طور کلی، ذغال‌ها تا زمانی که به دمای ۳۲۴۰ درجه فارنهایت (۱۷۲۷ درجه سانتی‌گراد یا ۲۰۰۰ کلوین) برسند، انرژی فرابنفش را به مقدار قابل توجهی (۰.۱ درصد از کل تابش) ساطع نمی‌کنند. در بیشتر موارد، تابش‌ها در محدوده ۰.۸ میکرون تا ۲.۰ میکرون قرار می‌گیرند که مربوط به دماهای تقریبی ۷۵۰ درجه فارنهایت تا ۱۸۳۰ درجه فارنهایت (۳۹۸ درجه سانتی‌گراد تا ۱۰۰۰ درجه سانتی‌گراد) است.

بیشتر حسگرهای انرژی تابشی دارای نوعی مدار تأیید درون خود هستند که از زمان برای کمک به تشخیص بین سیگنال‌های گذرا و نادرست و هشدارهای واقعی آتش استفاده می‌کنند. این مدارها در مواردی که سناریوی آتش مورد انتظار و توانایی حسگر برای پاسخ به آن آتش مورد انتظار در نظر گرفته می‌شود، بسیار مهم می‌شوند. به عنوان مثال، یک حسگر که از یک مدار انتگرال‌گیر یا زمان‌بندی برای پاسخ به نور سوسو‌زننده یک آتش استفاده می‌کند، ممکن است به خوبی به یک انفجار ناشی از اشتعال بخارات و گازهای قابل اشتعال تجمع‌یافته یا در مواردی که آتش یک جرقه است که با سرعت تا ۳۲۸ فوت بر ثانیه (۱۰۰ متر بر ثانیه) از مقابل حسگر عبور می‌کند، پاسخ ندهد. در این شرایط، یک حسگر با قابلیت پاسخ‌دهی سریع بسیار مناسب است. از طرف دیگر، در کاربردهایی که توسعه آتش کندتر است، یک حسگر که از زمان برای تأیید سیگنال‌های تکراری استفاده می‌کند، مناسب است. در نتیجه، نرخ رشد آتش باید در انتخاب حسگر در نظر گرفته شود. عملکرد حسگر باید به گونه‌ای انتخاب شود که به آتش مورد انتظار پاسخ دهد.

تابش‌های انرژی تنها معیار مورد توجه نیستند. محیط بین آتش مورد انتظار و حسگر نیز بسیار مهم است. طول‌موج‌های مختلف انرژی تابشی با درجات مختلفی از کارایی توسط موادی که در هوا معلق هستند یا روی سطوح نوری حسگر تجمع می‌کنند، جذب می‌شوند. به طور کلی، آئروسل‌ها و رسوبات سطحی حساسیت حسگر را کاهش می‌دهند. تشخیص فناوری مورد استفاده باید آئروسل‌ها و رسوبات سطحی که به طور معمول اتفاق می‌افتند را در نظر بگیرد تا کاهش پاسخ سیستم بین فواصل تعمیر و نگهداری به حداقل برسد. لازم به ذکر است که دود ناشی از احتراق تقطیرات نفتی با فراکسیون‌های متوسط و سنگین، به شدت در انتهای طیف فرابنفش جذب‌کننده است. اگر از این نوع تشخیص استفاده می‌شود، سیستم باید به گونه‌ای طراحی شود که اثر تداخلی دود بر پاسخ سیستم تشخیص را به حداقل برساند.

Z

محیط و شرایط محیطی پیش‌بینی‌شده در منطقه تحت حفاظت، بر انتخاب حسگر تأثیر می‌گذارد. همه حسگرها محدودیت‌هایی در محدوده دمای محیطی دارند که در آن محدوده، مطابق با حساسیت‌های آزمایش‌شده یا تأیید‌شده خود پاسخ می‌دهند. طراح باید اطمینان حاصل کند که حسگر با محدوده دمای محیطی پیش‌بینی‌شده در منطقه‌ای که نصب می‌شود، سازگار است. علاوه بر این، باران، برف و یخ هر دو تابش فرابنفش و مادون‌قرمز را به درجات مختلف تضعیف می‌کنند. در مواردی که این شرایط پیش‌بینی می‌شود، باید تمهیداتی برای محافظت از حسگر در برابر تجمع این مواد روی سطوح نوری آن در نظر گرفته شود.

A.17.8.2.2 تابش‌های انرژی طبیعی که از آتش ناشی نمی‌شوند، ممکن است در منطقه خطر وجود داشته باشند. هنگام انتخاب حسگر برای یک منطقه، سایر منابع احتمالی تابش انرژی باید ارزیابی شوند. برای اطلاعات بیشتر به A.17.8.2.1 مراجعه کنید.

A.17.8.3.1.1 همه حسگرهای نوری بر اساس معادله نظری زیر پاسخ می‌دهند:

Z

که در آن:

S = توان تابشی که به حسگر می‌رسد
k = ثابت تناسب برای حسگر
P = توان تابشی ساطع‌شده توسط آتش
e = پایه لگاریتم نپر (۲.۷۱۸۳)
ζ = ضریب تضعیف هوا
d = فاصله بین آتش و حسگر

2Q==

حساسیت (S) معمولاً بر حسب نانووات اندازه‌گیری می‌شود. این معادله منحنی‌هایی مشابه منحنی نشان‌داده‌شده در شکلA.17.8.3.1.1 را تولید می‌کند.
این منحنی حداکثر فاصله‌ای را تعریف می‌کند که در آن حسگر به طور مداوم آتش با اندازه و سوخت مشخصی را تشخیص می‌دهد. حسگرها باید فقط در ناحیه سایه‌دار بالای منحنی استفاده شوند.
در بهترین شرایط و بدون جذب جوی، توان تابشی که به حسگر می‌رسد، اگر فاصله بین حسگر و آتش دو برابر شود، به میزان یک چهارم کاهش می‌یابد. برای محاسبه تضعیف جوی، عبارت نمایی زتا (ζ) به معادله اضافه می‌شود. زتا معیاری از شفافیت هوا در طول‌موج مورد نظر است. زتا تحت تأثیر رطوبت، گرد و غبار و هرگونه آلاینده دیگر در هوا قرار می‌گیرد که در طول‌موج مورد نظر جذب‌کننده هستند. زتا معمولاً مقادیری بین ۰.۰۰۱- و ۰.۱- برای هوای محیطی معمولی دارد.

نوشته‌های مشابه

  • انواع سامانه‌ها و الزامات آن‌ها

    ۸.۱ سامانه‌های لوله‌ مرطوب
    ۸.۱.۱ گیج‌های فشار
    ۸.۱.۱.۱ یک گیج فشار تأییدشده مطابق با بخش ۱۶.۱۳ باید در هر رایزر سامانه نصب شود.
    ۸.۱.۱.۲* گیج‌های فشار باید در بالا و پایین هر شیر هشدار یا شیر یک‌طرفه رایزر سامانه، در صورت وجود چنین تجهیزاتی، نصب شوند.
    ۸.۱.۱.۲.۱ مجاز است یک گیج فشار منفرد روی یک منیفولد در زیر چند شیر یک‌طرفه رایزر یا شیر هشدار نصب شود.
    ۸.۱.۱.۲.۲ گیج‌های فشار در زیر شیرهای یک‌طرفه‌ای که طبق بندهای ۱۶.۹.۱۱ و ۱۶.۱۵.۲.۲(۱) الزامی هستند، مورد نیاز نخواهند بود.

    ۸.۱.۲ شیرهای اطمینان
    ۸.۱.۲.۱ مگر اینکه الزامات بند ۸.۱.۲.۲ رعایت شده باشند، سامانه لوله مرطوب باید دارای یک شیر اطمینان فهرست‌شده با اندازه‌ای نه کمتر از ۱/۲اینچ (۱۵ میلی‌متر) باشد که روی فشار ۱۷۵ psi (۱۲ بار) یا ۱۰ psi (۰.۷بار) بیشتر از بیشترین فشار سامانه ـــ هر کدام که بیشتر باشد ـــ تنظیم شده باشد.
    ۸.۱.۲.۲ اگر مخازن هوای کمکی برای جذب افزایش فشار نصب شده باشند، نیاز به نصب شیر اطمینان وجود ندارد.
    ۸.۱.۲.۳ یک شیر اطمینان طبق بند ۸.۱.۲.۱ در پایین‌دست شیرهای یک‌طرفه‌ای که طبق بند ۱۶.۱۵.۲.۲(۱) الزامی هستند، باید نصب شود.

    ۸.۱.۳ سامانه‌های کمکی
    مجاز است سامانه لوله مرطوب، سامانه لوله خشک، پری‌اکشن یا دلوژ کمکی را تأمین کند، به شرطی که تأمین آب سامانه کافی باشد.

    ۸.۱.۴ استفاده از نوار حرارتی به جای محفظه گرم‌شده برای حفاظت از شیر و لوله تأمین آب در برابر یخ‌زدگی مجاز نیست.

    ۸.۱.۵ تهویه هوا
    یک دریچه هوا با اتصال مطابق با بخش ۱۶.۷ باید روی هر سامانه لوله مرطوب که از لوله فلزی استفاده می‌کند، نصب شود. (نگاه کنید به A.16.7)
    ۸.۱.۵.۱ تهویه از چند نقطه روی هر سامانه الزامی نیست.

    ۸.۲ سامانه‌های لوله خشک*
    ۸.۲.۱ گیج‌های فشار
    گیج‌های فشار تأییدشده مطابق با بخش ۱۶.۱۳ باید در محل‌های زیر نصب شوند:
    (۱) در طرف آب و طرف هوا از شیر لوله خشک
    (۲) در پمپ هوا که هوا را به مخزن هوا می‌رساند، در صورت وجود
    (۳) روی مخزن هوا، در صورت وجود
    (۴) در هر لوله مستقل از منبع هوا به سامانه لوله خشک
    (۵) در دستگاه‌های سریع‌فعال

    ۸.۲.۲ اسپرینکلرها
    جهت‌گیری‌ها و آرایش‌های زیر برای اسپرینکلرهای سامانه لوله خشک مجاز هستند:
    (۱) اسپرینکلرهای ایستاده
    (۲)* اسپرینکلرهای خشک فهرست‌شده
    (۳) اسپرینکلرهای آویزان و دیواری جانبی که روی زانویی بازگشتی نصب شده‌اند، به شرطی که اسپرینکلر، زانویی و لوله انشعاب در ناحیه‌ای با دمای حداقل ۴۰ درجه فارنهایت (۴ درجه سانتی‌گراد) یا بالاتر قرار داشته باشند
    (۴) اسپرینکلرهای جانبی افقی که به گونه‌ای نصب شده‌اند که آب در آن‌ها محبوس نشود

    (5) اسپرینکلرهای آویزان و اسپرینکلرهای دیواری جانبی، در صورتی که اسپرینکلرها و لوله‌کشی شاخه‌ای در ناحیه‌ای با دمای نگهداری‌شده برابر یا بالاتر از 40 درجه فارنهایت (4 درجه سانتی‌گراد) قرار داشته باشند، منبع آب آشامیدنی باشد، و لوله‌کشی سامانه لوله خشک از نوع مسی یا CPVC به‌طور خاص برای کاربردهای لوله خشک فهرست شده باشد.

    8.2.3* اندازه سامانه‌ها
    8.2.3.1* ظرفیت سامانه (حجم) کنترل‌شده توسط یک شیر لوله خشک باید مطابق با بندهای 8.2.3.2، 8.2.3.3، 8.2.3.4، 8.2.3.5 یا 8.2.3.7 تعیین شود.
    8.2.3.1.1 برای سامانه‌های لوله خشک که از بخش‌های واحد مسکونی هر نوع اشغال‌پذیری محافظت می‌کنند، اندازه سامانه باید به گونه‌ای باشد که آب اولیه از اتصال آزمون سامانه در مدت بیش از 15 ثانیه تخلیه نشود، با شروع از فشار هوای عادی سامانه و در زمان باز بودن کامل اتصال آزمون بازبینی.
    8.2.3.1.1.1 سامانه‌های لوله خشک که از بخش‌های واحد مسکونی هر نوع اشغال‌پذیری محافظت می‌کنند، مجاز به استفاده از گزینه‌های بیان‌شده در بندهای 8.2.3.2، 8.2.3.3 یا 8.2.3.4 نمی‌باشند.
    8.2.3.2 اندازه سامانه باید به گونه‌ای باشد که آب اولیه از اتصال آزمون سامانه در مدت بیش از 60 ثانیه تخلیه نشود، با شروع از فشار هوای عادی سامانه و در زمان باز بودن کامل اتصال آزمون بازبینی.
    8.2.3.3 اندازه سامانه‌ای با حجم حداکثر 500 گالن (1900 لیتر) بدون دستگاه سریع‌فعال مجاز است و ملزم به برآورده‌سازی هیچ الزامی برای زمان تحویل آب به اتصال آزمون بازبینی نخواهد بود.
    8.2.3.4 اندازه سامانه‌ای با حجم حداکثر 750 گالن (2850 لیتر) با دستگاه سریع‌فعال مجاز است و ملزم به برآورده‌سازی هیچ الزامی برای زمان تحویل آب به اتصال آزمون بازبینی نخواهد بود.
    8.2.3.5 اندازه سامانه باید بر مبنای محاسبه زمان تحویل آب سامانه لوله خشک مطابق با بند 8.2.3.6 تعیین شود.
    8.2.3.6 تحویل آب در سامانه لوله خشک
    8.2.3.6.1 محاسبات مربوط به تحویل آب در سامانه لوله خشک باید بر مبنای نوع خطر بیان‌شده در جدول 8.2.3.6.1 باشد.
    8.2.3.6.2 برنامه و روش محاسبه باید توسط یک آزمایشگاه تست شناخته‌شده ملی فهرست شده باشد.
    8.2.3.6.3 برای سامانه‌های لوله خشک که از بخش‌های واحد مسکونی هر نوع اشغال‌پذیری محافظت می‌کنند، اسپرینکلرها در واحد مسکونی باید حداکثر زمان تحویل آب برابر با 15 ثانیه به دورترین اسپرینکلر منفرد داشته باشند.
    8.2.3.6.4 اسپرینکلرهای مسکونی باید برای کاربردهای لوله خشک فهرست شده باشند.

    Z

    8.2.3.7* اندازه سامانه باید به گونه‌ای باشد که تخلیه اولیه آب از اتصال آزمون فعال‌سازی سامانه یا خروجی‌های مانیفولد بیش از حداکثر زمان تحویل آب مشخص‌شده در جدول 8.2.3.6.1 نباشد، با شروع از فشار هوای عادی سامانه و در زمان باز شدن کامل اتصال آزمون.
    8.2.3.7.1 زمانی که جریان از چهار اسپرینکلر باشد، مانیفولد آزمون باید طوری چیده شود که دو اسپرینکلر در هر یک از دو شاخه اسپرینکلر را شبیه‌سازی کند.
    8.2.3.7.2 زمانی که جریان از سه اسپرینکلر باشد، مانیفولد آزمون باید طوری چیده شود که دو اسپرینکلر در دورترین شاخه و یک اسپرینکلر در شاخه مجاور آن شبیه‌سازی شود.
    8.2.3.7.3 زمانی که جریان از دو اسپرینکلر باشد، مانیفولد آزمون باید طوری چیده شود که دو اسپرینکلر در دورترین شاخه شبیه‌سازی شود.
    8.2.3.7.4 زمانی که جریان از یک اسپرینکلر باشد، مانیفولد آزمون باید طبق الزامات اتصال آزمون فعال‌سازی مطابق با بند 16.14.2 نصب شود.
    8.2.3.7.5 سامانه‌ای که الزامات این بخش را برآورده می‌کند، ملزم به برآورده کردن الزامات 8.2.3.2 یا 8.2.3.5 نمی‌باشد.
    8.2.3.8 سامانه‌های لوله خشک با زمان تحویل آب متفاوت با بندهای 8.2.3.2، 8.2.3.5 و 8.2.3.7 در صورتی که توسط یک آزمایشگاه تست شناخته‌شده ملی فهرست شده باشند، قابل قبول خواهند بود.
    8.2.3.9 مگر اینکه در یک محفظه گرم‌شده نصب شده باشند، شیرهای یک‌طرفه نباید برای تقسیم‌بندی سامانه‌های لوله خشک استفاده شوند.
    8.2.3.9.1 زمانی که شیرهای یک‌طرفه طبق بند 8.2.3.9 برای تقسیم‌بندی سامانه‌های لوله خشک استفاده می‌شوند، باید سوراخی به قطر 1/8 اینچ (3 میلی‌متر) در کلاپر هر شیر یک‌طرفه برای امکان توازن فشار هوا در بخش‌های مختلف سامانه ایجاد شود.
    8.2.3.9.2 در صورتی که برای هر بخش تقسیم‌شده، تخلیه کمکی در نظر گرفته نشده باشد، یک شیر تخلیه نشانگر تأیید شده که در وضعیت بسته تحت نظارت باشد طبق بند 16.9.3.3 و به یک بای‌پس در اطراف هر شیر یک‌طرفه متصل باشد، باید به عنوان وسیله‌ای برای تخلیه سامانه نصب شود.
    8.2.3.10 سامانه‌های لوله خشک به صورت شبکه‌ای نباید نصب شوند.
    8.2.4 دستگاه‌های سریع‌فعال
    8.2.4.1 استفاده از دستگاه سریع‌فعال فهرست‌شده برای کمک به برآورده‌سازی الزامات بندهای 8.2.3.2، 8.2.3.5، 8.2.3.7 یا 8.2.3.8 مجاز می‌باشد.
    8.2.4.2 دستگاه سریع‌فعال باید تا حد ممکن نزدیک به شیر لوله خشک قرار گیرد.
    8.2.4.3 به‌منظور محافظت از دهانه محدودکننده و سایر اجزای عملیاتی دستگاه سریع‌فعال در برابر غرق‌شدگی، اتصال به رایزر باید بالاتر از نقطه‌ای باشد که انتظار می‌رود آب (آب ابتدایی و پساب) در زمان تنظیم شیر لوله خشک و دستگاه سریع‌فعال در آن قرار داشته باشد، مگر اینکه ویژگی‌های طراحی دستگاه سریع‌فعال مشخص، این الزامات را غیرضروری کند.
    8.2.4.4 در صورتی که یک شیر در اتصال بین رایزر اسپرینکلر لوله خشک و دستگاه سریع‌فعال نصب شود، باید از نوع نشانگر بوده و در وضعیت باز، مهر و موم، قفل یا تحت نظارت الکتریکی باشد.

    8.2.4.5 یک شیر یک‌طرفه باید بین دستگاه سریع‌فعال و محفظه میانی شیر لوله خشک نصب شود، در صورتی که دستگاه سریع‌فعال نیاز به محافظت در برابر غرق‌شدگی پس از عملکرد سامانه داشته باشد.
    8.2.4.6 اگر دستگاه سریع‌فعال نیاز به بازخورد فشار از محفظه میانی داشته باشد، استفاده از نوعی شیر که به‌وضوح باز یا بسته بودن آن را نشان دهد، به‌جای آن شیر یک‌طرفه مجاز است.
    8.2.4.7 در صورتی که شیری مطابق با بند 8.2.4.6 استفاده شود، شیر باید به‌گونه‌ای ساخته شده باشد که بتوان آن را در وضعیت باز قفل یا مهر و موم کرد.
    8.2.4.8 دستگاه ضدغرق‌شدگی
    8.2.4.8.1 مگر اینکه الزامات بند 8.2.4.8.2 رعایت شده باشد، یک دستگاه ضدغرق‌شدگی فهرست‌شده باید در اتصال بین رایزر اسپرینکلر لوله خشک و دستگاه سریع‌فعال نصب شود.
    8.2.4.8.2 استفاده از دستگاه ضدغرق‌شدگی فهرست‌شده لازم نیست، در صورتی که دستگاه سریع‌فعال دارای ویژگی‌های طراحی ضدغرق‌شدگی داخلی باشد یا دستگاه سریع‌فعال بدون نیاز به دستگاه ضدغرق‌شدگی فهرست یا تأیید شده باشد.
    8.2.5* موقعیت و محافظت از شیر لوله خشک
    8.2.5.1* عمومی. شیر لوله خشک و لوله تأمین باید در برابر یخ‌زدگی و آسیب مکانیکی محافظت شوند.
    8.2.5.2 اتاق شیر
    8.2.5.2.1 اتاق‌های شیر باید روشن و گرم باشند.
    8.2.5.2.2 منبع گرمایش باید از نوع نصب‌شده دائمی باشد.
    8.2.5.2.3 نوار حرارتی نباید به جای محفظه گرم‌شده شیر برای محافظت شیر لوله خشک و لوله تأمین در برابر یخ‌زدگی استفاده شود.
    8.2.5.3 تأمین. تأمین آب برای اسپرینکلر در محفظه شیر لوله خشک باید یا از سمت خشک سامانه یا از یک سامانه اسپرینکلر لوله تر باشد که ناحیه‌ای را که شیر لوله خشک در آن قرار دارد محافظت کند.
    8.2.5.4 محافظت از سطح بالای آب
    8.2.5.4.1 در مواردی که امکان نشاندن مجدد شیر خشک پس از عملکرد بدون تخلیه سامانه وجود داشته باشد، محافظت در برابر ایجاد آب بالای کلاپر طبق بند 8.2.5.4.3 مجاز است.
    8.2.5.4.2 شیر لوله خشک دیفرانسیلی. محافظت در برابر جمع شدن آب بالای کلاپر باید برای شیرهای لوله خشک دیفرانسیلی طبق بند 8.2.5.4.3 فراهم شود.
    8.2.5.4.3 دستگاه سطح بالای آب. استفاده از یک دستگاه سیگنال‌دهی خودکار سطح بالای آب یا یک تخلیه خودکار مجاز است.
    8.2.6 فشار و تأمین هوا
    8.2.6.1 در هر کجا که واژه هوا در این استاندارد به کار رفته است، شامل نیتروژن یا گاز تأییدشده دیگر نیز می‌شود.
    8.2.6.2 نگهداری فشار هوا. فشار هوا یا نیتروژن یا گاز تأییدشده دیگر باید در سامانه‌های لوله خشک در طول سال حفظ شود.

    8.2.6.3* تأمین هوا
    8.2.6.3.1 منبع هوای فشرده باید در تمام اوقات در دسترس باشد.
    8.2.6.3.2* منبع هوا باید ظرفیتی داشته باشد که بتواند فشار هوای عادی در سامانه را ظرف مدت ۳۰ دقیقه بازیابی کند.
    8.2.6.3.3 الزامات بند 8.2.6.3.2 در فضاهای سردخانه‌ای با دمای کمتر از‎5°F (‎–15°C) اعمال نمی‌شود، و در این شرایط بازگرداندن فشار عادی هوای سامانه در مدت ۶۰ دقیقه مجاز است.

    8.2.6.4 اتصالات تأمین هوا
    8.2.6.4.1* اتصال از منبع هوا به شیر لوله خشک نباید کمتر از ‎1∕2 اینچ (۱۵ میلی‌متر) قطر داشته باشد و باید در بالای سطح آب ابتدایی (پرایمینگ) شیر لوله خشک وارد سامانه شود.
    8.2.6.4.2 یک شیر یک‌طرفه باید در اتصال پر کردن هوا نصب شود.
    8.2.6.4.2.1 یک شیر قطع‌کننده فهرست‌شده یا تأییدشده از نوع دیسک قابل تعویض یا شیر توپی باید در سمت تأمین این شیر یک‌طرفه نصب شود.

    8.2.6.5 شیر اطمینان
    یک شیر اطمینان تأییدشده باید بین منبع هوا و شیر قطع‌کننده نصب شود و برای تخلیه فشاری تنظیم گردد که حداقل ۱۰ psi (۰.۷ bar) بیشتر از فشار هوای سامانه طبق بند 8.2.6.7.1 باشد و از محدودیت‌های سازنده نیز تجاوز نکند.

    8.2.6.6 نگهداری خودکار هوا
    8.2.6.6.1* مگر اینکه الزامات بند 8.2.6.6.2 رعایت شده باشد، در مواردی که تأمین هوا به سامانه لوله خشک به‌صورت خودکار حفظ می‌شود، منبع هوا باید از یک سامانه کارخانه‌ای قابل‌اعتماد یا یک کمپرسور هوا با یک مخزن هوا باشد، و باید از یک دستگاه نگهداری هوا که به‌طور خاص برای این خدمت فهرست شده استفاده کند و توانایی کنترل فشار هوای موردنیاز و حداکثر جریان هوا به سامانه لوله خشک را داشته باشد.
    8.2.6.6.2 در مواردی که ظرفیت کمپرسور هوا که سامانه لوله خشک را تأمین می‌کند کمتر از ‎5.5 ft³/min (۱۶۰ لیتر/دقیقه) در فشار ۱۰ psi (۰.۷ bar) باشد، نیاز به مخزن هوا یا دستگاه نگهداری هوا وجود ندارد.
    8.2.6.6.3 تأمین خودکار هوا برای بیش از یک سامانه لوله خشک باید به‌گونه‌ای متصل شود که امکان نگهداری جداگانه فشار هوا در هر سامانه فراهم باشد.
    8.2.6.6.3.1 هر سامانه لوله خشک باید یک دستگاه نگهداری هوای اختصاصی داشته باشد.
    8.2.6.6.4 یک شیر یک‌طرفه یا دستگاه جلوگیری‌کننده از جریان معکوس مثبت دیگر باید در تأمین هوای هر سامانه نصب شود تا از جریان هوا یا آب از یک سامانه به سامانه دیگر جلوگیری کند.
    8.2.6.6.5 در مواردی که یک کمپرسور هوا منبع اختصاصی هوا باشد، باید مطابق با NFPA 70، ماده 430 نصب شود.
    8.2.6.6.5.1 وسیله قطع برق کمپرسور هوای خودکار نباید از نوع کلید روشنایی عمومی یا موتور متصل به دوشاخه و سیم باشد.

    8.2.6.7 فشار هوای سامانه
    8.2.6.7.1 فشار هوای سامانه باید طبق برگه دستورالعمل همراه شیر لوله خشک حفظ شود یا ۲۰ psi (۱.۴ bar) بیشتر از فشار فعال‌سازی محاسبه‌شده شیر لوله خشک باشد که بر اساس بیشترین فشار آب عادی منبع سامانه محاسبه شده است.

    8.2.6.7.2 نرخ مجاز نشت هوا باید مطابق با بند 28.2.2 باشد.

    8.2.6.8 نیتروژن یا گاز تأییدشده دیگر
    8.2.6.8.1* در صورت استفاده از نیتروژن یا گاز تأییدشده دیگر، منبع آن باید قابل‌اعتماد باشد.
    8.2.6.8.2 در صورت استفاده از نیتروژن ذخیره‌شده یا گاز تأییدشده دیگر، گاز باید از طریق یک تنظیم‌کننده فشار وارد شود و مطابق با بند 8.2.6.6 باشد.
    8.2.6.8.3 زنگ هشدار فشار پایین باید بر روی مخازن ذخیره‌سازی گاز نصب شود تا نیاز به پر کردن مجدد را اطلاع دهد.
    8.2.6.8.4* زمانی که نیتروژن یا گاز تأییدشده دیگر تنها منبع گاز برای فشرده‌سازی سامانه باشد، باید ظرفیتی داشته باشد که فشار گاز عادی سامانه را ظرف مدت ۳۰ دقیقه بازیابی کند.
    8.2.6.8.5 الزامات بند 8.2.6.8.4 در فضاهای سردخانه‌ای با دمای کمتر از‎5°F (‎−15°C) اعمال نمی‌شود، و در این شرایط بازگرداندن فشار عادی هوای سامانه در مدت ۶۰ دقیقه مجاز است.

    8.3 سامانه‌های پری‌اکشن و دلوژ
    8.3.1* کلیات
    8.3.1.1* تمامی اجزای سامانه‌های پنوماتیکی، هیدرولیکی یا الکتریکی باید با یکدیگر سازگار باشند.
    8.3.1.2 شیر کنترل آب خودکار باید دارای مکانیزم دستی هیدرولیکی، پنوماتیکی یا مکانیکی برای عملکرد باشد که مستقل از دستگاه‌های کشف حریق و آبپاش‌ها عمل کند.
    8.3.1.2.1 نظارت بر فعال‌کننده: از تاریخ 1 ژانویه 2021، برداشتن فعال‌کننده الکتریکی از شیر پری‌اکشن یا دلوژی که آن را کنترل می‌کند باید منجر به هشدار صوتی و تصویری نقص سامانه در پنل کنترل تخلیه سامانه شود.
    8.3.1.3 فشارسنج‌ها: فشارسنج‌های تأییدشده مطابق با بخش 16.13 باید به‌صورت زیر نصب شوند:
    (1) در بالا و پایین شیر پری‌اکشن و پایین شیر دلوژ
    (2) بر روی تأمین هوای شیرهای پری‌اکشن و دلوژ
    8.3.1.4 مجموعه‌ای از عناصر ذوب‌شونده ذخیره‌ای برای دستگاه‌های حساس به حرارت، شامل حداقل دو عدد از هر درجه حرارتی، باید در محل برای جایگزینی نگهداری شود.
    8.3.1.5 سامانه‌های آزادسازی هیدرولیکی باید طبق الزامات و فهرست‌سازی سازنده برای محدودیت ارتفاع نسبت به شیر دلوژ یا فعال‌کننده شیر دلوژ طراحی و نصب شوند تا از تشکیل ستون آب جلوگیری شود.
    8.3.1.6 محل نصب و فاصله دستگاه‌های آزادسازی
    8.3.1.6.1 فاصله دستگاه‌های آزادسازی، از جمله آبپاش‌های خودکار که به‌عنوان دستگاه آزادسازی به کار می‌روند، باید مطابق با فهرست‌سازی و مشخصات سازنده باشد.
    8.3.1.6.2 سامانه آزادسازی باید تمامی نواحی‌ای را که سامانه پری‌اکشن محافظت می‌کند، پوشش دهد.

    8.3.1.6.3 در صورت استفاده از فعال‌سازی حرارتی، دمای فعال‌سازی سامانه آزادسازی باید کمتر از دمای فعال‌سازی آبپاش باشد.

    8.3.1.7 دستگاه‌های مورد استفاده برای آزمایش و تجهیزات آزمایش
    8.3.1.7.1 در مواردی که دستگاه‌های کشف در مدارهایی نصب شده‌اند که دسترسی به آن‌ها برای آزمایش ممکن نیست، یک دستگاه کشف اضافی باید برای هر مدار در مکانی قابل دسترس جهت آزمایش فراهم شود و به گونه‌ای به مدار متصل گردد که آزمایش صحیح مدار تضمین شود.
    8.3.1.7.2 تجهیزات آزمایشی که توانایی تولید گرما یا تحریک لازم برای به کار انداختن هر دستگاه کشف عادی را دارند، باید همراه با هر نصب در اختیار مالک ملک قرار گیرد.
    8.3.1.7.3 در مکان‌هایی که بخارات یا مواد منفجره وجود دارد، برای آزمایش باید از آب داغ، بخار یا سایر روش‌هایی که منبع احتراق ایجاد نمی‌کنند استفاده شود.
    8.3.1.7.4* یک شیر کنترل نشان‌دهنده جداگانه و اضافی، با نظارت مطابق با بند 16.9.3.3، می‌تواند در مجموعه رایزر بالای شیر پری‌اکشن یا دلوژ نصب شود تا امکان آزمایش کامل فعال‌سازی (Trip Test) طبق الزاماتNFPA 25 بدون جاری شدن آب در سامانه فراهم شود.

    8.3.1.8 محل و محافظت شیرهای کنترل آب سامانه
    8.3.1.8.1 شیرهای کنترل آب سامانه و لوله‌های تأمین باید در برابر یخ‌زدگی و آسیب مکانیکی محافظت شوند.
    8.3.1.8.2 اتاق‌های شیر
    8.3.1.8.2.1 اتاق‌های شیر باید دارای روشنایی و گرمایش باشند.
    8.3.1.8.2.2 منبع گرما باید از نوع نصب‌شده دائمی باشد.
    8.3.1.8.2.3 استفاده از نوار گرمایشی به جای اتاقک‌های گرم‌شونده برای محافظت از شیرهای پری‌اکشن و دلوژ و لوله‌های تأمین در برابر یخ‌زدگی مجاز نیست.

    8.3.2 سامانه‌های پری‌اکشن
    8.3.2.1 سامانه‌های پری‌اکشن باید یکی از انواع زیر باشند:
    (1) سامانه تک‌قفل (Single Interlock)، که با فعال شدن دستگاه‌های کشف، آب را به لوله‌کشی آبپاش وارد می‌کند
    (2) سامانه بدون قفل (Non-Interlock)، که با فعال شدن دستگاه‌های کشف یا آبپاش‌های خودکار، آب را به لوله‌کشی آبپاش وارد می‌کند
    (3) سامانه دو قفل (Double Interlock)، که با فعال شدن همزمان دستگاه‌های کشف و آبپاش‌های خودکار، آب را به لوله‌کشی آبپاش وارد می‌کند

    8.3.2.2 اندازه سامانه‌ها — سامانه‌های پری‌اکشن تک‌قفل و بدون قفل
    تعداد آبپاش‌های خودکار کنترل‌شده توسط هر شیر پری‌اکشن نباید از ۱۰۰۰عدد بیشتر باشد.

    8.3.2.3 اندازه سامانه‌ها — سامانه‌های پری‌اکشن دو قفل
    8.3.2.3.1 اندازه سامانه کنترل‌شده توسط یک شیر پری‌اکشن دو قفل باید بر اساس یکی از بندهای 8.3.2.3.1.1، 8.3.2.3.1.2، 8.3.2.3.1.3 یا 8.3.2.3.1.4 تعیین شود.
    8.3.2.3.1.1 یک سامانه دو قفل با حجم حداکثر ۵۰۰ گالن (۱۹۰۰ لیتر) مجاز است و نیازی به رعایت الزامات خاص زمان تحویل آب به اتصال آزمایش فعال‌سازی (Trip Test Connection) ندارد.

    8.3.2.3.1.2 اندازه سامانه‌های پری‌اکشن دو قفل باید به گونه‌ای طراحی شود که آب در مدت زمان حداکثر ۶۰ ثانیه، از فشار هوای عادی در سامانه شروع شده و با فعال‌سازی سامانه کشف و باز شدن کامل اتصال آزمایش بازرسی، به اتصال آزمایش سامانه برسد.
    8.3.2.3.1.3 اندازه سامانه‌های پری‌اکشن دو قفل باید بر اساس محاسبه تحویل آب مطابق با بند 8.2.3.6، با در نظر گرفتن فعال‌سازی همزمان سامانه کشف و عملکرد آبپاش، تعیین شود.
    8.3.2.3.1.4* اندازه سامانه‌های پری‌اکشن دو قفل باید به گونه‌ای طراحی شود که آب در مدت زمان بیشتر از حداکثر زمان مشخص‌شده در جدول 8.2.3.6.1، از فشار هوای عادی در سامانه شروع شده و با فعال شدن سامانه کشف و باز شدن هم‌زمان اتصال آزمایش فعال‌سازی یا خروجی منیفولد، به اتصال آزمایش فعال‌سازی سامانه یا خروجی منیفولد برسد.
    8.3.2.3.2 استفاده از یک دستگاه بازکن سریع لیست‌شده برای کمک به برآورده‌سازی الزامات بندهای 8.3.2.3.1.2، 8.3.2.3.1.3 و 8.3.2.3.1.4 مجاز است.

    8.3.2.4* نظارت
    8.3.2.4.1 لوله‌کشی آبپاش و دستگاه‌های کشف حریق باید در سامانه‌هایی با بیش از ۲۰ عدد آبپاش، به صورت خودکار تحت نظارت باشند.
    8.3.2.4.2 به‌جز موارد مجاز در بند 8.3.2.4.3، فشار نظارتی هوا یا نیتروژن برای سامانه‌های پری‌اکشن باید مطابق با الزامات فشار هوا و تأمین هوای سامانه لوله خشک در بند 8.2.6 نصب شود.
    8.3.2.4.3 شیرهای اطمینان مورد نیاز در بند 8.2.6 می‌توانند برای نوع سامانه پری‌اکشن توصیف‌شده در بند 8.3.2.1(1) حذف شوند، در صورتی که منبع تأمین هوا نتواند فشارهایی بیشتر از ۱۵ psi (1.0 bar) تولید کند.
    8.3.2.4.4 تمامی انواع سامانه‌های پری‌اکشن توصیف‌شده در بندهای 8.3.2.1(2) و 8.3.2.1(3) باید حداقل فشار نظارتی هوا یا نیتروژن معادل ۷psi (0.5 bar) را حفظ کنند.

    8.3.2.5 آبپاش‌ها
    چیدمان‌ها و آرایش‌های زیر برای سامانه‌های پری‌اکشن مجاز هستند:
    (1) آبپاش‌های ایستاده
    (2)* آبپاش‌های خشک لیست‌شده
    (3) آبپاش‌های آویخته و دیواری که بر روی خم‌های برگشتی نصب شده‌اند، در صورتی که آبپاش‌ها، خم برگشتی و لوله‌کشی شاخه‌ای در ناحیه‌ای با دمای برابر یا بالاتر از 40°F (4°C) باشند
    (4) آبپاش‌های دیواری افقی، نصب‌شده به گونه‌ای که آب در آن‌ها به دام نیفتد
    (5) آبپاش‌های آویخته و دیواری که آبپاش‌ها و لوله‌کشی شاخه‌ای در ناحیه‌ای با دمای برابر یا بالاتر از 40°F (4°C) هستند، منبع آب آشامیدنی است، و لوله‌کشی سامانه پری‌اکشن از جنس مس یا CPVC به طور خاص برای کاربردهای لوله خشک لیست شده است

    8.3.2.6 پیکربندی سامانه
    سامانه‌های پری‌اکشن از نوع توصیف‌شده در بند 8.3.2.1(3) و تمامی سامانه‌های پری‌اکشن محافظ محل‌های انبار، به استثنای انبارهای متفرقه، نباید به صورت شبکه‌ای (Gridded) نصب شوند.

    8.3.3* سامانه‌های دلوژ
    8.3.3.1 دستگاه‌ها یا سامانه‌های کشف باید به‌صورت خودکار تحت نظارت باشند.
    8.3.3.2 سامانه‌های دلوژ باید به‌صورت هیدرولیکی محاسبه شوند.

    8.4 سامانه‌های ترکیبی لوله خشک و پری‌اکشن برای اسکله‌ها، ترمینال‌ها و باراندازها
    8.4.1 علاوه بر الزامات بخش 8.4، الزامات طراحی و نصب برای اسکله‌ها، ترمینال‌ها و باراندازها باید مطابق با بخش 26.22 باشد.
    8.4.2* کلیات
    8.4.2.1* سامانه‌های ترکیبی خودکار لوله خشک و پری‌اکشن باید به‌گونه‌ای ساخته شوند که خرابی سامانه کشف مانع عملکرد سامانه به‌عنوان یک سامانه خودکار لوله خشک متعارف نشود.
    8.4.2.2 سامانه‌های ترکیبی خودکار لوله خشک و پری‌اکشن باید به‌گونه‌ای ساخته شوند که خرابی سامانه لوله خشک و آبپاش‌های خودکار مانع عملکرد صحیح سامانه کشف به‌عنوان سامانه اعلام حریق خودکار نشود.
    8.4.2.3 باید امکان فعال‌سازی دستی سامانه کشف در مکان‌هایی با حداکثر فاصله ۲۰۰ فوت (۶۱ متر) مسیر حرکت فراهم شود.
    8.4.2.4 آبپاش‌ها. انواع و آرایش‌های زیر از آبپاش‌ها برای سامانه‌های ترکیبی لوله خشک و پری‌اکشن مجاز هستند:
    (1) آبپاش‌های ایستاده
    (2)* آبپاش‌های خشک لیست‌شده
    (3) آبپاش‌های آویخته و دیواری که روی خم‌های برگشتی نصب شده‌اند، در صورتی که هم آبپاش‌ها و هم خم‌های برگشتی در منطقه گرم قرار داشته باشند
    (4) آبپاش‌های دیواری افقی که به‌گونه‌ای نصب شده‌اند که آب در آن‌ها به دام نیفتد

    8.4.3 شیرهای لوله خشک در سامانه‌های ترکیبی
    8.4.3.1 در صورتی که سامانه شامل بیش از ۶۰۰ آبپاش باشد یا در هر ناحیه حریق بیش از ۲۷۵ آبپاش وجود داشته باشد، کل سامانه باید توسط دو شیر لوله خشک 6 اینچ (150 میلی‌متر) که به‌صورت موازی متصل شده‌اند کنترل شود و به یک لوله اصلی مشترک تغذیه وارد شوند.
    8.4.3.2* در صورتی که وجود شیرهای لوله خشک موازی طبق بند 8.4.3.1 الزامی باشد، این شیرها باید در برابر یکدیگر بررسی (چک) شوند.
    8.4.3.3 هر شیر لوله خشک باید به یک دستگاه فعال‌ساز لیست‌شده که توسط سامانه کشف فعال می‌شود، مجهز باشد.
    8.4.3.4 شیرهای لوله خشک باید از طریق یک لوله ارتباطی به قطر 1 اینچ (25 میلی‌متر) به یکدیگر متصل باشند تا فعال‌سازی هم‌زمان هر دو شیر لوله خشک ممکن شود.
    8.4.3.5 لوله اتصال متقاطع 1 اینچی (25 میلی‌متری) باید به یک شیر نشان‌دهنده مجهز باشد تا هر یک از شیرهای لوله خشک را بتوان خاموش و تعمیر کرد، در حالی که دیگری همچنان در سرویس باقی بماند.
    8.4.3.6 شیرهای یک‌طرفه بین شیرهای لوله خشک و لوله اصلی تغذیه باید به بای‌پس‌هایی با قطر 1/2 اینچ (15 میلی‌متر) مجهز باشند تا نشت هوا از تزئینات شیر لوله خشک باعث فعال‌سازی آن نشود، مگر اینکه فشار در لوله اصلی تغذیه به نقطه فعال‌سازی برسد.

    8.4.3.7 یک شیر نشان‌دهنده باید در هر یک از این بای‌پس‌ها نصب شود تا هر یک از شیرهای لوله خشک به‌طور کامل از ریزر اصلی یا لوله اصلی تغذیه و از شیر لوله خشک دیگر جدا شود.
    8.4.3.8 هر سیستم ترکیبی لوله خشک و پری‌اکشن باید به دستگاه‌های سریع‌گشای لیست‌شده در شیرهای لوله خشک مجهز باشد.

    8.4.4 تقسیم‌بندی سیستم با استفاده از شیرهای یک‌طرفه
    8.4.4.1 در صورتی که نیاز به بیش از ۲۷۵ اسپرینکلر در یک ناحیه حریق باشد، سیستم باید با استفاده از شیرهای یک‌طرفه به بخش‌هایی با حداکثر ۲۷۵ اسپرینکلر تقسیم شود.
    8.4.4.2 در صورتی که سیستم در بیش از یک ناحیه حریق یا طبقه نصب شود، هیچ‌گاه نباید بیش از ۶۰۰ اسپرینکلر از طریق هر شیر یک‌طرفه تغذیه شوند.
    8.4.4.3 هر بخش باید دارای یک درگاه تخلیه ۱ 1/4 اینچ (۳۲ میلی‌متر) در طرف سیستم از هر شیر یک‌طرفه باشد که توسط یک تخلیه کمکی سیستم لوله خشک تکمیل می‌شود.
    8.4.4.4 خطوط تخلیه بخش‌ها و تخلیه‌های کمکی سیستم لوله خشک باید در مناطق گرم یا در داخل کابینت‌های گرم قرار گیرند تا شیرهای تخلیه و تخلیه‌های کمکی برای هر بخش پوشش داده شوند.

    8.4.5 محدودیت زمانی
    8.4.5.1 سیستم اسپرینکلر باید به‌گونه‌ای ساخته شود و تعداد اسپرینکلرهای کنترل‌شده باید به‌گونه‌ای محدود شود که آب باید ظرف مدت زمانی که از لحظه فعال‌سازی سیستم حرارتی می‌گذرد به دورترین اسپرینکلر برسد و این زمان نباید از 1 دقیقه برای هر ۴۰۰ فوت (۱۲۰ متر) از لوله تغذیه مشترک بیشتر شود.
    8.4.5.2 حداکثر زمانی که مجاز است نباید از ۳ دقیقه بیشتر شود.

    8.4.6 اتصال تست سیستم
    بخش انتهایی باید دارای یک اتصال تست سیستم به‌عنوان مورد نیاز برای سیستم‌های لوله خشک باشد.

    8.5 سیستم‌های چند سیکلی
    8.5.1 تمام سیستم‌های چند سیکلی باید به‌طور خاص آزمایش شده و به‌عنوان سیستم‌ها لیست شوند.
    8.5.2 تمام سیستم‌های چند سیکلی باید طبق دستورالعمل‌های نصب تولیدکننده نصب شوند.

    8.6* سیستم‌های ضد یخ
    8.6.1* کلیات
    8.6.1.1 استفاده از محلول‌های ضد یخ باید مطابق با مقررات بهداشتی ایالتی و محلی باشد.
    8.6.1.2 ضد یخ نباید در سیستم‌های ESFR استفاده شود مگر اینکه اسپرینکلرهای ESFR برای استفاده با محلول ضد یخ لیست شده باشند.
    8.6.1.3 در صورتی که از اسپرینکلرهای آویخته استفاده شود، پس از آزمایش هیدرواستاتیک با آب، باید آب از کل سیستم تخلیه شود.
    8.6.1.3.1 الزامات بند 8.6.1.3 در صورتی که سیستم با محلول ضد یخ به‌طور صحیح مخلوط شده آزمایش هیدرواستاتیک شود، اعمال نمی‌شود.
    8.6.1.4 در صورتی که سیستم‌های ضد یخ از ریزر سیستم دور باشند، باید یک پلاک مشخص‌کننده روی ریزر سیستم نصب شود که تعداد و موقعیت تمام سیستم‌های ضد یخ دور از ریزر را که توسط آن ریزر تغذیه می‌شوند، نشان دهد.

    8.6.1.5 یک پلاک باید روی شیر اصلی سیستم ضد یخ نصب شود که نوع و برند محلول ضد یخ، غلظت محلول ضد یخ به‌صورت حجم و حجم محلول ضد یخ مورد استفاده در سیستم را نشان دهد.
    8.6.2* محلول‌های ضد یخ
    8.6.2.1* مگر در موارد مجاز در بند 8.6.2.2، محلول‌های ضد یخ باید برای استفاده در سیستم‌های اسپرینکلر لیست شده باشند.
    8.6.2.2 محلول‌های ضد یخ پیش‌مخلوط گلیکول پروپیلن باید برای استفاده با اسپرینکلرهای ESFR مجاز باشند، مشروط بر اینکه اسپرینکلرهای ESFR برای استفاده در چنین کاربردی در لیست قرار داشته باشند.
    8.6.3 ترتیب لوله‌کشی و شیرها
    8.6.3.1 زمانی که اتصال بین سیستم ضد یخ و سیستم لوله خشک از یک دستگاه پیشگیری از بازگشت جریان استفاده نکند و شرایط بند 8.6.3.5 رعایت نشود، لوله‌کشی و شیرها باید طبق شکل 8.6.3.1 نصب شوند.
    8.6.3.2* زمانی که اتصال بین سیستم ضد یخ و لوله‌کشی تأمین از دستگاه پیشگیری از بازگشت جریان استفاده کند و شرایط بند 8.6.3.5 رعایت نشود، لوله‌کشی و شیرها باید طبق شکل 8.6.3.3 یا شکل 8.6.3.4 نصب شوند.
    8.6.3.2.1 یک روش باید برای انجام آزمایش جریان کامل به‌طور مستقیم مطابق با بند 16.14.5 فراهم شود.
    8.6.3.3* زمانی که اتصال بین سیستم ضد یخ و سیستم لوله خشک از دستگاه پیشگیری از بازگشت جریان استفاده کند و شرایط بند 8.6.3.5 رعایت نشود، یک محفظه انبساط لیست‌شده باید برای جبران انبساط حرارتی محلول ضد یخ طبق شکل 8.6.3.3 فراهم شود.

  • NFPA12 پیوست G اطلاعات درباره اثرات گاز دی‌اکسید کربن سیستم اطفاء

    پیوست G اطلاعات عمومی درباره دی‌اکسید کربن
    این پیوست بخشی از الزامات این سند NFPA نیست، بلکه فقط برای اهداف اطلاعاتی ارائه شده است.
    G.1 دی‌اکسید کربن به طور متوسط با غلظت حدود ۰.۰۴ درصد حجمی در جو وجود دارد. این ماده همچنین محصول نهایی طبیعی متابولیسم انسان و حیوانات است. دی‌اکسید کربن به چندین روش مهم بر برخی عملکردهای حیاتی تأثیر می‌گذارد، از جمله کنترل تنفس، گشاد شدن و تنگ شدن رگ‌های خونی – به ویژه در مغز – و تنظیم pH مایعات بدن. غلظت دی‌اکسید کربن در هوا نرخ آزادسازی دی‌اکسید کربن از ریه‌ها را کنترل می‌کند و بنابراین بر غلظت دی‌اکسید کربن در خون و بافت‌ها تأثیر می‌گذارد. افزایش غلظت دی‌اکسید کربن در هوا می‌تواند خطرناک شود، زیرا باعث کاهش نرخ آزادسازی دی‌اکسید کربن از ریه‌ها و کاهش دریافت اکسیژن می‌شود. اطلاعات بیشتر در مورد مواجهه با دی‌اکسید کربن را می‌توان از انتشارات شماره 76-194 اداره بهداشت و خدمات انسانی آمریکا (NIOSH) به دست آورد. ملاحظات ایمنی پرسنل در بخش ۴.۳ پوشش داده شده است.
    جدول G.1 اطلاعاتی درباره اثرات حاد سلامتی ناشی از غلظت‌های بالای دی‌اکسید کربن ارائه می‌دهد.

    9k=

    دی‌اکسید کربن یک محصول تجاری استاندارد با کاربردهای فراوان است. این گاز شاید بیشتر به عنوان گازی که به نوشابه‌ها و سایر نوشیدنی‌های گازدار حالت “فیز” می‌دهد، شناخته شده باشد. در کاربردهای صنعتی، دی‌اکسید کربن به دلیل خواص شیمیایی، خواص مکانیکی به عنوان عامل فشاردهنده، یا خواص سرمایشی به صورت یخ خشک استفاده می‌شود.
    در کاربردهای اطفاء حریق، دی‌اکسید کربن دارای چندین ویژگی مطلوب است. این گاز غیرخورنده، بدون آسیب‌رسانی و بدون باقی گذاشتن باقی‌مانده‌ای برای تمیزکاری پس از حریق است. همچنین فشار مورد نیاز برای تخلیه از طریق لوله‌ها و اسپرینکلرها را خود تأمین می‌کند. چون یک گاز است، به راحتی نفوذ کرده و به همه بخش‌های خطر گسترش می‌یابد. دی‌اکسید کربن رسانای الکتریسیته نیست و بنابراین می‌توان از آن در خطرات برقی فعال استفاده کرد. این گاز می‌تواند تقریباً برای تمام مواد قابل احتراق به جز چند فلز فعال، هیدریدهای فلزی و موادی مانند نیترات سلولز که دارای اکسیژن آزاد هستند، به طور مؤثر استفاده شود.
    در شرایط معمول، دی‌اکسید کربن گازی بی‌رنگ و بی‌بو با چگالی حدود ۵۰ درصد بیشتر از چگالی هوا است. بسیاری از افراد ادعا می‌کنند که می‌توانند بوی دی‌اکسید کربن را حس کنند، اما این احتمالاً به دلیل وجود ناخالصی‌ها یا تأثیرات شیمیایی در بینی است. دی‌اکسید کربن به راحتی با فشرده‌سازی و سرمایش به مایع تبدیل می‌شود. با سرمایش و انبساط بیشتر، می‌توان آن را به حالت جامد نیز تبدیل کرد.
    رابطه بین دما و فشار دی‌اکسید کربن مایع در منحنی شکل G.1 نشان داده شده است. با افزایش دمای مایع، فشار نیز افزایش می‌یابد. با افزایش فشار، چگالی بخار بالای مایع افزایش می‌یابد. از سوی دیگر، مایع با افزایش دما منبسط شده و چگالی آن کاهش می‌یابد. در دمای ۸۷.۸ درجه فارنهایت (۳۱ درجه سانتی‌گراد)، مایع و بخار چگالی یکسانی دارند و در نتیجه فاز مایع ناپدید می‌شود. این دما به عنوان دمای بحرانی دی‌اکسید کربن شناخته می‌شود. در دمای زیر دمای بحرانی [۸۷.۸ درجه فارنهایت (۳۱ درجه سانتی‌گراد)]، دی‌اکسید کربن در یک مخزن بسته به صورت بخشی مایع و بخشی گاز است. بالاتر از دمای بحرانی، کاملاً به حالت گاز در می‌آید.
    یکی از ویژگی‌های غیرمعمول دی‌اکسید کربن این است که نمی‌تواند به صورت مایع در فشارهای کمتر از ۶۰.۴ psi [۷۵ psi مطلق (۵۱۷ کیلوپاسکال)] وجود داشته باشد. این فشار نقطه سه‌گانه است که در آن دی‌اکسید کربن می‌تواند به صورت جامد، مایع یا بخار باشد. زیر این فشار، بسته به دما، دی‌اکسید کربن باید یا به صورت جامد یا گاز باشد.
    اگر فشار در یک مخزن ذخیره‌سازی با تخلیه بخار کاهش یابد، بخشی از مایع تبخیر می‌شود و مایع باقی‌مانده سردتر می‌شود. در فشار ۶۰.۴ psi [۷۵ psi مطلق (۵۱۷ کیلوپاسکال)]، مایع باقی‌مانده به یخ خشک در دمای ۶۹.۹- درجه فارنهایت (۵۷- درجه سانتی‌گراد) تبدیل می‌شود. کاهش بیشتر فشار به فشار اتمسفری، دمای یخ خشک را به دمای طبیعی ۱۰۹.۳- درجه فارنهایت (۷۹- درجه سانتی‌گراد) کاهش می‌دهد.
    همین فرآیند زمانی اتفاق می‌افتد که دی‌اکسید کربن مایع به اتمسفر تخلیه شود. بخش بزرگی از مایع به بخار تبدیل شده و حجم آن به شدت افزایش می‌یابد. بقیه به ذرات ریز یخ خشک در دمای ۱۰۹.۳- درجه فارنهایت (۷۹- درجه سانتی‌گراد) تبدیل می‌شود. این یخ خشک یا برف باعث می‌شود که تخلیه ظاهری ابری سفیدرنگ داشته باشد. دمای پایین همچنین موجب چگالش بخار آب موجود در هوای مکیده شده می‌شود، به طوری که مه آب معمولی تا مدتی پس از تصعید یخ خشک باقی می‌ماند.
    دی‌اکسید کربن گازی بی‌رنگ، بی‌بو، غیررسانای الکتریکی و بی‌اثر است که یک محیط مناسب برای اطفاء حریق محسوب می‌شود. دی‌اکسید کربن مایع هنگام آزادسازی مستقیم به اتمسفر، به یخ خشک (“برف”) تبدیل می‌شود. گاز دی‌اکسید کربن ۱.۵ برابر سنگین‌تر از هوا است. دی‌اکسید کربن با کاهش غلظت اکسیژن، بخار سوخت، یا هر دو در هوا تا جایی که احتراق متوقف شود، آتش را خاموش می‌کند. (به بخش ۴.۳ مراجعه شود.)

    سیستم‌های اطفاء حریق دی‌اکسید کربن در محدوده این استاندارد برای خاموش کردن آتش‌های مربوط به خطرات خاص یا تجهیزات در کاربری‌های زیر مفید هستند:
    (۱) در جایی که یک محیط بی‌اثر و غیررسانای الکتریکی ضروری یا مطلوب باشد
    (۲) در جایی که پاکسازی سایر محیط‌ها مشکل ایجاد کند
    (۳) در جایی که نصب چنین سیستم‌هایی نسبت به سیستم‌هایی که از محیط‌های دیگر استفاده می‌کنند، اقتصادی‌تر باشد

    برخی از انواع خطرات و تجهیزاتی که سیستم‌های دی‌اکسید کربن می‌توانند به طور رضایت‌بخشی از آن‌ها محافظت کنند شامل موارد زیر است:
    (۱) مواد مایع قابل اشتعال (به بخش ۴.۵.۴.۹ مراجعه شود.)
    (۲) خطرات الکتریکی مانند ترانسفورماتورها، کلیدها، قطع‌کننده‌های مدار، تجهیزات چرخشی و تجهیزات الکترونیکی
    (۳) موتورهایی که از بنزین و سایر سوخت‌های مایع قابل اشتعال استفاده می‌کنند
    (۴) مواد قابل احتراق معمولی مانند کاغذ، چوب و منسوجات
    (۵) جامدات خطرناک

    G.2 اطلاعات بیشتر درباره خواص فیزیکی دی‌اکسید کربن در “راهنمای مهندسی حفاظت از حریق SFPE” قابل دسترسی است.

  • دتکتور شعله در استاندارد NFPA 86

    استاندارد NFPA 86 یکی از مهم‌ترین استانداردهای ایمنی صنعتی است که با هدف کاهش خطرات ناشی از آتش‌سوزی، انفجار و سایر حوادث در کوره‌ها و اجاق‌های صنعتی تدوین شده است. این استاندارد برای مهندسان، اپراتورها و مدیران ایمنی در صنایعی مانند متالورژی، سرامیک و شیمیایی اهمیت حیاتی دارد. با افزایش میزان تولید صنعتی و استفاده از فرآیندهای حرارتی در صنایع مختلف، رعایت این استانداردها برای تضمین ایمنی و بهینه‌سازی عملکرد تجهیزات ضروری است. این استاندارد نه‌تنها در ایمنی نقش دارد، بلکه موجب افزایش بهره‌وری و کاهش هزینه‌های تعمیرات و نگهداری نیز می‌شود.

    دتکتور شعله و عملکرد آن

    9k=

    دتکتور شعله، یکی از اصلی‌ترین تجهیزات ایمنی در فرآیندهای حرارتی صنعتی است که وظیفه شناسایی وجود شعله در محیط را بر عهده دارد. این تجهیزات به‌طور مستقیم در کاهش ریسک آتش‌سوزی و جلوگیری از انفجار نقش دارند. عدم استفاده از دتکتورهای مناسب یا نصب نادرست آن‌ها می‌تواند خسارات جبران‌ناپذیری به بار آورد.

    اهمیت دتکتور شعله

    دتکتورهای شعله برای تشخیص حضور آتش از فناوری‌های مختلفی استفاده می‌کنند که از جمله آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

    دتکتور فرابنفش (UV): این سنسورها برای شناسایی تابش فرابنفش ناشی از شعله‌های آتش به کار می‌روند.
    دتکتور مادون قرمز (IR): این سنسورها تغییرات انرژی مادون قرمز ساطع‌شده از شعله را شناسایی می‌کنند.
    دتکتور ترکیبی UV/IR: ترکیب این دو فناوری می‌تواند میزان تشخیص دقیق‌تر و کاهش هشدارهای کاذب را به همراه داشته باشد.
    دتکتور مرئی (VIS): برخی دتکتورها از حسگرهای نوری استفاده می‌کنند که در محدوده نور مرئی کار می‌کنند.

    استانداردهای نصب دتکتور شعله

    براساس بندهای 8.2.2 و 8.2.5 استاندارد NFPA 86، نصب دتکتورهای شعله باید مطابق دستورالعمل‌های سازنده و استانداردهای بین‌المللی باشد. در نظر گرفتن موارد زیر می‌تواند از بروز مشکلات جلوگیری کند:

    نصب در مکان مناسب: دتکتور باید در نقطه‌ای قرار گیرد که بیشترین میدان دید را نسبت به شعله‌های احتمالی داشته باشد.
    نگهداری و کالیبراسیون: تجهیزات باید به‌طور دوره‌ای بررسی و تنظیم شوند تا از دقت عملکرد آن‌ها اطمینان حاصل شود.
    پیشگیری از هشدارهای کاذب: برخی از منابع نوری، جرقه‌ها یا بازتاب‌های ناخواسته می‌توانند باعث هشدارهای اشتباه شوند، لذا باید محل نصب با دقت انتخاب شود.

    عملکرد سیستم‌های ایمنی احتراق

    2Q==

    علاوه بر دتکتورهای شعله، سیستم‌های ایمنی احتراق (Combustion Safeguard Systems) نیز نقش مهمی در حفاظت از فرآیندهای حرارتی دارند. این سیستم‌ها شامل مجموعه‌ای از تجهیزات نظارتی، شیرهای ایمنی و سیستم‌های کنترلی هستند که با تشخیص تغییرات غیرعادی در احتراق، عملکرد دستگاه را کنترل می‌کنند.

    اجزای کلیدی سیستم‌های ایمنی احتراق

    کنترلر احتراق: وظیفه دارد وضعیت شعله و عملکرد سوخت را بررسی کند.
    شیر قطع ایمنی (SSOV): این شیرها در صورت از دست رفتن شعله، جریان سوخت را متوقف می‌کنند.
    حسگرهای فشار و دما: برای اطمینان از تعادل مناسب فشار و دمای گاز یا مایع سوختی استفاده می‌شوند.

    نقش سنسورهای فرابنفش در تشخیص شعله

    سنسورهای فرابنفش (UV Sensors) یکی از ابزارهای مهم در تشخیص شعله‌های آتش هستند، اما ممکن است در اثر خرابی، دیگر قادر به تشخیص خاموش شدن شعله نباشند. به همین دلیل، استاندارد NFPA 86 توصیه می‌کند که این سنسورها دارای قابلیت خودبررسی‌کننده (Self-Checking UV Detectors) باشند یا به‌صورت دوره‌ای آزمایش شوند.

    تنظیمات دمایی و تهویه ایمنی در کوره‌ها

    Z

    کنترل دمای سوخت

    در فرآیندهای صنعتی که از سوخت‌های مایع مانند نفت یا گازوئیل استفاده می‌شود، کنترل دمای سوخت برای جلوگیری از مشکلاتی نظیر افزایش ویسکوزیته یا تبخیر ناگهانی، ضروری است.
    دمای سوخت باید در محدوده‌ای باشد که موجب احتراق یکنواخت و جلوگیری از خاموش شدن ناگهانی شعله شود.

    تنظیم محدودیت دمای اضافی

    نقطه تنظیم دمای اضافی باید بر اساس توصیه‌های سازنده تنظیم شود تا از رسیدن مواد قابل احتراق به دمای خوداشتعالی جلوگیری شود.
    این دما نباید از محدوده‌ای که می‌تواند باعث خرابی تجهیزات شود، فراتر رود.

    اهمیت تهویه ایمنی

    در صورت افزایش دمای کوره، جریان هوای خروجی کاهش یافته و احتمال تجمع گازهای اشتعال‌پذیر افزایش می‌یابد.
    کاهش تهویه مناسب می‌تواند موجب انفجار گازهای فرار شده و باعث بروز حوادث جدی شود.

    Z

    استفاده از PLC در نظارت بر دمای کوره‌ها

    امروزه استفاده از PLC (Programmable Logic Controller) برای نظارت بر دما و عملکرد تجهیزات صنعتی به‌شدت رایج شده است. این سیستم‌ها می‌توانند به‌صورت خودکار وضعیت سنسورها و تجهیزات ایمنی را تحلیل کرده و در صورت بروز هرگونه ناهنجاری، اقدامات لازم را انجام دهند. مزایای استفاده از PLC شامل:

    پایش دائمی و ارسال هشدارهای زودهنگام
    کاهش خطای انسانی در نظارت بر تجهیزات
    امکان کنترل و تنظیم خودکار دما و فشار

    نکات ایمنی در زمان قطع برق

    استاندارد NFPA 86 تأکید دارد که مدارهای الکتریکی مرتبط با فرآیندهای احتراقی، در شرایط اضطراری باید به‌صورت خودکار یا دستی قطع شوند. این موارد شامل:

    خرابی‌های سیستم که منجر به شرایط خطرناک شود.
    افزایش غیرقابل‌کنترل دما که تهدیدی برای ایمنی تجهیزات و محیط اطراف باشد.
    قطع ناگهانی برق که می‌تواند باعث از کار افتادن سیستم‌های ایمنی و احتراقی شود.

    9k=

    نتیجه‌گیری

    استاندارد NFPA 86 مجموعه‌ای از دستورالعمل‌های مهم برای ایمنی فرآیندهای صنعتی ارائه می‌دهد. استفاده صحیح از دتکتورهای شعله، سیستم‌های ایمنی احتراق، کنترل دمای کوره و تهویه مناسبمی‌تواند خطرات ناشی از آتش‌سوزی و انفجار را کاهش دهد. علاوه بر این، نظارت هوشمند با استفاده از PLC و رعایت الزامات نصب و نگهداری، نقش مهمی در بهبود عملکرد تجهیزات و افزایش طول عمر آن‌ها دارد.

    توصیه‌های نهایی:

    دتکتورهای شعله باید در مکان‌های مناسب نصب شوند تا دید کافی نسبت به شعله داشته باشند.
    سنسورهای فرابنفش باید دارای قابلیت خودبررسی باشند یا به‌صورت دوره‌ای تست شوند.
    سیستم‌های تهویه ایمنی باید همواره عملکرد مناسبی داشته باشند تا از تجمع گازهای خطرناک جلوگیری شود.
    در موارد افزایش دمای غیرمجاز، سیستم‌های کنترلی باید به‌صورت خودکار عمل کنند تا از خرابی یا حوادث ناگوار جلوگیری شود.
    نظارت مستمر بر عملکرد تجهیزات با استفاده از PLC باعث افزایش بهره‌وری و کاهش هزینه‌های نگهداری می‌شود.

    با رعایت این موارد، می‌توان ایمنی در محیط‌های صنعتی را بهبود بخشید و از وقوع حوادث جلوگیری کرد.

  • اصول دتکتورهای شعله

    دتکتورهای شعله دستگاه‌هایی هستند که وجود شعله را تشخیص می‌دهند و در سیستم‌های ایمنی برای جلوگیری از آتش‌سوزی و انفجار استفاده می‌شوند. این دتکتورها با تشخیص سریع وجود شعله، امکان فعال‌سازی هشدار و سیستم‌های اطفاء حریق را فراهم می‌کنند.

    دتکتورهای شعله از روش‌های مختلفی برای تشخیص شعله استفاده می‌کنند، از جمله تشخیص امواج نوری در طیف‌های مختلف، مانند نور مرئی، مادون قرمز و فرابنفش. هر کدام از این روش‌ها مزایا و محدودیت‌های خاص خود را دارند.

    دتکتورهای شعله معمولاً در محیط‌هایی که احتمال وجود آتش‌سوزی ناگهانی وجود دارد به کار می‌روند، مانند صنایع نفت و گاز، پالایشگاه‌ها، نیروگاه‌ها و سایر محیط‌های صنعتی حساس.

     

    انواع دتکتورهای شعله

    ۱. دتکتور شعله فرابنفش (UV)
    این دتکتورها تابش فرابنفش ناشی از شعله را تشخیص می‌دهند. شعله‌ها معمولاً در محدوده فرابنفش طیف الکترومغناطیسی تابش می‌کنند که برای چشم انسان قابل دیدن نیست. دتکتورهای UV سریع‌ترین نوع دتکتور شعله هستند و پاسخ آنها معمولاً در کسری از ثانیه اتفاق می‌افتد.
    معایب آنها حساسیت به جرقه‌های الکتریکی، رعد و برق و سایر منابع فرابنفش محیطی است که ممکن است باعث هشدار اشتباه شود.

    ۲. دتکتور شعله مادون قرمز (IR)
    دتکتورهای IR تشخیص‌دهنده تابش مادون قرمز ناشی از شعله هستند. این نوع دتکتورها در برابر جرقه‌های الکتریکی حساسیت کمتری نسبت به دتکتورهای UV دارند. دتکتورهای IR می‌توانند در محیط‌های با نور فرابنفش زیاد عملکرد بهتری داشته باشند.

    ۳. دتکتور شعله UV/IR (ترکیبی)
    این دتکتورها از ترکیب دو فناوری UV و IR برای کاهش هشدارهای اشتباه استفاده می‌کنند. برای تأیید وجود شعله، دتکتور باید هر دو سیگنال فرابنفش و مادون قرمز را به صورت همزمان دریافت کند. این ترکیب باعث افزایش دقت و کاهش هشدارهای نادرست می‌شود.

    ۴. دتکتور شعله هیدروکربنی
    این نوع دتکتورها طول موج‌های خاصی را که مربوط به شعله‌های هیدروکربنی است تشخیص می‌دهند و معمولاً در کاربردهای نفت و گاز استفاده می‌شوند.

    کاربردها و مزایای دتکتورهای شعله

    دتکتورهای شعله معمولاً در صنایع نفت، گاز، پتروشیمی، نیروگاه‌ها و هر جایی که خطر آتش‌سوزی وجود دارد استفاده می‌شوند. این دتکتورها سرعت پاسخ بسیار بالایی دارند و می‌توانند آتش‌سوزی را در مراحل اولیه شناسایی کنند تا اقدام سریع برای جلوگیری از گسترش حادثه انجام شود.

    مزایای دتکتورهای شعله عبارتند از:

    • پاسخ سریع و دقیق به حضور شعله
    • حساسیت بالا به انواع مختلف شعله‌ها (هیدروکربنی، گازی و غیره)
    • توانایی عملکرد در محیط‌های چالش‌برانگیز مانند دما و رطوبت بالا
    • کاهش هشدارهای اشتباه با استفاده از فناوری‌های ترکیبی (UV/IR)

    نکات مهم در نصب و نگهداری دتکتورهای شعله

    • دتکتورها باید در نقاطی نصب شوند که میدان دید مستقیم به محل‌های احتمالی شعله داشته باشند.
    • وجود موانع مانند دیوار یا تجهیزات ممکن است تابش شعله را مسدود کند و عملکرد دتکتور را کاهش دهد.
    • باید دقت شود که منابع نور شدید محیطی مانند چراغ‌های فلورسنت یا نور خورشید مستقیم باعث هشدار اشتباه نشوند.
    • نگهداری منظم و کالیبراسیون دوره‌ای برای حفظ عملکرد بهینه دتکتورها ضروری است.

    انواع دتکتورهای شعله

    1. دتکتورهای ماوراء بنفش (UV)
      این دتکتورها پرتوهای UV ساطع شده از شعله را شناسایی می‌کنند. پاسخ‌دهی سریع دارند اما ممکن است به منابع دیگر UV مانند رعد و برق یا جرقه‌ها حساس باشند و باعث هشدار اشتباه شوند.
    2. دتکتورهای مادون قرمز (IR)
      دتکتورهای IR تابش مادون قرمز شعله را تشخیص می‌دهند. این نوع دتکتورها نسبت به دتکتورهای UV کمتر به منابع مزاحم حساس هستند ولی ممکن است به بخار آب یا دود حساسیت نشان دهند.
    3. دتکتورهای ترکیبی UV/IR
      این دتکتورها از هر دو نوع UV و IR برای تشخیص شعله استفاده می‌کنند و با ترکیب سیگنال‌ها، دقت شناسایی را بالا برده و هشدارهای اشتباه را کاهش می‌دهند.

    WhatsApp Image 2025 09 25 at 2.23.45 AM

    عملکرد دتکتورهای شعله

    وقتی شعله‌ای در میدان دید دتکتور ظاهر می‌شود، دتکتور تشعشعات UV و/یا IR ناشی از آن را دریافت می‌کند. این تشعشعات توسط المان‌های حساس دتکتور تبدیل به سیگنال‌های الکتریکی می‌شوند که توسط مدارهای داخلی پردازش شده و در صورت تأیید وجود شعله، هشدار صادر می‌شود.

    WhatsApp Image 2025 09 25 at 2.23.45 AM1

    محدودیت‌ها و ملاحظات دتکتورهای شعله

    • دتکتورهای شعله نمی‌توانند شعله‌هایی را که توسط مانع پوشانده شده‌اند شناسایی کنند.
    • دتکتورهای UV ممکن است تحت تأثیر منابع UV دیگر قرار گیرند.
    • دتکتورهای IR ممکن است توسط شرایط جوی مثل مه یا دود شدید تحت تأثیر قرار گیرند.
    • دتکتورهای ترکیبی گرچه دقت بالاتری دارند، اما هزینه بالاتری نیز دارند.

    WhatsApp Image 2025 09 25 at 2.23.46 AM

    نکات پایانی

    برای انتخاب دتکتور مناسب باید محیط کاری، نوع سوخت، شرایط جوی و خطرات احتمالی را در نظر گرفت. همچنین نصب و نگهداری صحیح دتکتورها، نقش مهمی در افزایش کارایی و کاهش هشدارهای کاذب ایفا می‌کند.

     

     

  • روش طراحی سیستم دتکتور دودی مکشی یا اسپیراتینگ ها

    در زمان طراحی شبکه لوله نمونه‌برداری، عوامل متعددی باید مدنظر قرار گیرد. لازم است محل نصب به‌دقت بررسی و بیشترین اطلاعات ممکن جمع‌آوری شود.

    نیازمندی‌ها
    اولین گام، تعیین دقیق نیازهای نصب است. پس از مشخص شدن نیازها، نوع موقعیت قابل بررسی خواهد بود.

    فعالیت‌ها
    نوع فعالیت‌هایی که در فضا انجام می‌شود بسیار اهمیت دارد. یک فضای عمومی با شکل خاص ممکن است نیازهای سیستمی متفاوتی نسبت به یک انبار با همان شکل داشته باشد. اطلاعاتی مانند ساعات فعالیت، حضور یا عدم حضور افراد در فضا، و وجود آلودگی یا هوای آلوده نیز باید در نظر گرفته شود.

    ویژگی‌های فیزیکی
    پس از بررسی نوع کلی نصب، ویژگی‌های فیزیکی فضا باید بررسی شود:

    • آیا فضا، اتاق، فضای خالی، کابینت یا محفظه است؟
    • آیا فضای خالی در کف یا سقف وجود دارد؟ در صورت وجود، چگونه تقسیم‌بندی شده‌اند؟
    • آیا کانال‌هایی وجود دارد؟ کاربرد آن‌ها چیست و آیا خدماتی در آن‌ها قرار دارد؟
    • ابعاد دقیق فضا چیست؟
    • از چه مصالحی استفاده شده و آیا مناطقی وجود دارد که باید از قرارگیری شبکه در آن‌ها اجتناب شود؟
    • آیا سیستم‌های اعلام حریق دیگری وجود دارند؟ در صورت وجود، در چه موقعیتی نصب شده‌اند؟

    شرایط محیطی
    شرایط محیطی داخل فضا می‌تواند تأثیر بسیار مهمی بر روش نمونه‌برداری مناسب برای حفاظت از آن داشته باشد.
    همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، آزمایش دود برای جمع‌آوری این اطلاعات حیاتی است. این آزمایش می‌تواند الگوهای حرکت هوا، نرخ گردش آن، و اینکه آیا در نقطه‌ای جریان هوا ساکن است یا خیر را مشخص کند.

    سایر موارد قابل بررسی شامل موارد زیر است:

    • در صورت ورود هوای تازه، نرخ و میزان آن چقدر است؟
    • آیا به دلیل آلودگی، استفاده از یک دتکتور مرجع لازم است؟
    • دما و رطوبت نسبی چقدر هستند و آیا این مقادیر ثابت یا متغیرند؟
    • آیا فعالیت‌هایی در محیط وجود دارند که دود، گرد و غبار، بخار یا شعله تولید کنند و این فعالیت‌ها چند وقت یک‌بار انجام می‌شوند؟

    ارزیابی ریسک
    در هر نصب، احتمال دارد برخی نواحی نیاز به حفاظت بیشتری نسبت به سایر بخش‌ها داشته باشند. این امر ممکن است به دلیل وجود تجهیزات گران‌قیمت یا نواحی خاصی مانند انبار مواد قابل اشتعال باشد. این نواحی آسیب‌پذیر باید همراه با هرگونه خطرات ساختاری مانند مواد مصنوعی، فوم‌ها یا جداکننده‌های چوب نرم مورد توجه قرار گیرند.

    مکان‌های ممکن برای نصب دستگاه
    در انتخاب محل نصب واحد دتکتور نیز عوامل متعددی باید در نظر گرفته شود. هدف اصلی در تعیین موقعیت دستگاه، ایجاد یک سیستم متعادل است؛ به این معنا که طول لوله‌ها تا حد امکان برابر باشد. همچنین باید تلاش شود تا زمان پاسخ‌دهی و میزان رقیق‌سازی به حداقل برسد.

    واحد دتکتور نیاز به منبع تغذیه دارد و باید دسترسی جهت انجام تعمیرات و نگهداری وجود داشته باشد. همچنین ممکن است دلایل زیبایی‌شناختی باعث شود مکان خاصی برای نصب مناسب نباشد.

    لوله خروجی
    لوله خروجی واحد دتکتور دودی مکشی، در صورت نیاز، می‌تواند دارای لوله‌کشی اضافه شود؛ برای مثال، اگر نیاز باشد هوای عبوری از دتکتور به منبع خود بازگردد. همچنین، لوله‌کشی اضافی می‌تواند برای کاهش صدای فن مورد استفاده قرار گیرد.

     

  • مکان‌های مناسب برای نصب دتکتور گاز

    مکان نصب دتکتور گاز بسته به ویژگی‌های خاص گاز مورد پایش متفاوت است. توضیحات زیر برای هر نوع دتکتور، با در نظر گرفتن این ویژگی‌ها، راهنمایی ارائه می‌دهد.

    گاز طبیعی / متان (CH₄) و هیدروژن (H₂)
    دتکتورهای گاز طبیعی (متان، CH₄) و هیدروژن (H₂) باید در ارتفاع بالا، تقریباً ۱۵۰ میلی‌متر از سقف نصب شوند. باید از گوشه‌ها و نقاطی که ممکن است هوای ساکن داشته باشند، اجتناب شود.

    WhatsApp Image 2025 09 22 at 1.05.30 AM
    نکات کلیدی:

    • ارتفاع نصب: دتکتور گاز طبیعی نباید پایین‌تر از ارتفاع بالای در نصب شود. چون گاز طبیعی کمی از هوا سبک‌تر است، به سمت بالا حرکت کرده و از سقف به پایین پخش می‌شود. در نتیجه، ممکن است از قسمت بالای در به اتاق‌های مجاور نشت کند.
    • زمان پاسخ: اگر دتکتورها پایین‌تر از این ارتفاع نصب شوند، زمان بیشتری طول می‌کشد تا گاز به دتکتور برسد که می‌تواند زمان واکنش در صورت نشت گاز را به تأخیر بیندازد. جانمایی صحیح باعث می‌شود دتکتور سریع‌تر غلظت گاز در حال افزایش را شناسایی کند.
    • نکات نصب: دتکتورها باید دور از سامانه‌های تهویه و موانعی که ممکن است جریان گاز را مختل کنند، نصب شوند. نگهداری و آزمون منظم دتکتورها نیز برای اطمینان از عملکرد مناسب توصیه می‌شود.

    ال‌پی‌جی / پروپان (C₃H₈)
    دتکتورهای LPG (پروپان، C₃H₈) باید به دلیل سنگینی بیشتر نسبت به هوا، در ارتفاع پایین نصب شوند. دتکتورها باید حدود ۱۵۰ میلی‌متر (با حداکثر ارتفاع ۴۰۰ میلی‌متر) از کف زمین فاصله داشته باشند.

    WhatsApp Image 2025 09 22 at 1.05.30 AM1
    نکات کلیدی:

    • ارتفاع نصب: به دلیل چگالی بیشتر، LPG تمایل دارد در نزدیکی زمین تجمع یابد. جانمایی در ارتفاع مناسب باعث می‌شود دتکتور سریعاً نشت احتمالی گاز را شناسایی کند.
    • عوامل محیطی: در هنگام تعیین ارتفاع نصب، باید شرایط مرطوب مانند زمین خیس شده توسط طی‌کشی یا ریختگی‌ها در نظر گرفته شود. در این موارد، دتکتورها باید بالاتر از ارتفاع تجمع احتمالی آب نصب شوند تا از هشدارهای کاذب جلوگیری شود.
    • نکات نصب: دتکتورها نباید در مجاورت جریان‌های قوی هوا مانند درها، پنجره‌ها یا سامانه‌های تهویه نصب شوند. آزمون و نگهداری منظم برای اطمینان از عملکرد بهینه ضروری است.

    منوکسید کربن (CO)، دی‌اکسید کربن (CO₂)

    منوکسید کربن (CO):
    چون وزن منوکسید کربن تقریباً با هوا برابر است، دتکتورها باید در ارتفاع بین ۱.۶ تا ۱.۸ متر از سطح زمین نصب شوند، ترجیحاً در ناحیه تنفسی.

    • ارتفاع نصب: این ارتفاع امکان شناسایی مؤثر CO در جایی که افراد تنفس می‌کنند را فراهم می‌کند.

    WhatsApp Image 2025 09 22 at 1.05.31 AM

    • نکات نصب: از نصب دتکتورها در نزدیکی سامانه‌های تهویه یا مناطق دارای جریان هوا اجتناب شود، چون ممکن است غلظت گاز را رقیق کرده و قرائت‌ها را نادقیق کند.

    دی‌اکسید کربن (CO₂):

    • دتکتورهای کلاس درس: بر اساس راهنمای IGEM/UP11، دتکتورها باید در ارتفاع سر نشسته نصب شوند. اما تجربه میدانی نشان می‌دهد که این موقعیت ممکن است باعث قرائت‌های نادرست ناشی از بازدم مستقیم شود.
    • یک گزینه: برای کاهش احتمال هشدارهای کاذب، پیروی از روش نصب دتکتورهای CO₂ مشابه آشپزخانه‌های صنعتی، یعنی بالاتر از سر ایستاده، توصیه می‌شود.
    • دتکتورهای آشپزخانه صنعتی: باید غلظت کلی CO₂ در مناطق کاری کارکنان را پایش کنند.
    • ارتفاع و موقعیت: دتکتورها باید بین ۱ تا ۳ متر از خط پخت، بالاتر از سر ایستاده نصب شوند. نباید نزدیک لبه هود یا در مسیر مستقیم جریان تهویه نصب شوند.
    • دتکتورهای آزمایشگاهی (CO₂ لوله‌کشی یا کپسولی): باید در نزدیک‌ترین نقاط نشت احتمالی مانند شیرهای گاز، رگولاتورها و محل ذخیره کپسول نصب شوند.
    • ارتفاع نصب: چون CO₂ سنگین‌تر از هوا است، دتکتورها باید در ارتفاع پایین نصب شوند.
    • نکات کلیدی: بازرسی و آزمون منظم این دتکتورها برای حفظ ایمنی و پایش مؤثر نشت‌ها حیاتی است.

    WhatsApp Image 2025 09 22 at 1.05.31 AM1

    کاهش اکسیژن (O₂):
    پایش کاهش اکسیژن یک اقدام ایمنی حیاتی برای شناسایی حضور گازهای خنثی یا نجیب است که می‌توانند جای اکسیژن را بگیرند و منجر به خفگی شوند. گازهایی مانند نیتروژن (N₂) و آرگون (Ar) در محیط‌های آزمایشگاهی رایج هستند.

    نیتروژن (N₂):
    نیتروژن یک گاز بی‌اثر، بی‌رنگ و بی‌بو است که کمی از هوا سبک‌تر بوده و به عنوان یک گاز خفه‌کننده عمل می‌کند. نیتروژن به‌طور گسترده در آزمایشگاه‌ها به عنوان گاز حامل استفاده می‌شود و از طریق کپسول‌های قابل حمل یا لوله‌کشی تأمین می‌شود.

    آرگون (Ar):
    آرگون گازی بی‌اثر، بی‌رنگ، بی‌بو و بدون طعم است. غیرسمی بوده و از احتراق پشتیبانی نمی‌کند. حدود ۰.۹۳٪ از جو زمین را تشکیل می‌دهد و در کاربردهایی نیازمند اتمسفر بی‌اثر استفاده می‌شود.

    • فرآیندهای صنعتی: در جوشکاری و فلزکاری برای جلوگیری از اکسیداسیون و واکنش‌های شیمیایی استفاده می‌شود.
    • نگهداری مواد غذایی: برای حذف اکسیژن در بسته‌بندی و افزایش ماندگاری کاربرد دارد.
    • روشنایی: در لامپ‌های فلورسنت و رشته‌ای برای جلوگیری از اکسیداسیون رشته استفاده می‌شود.

    خطر خفگی: مشابه نیتروژن، آرگون با جایگزینی اکسیژن باعث کاهش سطح اکسیژن قابل تنفس می‌شود و در غلظت‌های بالا بسیار خطرناک است.

    نصب دتکتور:

    • نیاز به پایش: چون آرگون سنگین‌تر از هوا است، دتکتورهای پایش کاهش اکسیژن باید در ارتفاع پایین نصب شوند.
    • زمان پاسخ: نصب صحیح برای هشدار زودهنگام در صورت نشت ضروری است. اگر دتکتورها خیلی بالا نصب شوند، ممکن است افراد فرصت کافی برای واکنش نداشته باشند.
    • تهویه: تهویه مناسب در محیط‌هایی که از آرگون استفاده می‌شود برای کاهش خطرات حیاتی است.
    • غنی‌سازی اکسیژن (O₂)
      غنی‌سازی اکسیژن به افزایش سطح اکسیژن فراتر از غلظت معمول جو، که حدود ۲۱ درصد است، اطلاق می‌شود. این پدیده می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی بر پویایی آتش و ایمنی کلی در محیط‌های مختلف داشته باشد.
    • نکات کلیدی:
      خطر آتش‌سوزی: افزایش سطح اکسیژن می‌تواند فرآیند احتراق را تسریع کند و منجر به افزایش خطر آتش‌سوزی شود. موادی که در شرایط عادی ایمن یا غیرقابل اشتعال در نظر گرفته می‌شوند، ممکن است در جوهای غنی از اکسیژن بسیار قابل اشتعال شوند.
      اهمیت شناسایی: شناسایی نشتی اکسیژن برای پیشگیری از خطرات احتمالی آتش‌سوزی ضروری است. پایش منظم سطح اکسیژن در محیط‌هایی که احتمال غنی‌سازی اکسیژن وجود دارد، مانند آزمایشگاه‌ها، مراکز درمانی و کاربردهای صنعتی که از اکسیژن خالص یا با غلظت بالا استفاده می‌کنند، ضروری است.
    • راهبردهای تشخیص:
      نصب دتکتور اکسیژن: دتکتورهای اکسیژن باید به‌صورت راهبردی در محل‌هایی که احتمال غنی‌سازی اکسیژن وجود دارد نصب شوند؛ مانند نزدیک مخازن ذخیره‌سازی اکسیژن، سامانه‌های لوله‌کشی یا تجهیزاتی که از اکسیژن خالص استفاده می‌کنند.
      اقدامات تهویه: تأمین تهویه مناسب در نواحی با پتانسیل غنی‌سازی اکسیژن می‌تواند خطر آتش‌سوزی را کاهش دهد. جریان مناسب هوا می‌تواند غلظت اضافی اکسیژن را رقیق کرده و احتمال وقوع آتش‌سوزی را کاهش دهد.
    • غنی‌سازی اکسیژن خطرات قابل‌توجهی ایجاد می‌کند که باید از طریق پایش مستمر، نصب راهبردی دتکتورها و اجرای پروتکل‌های اضطراری مناسب، مدیریت شوند. با مدیریت فعالانه سطح اکسیژن، سازمان‌ها می‌توانند احتمال وقوع حوادث ناشی از آتش‌سوزی را به‌طور چشمگیری کاهش دهند.

     

    • پوشش منطقه‌ای: ملاحظات
      تعداد دتکتورهای گاز موردنیاز در یک منطقه مشخص، به چند عامل کلیدی بستگی دارد که شامل موارد زیر است:
    • ۱. ابعاد منطقه مورد پوشش:
      ابعاد کلی فضا تعیین می‌کند که برای پوشش کافی و تشخیص به‌موقع نشت گاز به چند دتکتور نیاز است.
    • ۲. ارتفاع اتاق:
      ارتفاع اتاق می‌تواند بر پراکندگی گاز تأثیر بگذارد. دتکتورها باید در ارتفاع مناسب بسته به نوع گاز پایش‌شده نصب شوند (برای گازهای سنگین مانند LPG در ارتفاع پایین و برای گازهای سبک مانند متان در ارتفاع بالا).
    • ۳. تجهیزات نصب‌شده:
      وجود و نوع تجهیزات موجود در منطقه، مانند دیگ‌های گازی، اجاق‌ها یا آب‌گرم‌کن‌ها، می‌توانند ریسک‌های خاصی ایجاد کنند و نیاز به دتکتورهای اضافی داشته باشند.
    • ۴. میزان لوله‌کشی:
      پیچیدگی و گستردگی لوله‌کشی گاز در منطقه می‌تواند احتمال نشتی را افزایش دهد. در نزدیکی اتصالات حیاتی یا مسیرهای طولانی لوله، ممکن است به دتکتورهای بیشتری نیاز باشد.
    • ۵. نوع گاز هدف و کاربری فضا:
      هر گاز ویژگی‌ها و رفتار خاصی دارد. درک نوع گاز هدف، چگالی آن و رفتار آن در محیط برای تعیین محل نصب دتکتور ضروری است. همچنین، نوع کاربری فضا (مثلاً فضای آموزشی در برابر آشپزخانه تجاری) الزامات پایش متفاوتی را ایجاب می‌کند.

     

    • راهنمایی درباره پوشش دتکتورها:
    • برد پوشش معمول:
      برای دتکتورهای گاز طبیعی، برد پوشش معمول ممکن است تا شعاع ۵ متر در صورت نصب روی دیوار باشد. برای دتکتورهای مونوکسید کربن، این برد می‌تواند تا ۱۰ متر افزایش یابد.
    • پایش دی‌اکسید کربن:
      در محیط‌های آموزشی و آشپزخانه‌های تجاری، دتکتورهای CO₂ باید به‌گونه‌ای راهبردی نصب شوند که شرایط محیطی نماینده را، به‌ویژه در ناحیه تنفسی، پایش کنند.
    • نوع پوشش:
      باید نوع پوشش موردنیاز نیز بررسی شود. این شامل ارزیابی این است که آیا پایش پیوسته (“پوشش گسترده”) لازم است یا بررسی نقطه‌ای (“پوشش هدفمند”) کافی است، بسته به خطرات خاص موجود در منطقه.

     

    • پوشش مؤثر منطقه‌ای برای تضمین ایمنی و قابلیت اطمینان سامانه دتکتور گاز ضروری است. با ارزیابی دقیق عوامل فوق، سازمان‌ها می‌توانند راهبردهای پایش گاز خود را بهینه کرده و از خطرات ناشی از نشت گاز و پیامدهای آن جلوگیری کنند.
    • پوشش گسترده (Blanket Coverage)
    • پوشش گسترده به استقرار راهبردی چندین دتکتور گاز به‌صورت یکنواخت در سراسر یک ناحیه مشخص، مانند یک اتاق تجهیزات صنعتی، برای اطمینان از پایش کامل و ایمنی اطلاق می‌شود.
    • 🔹 نکات کلیدی در مورد پوشش گسترده:
      توزیع یکنواخت:
      دتکتورها باید به‌صورت یکنواخت در سراسر فضا توزیع شوند تا از ایجاد هرگونه خلأ در پوشش جلوگیری شود. این امر تضمین می‌کند که هرگونه نشت گاز بدون توجه به محل وقوع آن، به‌سرعت شناسایی شود.
    • هم‌پوشانی در نواحی آشکارسازی:
      چیدمان دتکتورها به‌گونه‌ای که نواحی پوشش آن‌ها کمی هم‌پوشانی داشته باشند مفید است. این افزونگی تضمین می‌کند که در صورت خرابی یا انسداد یک دتکتور، دتکتور دیگری بتواند آن ناحیه را پوشش دهد.
    • طرح و چیدمان اتاق:
      چیدمان فیزیکی اتاق، از جمله نحوه قرارگیری تجهیزات، نواحی انبارش، و سامانه‌های تهویه باید در هنگام تعیین محل نصب دتکتورها در نظر گرفته شود. از نصب دتکتور در مکان‌هایی که ممکن است مسدود شده یا تحت تأثیر جریان هوا از فن‌ها یا کانال‌های تهویه قرار گیرند، باید اجتناب شود.
    • نوع دتکتورها:
      گازهای مختلف ممکن است به دتکتورهای خاصی نیاز داشته باشند. باید اطمینان حاصل شود که دتکتور متناسب با گاز موجود در فضا و ویژگی‌های آن (مانند سنگین‌تر یا سبک‌تر بودن از هوا) انتخاب شده باشد.
    • نگهداری و آزمون منظم:
      سامانه‌ای متشکل از چندین دتکتور نیازمند برنامه‌ نگهداری دقیق برای اطمینان از عملکرد مناسب تمامی واحدهاست. باید آزمون‌ها و کالیبراسیون منظم به‌منظور تضمین دقت و قابلیت اطمینان انجام شود.
    • ❗ همچنین، تعداد دتکتورها نیز باید مورد توجه قرار گیرد. خرابی یا برداشتن یک دتکتور برای تعمیرات نباید ایمنی ناحیه تحت پوشش را به خطر اندازد. ممکن است برای پایش پیوسته و جلوگیری از آلارم‌های کاذب، تکرار (یا سه‌برابر کردن) دتکتورها و تجهیزات کنترلی الزامی باشد.
    • اجرای رویکرد پوشش گسترده با دتکتورهایی که به‌طور یکنواخت مستقر شده‌اند، راهکاری ایمن و قوی برای پایش نشت گاز در نواحی حیاتی مانند اتاق تجهیزات فراهم می‌آورد. این کار با تضمین پوشش کامل، توان واکنش سازمان را در برابر خطرات احتمالی گاز بهبود می‌بخشد.

     

    • پوشش هدفمند (Targeted Coverage)
    • پوشش هدفمند شامل نصب راهبردی دتکتورهای گاز در مکان‌های خاصی است که احتمال نشت گاز در آن‌ها بیشتر است. این رویکرد تضمین می‌کند که پایش بر نواحی بحرانی که بیشترین احتمال نشت گاز را دارند متمرکز باشد و از این طریق ایمنی و اثربخشی واکنش را افزایش می‌دهد.
    • 🔹 نکات کلیدی در مورد پوشش هدفمند:
    • شناسایی نقاط احتمالی نشت:
      یک ارزیابی ریسک جامع باید انجام شود تا نقاط احتمالی نشت در تأسیسات شناسایی شود. نواحی رایج شامل موارد زیر هستند:
      ▪ دیگ‌های بخار: به‌عنوان تجهیزات اصلی مصرف‌کننده گاز، نقاط بحرانی برای نشت محسوب می‌شوند.
      ▪ لوله‌کشی‌ها: هرگونه اتصال، خم، یا اتصال در سامانه‌های لوله‌کشی گاز ممکن است در معرض نشت باشد.
      ▪ شیرها: عملکرد شیرها، به‌ویژه در سامانه‌های پرفشار، می‌تواند منجر به نشت احتمالی شود.
      ▪ دودکش‌ها و خروجی‌ها: در صورت وجود انسداد یا خرابی، گاز ممکن است از این مسیرها نشت کند.
    • نزدیکی به منابع گاز:
      دتکتورها باید تا حد امکان نزدیک به نقاط شناسایی‌شده نشت نصب شوند، بدون اینکه دسترسی برای تعمیر یا بهره‌برداری محدود شود. این نوع استقرار امکان شناسایی و واکنش سریع‌تر را فراهم می‌کند.
    • نوع دتکتورها:
      باید اطمینان حاصل شود که نوع دتکتور متناسب با گاز خاص مورد پایش انتخاب شود. برای مثال، از دتکتورهای گاز قابل اشتعال در نزدیکی دیگ‌ها و خطوط گاز طبیعی، و از دتکتورهای CO در نزدیکی تجهیزات احتراقی استفاده شود.
    • عوامل محیطی:
      شرایط محیطی پیرامون نقاط نشت احتمالی باید در نظر گرفته شود. عواملی مانند جریان هوا، دما و رطوبت می‌توانند بر پراکندگی گاز و اثربخشی دتکتورها تأثیر بگذارند. باید اطمینان حاصل شود که دتکتورها در موقعیتی قرار گیرند که کمترین تداخل از این عوامل را داشته باشند.
    • نگهداری و کالیبراسیون منظم:
      دتکتورهایی که در نقاط هدفمند نصب می‌شوند باید در قالب برنامه نگهداری منظم بررسی شوند، شامل آزمون‌های مکرر برای عملکرد و کالیبراسیون مجدد به‌منظور تضمین دقت اندازه‌گیری.
    • اجرای پوشش هدفمند با نصب دتکتورها در نقاط بحرانی نشت، توانایی پایش گاز را به‌طور چشمگیری افزایش می‌دهد. با تمرکز منابع در نواحی پُرخطر، سازمان‌ها می‌توانند واکنشی سریع‌تر نسبت به خطرات احتمالی گاز ارائه دهند و ایمنی کلی را بهبود ببخشند.
    • ❗ همچنین می‌توان از ترکیب هر دو تکنیک پایش برای افزایش سطح نظارت استفاده کرد.