معرفی سیستم‌های اطفاء حریق با گاز دی‌اکسید کربن

IMG 1583

1 محدودیت‌ها برای محفظه‌های معمولاً اشغال‌شده
4.1.1 سیستم‌های جدید اطفاء حریق با گاز دی‌اکسید کربن به‌صورت سیلابی نباید در محفظه‌های معمولاً اشغال‌شده نصب شوند، مگر در مواردی که در بندهای 4.1.1.1، 4.1.1.2، 4.1.1.3، 4.1.1.4 یا 4.1.1.5 مجاز شمرده شده باشد.

4.1.1.1 سیستم‌های جدید اطفاء حریق با گاز دی‌اکسید کربن به‌صورت سیلابی باید مجاز به نصب در محفظه‌های معمولاً اشغال‌شده باشند، زمانی که مشخص شود که غلظت بی‌اثر شدن لازم است و غلظت بی‌اثر شدن مورد نیاز با استفاده از عوامل گازی جایگزین، غلظتی بالاتر از پایین‌ترین سطح اثرات منفی مشاهده‌شده (LOAEL) را ایجاد می‌کند یا غلظت اکسیژن کمتر از 8 درصد است.

4.1.1.2 سیستم‌های جدید اطفاء حریق با گاز دی‌اکسید کربن به‌صورت سیلابی باید مجاز به نصب در محفظه‌های معمولاً اشغال‌شده برای آتش‌سوزی‌های مربوط به تجهیزات الکتریکی فعال با ولتاژ بیشتر از 400 ولت و کابل‌های الکتریکی گروهی باشند، جایی که هیچ عامل گازی جایگزین به‌طور موفقیت‌آمیزی آزمایش نشده باشد.

4.1.1.3 سیستم‌های جدید اطفاء حریق با گاز دی‌اکسید کربن به‌صورت سیلابی باید مجاز به نصب در محفظه‌های معمولاً اشغال‌شده باشند، زمانی که روش‌های طراحی یا سخت‌افزار یا هر دو برای درزگیری بازشوها یا تخلیه طولانی‌مدت برای دیگر عوامل گازی در دسترس نباشند.

4.1.1.4 سیستم‌های جدید اطفاء حریق با گاز دی‌اکسید کربن به‌صورت سیلابی باید مجاز به نصب در محفظه‌های بارگیری کشتی‌های دریایی باشند.

4.1.1.5 سیستم‌های جدید اطفاء حریق با گاز دی‌اکسید کربن به‌صورت سیلابی باید مجاز به نصب در محفظه‌های معمولاً اشغال‌شده در اتاق‌های موتور کشتی‌های دریایی باشند، زمانی که مشخص شود که غلظت بی‌اثر شدن لازم است و غلظت بی‌اثر شدن مورد نیاز با استفاده از عوامل گازی جایگزین، غلظتی بالاتر از LOAEL ایجاد می‌کند یا غلظت اکسیژن کمتر از 8 درصد است.

4.1.2 سیستم‌های موجود. سیستم‌های دی‌اکسید کربن به‌صورت سیلابی موجود باید مجاز به نصب در محفظه‌های معمولاً اشغال‌شده باشند، مشروط بر اینکه به‌طور کامل با شیرهای قفل‌کننده سیستم، آلارم‌های پیش‌تخلیه پنوماتیک و تأخیرهای زمانی پنوماتیک مشخص‌شده در بند 4.5.6 مجهز شده باشند.

4.2 استفاده و محدودیت‌های دی‌اکسید کربن
4.2.1 سیستم‌های اطفاء حریق با دی‌اکسید کربن که از مناطق در برابر انفجار محافظت می‌کنند، باید از نازل‌های فلزی استفاده کنند و کل سیستم باید به‌طور کامل به زمین متصل شود.

4.2.2 علاوه بر این، اشیاء در معرض تخلیه از نازل‌های دی‌اکسید کربن باید به‌طور کامل به زمین متصل شوند تا از تجمع بارهای الکترواستاتیکی احتمالی جلوگیری شود.

4.3 ایمنی پرسنل
4.3.1 خطرات برای پرسنل
4.3.1.1 باید به احتمال حرکت و نشستن گاز دی‌اکسید کربن در مکان‌های مجاور خارج از فضای محافظت‌شده توجه شود. (به بند 4.3.1.3 مراجعه کنید.)

4.3.1.2 همچنین باید به محل‌هایی توجه شود که گاز دی‌اکسید کربن ممکن است در صورت تخلیه از یک دستگاه تخلیه ایمنی در یک مخزن ذخیره، مهاجرت یا جمع شود.

4.3.1.3 در هر استفاده از گاز دی‌اکسید کربن، باید به احتمال گرفتار شدن پرسنل در جو یا ورود به جوی که به دلیل تخلیه دی‌اکسید کربن خطرناک شده است، توجه شود.

4.3.1.3.1 تدابیری باید فراهم شود تا از تخلیه سریع پرسنل اطمینان حاصل شود، ورود به چنین جوهایی که در بند 4.3.1.3 توضیح داده شده است جلوگیری شود، و روش‌هایی برای نجات سریع پرسنل گرفتار شده فراهم گردد.

4.3.1.3.2 باید آموزش‌های لازم به پرسنل ارائه شود.

4.3.2 علائم
4.3.2.1 علائم هشدار باید در مکان‌های قابل مشاهده در هر فضای محافظت‌شده، در هر ورودی به فضاهای محافظت‌شده، در فضاهای نزدیک به فضاهای محافظت‌شده که مشخص شده است گاز دی‌اکسید کربن ممکن است مهاجرت کرده و خطراتی برای پرسنل ایجاد کند، و در هر ورودی به اتاق‌های ذخیره‌سازی دی‌اکسید کربن و جایی که گاز دی‌اکسید کربن ممکن است در صورت تخلیه از دستگاه ایمنی یک مخزن ذخیره جمع شود، نصب شوند.

4.3.2.2 فرمت، رنگ، سبک حروف کلمات سیگنال، حروف‌نگاری پیام، اندازه حروف و مقررات ایمنی نمادها باید مطابق با استاندارد ANSI Z535.2 باشد.

4.3.2.3 علائم ایمنی و کلمات پیام باید با استفاده از فرمت سه‌پنلی که در بندهای 4.3.2.3.1 تا 4.3.2.3.6.2 مشخص شده است، ارائه شوند.

4.3.2.3.1 علائم نشان داده‌شده در شکل 4.3.2.3.1 باید در هر فضای محافظت‌شده استفاده شود.

4.3.2.3.2 علائم نشان داده‌شده در شکل 4.3.2.3.2 باید در هر ورودی به فضای محافظت‌شده استفاده شود.

4.3.2.3.3 علائم نشان داده‌شده در شکل 4.3.2.3.3 باید در هر ورودی به فضای محافظت‌شده برای سیستم‌هایی که با بوگیر سبز زمستانی تجهیز شده‌اند، استفاده شود.

2Q==

9k=

۴.۳.۲.۳.۴ تابلوی نشان داده شده در شکل ۴.۳.۲.۳.۴ باید در هر فضای مجاور که احتمال تجمع گاز دی‌اکسید کربن تا سطح خطرناک وجود دارد، نصب شود.

۴.۳.۲.۳.۵ تابلوی نشان داده شده در شکل ۴.۳.۲.۳.۵ باید در بیرون از هر ورودی اتاق ذخیره‌سازی دی‌اکسید کربن نصب شود.

۴.۳.۲.۳.۶ تابلوها برای عملکرد دستی:

۴.۳.۲.۳.۶.۱ تابلوهای هشدار باید در تمام مکان‌هایی که عملکرد دستی سیستم ممکن است انجام شود، نصب شوند.

۴.۳.۲.۳.۶.۲ تابلوی نشان داده شده در شکل ۴.۳.۲.۳.۶.۲ باید در کنار هر ایستگاه فعال‌سازی دستی نصب شود.

Z

2Q==

2Q==

۴.۳.۲.۴ برای نصب‌هایی که دارای تابلوهای موجودی هستند که با الزامات بند ۴.۳.۲.۳ تفاوت دارند اما با الزامات بند ۴.۳.۲.۱مطابقت دارند، این تابلوهای موجود قابل‌قبول تلقی می‌شوند، مشروط بر اینکه مرکز دارای برنامه آموزشی تابلوها باشد که کلیه تابلوهای مرتبط با سیستم اطفاء را پوشش دهد و تمام افرادی که به فضای تحت حفاظت دسترسی دارند یا آموزش‌های لازم را دیده باشند یا همیشه با فرد آموزش‌دیده در آن فضا همراه باشند.
در تأسیسات مشمول این بند، در نصب‌های جدید باید از همان نوع تابلوهایی استفاده شود که در تابلوهای موجود مرکز استفاده شده است. تمام تابلوها در یک مرکز باید سبک و قالب یکسانی داشته باشند.

۴.۳.۳ روش‌های تخلیه:

۴.۳.۳.۱ تمام افرادی که ممکن است در هر زمان وارد فضای تحت حفاظت با دی‌اکسید کربن شوند باید نسبت به خطرات موجود هشدار داده شوند و روش‌های ایمن تخلیه به آنان آموزش داده شود.

۴.۳.۳.۱.۱ باید تدابیری اتخاذ شود تا از ورود افراد فاقد تجهیزات ایمنی به فضاهایی که در اثر تخلیه دی‌اکسید کربن ناایمن شده‌اند، جلوگیری گردد، تا زمانی که فضا تهویه شود و آزمایش‌های مناسب ایمنی محیط را تأیید کرده باشند. افرادی که آموزش ندیده‌اند یا مجهز به دستگاه تنفسی مستقل (SCBA) نیستند، نباید در فضاهایی که غلظت گاز از ۴ درصد بیشتر است باقی بمانند.

۴.۳.۳.۲ هشداردهنده‌های صوتی و نوری باید طبق بند ۴.۵.۶فراهم شوند.

۴.۳.۳.۳* به تمام کارکنان اطلاع داده شود که تخلیه گاز دی‌اکسید کربن از سیستم‌های با فشار بالا یا پایین به‌صورت مستقیم روی فرد، می‌تواند باعث آسیب به چشم، گوش یا حتی زمین خوردن در اثر فشار شدید گاز شود.

۴.۳.۳.۴ در تمام سیستم‌ها به‌جز مواردی که محدودیت‌های ابعادی وجود دارد و مانع ورود افراد به فضای تحت حفاظت می‌شود، باید قفل ایمنی (lockout) فراهم شود.

۴.۳.۳.۴.۱ شیر قفل ایمنی باید روی تمام سیستم‌هایی که امکان مهاجرت دی‌اکسید کربن و ایجاد خطر برای افراد وجود دارد، نصب شود.

۴.۳.۳.۴.۲ در سیستم‌های فشار پایین، شیر قطع مخزن نباید به‌عنوان شیر قفل ایمنی در نظر گرفته شود، مگر طبق مجوز بند ۴.۳.۳.۴.۳.

۴.۳.۳.۴.۳ در مواردی که یک مخزن فشار پایین تنها یا چند سیستم را تغذیه می‌کند که خطرات مرتبط به هم را پوشش می‌دهند، و هیچ‌کدام از این خطرات در صورت خاموش بودن تجهیزات نیاز به حفاظت ندارند، می‌توان از شیر قطع مخزن به‌عنوان شیر قفل ایمنی برای کل سیستم استفاده کرد.

۴.۳.۳.۴.۴* کلید قطع سرویس نباید به‌جای شیر قفل ایمنی برای جلوگیری از تخلیه عامل مورد استفاده قرار گیرد. (به بند ۴.۵.۴.۱۲ مراجعه شود.)

۴.۳.۳.۴.۵ هنگام انجام تعمیرات یا آزمایش روی سیستم، باید سیستم قفل شود یا فضای حفاظت‌شده و فضاهای در معرض مهاجرت گاز تخلیه شوند.

۴.۳.۳.۴.۶ زمانی که قرار است در دوره قفل ایمنی حفاظت ادامه یابد، باید فرد یا افرادی به‌عنوان “نگهبان حریق” با تجهیزات اطفاء دستی یا نیمه‌ثابت مناسب یا ابزار لازم برای بازیابی حفاظت تعیین شوند.

۴.۳.۳.۴.۶.۱ نگهبان حریق باید به یک محل با پایش دائمی ارتباط داشته باشد.

۴.۳.۳.۴.۶.۲ مقامات مسئول تداوم حفاظت باید از قفل ایمنی و بازگردانی مجدد سیستم مطلع شوند.

۴.۳.۳.۵* هنگام حمل سیلندرهای سیستم، باید دستورالعمل‌های ایمنی رعایت شود.

۴.۳.۴ فاصله‌های الکتریکی:

۴.۳.۴.۱* تمام اجزای سیستم باید به‌گونه‌ای قرار گیرند که حداقل فاصله از اجزای برقدار مطابق با جدول ۴.۳.۴.۱ و شکل ۴.۳.۴.۱حفظ شود.

۴.۳.۴.۲* در ارتفاعات بیش از ۳۳۰۰ فوت (۱۰۰۰ متر)، فاصله از اجزای برقدار باید به میزان ۱ درصد برای هر ۳۳۰ فوت (۱۰۰متر) افزایش در ارتفاع، افزایش یابد.

۴.۳.۴.۳* برای هماهنگی فاصله موردنیاز با طراحی الکتریکی، باید سطح عایق‌کاری پایه طراحی (BIL) تجهیزات تحت حفاظت ملاک قرار گیرد، اگرچه در ولتاژهای نامی ۱۶۱ کیلوولت یا کمتر، این موضوع تأثیرگذار نیست.

۴.۳.۴.۴* فاصله انتخاب‌شده تا زمین باید بر اساس بیشترین مقدار بین پیک سوئیچینگ یا وظیفه BIL تعیین شود، نه صرفاً بر اساس ولتاژ نامی.

۴.۳.۴.۵ فاصله بین اجزای بدون عایق و برقدار سیستم الکتریکی و هر بخش از سیستم دی‌اکسید کربن نباید کمتر از حداقل فاصله‌ای باشد که برای ایزولاسیون سیستم الکتریکی در نظر گرفته شده است.

Z

Z

4.3.4.6 زمانی که BIL طراحی در دسترس نباشد و زمانی که ولتاژ نامی برای معیار طراحی استفاده شود، بالاترین حداقل فاصله مشخص شده برای این گروه باید استفاده شود.

4.3.5* مدت زمان حفاظت. برای سیستم‌های سیلاب کامل، غلظت مؤثر عامل اطفاء حریق باید به مدت زمانی حفظ شود که اقدامات اضطراری مؤثر توسط پرسنل آموزش دیده امکان‌پذیر باشد.

4.3.6* آلارم‌های قابل مشاهده پیش از تخلیه باید مطابق با موارد زیر باشند: (1) آنها باید در تمام فضای محافظت‌شده قابل مشاهده باشند. (2) آنها باید از سیگنال آلارم حریق ساختمان و سایر سیگنال‌های آلارم متمایز باشند. (3) دستگاه‌های قابل مشاهده، به جز پوشش‌ها، نیازی به هم‌زمانی با یکدیگر یا با آلارم‌های حریق ساختمان ندارند.

4.4 مشخصات، نقشه‌ها و تأییدیه‌ها.

4.4.1 مشخصات. 4.4.1.1 مشخصات برای سیستم‌های اطفاء حریق دی‌اکسید کربن باید تحت نظارت شخصی با تجربه و صلاحیت کامل در طراحی سیستم‌های اطفاء حریق دی‌اکسید کربن و با مشاوره مقام مسئول تهیه شوند. 4.4.1.2 مشخصات باید شامل تمام موارد ضروری برای طراحی سیستم مانند تعیین مقام مسئول، انحرافات از استاندارد که توسط مقام مسئول مجاز است، و نوع و میزان آزمایش‌های تأییدیه‌ای که پس از نصب سیستم انجام خواهد شد، باشد. 4.4.1.3 آزمایش‌های سیستم حفاظت آتش و ایمنی زندگی یکپارچه باید مطابق با NFPA 4 انجام شوند.

4.4.2 نقشه‌ها. 4.4.2.1 نقشه‌ها و محاسبات باید قبل از آغاز نصب به تأیید مقام مسئول ارسال شوند. 4.4.2.2 نقشه‌ها و محاسبات باید توسط افراد کاملاً واجد شرایط در طراحی سیستم‌های اطفاء حریق دی‌اکسید کربن تهیه شوند. 4.4.2.3 این نقشه‌ها باید به مقیاس مشخص یا با ابعاد دقیق ترسیم شوند. 4.4.2.4 نقشه‌ها باید به‌گونه‌ای تهیه شوند که به راحتی قابل تکثیر باشند. 4.4.2.5 این نقشه‌ها باید جزئیات کافی برای ارزیابی خطر یا خطرات و ارزیابی اثربخشی سیستم توسط مقام مسئول را فراهم کنند. 4.4.2.6 جزئیات نقشه‌ها باید شامل موارد زیر باشد: (1) مواد موجود در خطرات محافظت‌شده (2) محل خطرات (3) محصورسازی یا محدودیت و جداسازی خطرات (4) نواحی اطراف که می‌توانند بر خطرات محافظت‌شده تأثیر بگذارند

4.4.2.7 جزئیات سیستم باید شامل موارد زیر باشد: (1) اطلاعات و محاسبات در مورد مقدار دی‌اکسید کربن (2) محل و نرخ جریان هر نازل، شامل شماره کد دهانه و قطر واقعی دهانه.

(3) محل، اندازه و طول معادل لوله‌ها، اتصالات و شیلنگ
(4) محل و اندازه تأسیسات ذخیره‌سازی دی‌اکسید کربن

4.4.2.8 جزئیات روش کاهش اندازه لوله (کوپلینگ کاهنده یا بوشینگ) و جهت‌گیری سه‌راهی‌ها باید به‌وضوح مشخص شوند.
4.4.2.9 اطلاعات مربوط به محل و عملکرد دستگاه‌های آشکارساز، دستگاه‌های عملیاتی، تجهیزات کمکی و مدارهای الکتریکی (در صورت استفاده) باید ارائه شوند.
4.4.2.10 اطلاعاتی باید ارائه شود که دستگاه‌ها و تجهیزات مورد استفاده را شناسایی کند.
4.4.2.11 هر ویژگی خاص باید به‌طور کافی توضیح داده شود.
4.4.2.12 زمانی که شرایط در محل اجرای پروژه نیازمند تغییرات قابل توجه از نقشه‌های تأییدشده باشد، تغییرات باید برای تأیید به مقام مسئول ارائه شوند.
4.4.2.13 اگر نصب نهایی با نقشه‌ها و محاسبات تهیه‌شده متفاوت باشد، نقشه‌ها و محاسبات جدیدی که نصب واقعی (as-built) را نشان می‌دهند باید تهیه شوند.
4.4.2.13.1 نقشه‌های as-built باید ارتباط بین خاموش‌سازی تجهیزات موردنیاز و قطع سوخت با سیستم اطفاء حریق را نشان دهند.
4.4.2.14 مالک سیستم باید دفترچه راهنمای دستورالعمل و نگهداری شامل توالی کامل عملکرد را نگهداری کرده و مجموعه کامل نقشه‌ها و محاسبات سیستم را در یک محفظه محافظت‌شده حفظ کند.

4.4.3* تأیید نصب‌ها
4.4.3.1* سیستم کامل‌شده باید توسط پرسنل واجد شرایط بازرسی، آزمایش و مستندسازی شده و به تأیید مقام مسئول برسد.
4.4.3.1.1 آزمایش پذیرش مورد نیاز در بند 4.4.3.1 باید در قالب یک گزارش آزمایش مستندسازی شود.
4.4.3.1.2 گزارش آزمایش پذیرش باید تا پایان عمر سیستم توسط مالک سیستم نگهداری شود.
4.4.3.2* فقط تجهیزات و دستگاه‌های فهرست‌شده یا تأییدشده باید در سیستم استفاده شوند.
4.4.3.3 برای اطمینان از نصب صحیح سیستم و عملکرد آن مطابق مشخصات، مراحل 4.4.3.3.1 تا 4.4.3.3.4.2 باید انجام شوند.

4.4.3.3.1 بازرسی بصری. یک بازرسی بصری کامل از سیستم نصب‌شده و ناحیه دارای خطر باید انجام شود.
4.4.3.3.1.1 لوله‌کشی، تجهیزات عملیاتی و نازل‌های تخلیه باید از نظر اندازه و محل مناسب بررسی شوند.
4.4.3.3.1.2 محل آلارم‌ها و مکانیزم‌های دستی اضطراری باید تأیید شوند.
4.4.3.3.1.3 پیکربندی ناحیه خطر باید با مشخصات اولیه خطر مقایسه شود.
4.4.3.3.1.4 ناحیه خطر باید از نظر وجود بازشوهای غیرقابل بسته‌شدن و منابع نشت عامل اطفاء که ممکن است در مشخصات اولیه نادیده گرفته شده باشند، با دقت بررسی شود.

4.4.3.3.2 برچسب‌گذاری.
4.4.3.3.2.1 بررسی برچسب‌گذاری تجهیزات برای اطمینان از تطابق با نام‌گذاری و دستورالعمل‌های صحیح باید انجام شود.

4.4.3.3.2.2 اطلاعات پلاک شناسایی روی مخازن ذخیره‌سازی باید با مشخصات تطبیق داده شود.
4.4.3.3.3 آزمایش‌های عملکردی. آزمایش‌های عملکردی غیرمخرب بر روی تمام دستگاه‌های لازم برای عملکرد سیستم، از جمله دستگاه‌های کشف، فعال‌سازی و هشداردهنده، باید انجام شود.
4.4.3.3.4* آزمایش تخلیه کامل.
4.4.3.3.4.1 یک آزمایش تخلیه کامل باید بر روی هر سیستم نصب‌شده انجام شود.
4.4.3.3.4.2 در مواردی که چند خطر از یک منبع مشترک محافظت می‌شوند، یک آزمایش تخلیه کامل برای هر خطر باید انجام شود.
4.4.3.4 پیش از انجام آزمایش، رویه‌های ایمنی باید مرور شوند. (رجوع شود به بخش 4.4)

4.4.4 آزمایش سیستم‌ها. سیستم‌ها باید طبق بندهای 4.4.4.1 تا 4.4.4.3 آزمایش شوند.
4.4.4.1 کاربرد موضعی. تخلیه کامل مقدار طراحی‌شده دی‌اکسید کربن از طریق لوله‌کشی سیستم باید انجام شود تا اطمینان حاصل شود که دی‌اکسید کربن به طور مؤثر خطر را برای مدت زمان مورد نیاز بر اساس مشخصات طراحی پوشش می‌دهد و تمام تجهیزات فشاری عملکرد صحیح دارند.
4.4.4.2 سیلاب کامل. تخلیه کامل مقدار طراحی‌شده دی‌اکسید کربن از طریق لوله‌کشی سیستم باید انجام شود تا اطمینان حاصل شود که دی‌اکسید کربن در ناحیه خطر تخلیه می‌شود، غلظت مورد نظر حاصل شده و به مدت زمان مشخص‌شده در طراحی حفظ می‌شود، و تمام تجهیزات فشاری به درستی عمل می‌کنند.
4.4.4.3 شیلنگ‌های دستی.
4.4.4.3.1 یک آزمایش تخلیه کامل بر روی سیستم‌های شیلنگ دستی باید انجام شود.
4.4.4.3.2 ارائه شواهدی از جریان مایع از هر نازل با الگوی پوشش‌دهی مناسب الزامی است.

4.5 کشف، فعال‌سازی و کنترل.
4.5.1 طبقه‌بندی. سیستم‌ها باید بر اساس روش‌های فعال‌سازی شرح‌داده‌شده در بندهای 4.5.1.1 تا 4.5.1.3.2 به صورت خودکار یا دستی طبقه‌بندی شوند.
4.5.1.1 عملکرد خودکار. عملکردی که به هیچ اقدام انسانی نیاز ندارد به عنوان عملکرد خودکار در نظر گرفته می‌شود.
4.5.1.2 عملکرد عادی دستی.
4.5.1.2.1 عملکرد سیستم که نیاز به اقدام انسانی دارد و محل دستگاه فعال‌کننده به گونه‌ای است که در همه زمان‌ها به راحتی در دسترس خطر قرار دارد، عملکرد عادی دستی تلقی می‌شود. (رجوع شود به 4.5.4.5)
4.5.1.2.2 عملکرد یک کنترل باید تمام موارد لازم برای راه‌اندازی کامل سیستم را انجام دهد.
4.5.1.3* عملکرد اضطراری دستی.
4.5.1.3.1 عملکرد سیستم توسط انسان که دستگاه فعال‌کننده کاملاً مکانیکی بوده و در محل یا نزدیک دستگاه کنترل‌شونده قرار دارد، عملکرد اضطراری دستی تلقی می‌شود.

4.5.1.3.2 استفاده از فشار سیستم برای تکمیل عملکرد دستگاه کاملاً مکانیکی مجاز است. (رجوع شود به 4.5.4.6)

4.5.2* کشف خودکار و فعال‌سازی خودکار. کشف خودکار و فعال‌سازی خودکار باید استفاده شود، مگر در شرایط زیر:

1. فعال‌سازی فقط دستی در صورتی که مورد تأیید مرجع ذی‌صلاح باشد و آزادسازی خودکار باعث افزایش خطر شود، مجاز است.
2. کشف خودکار و فعال‌سازی خودکار برای سیستم‌های شیلنگ دستی و رایزر ثابت (standpipe) کاربرد ندارد.
3. کشف خودکار و فعال‌سازی خودکار در سیستم‌های دریایی اعمال نمی‌شود، مگر طبق بند 9.3.3 مجاز باشد.

4.5.2.1* کنترل‌های فعال‌سازی خودکار باید به گونه‌ای تنظیم شوند که نیازمند دریافت سیگنال مداوم هشدار حریق پیش از فعال‌سازی هشدارهای پیش از تخلیه باشند و فعال‌سازی هرگونه تأخیر زمانی برقی پیش از تخلیه و هشدارهای برقی پیش از تخلیه را پیش از فعال‌سازی دستگاه‌های آزادسازی الزامی کنند.

4.5.3* کشف خودکار. کشف خودکار باید با هر روش یا دستگاه فهرست‌شده یا مورد تأیید که توانایی کشف و اعلام گرما، شعله، دود، بخارات قابل اشتعال یا شرایط غیرعادی در ناحیه خطر مانند مشکلات فرآیندی که احتمال آتش‌سوزی دارد را داشته باشد، انجام گیرد.

4.5.4 دستگاه‌های عملکردی. دستگاه‌های عملکردی باید شامل دستگاه‌ها یا شیرهای آزادسازی دی‌اکسید کربن، کنترل‌های تخلیه، و دستگاه‌های خاموشی تجهیزات باشند که برای عملکرد موفق سیستم لازم هستند.

4.5.4.1 فهرست‌شده و مورد تأیید. 4.5.4.1.1 عملکرد باید از طریق روش‌های مکانیکی، برقی یا پنوماتیکی فهرست‌شده یا مورد تأیید انجام شود. 4.5.4.1.2 تجهیزات کنترلی باید به‌طور خاص برای تعداد و نوع دستگاه‌های فعال‌سازی به‌کاررفته فهرست‌شده یا مورد تأیید باشند، و سازگاری آن‌ها نیز باید فهرست‌شده یا مورد تأیید باشد.

4.5.4.2 طراحی دستگاه. 4.5.4.2.1 تمامی دستگاه‌ها باید برای شرایط کاری مورد انتظار طراحی شده باشند و نباید به راحتی غیرفعال شوند یا مستعد عملکرد تصادفی باشند. 4.5.4.2.2 دستگاه‌ها باید به‌طور معمول برای عملکرد در بازه دمایی °F 20- تا °F 150 (°C 29- تا °C 66) طراحی شده باشند یا محدودیت دمایی آن‌ها به‌طور واضح روی آن‌ها درج شده باشد.

4.5.4.3 تمامی دستگاه‌ها باید به گونه‌ای مکان‌یابی، نصب یا محافظت شوند که در معرض آسیب‌های مکانیکی، شیمیایی یا دیگر آسیب‌هایی که می‌توانند باعث از کار افتادن آن‌ها شوند، قرار نگیرند.

4.5.4.4 دستگاه‌هایی که از اتصالات خاص تولیدکننده برای کنترل آزادسازی دی‌اکسید کربن استفاده می‌کنند باید دارای اتصالاتی باشند که مشخص یا به وضوح نشانه‌گذاری شده باشند، در مواردی که احتمال نصب نادرست وجود دارد.

4.5.4.4.1 دستگاه‌های جدید معرفی‌شده پس از ۱ ژانویه ۲۰۰۸باید با این الزامات مطابقت داشته باشند.

4.5.4.5* کنترل‌های دستی معمول برای فعال‌سازی باید در تمامی زمان‌ها از جمله هنگام آتش‌سوزی به راحتی در دسترس باشند.

4.5.4.5.1 کنترل(های) دستی باید ظاهر مشخص و قابل تشخیص برای هدف مورد نظر داشته باشند.

۴.۵.۴.۵.۲ کنترل(های) دستی باید باعث عملکرد کامل سیستم به صورت عادی شود.

۴.۵.۴.۵.۳ عملکرد این کنترل دستی نباید باعث بازتنظیم تأخیر زمانی شود. (رجوع شود به ۴.۵.۶.۲.۲)

۴.۵.۴.۶* همه شیرهایی که کنترل آزادسازی و توزیع دی‌اکسید کربن را بر عهده دارند باید مجهز به کنترل دستی اضطراری باشند.

۴.۵.۴.۶.۱ کنترل دستی اضطراری برای سیلندرهای تحت فشار تبعی الزامی نیست.

۴.۵.۴.۶.۲ وسیله اضطراری باید به آسانی در دسترس بوده و در نزدیکی شیرهای مربوطه قرار داشته باشد.

۴.۵.۴.۶.۳ این دستگاه‌ها باید با یک پلاک هشدار مشخص نشانه‌گذاری شوند تا مفهوم بند ۴.۵.۴.۶.۲ را بیان کنند.

۴.۵.۴.۷* سیلندرها

۴.۵.۴.۷.۱ در مواردی که برای آزادسازی سیلندرهای تبعی از فشار گاز سیلندرهای پیلوت استفاده می‌شود که از طریق منیفولد تخلیه سیستم (یعنی با استفاده از فشار برگشتی به جای خط پیلوت جداگانه) تغذیه می‌شوند و تعداد کل سیلندرها کمتر از سه عدد است، باید حداقل یک سیلندر برای این عملیات اختصاص یابد.

۴.۵.۴.۷.۲ در مواردی که فشار گاز از سیلندرهای پیلوت از طریق منیفولد تخلیه سیستم برای آزادسازی سیلندرهای تبعی استفاده می‌شود و تعداد کل سیلندرها سه یا بیشتر است، باید حداقل یک سیلندر پیلوت بیشتر از حداقل مورد نیاز برای فعال‌سازی سیستم در نظر گرفته شود.

۴.۵.۴.۷.۳ در طول تست پذیرش تخلیه کامل، سیلندر پیلوت اضافی باید به‌گونه‌ای تنظیم شود که مانند یک سیلندر تبعی عمل کند.

۴.۵.۴.۷.۴* کنترل‌های فعال‌سازی خودکار باید به صورت زیر تنظیم شوند: ۱) نیاز به یک سیگنال پیوسته هشدار حریق پیش از فعال‌سازی هشدارهای پیش از تخلیه داشته باشند.
۲) فعال‌سازی هرگونه تأخیر زمانی یا هشدارهای برقی پیش از تخلیه باید پیش از فعال‌سازی دستگاه‌های آزادسازی انجام شود.

۴.۵.۴.۸ کنترل‌های دستی

۴.۵.۴.۸.۱ کنترل‌های دستی نباید نیاز به نیروی کششی بیش از ۴۰ پوند (۱۷۸ نیوتن) یا حرکتی بیش از ۱۴ اینچ (۳۵۶ میلی‌متر) برای عملکرد داشته باشند.

۴.۵.۴.۸.۲ حداقل یک کنترل دستی برای فعال‌سازی باید در ارتفاعی حداکثر ۴ فوت (۱.۲ متر) از سطح زمین نصب شود.

۴.۵.۴.۹ در مواردی که ادامه عملکرد تجهیزات مرتبط با خطری که در حال اطفاء آن است می‌تواند به تداوم آتش‌سوزی کمک کند، منبع برق یا سوخت آن تجهیزات باید به صورت خودکار قطع شود.

۴.۵.۴.۹.۱ همه دستگاه‌های خاموش‌کننده باید به عنوان اجزای جدایی‌ناپذیر سیستم در نظر گرفته شده و همراه با عملکرد سیستم فعال شوند.

۴.۵.۴.۹.۲ الزامات بند ۴.۵.۴.۹ در مورد سیستم‌های روغن‌کاری مرتبط با تجهیزات دوار بزرگ که در آن‌ها سیستم تخلیه ممتد برای دوره کاهش سرعت یا خنک‌سازی طراحی شده باشد، اعمال نمی‌شود.

۴.۵.۴.۱۰ همه دستگاه‌های دستی باید به گونه‌ای شناسایی شوند که خطر مربوطه، عملکرد مورد انتظار و روش استفاده آن‌ها مشخص باشد.

۴.۵.۴.۱۱ استفاده از کلید قطع اضطراری (Abort switches) در سیستم‌های دی‌اکسید کربن مجاز نیست.

۴.۵.۴.۱۲ در سیستم‌هایی که به‌صورت الکتریکی عمل می‌کنند، باید یک کلید قطع سرویس تعبیه شود تا امکان آزمایش سیستم بدون فعال‌سازی سیستم اطفاء حریق فراهم شود. هنگام استفاده از این کلید، مدار آزادسازی سیستم اطفاء حریق قطع شده و سیگنال نظارتی در پنل آزادسازی سیستم اطفاء ایجاد می‌شود.

۴.۵.۴.۱۳ کلید فشار تخلیه

۴.۵.۴.۱۳.۱ یک کلید فشار تخلیه باید بین منبع دی‌اکسید کربن و شیر قفل‌کن نصب شود.

۴.۵.۴.۱۳.۲ در سیستم‌های دی‌اکسید کربن با فشار پایین، در صورتی که شیر قطع اصلی دستی و نظارت‌شده به عنوان شیر قفل‌کن در نظر گرفته شود (یعنی الزامات بندهای ۴.۳.۳.۴ تا ۴.۳.۳.۴.۵ را داشته باشد)، کلید فشار باید در پایین‌دست شیر خودکار (شیر انتخاب‌گر اصلی یا شیر انتخاب‌گر) که به اتاق سرور یا اتاق‌های سرور تغذیه می‌کند، نصب شود.

۴.۵.۴.۱۳.۳ کلید فشار تخلیه باید سیگنالی برای شروع هشدار به پنل آزادسازی ارسال کند تا دستگاه‌های هشدار برقی/الکترونیکی را فعال نماید.

۴.۵.۵ نظارت و شیرهای قفل‌کن

۴.۵.۵.۱ نظارت بر سیستم‌های خودکار و شیرهای قفل‌کن دستی باید فراهم باشد مگر اینکه توسط مرجع ذیصلاح به‌طور خاص مستثنا شود.

۴.۵.۵.۲* ارتباطات بین اجزای ضروری برای کنترل سیستم و ایمنی جانی باید تحت نظارت باشد.

۴.۵.۵.۳ ارتباطات لوله و لوله‌کشی که به‌طور معمول تحت فشار نیستند، ملزم به رعایت بند ۴.۵.۵.۲ نیستند.

۴.۵.۵.۴ در صورت وجود مدار باز، اتصال زمین ناخواسته یا از دست رفتن یکپارچگی در خطوط کنترل پنوماتیکی که موجب اختلال در عملکرد کامل سیستم می‌شود، باید سیگنال اشکال (trouble) ارسال گردد.

۴.۵.۵.۵ سیگنال‌های هشدار و اشکال باید از طریق یکی از روش‌های تعریف‌شده در استاندارد NFPA 72 ارسال شوند.

۴.۵.۵.۶ اتصالات سیلندرهای تبعی که با پنوماتیک فشار بالا کار می‌کنند و در مجاورت مستقیم با سیلندرهای پیلوت قرار دارند، الزامی به نظارت ندارند.

۴.۵.۵.۷ در مواردی که بای‌پس دستی وجود دارد و این بای‌پس می‌تواند در حالت باز باقی بماند، این بای‌پس‌ها باید تحت نظارت باشند.

۴.۵.۶* هشدارها. هشدارهای دیداری و شنیداری باید برای مقاصد زیر فراهم شوند:

۱) هشدار به افراد برای عدم ورود به فضایی که ممکن است به دلیل حضور غلظت بالای دی‌اکسید کربن، خطرناک باشد.
۲) فراهم‌کردن فرصت برای خروج افراد از فضاهایی که با تخلیه سیستم دی‌اکسید کربن ممکن است ناایمن شوند.

۴.۵.۶.۱ هشدارهای شنیداری و دیداری سیستم دی‌اکسید کربن باید از سایر هشدارها از جمله سیستم اعلام حریق ساختمان متمایز باشند.

۴.۵.۶.۲ هشدار پیش از تخلیه و تأخیر زمانی. یک هشدار پیش‌تخلیه پنوماتیکی، تأخیر زمانی پنوماتیکی و هشدار دیداری پیش‌تخلیه باید برای اتاق‌های سرور زیر فراهم شوند:

۱) فضاهای معمولاً اشغال‌شده یا قابل اشغال که تحت پوشش سیستم‌های غرقاب کامل هستند، به جز موارد بیان‌شده در بند ۴.۵.۶.۲.۳
۲) سیستم‌های اعمال موضعی که از خطراتی محافظت می‌کنند و تخلیه آن‌ها باعث قرار گرفتن افراد در معرض غلظت‌هایی از دی‌اکسید کربن بیش از ۷.۵ درصد حجمی در هوا به مدت بیش از ۵ دقیقه می‌شود

۴.۵.۶.۲.۱ هشدارهای پیش‌تخلیه، در صورت نیاز، باید در داخل فضای محافظت‌شده نصب شوند.

۴.۵.۶.۲.۲ تأخیر زمانی پیش‌تخلیه باید مدت زمانی کافی را برای هشدار پیش‌تخلیه فراهم کند تا امکان تخلیه افراد از دورترین نقاط فضا نسبت به خروجی‌ها فراهم باشد.

۴.۵.۶.۲.۳* حذف تأخیر زمانی برای فضاهای قابل اشغال مجاز است، در صورتی که فراهم کردن تأخیر زمانی باعث ایجاد خطر غیرقابل‌قبول برای افراد یا آسیب غیرقابل‌قبول به تجهیزات حیاتی شود.

۴.۵.۶.۲.۴ در مواردی که تأخیر زمانی حذف می‌شود، باید تدابیری اتخاذ گردد تا در زمانی که افراد در فضای محافظت‌شده حضور دارند، سیستم دی‌اکسید کربن در وضعیت قفل باشد و فعال نشود.

۴.۵.۶.۲.۵ آزمایش‌های خشک (Dry Runs) باید انجام شود تا حداقل زمان مورد نیاز برای تخلیه افراد از منطقه خطر به‌دست آید، با در نظر گرفتن زمان لازم برای تشخیص سیگنال هشدار.

۴.۵.۶.۲.۶ دستگاه‌های هشدار شنیداری باید یا سطح صدا مطابق با بندهای ۴.۵.۶.۲.۶.۱ و ۴.۵.۶.۲.۶.۲ داشته باشند یا ویژگی‌های صوتی مطابق با بند ۱۸.۴.۶ استاندارد NFPA 72 را دارا باشند.

۴.۵.۶.۲.۶.۱ هشدارهای پیش‌تخلیه شنیداری باید حداقل ۱۵دسی‌بل بالاتر از سطح نویز محیط یا ۵ دسی‌بل بالاتر از حداکثر سطح صدا، هرکدام که بیشتر است، باشند؛ این اندازه‌گیری باید در ارتفاع ۱.۵ متری از کف فضای قابل اشغال انجام شود.

۴.۵.۶.۲.۶.۲ دستگاه‌های هشدار شنیداری نباید صدایی بیش از ۱۲۰ دسی‌بل در حداقل فاصله شنوایی از دستگاه هشدار داشته باشند.

۴.۵.۶.۲.۶.۳ هشدار پیش‌تخلیه باید دارای حداقل قدرت صدای ۹۰ دسی‌بل در فاصله ۳ متری باشد.

۴.۵.۶.۳ هشدارهای دیداری و شنیداری باید در بیرون از هر ورودی به فضاهای زیر نصب شوند:

۱) فضاهای معمولاً اشغال‌شده یا قابل اشغال که توسط سیستم غرقاب کامل دی‌اکسید کربن محافظت می‌شوند
۲) فضاهای معمولاً اشغال‌شده یا قابل اشغال که تخلیه از سیستم موضعی ممکن است افراد را در معرض غلظت‌های خطرناک دی‌اکسید کربن قرار دهد
۳) فضاهای معمولاً اشغال‌شده یا قابل اشغال که دی‌اکسید کربن ممکن است به آن‌ها نشت کرده و برای افراد خطر ایجاد کند

۴.۵.۶.۳.۱ این هشدارها باید قبل از تخلیه یا همزمان با شروع تخلیه فعال شوند.

۴.۵.۶.۳.۲* این هشدارها باید پس از تخلیه عامل ادامه یابند تا یکی از شرایط زیر حاصل شود:

۱) اقدام مثبت دیگری برای جلوگیری از ورود افراد به فضایی که به دلیل تخلیه دی‌اکسید کربن ناایمن شده، انجام شود.
۲) فضا تهویه شده و ایمنی جو برای ورود افراد بدون تجهیزات حفاظتی تأیید گردد.

۴.۵.۶.۳.۳ پس از انجام اقدامات مندرج در بند ۴.۵.۶.۳.۲(۱)، قطع هشدار شنیداری در حالی که هشدار دیداری همچنان فعال باقی بماند، مجاز است.

۴.۵.۶.۳.۴ هشدارهای دیداری باید تا زمانی که تهویه فضا مطابق با بند ۴.۵.۶.۳.۲(۲) انجام نشده، فعال باقی بمانند.

۴.۵.۶.۴ باید یک هشدار یا نشانگر وجود داشته باشد که نشان دهد سیستم فعال شده و نیاز به شارژ مجدد دارد.

۴.۵.۶.۵* باید هشداری فراهم شود که فعال شدن سیستم‌های خودکار را اعلام کرده و نشان دهد که واکنش فوری کارکنان مورد نیاز است.

۴.۵.۶.۶ هشدارهای مربوط به خرابی تجهیزات یا دستگاه‌های تحت نظارت باید سریع و قطعی بوده و به‌طور واضح از هشدارهای مربوط به فعال شدن سیستم یا شرایط خطرناک متمایز باشند.

۴.۵.۷ منابع تغذیه

۴.۵.۷.۱ منبع اصلی انرژی برای عملکرد و کنترل سیستم باید ظرفیت لازم برای سرویس مورد نظر را داشته و قابل اطمینان باشد.

۴.۵.۷.۱.۱ در مواردی که از دست رفتن منبع اصلی انرژی باعث به خطر افتادن حفاظت از خطر یا ایمنی جان افراد (یا هر دو) می‌شود، یک منبع تغذیه ثانویه (اضطراری) مستقل باید در صورت قطع کامل یا افت ولتاژ (کمتر از ۸۵ درصد ولتاژ اسمی) منبع اصلی، انرژی مورد نیاز سیستم را تأمین کند.

۴.۵.۷.۱.۲ منبع تغذیه ثانویه (اضطراری) باید بتواند سیستم را تحت حداکثر بار معمولی به مدت ۲۴ ساعت فعال نگه دارد و سپس به مدت کامل دوره تخلیه طراحی‌شده به‌طور مداوم عمل کند.

۴.۵.۷.۱.۳ منبع تغذیه اضطراری باید به‌طور خودکار در مدت ۳۰ثانیه پس از از دست رفتن منبع تغذیه اصلی به سیستم متصل شده و آن را فعال کند.

۴.۵.۷.۲ تمامی تجهیزات الکتریکی باید قادر به کارکرد در بازه ۸۵ تا ۱۰۵ درصد ولتاژ نامی باشند.

۴.۶ تأمین دی‌اکسید کربن

۴.۶.۱* مقدار: مقدار تأمین اصلی دی‌اکسید کربن در سیستم باید حداقل به اندازه کافی برای بزرگ‌ترین خطر منفرد یا گروهی از خطرات که به‌صورت همزمان محافظت می‌شوند، باشد.

۴.۶.۱.۱ در صورتی که شیلنگ‌های دستی برای استفاده در یک خطر تحت حفاظت سیستم ثابت فراهم شده باشند، باید تأمین جداگانه‌ای برای آن‌ها وجود داشته باشد، مگر اینکه مقدار کافی از دی‌اکسید کربن موجود باشد تا اطمینان حاصل شود که حفاظت ثابت برای بزرگ‌ترین خطر مربوط به شیلنگ دستی به خطر نیفتد. (به بخش ۷.۴ و A.7.1.1 مراجعه شود.)

۴.۶.۱.۲ در صورتی که مرجع صلاحیت‌دار تشخیص دهد که حفاظت مداوم مورد نیاز است، مقدار ذخیره باید مضربی از مقادیر مورد نیاز در بندهای ۴.۶.۱ و ۴.۶.۱.۱ باشد، بسته به نظر مرجع مربوطه.

۴.۶.۱.۳ تأمین اصلی و ذخیره برای سیستم‌های ثابت باید به‌صورت دائم به لوله‌کشی متصل بوده و به‌گونه‌ای تنظیم شده باشد که تعویض آن‌ها به‌راحتی انجام شود، مگر آنکه مرجع صلاحیت‌دار اجازه ذخیره جداگانه بدون اتصال را صادر کند.

۴.۶.۲ تأمین مجدد: مدت زمان مورد نیاز برای تهیه دی‌اکسید کربن جهت شارژ مجدد سیستم‌ها به وضعیت عملیاتی، باید به عنوان یک عامل مهم در تعیین مقدار ذخیره در نظر گرفته شود.

۴.۶.۳* کیفیت: دی‌اکسید کربن باید دارای ویژگی‌های حداقلی زیر باشد:
۱) فاز بخار باید حداقل ۹۹.۵٪ دی‌اکسید کربن باشد، بدون هرگونه بوی نامطبوع یا طعم قابل تشخیص.
۲) میزان آب در فاز مایع باید مطابق با استاندارد CGA G-6.2 باشد.
۳) میزان روغن نباید بیشتر از ۱۰ پی‌پی‌ام (قسمت در میلیون) وزنی باشد.

۴.۶.۴ ظروف ذخیره‌سازی

۴.۶.۴.۱ ظروف ذخیره‌سازی و تجهیزات جانبی باید به‌گونه‌ای قرار داده و تنظیم شوند که بازرسی، نگهداری و شارژ مجدد به‌راحتی انجام شود.
۴.۶.۴.۲ اختلال در عملکرد حفاظت باید به حداقل برسد.
۴.۶.۴.۳ ظروف ذخیره‌سازی باید تا حد امکان به نزدیک‌ترین محل نسبت به خطرات تحت حفاظت نصب شوند، اما نباید در جایی قرار گیرند که در معرض آتش‌سوزی یا انفجار ناشی از همان خطر قرار بگیرند.
۴.۶.۴.۴ ظروف نباید در محل‌هایی قرار گیرند که در معرض شرایط آب و هوایی شدید، یا آسیب‌های مکانیکی، شیمیایی یا دیگر آسیب‌ها باشند.
۴.۶.۴.۵ در صورت پیش‌بینی شرایط محیطی یا مکانیکی شدید، محافظ یا محفظه‌هایی باید برای محافظت فراهم شود.

۴.۶.۵ سیلندرهای پرفشار*

مقدار دی‌اکسید کربن باید در سیلندرهای قابل شارژ نگهداری شود که برای نگهداری دی‌اکسید کربن به‌صورت مایع در دمای محیط طراحی شده‌اند.

۴.۶.۵.۱ ظروف مورد استفاده باید مطابق با الزامات وزارت حمل‌ونقل ایالات متحده (DOT)، کمیسیون حمل‌ونقل کانادا، یا مرجع معادل آن طراحی شده باشند.
۴.۶.۵.۲* سیلندرهای پرفشار استفاده شده در سیستم‌های اطفا حریق نباید بدون انجام تست هیدرواستاتیک و برچسب‌گذاری مجدد، در صورتی که بیش از ۵ سال از تاریخ آخرین تست گذشته باشد، مجدداً شارژ شوند.
۴.۶.۵.۲.۱ سیلندرهایی که به‌طور پیوسته در سرویس بوده‌اند بدون تخلیه، می‌توانند حداکثر تا ۱۲ سال پس از آخرین تست هیدرواستاتیک در سرویس باقی بمانند.
۴.۶.۵.۲.۲ در پایان ۱۲ سال، سیلندرهایی که بدون تخلیه در سرویس مانده‌اند، باید تخلیه شده، تست مجدد انجام شده و سپس دوباره وارد سرویس شوند.

۴.۶.۵.۳ دستگاه اطمینان فشار (Pressure Relief Device)
۴.۶.۵.۳.۱ هر سیلندر باید دارای یک دستگاه اطمینان فشار از نوع دیسک شکستنی (rupture disk) باشد.
۴.۶.۵.۳.۲ این دستگاه باید مطابق با الزامات بخش‌های ۴۹CFR 171 تا ۱۹۰ مقررات DOT، اندازه‌گذاری و نصب شود.

۴.۶.۵.۴ سیلندرهای منیفولد شده

۴.۶.۵.۴.۱ هنگامی که سیلندرها به صورت منیفولد نصب می‌شوند، باید در قفسه‌ای که مخصوص این کار طراحی شده نصب و نگهداری شوند و امکان سرویس‌دهی و وزن‌کشی جداگانه سیلندرها فراهم باشد.
۴.۶.۵.۴.۲ باید تمهیدات خودکاری در نظر گرفته شود که در صورت راه‌اندازی سیستم زمانی که یکی از سیلندرها برای نگهداری جدا شده است، از نشت دی‌اکسید کربن از منیفولد جلوگیری کند.

۴.۶.۵.۴.۳ در سیستم‌هایی با چند سیلندر، تمامی سیلندرهایی که به یک خروجی منیفولد مشترک برای توزیع عامل متصل هستند، باید قابل تعویض بوده و از یک سایز انتخاب‌شده و مشخص باشند.

۴.۶.۵.۵ دمای نگهداری محیطی

۴.۶.۵.۵. سیستم‌های محلی (local application) نباید در دمایی بالاتر از ۱۲۰ درجه فارنهایت (۴۹ درجه سانتی‌گراد) یا پایین‌تر از ۳۲ درجه فارنهایت (۰ درجه سانتی‌گراد) نگهداری شوند.
۴.۶.۵.۵.۱ در سیستم‌های غرقابی کلی (total flooding)، دمای نگهداری نباید از ۱۳۰ درجه فارنهایت (۵۴ درجه سانتی‌گراد) بیشتر و از ۰ درجه فارنهایت (۱۸- درجه سانتی‌گراد) کمتر باشد، مگر اینکه طراحی سیستم برای کار در دماهای خارج از این محدوده انجام شده باشد.
۴.۶.۵.۵.۲ استفاده از گرمایش یا سرمایش خارجی برای نگه‌داشتن دما در محدوده مشخص‌شده در ۴.۶.۵.۵.۱ مجاز است.
۴.۶.۵.۵.۳ در مواردی که از بارگذاری‌های خاص سیلندر برای جبران دماهای خارج از محدوده‌های اعلام‌شده در ۴.۶.۵.۵ و ۴.۶.۵.۵.۱ استفاده می‌شود، سیلندرها باید به‌صورت دائم و قابل‌اطمینان علامت‌گذاری شوند.

۴.۶.۶ ظروف ذخیره‌سازی کم‌فشار*

ظروف ذخیره‌سازی کم‌فشار باید برای نگهداری دی‌اکسید کربن در فشار اسمی ۳۰۰ psi (2068 kPa)، معادل با دمای تقریبی ۰°F (۱۸-°C) طراحی شده باشند.

۴.۶.۶.۱ الزامات ظروف

۴.۶.۶.۱.۱ ظرف تحت فشار باید مطابق با مشخصات فعلی کدAPI-ASME برای مخازن بدون شعله مخصوص مایعات و گازهای نفتی ساخته، تست، تأیید، تجهیز و علامت‌گذاری شود. در مورد ظروف تأمین سیار، در صورت لزوم، الزامات 49CFR 171-190 وزارت حمل‌ونقل آمریکا (DOT) نیز باید رعایت شود.
۴.۶.۶.۱.۲ فشار طراحی ظرف باید حداقل ۳۲۵ psi (2241 kPa) باشد.

۴.۶.۶.۲ تجهیزات مورد نیاز اضافی*

علاوه بر الزامات کدهای ASME و DOT، هر ظرف تحت فشار باید مجهز به موارد زیر باشد:

گیج سطح مایع
گیج فشار
آلارم نظارتی فشار بالا/پایین که باید در فشار حداکثر ۹۰٪از حداکثر فشار کاری مجاز طراحی‌شده (MAWP) و حداقل ۲۵۰ psi (1724 kPa) فعال شود.

۴.۶.۶.۳ عایق و سیستم کنترل دما

ظرف تحت فشار باید عایق‌بندی شده و در صورت لزوم مجهز به سیستم‌های سرمایشی یا گرمایشی کنترل‌شده خودکار(یا هر دو) باشد.

۴.۶.۶.۴ سیستم سرمایش

سیستم سرمایش باید توانایی حفظ فشار ۳۰۰ psi (2068 kPa) در دمای بالاترین حد پیش‌بینی‌شده محیطی را داشته باشد.

۴.۶.۶.۵ سیستم گرمایش

۴.۶.۶.۵.۱ در صورت نیاز، سیستم گرمایش باید توانایی حفظ دمای ۰°F (۱۸-°C) در ظرف تحت فشار را در پایین‌ترین دمای محیطی مورد انتظار داشته باشد.
۴.۶.۶.۵.۲ سیستم گرمایش فقط در صورتی لازم است که داده‌های هواشناسی، احتمال وقوع دماهایی را نشان دهند که ممکن است محتویات مخزن را به دمایی برسانند که فشار به کمتر از ۲۵۰ psi (1724 kPa) کاهش یابد (تقریباً برابر با ۱۰-°F یا ۲۳-°C).

۴.۷* سیستم‌های توزیع
۴.۷.۱* لوله‌کشی باید از مواد فلزی غیرقابل احتراق باشد که ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی آن به‌گونه‌ای باشد که تغییرات آن تحت فشار با اطمینان قابل پیش‌بینی باشد.
۴.۷.۱.۱ در محل‌هایی که لوله‌کشی در معرض محیط‌های بسیار خورنده نصب می‌شود، باید از مواد یا پوشش‌های مقاوم به خوردگی ویژه استفاده گردد.
۴.۷.۱.۲ مواد مورد استفاده در لوله‌کشی و استانداردهای مربوط به آن‌ها باید مطابق با بندهای ۴.۷.۱.۲.۱ تا ۴.۷.۱.۲.۵ باشند.
۴.۷.۱.۲.۱ لوله‌های فولادی سیاه یا گالوانیزه باید از نوع بدون درز یا جوش الکتریکی طبق ASTM A53، گرید A یا B، یا طبقASTM A106، گرید A، B یا C باشند.
۴.۷.۱.۲.۱.۱ لوله‌های ASTM A120 و لوله‌های چدنی معمولی نباید استفاده شوند.
۴.۷.۱.۲.۱.۲ فولاد ضدزنگ برای اتصالات پیچی باید TP304 یاTP316 و برای اتصالات جوشی باید TP304، TP316، TP304L یا TP316L باشد.
۴.۷.۱.۲.۲ در سیستم‌هایی با منبع پرفشار، لوله‌هایی به قطر ¾ اینچ (۲۰ میلی‌متر) و کمتر مجاز به استفاده از Schedule 40 می‌باشند.
۴.۷.۱.۲.۲.۱ لوله‌هایی با قطر ۱ تا ۴ اینچ (۲۵ تا ۱۰۰ میلی‌متر) باید حداقل Schedule 80 باشند.
۴.۷.۱.۲.۲.۲ استفاده از لوله‌های جوشی کوره‌ای ASTM A53 مجاز نیست.
۴.۷.۱.۲.۳ در سیستم‌هایی با منبع کم‌فشار، لوله‌ها باید حداقلSchedule 40 باشند.
۴.۷.۱.۲.۳.۱ استفاده از لوله‌های جوشی کوره‌ای ASTM A53 مجاز است.
۴.۷.۱.۲.۴ در انتهای هر شاخه لوله‌کشی، باید یک تله‌گیرنده گرد و خاک که شامل یک سه‌راهی با یک نیپل درپوش‌دار به طول حداقل ۲ اینچ (۵۱ میلی‌متر) باشد نصب گردد.
۴.۷.۱.۲.۵ مقاطع لوله‌کشی که معمولاً در معرض اتمسفر قرار ندارند، نیاز به پوشش داخلی مقاوم به خوردگی ندارند.
۴.۷.۱.۳* اجزای انعطاف‌پذیر سیستم لوله‌کشی که به‌طور خاص در این استاندارد پوشش داده نشده‌اند، باید حداقل فشار ترکیدگی ۵۰۰۰ psi (۳۴,۴۷۴ kPa) برای سیستم‌های پرفشار یا ۱۸۰۰ psi (۱۲,۴۱۱ kPa) برای سیستم‌های کم‌فشار را داشته باشند.
۴.۷.۱.۴ اتصالات Class 150 و اتصالات چدنی نباید استفاده شوند.
۴.۷.۱.۵ اتصالات برای سیستم‌های پرفشار و کم‌فشار باید طبق بندهای ۴.۷.۱.۵.۱ و ۴.۷.۱.۵.۲ باشند.
۴.۷.۱.۵.۱ سیستم‌های پرفشار:
۴.۷.۱.۵.۱.۱ برای سایزهای اسمی تا ۲ اینچ، باید از اتصالات چکش‌خوار Class 300 و برای سایزهای بزرگ‌تر، از اتصالات فولادی فورج‌شده استفاده شود.
۴.۷.۱.۵.۱.۲ فلنج‌هایی که قبل از هر شیر قطع نصب می‌شوند، باید Class 600 باشند.
۴.۷.۱.۵.۱.۳ فلنج‌هایی که بعد از شیر قطع یا در سیستم‌هایی بدون شیر قطع نصب می‌شوند، مجاز به استفاده از Class 300 هستند.
۴.۷.۱.۵.۱.۴ یونیون‌های پیچی باید حداقل معادل اتصالات فولاد فورج‌شده Class 2000 باشند.

۴.۷.۱.۵.۱.۵ اتصالات فولاد ضدزنگ باید از نوع ۳۰۴ یا ۳۱۶، ساخته‌شده یا فورج‌شده مطابق با ASTM A182، با اتصال پیچی یا جوشی سوکتی، برای تمامی سایزها از ⅛ اینچ (۳میلی‌متر) تا ۴ اینچ (۱۰۰ میلی‌متر) باشند.

۴.۷.۱.۵.۲ سیستم‌های کم‌فشار:
۴.۷.۱.۵.۲.۱ اتصالات چکش‌خوار یا داکتیل آهنی کلاس ۳۰۰باید برای لوله‌هایی تا سایز اسمی ۳ اینچ (۸۰ میلی‌متر) و اتصالات فولادی فورج‌شده برای سایزهای بزرگ‌تر استفاده شوند.
۴.۷.۱.۵.۲.۲ اتصالات فلنجی باید از نوع کلاس ۳۰۰ باشند.
۴.۷.۱.۵.۲.۳ اتصالات فولاد ضدزنگ باید برای اتصالات پیچی از نوع ۳۰۴ یا ۳۱۶ و برای اتصالات جوشی از نوع ۳۰۴، ۳۱۶، ۳۰۴L یا ۳۱۶L، ساخته‌شده یا فورج‌شده مطابق با ASTM A182، کلاس ۲۰۰۰، با اتصال پیچی یا جوشی سوکتی، برای تمامی سایزها از ⅛ اینچ (۳ میلی‌متر) تا ۴ اینچ (۱۰۰ میلی‌متر) باشند.

۴.۷.۱.۶ اتصالات لوله:
۴.۷.۱.۶.۱ اتصالات جوشی، پیچی یا فلنجی (چکش‌خوار یا داکتیل آهنی) مجاز به استفاده هستند.
۴.۷.۱.۶.۲ استفاده از کوپلینگ‌ها و اتصالات مکانیکی شیار‌دار مجاز است، مشروط بر اینکه مخصوص سرویس دی‌اکسیدکربن باشند.
۴.۷.۱.۶.۳ استفاده از بوشینگ‌های هم‌سطح مجاز نیست.
۴.۷.۱.۶.۴ در مواردی که از بوشینگ‌های شش‌ضلعی برای کاهش یک سایز استفاده می‌شود، باید از بوشینگ فولادی کلاس ۳۰۰۰جهت حفظ استحکام کافی استفاده گردد.
۴.۷.۱.۶.۵ در مواردی که از بوشینگ‌های شش‌ضلعی برای کاهش بیش از یک سایز استفاده می‌شود، باید مطابق بند ۴.۷.۱.۵ عمل شود.
۴.۷.۱.۶.۶ اتصالات فلر، نوع فشاری یا لحیم‌شده باید با لوله‌های سازگار استفاده شوند.
۴.۷.۱.۶.۷ در مواردی که از اتصالات لحیم‌شده استفاده می‌شود، آلیاژ لحیم باید نقطه ذوبی برابر یا بالاتر از ۱۰۰۰ درجه فارنهایت (۵۳۸ درجه سانتی‌گراد) داشته باشد.

۴.۷.۱.۷ منبع پرفشار:
۴.۷.۱.۷.۱* در سیستم‌هایی که از منبع پرفشار استفاده می‌کنند و از لوله‌ای غیر از آنچه در بند ۴.۷.۱ مشخص شده استفاده شده، ضخامت لوله باید بر اساس ASME B31.1 محاسبه گردد.
۴.۷.۱.۷.۲ فشار داخلی برای این محاسبه باید ۲۸۰۰ psi (۱۹,۳۰۶ kPa) در نظر گرفته شود.

۴.۷.۱.۸ منبع کم‌فشار:
۴.۷.۱.۸.۱* در سیستم‌هایی که از منبع کم‌فشار استفاده می‌کنند و از لوله‌ای غیر از آنچه در بند ۴.۷.۱ مشخص شده استفاده شده، ضخامت لوله باید بر اساس ASME B31.1 محاسبه گردد.
۴.۷.۱.۸.۲ فشار داخلی برای این محاسبه باید ۴۵۰ psi (۳۱۰۳kPa) در نظر گرفته شود.

۴.۷.۲ سیستم لوله‌کشی نباید در معرض آسیب قرار گیرد.
۴.۷.۲.۱ لوله‌ها باید قبل از مونتاژ، پخ‌زده و تمیز شوند و پس از مونتاژ، کل سیستم لوله‌کشی باید پیش از نصب نازل‌ها یا تجهیزات تخلیه، کاملاً پاک‌سازی گردد.
۴.۷.۲.۲ در سیستم‌هایی که آرایش شیرآلات باعث ایجاد بخش‌هایی از لوله‌کشی بسته می‌شود، این بخش‌ها باید به تجهیزات تخلیه فشار مجهز شوند یا شیرها باید به گونه‌ای طراحی شده باشند که از محبوس شدن دی‌اکسیدکربن مایع جلوگیری کنند.

۴.۷.۲.۲.۱ برای سیستم‌های پرفشار، تجهیزات تخلیه فشار باید در فشاری نه کمتر از ۲۴۰۰ psi (۱۶٬۵۴۷ kPa) و نه بیشتر از ۳۰۰۰ psi (۲۰٬۶۸۴ kPa) عمل کنند.

۴.۷.۲.۲.۲ برای سیستم‌های کم‌فشار، تجهیزات تخلیه فشار باید در فشاری حداکثر ۴۵۰ psi (۳۱۰۳ kPa) عمل کنند.

۴.۷.۲.۲.۳ در مواردی که از شیر سیلندر با عملکرد فشاری استفاده می‌شود، باید تمهیدی برای تخلیه نشتی گاز سیلندر از منیفولد در نظر گرفته شود، به‌گونه‌ای که همزمان از اتلاف گاز در هنگام عملکرد سیستم جلوگیری شود.

۴.۷.۲.۳ کلیه تجهیزات تخلیه فشار باید به‌گونه‌ای طراحی و نصب شوند که تخلیه دی‌اکسیدکربن از آن‌ها به پرسنل آسیب نرساند.

۴.۷.۳ شیرآلات:

۴.۷.۳.۱ کلیه شیرآلات باید برای کاربرد موردنظر، خصوصاً از نظر ظرفیت جریان و عملکرد، مناسب باشند.

۴.۷.۳.۲ کلیه شیرآلات فقط باید در دماها و شرایطی استفاده شوند که برای آن‌ها فهرست‌شده یا مورد تأیید قرار گرفته‌اند.

۴.۷.۳.۳ شیرهایی که در سیستم‌هایی با ذخیره‌سازی پرفشار و فشار دائمی استفاده می‌شوند، باید حداقل فشار ترکیدگی ۶۰۰۰psi (۴۱٬۳۶۹ kPa) را تحمل کنند، درحالی‌که شیرهایی که تحت فشار دائمی نیستند باید حداقل فشار ترکیدگی ۵۰۰۰ psi (۳۴٬۴۷۴ kPa) را داشته باشند.

۴.۷.۳.۴ شیرهایی که در سیستم‌هایی با ذخیره‌سازی کم‌فشار استفاده می‌شوند، باید بدون ایجاد تغییر شکل دائمی، آزمایش هیدرواستاتیکی تا ۱۸۰۰ psi (۱۲٬۴۱۱ kPa) را تحمل کنند.

۴.۷.۳.۵ برای شیرهای فلنجی، باید از کلاس و نوع فلنج متناسب با اتصال فلنجی شیر استفاده شود.

۴.۷.۳.۶ شیرها باید به‌گونه‌ای مکان‌یابی، نصب یا محافظت شوند که در معرض آسیب مکانیکی، شیمیایی یا سایر آسیب‌هایی که عملکرد آن‌ها را مختل می‌کند، قرار نگیرند.

۴.۷.۳.۷ شیرها باید برای طول معادل با لوله یا لوله‌کشی‌ای که قرار است در آن استفاده شوند، رتبه‌بندی شوند.

۴.۷.۳.۸ طول معادل شیر سیلندر باید شامل لوله سیفون، شیر، سر تخلیه و اتصال انعطاف‌پذیر باشد.

۴.۷.۴* نازل‌های تخلیه: نازل‌های تخلیه باید برای کاربرد موردنظر طراحی شده و برای ویژگی‌های تخلیه، فهرست‌شده یا تأییدشده باشند.

۴.۷.۴.۱ نازل‌های تخلیه باید دارای استحکام کافی برای کار در فشار کاری مورد انتظار بوده، در برابر ضربات مکانیکی معمول مقاوم باشند و بتوانند دماهای مورد انتظار را بدون تغییر شکل تحمل کنند.

۴.۷.۴.۲ دهانه‌های تخلیه باید از فلز مقاوم در برابر خوردگی ساخته شوند.

۴.۷.۴.۳ نازل‌های تخلیه مورد استفاده در سیستم‌های کاربرد موضعی باید به‌گونه‌ای متصل و نگهداری شوند که به‌راحتی از تنظیم خارج نشوند.

۴.۷.۴.۴* نازل‌های تخلیه باید به‌طور دائم علامت‌گذاری شوند تا نازل را شناسایی کرده و قطر معادل دهانه تک‌سوراخی را بدون توجه به شکل و تعداد سوراخ‌ها نشان دهند.

۴.۷.۴.۴.۱ این قطر معادل باید به قطر دهانه نازل نوع تک‌سوراخ استاندارد با همان نرخ جریان اشاره داشته باشد.

۴.۷.۴.۴.۲ این علامت‌گذاری باید پس از نصب نیز به‌راحتی قابل مشاهده باشد.

۴.۷.۴.۴.۳* دهانه استاندارد باید دهانه‌ای با ورودی مخروطی و ضریب تخلیه‌ای نه کمتر از ۰.۹۸ باشد و دارای مشخصات جریان مطابق با جدول ۴.۷.۵.۲.۱ و جدول ۴.۷.۵.۳.۱ باشد.

۴.۷.۴.۴.۴ اندازه‌های دهانه‌ای غیر از آنچه در جدولA.4.7.4.4.3 نشان داده شده‌اند، مجاز به استفاده هستند و می‌توانند به‌صورت تجهیزاتی با دهانه اعشاری علامت‌گذاری شوند.

۴.۷.۴.۵ تجهیزات تخلیه:

۴.۷.۴.۵.۱ نازل‌های تخلیه باید در مواردی که احتمال انسداد توسط مواد خارجی وجود دارد، به دیسک‌های شکننده یا درپوش‌های قابل‌انفجار مجهز شوند.

۴.۷.۴.۵.۲ این تجهیزات باید در زمان عملکرد سیستم، دهانه‌ای بدون مانع را فراهم کنند.

۴.۷.۵ تعیین اندازه لوله و دهانه: اندازه لوله‌ها و مساحت دهانه‌ها باید بر اساس محاسباتی انتخاب شوند که نرخ جریان مورد نیاز در هر نازل را تأمین کند.

۴.۷.۵.۱* معادله زیر یا منحنی‌های حاصل از آن باید برای تعیین افت فشار در لوله‌کشی استفاده شود:

8B1Wpg4ugRDmYAAAAASUVORK5CYII=

که در آن:

Q = نرخ جریان [پوند/دقیقه (کیلوگرم/دقیقه)]
D = قطر داخلی واقعی لوله [اینچ (میلی‌متر)]
L = طول معادل خط لوله [فوت (متر)]
[۴.۷.۵.۱]
Y و Z = ضرایبی وابسته به فشار ذخیره‌سازی و فشار خط لوله

۴.۷.۵.۲ در سامانه‌هایی با ذخیره‌سازی فشار پایین، محاسبه جریان باید بر اساس فشار متوسط ذخیره‌سازی برابر با ۳۰۰ psi (۲۰۶۸ kPa) در طول تخلیه انجام شود.
۴.۷.۵.۲.۱ نرخ تخلیه برای اوریفیس‌های معادل باید بر اساس مقادیر ارائه‌شده در جدول ۴.۷.۵.۲.۱ باشد.
۴.۷.۵.۲.۲ فشار طراحی اسپرینکلر نباید کمتر از ۱۵۰ psi (۱۰۳۴ kPa) باشد.

۴.۷.۵.۳ در سامانه‌هایی با ذخیره‌سازی فشار بالا، محاسبه جریان باید بر اساس فشار متوسط ذخیره‌سازی برابر با ۷۵۰ psi (۵۱۷۱ kPa) در طول تخلیه در دمای عادی ۷۰ درجه فارنهایت (۲۱ درجه سانتی‌گراد) انجام شود.
۴.۷.۵.۳.۱ نرخ تخلیه از طریق اوریفیس‌های معادل باید بر اساس مقادیر ارائه‌شده در جدول ۴.۷.۵.۳.۱ باشد.
۴.۷.۵.۳.۲ فشار طراحی اسپرینکلر در دمای ۷۰ درجه فارنهایت (۲۱ درجه سانتی‌گراد) باید برابر یا بیشتر از ۳۰۰ psi (۲۰۶۸kPa) باشد.

۴.۷.۶* آویزها و تکیه‌گاه‌های لوله باید مطابق با استانداردهای شناخته‌شده صنعتی و دستورالعمل‌های سازنده طراحی و نصب شوند.
۴.۷.۶.۱ تمام آویزها و تکیه‌گاه‌های لوله باید مستقیماً به یک سازه سخت و ثابت متصل شوند.
۴.۷.۶.۲ تمام آویزها و اجزا باید از جنس فولاد باشند.
۴.۷.۶.۳ استفاده از آویزها/تکیه‌گاه‌های چدنی معمولی، بست‌های کانال یا بست‌های “C” مجاز نیست.
۴.۷.۶.۴ تمامی تکیه‌گاه‌های لوله باید به گونه‌ای طراحی و نصب شوند که از حرکت جانبی لوله در هنگام تخلیه سیستم جلوگیری کرده و همزمان امکان حرکت طولی برای جبران انبساط و انقباض ناشی از تغییرات دما را فراهم کنند.
۴.۷.۶.۴.۱ آویزهای صلب باید در هر نقطه‌ای که تغییر ارتفاع یا جهت وجود دارد، نصب شوند.
۴.۷.۶.۴.۲ اسپرینکلرها باید به نحوی پشتیبانی شوند که در هنگام تخلیه حرکت نکنند.
۴.۷.۶.۵ در مواردی که مهاربندی لرزه‌ای مورد نیاز باشد، این مهاربندی باید مطابق با کدهای محلی و الزامات مرجع ذی‌صلاح انجام شود.

Z

9k=

۴.۸* بازرسی، نگهداری و دستورالعمل
۴.۸.۱* بازرسی: حداقل هر ۳۰ روز یک‌بار باید بازرسی برای ارزیابی وضعیت عملکردی سیستم انجام شود.

۴.۸.۲ آزمون شیلنگ
۴.۸.۲.۱ تمام شیلنگ‌های سیستم، از جمله آنهایی که به عنوان رابط انعطاف‌پذیر استفاده می‌شوند، باید برای سامانه‌های فشار بالا در فشار ۲۵۰۰ psi (۱۷٬۲۳۹ kPa) و برای سامانه‌های فشار پایین در فشار ۹۰۰ psi (۶٬۲۰۵ kPa) آزمایش شوند.
۴.۸.۲.۲ شیلنگ باید به صورت زیر آزمایش شود:
(۱) شیلنگ باید از هرگونه اتصال جدا شود.
(۲) شیلنگ‌های مورد استفاده در خطوط دستی باید از نظر پیوستگی الکتریکی بین کوپلینگ‌ها بررسی شوند.
(۳) مجموعه شیلنگ باید در محفظه محافظی قرار گیرد که امکان مشاهده مستقیم آزمون را فراهم کند.
(۴) شیلنگ باید پیش از آزمایش به طور کامل از آب پر شود.
(۵) فشار باید به گونه‌ای اعمال شود که ظرف یک دقیقه به فشار آزمایش برسد.
(۶) فشار آزمایش باید به مدت یک دقیقه کامل حفظ شود.
(۷) سپس باید هرگونه تغییر شکل یا نشتی مورد مشاهده قرار گیرد.
(۸) در صورتی که فشار کاهش نیافته و کوپلینگ‌ها جابه‌جا نشده باشند، فشار آزاد می‌شود.
(۹) در صورتی که هیچ‌گونه تغییر شکل دائمی رخ نداده باشد، مجموعه شیلنگ، آزمون هیدرواستاتیک را با موفقیت گذرانده تلقی می‌شود.
(۱۰) شیلنگی که آزمون را با موفقیت پشت سر گذاشته، باید به طور کامل از داخل خشک شود.
(۱۱) در صورت استفاده از گرما برای خشک‌کردن، دما نباید از ۱۵۰ درجه فارنهایت (۶۶ درجه سانتی‌گراد) تجاوز کند.
(۱۲) شیلنگ‌هایی که در این آزمون مردود شوند، باید علامت‌گذاری، نابود و با شیلنگ‌های جدید جایگزین شوند.
(۱۳) شیلنگ‌هایی که آزمون را با موفقیت پشت سر می‌گذارند، باید با تاریخ آزمون بر روی خود علامت‌گذاری شوند.

۴.۸.۲.۳ تمام شیلنگ‌های سیستم، از جمله آن‌هایی که به عنوان رابط انعطاف‌پذیر استفاده می‌شوند، باید هر پنج سال یک‌بار مطابق با بند ۴.۸.۲ مورد آزمون قرار گیرند.

۴.۸.۳* نگهداری
۴.۸.۳.۱ رویه‌های آزمون و نگهداری: یک رویه آزمون و نگهداری از طرف سازنده باید به مالک ارائه شود تا آزمون و نگهداری سیستم طبق آن انجام شود. این رویه باید شامل آزمون اولیه تجهیزات و نیز بازرسی‌های دوره‌ای و نگهداری سیستم باشد. فعال‌سازی، اختلال و بازیابی این سامانه اطفاء حریق باید بلافاصله به مرجع ذی‌صلاح گزارش شود.

۴.۸.۳.۲ موارد زیر باید حداقل سالی یک‌بار توسط افراد متخصص و با استفاده از مستندات موجود طبق بند ۴.۴.۲.۱۴تأیید شوند:
(۱) بررسی و آزمون عملکرد سیستم دی‌اکسید کربن
(۲) بررسی اینکه هیچ تغییری در اندازه، نوع یا پیکربندی خطر و سیستم ایجاد نشده باشد
(۳) بررسی و آزمون عملکرد تمام تاخیرهای زمانی
(۴) بررسی و آزمون عملکرد تمام هشدارهای صوتی
(۵) بررسی و آزمون عملکرد تمام سیگنال‌های دیداری
(۶) بررسی اینکه تمام تابلوهای هشدار مطابق با الزامات نصب شده‌اند

(۷) بررسی شود که رویه‌های مندرج در بند ۴.۵.۶ مناسب بوده و تجهیزات اشاره‌شده در بند ۴.۵.۶ قابل بهره‌برداری باشند.
(۸) هر آشکارساز باید طبق روش‌های مشخص‌شده در NFPA 72 بررسی و آزمایش شود.

۴.۸.۳.۲.۱ هدف از انجام عملیات نگهداری و آزمون، تنها اطمینان از عملکرد کامل سیستم نیست، بلکه باید نشان دهد که این وضعیت تا زمان بازرسی بعدی نیز به احتمال زیاد حفظ خواهد شد.

۴.۸.۳.۲.۲ آزمون‌های تخلیه باید در صورت لزوم و در مواقعی که نگهداری سیستم آن را ضروری نشان می‌دهد، انجام شوند.

۴.۸.۳.۲.۳ پیش از انجام آزمون‌ها، رویه‌های ایمنی باید مورد بازبینی قرار گیرند. (به بند ۴.۳ و پیوست A.4.3 مراجعه شود.)

۴.۸.۳.۳ گزارش نگهداری همراه با پیشنهادات لازم باید به مالک ارائه شود.

۴.۸.۳.۴ هرگونه نفوذ یا سوراخ‌کاری در محفظه‌ای که توسط سیستم غرقه‌سازی کلی دی‌اکسید کربن محافظت می‌شود، باید بلافاصله مهر و موم شود. روش مهر و موم باید مقاومت در برابر حریق اولیه محفظه را بازگرداند.

۴.۸.۳.۵ وزن سیلندرهای پرفشار
۴.۸.۳.۵.۱ حداقل هر شش ماه یک‌بار، تمامی سیلندرهای پرفشار باید وزن شوند و تاریخ آخرین آزمون هیدرواستاتیک یادداشت شود. (به بند ۴.۶.۵.۲ مراجعه شود.)
۴.۸.۳.۵.۲ اگر در هر زمان، کاهش بیش از ۱۰ درصد در میزان خالص محتویات یک سیلندر مشاهده شود، آن سیلندر باید دوباره پر یا تعویض گردد.

۴.۸.۳.۶ سطح مایع مخازن کم‌فشار
۴.۸.۳.۶.۱ سطح مایع در مخازن کم‌فشار باید حداقل به‌صورت هفتگی از طریق گیج‌های سطح مایع بررسی شود.
۴.۸.۳.۶.۲ اگر در هر زمان کاهش بیش از ۱۰ درصد در محتویات مشاهده شود، مخزن باید پر شود، مگر اینکه هنوز حداقل مقدار گاز موردنیاز فراهم باشد.

۴.۸.۴ آموزش
افرادی که وظیفه بازرسی، آزمون، نگهداری یا بهره‌برداری از سیستم‌های اطفاء حریق دی‌اکسید کربن را بر عهده دارند، باید در عملکردهای مربوطه آموزش کامل دیده باشند.

نوشته‌های مشابه

  • نحوه اتصال بیم دتکتور به سیستم اعلام حریق آدرس پذیر

     

    انواع بیم دتکتور از نظر نوع اتصال

    1. ساده (Conventional Beam Detector):
      • فقط دو خروجی رله دارد (Alarm / Fault)
      • آدرس‌پذیر نیست و نیاز به واسط دارد
    2. آدرس‌پذیر (Addressable Beam Detector):
      • مستقیماً قابل اتصال به لوپ آدرس‌پذیر است
      • آدرس مختص به خود دارد

     

     اتصال بیم دتکتور متعارف به سیستم آدرس‌پذیر توسط ماژول ورودی

    با استفاده از یک ماژول آدرس پذیر که با پنل مرکزی آدرس پذیر دارای پروتکل ارتباطی یکسان می باشد ( هر دو یک برند باشند ) میتوان یک بیم دتکتور متعارف را به پنل آدرس پذیر متصل نمود.

    ماژول های ورودی یا ماژول مانیتور ها دو دسته هستند. دسته اول ماژول های ورودی آدرس پذیر 4 سیمه هستند که تامین برق آنها توسط تابلوی اعلام حریق آدرس پذیر تامین می شود. ماژول های ورودی آدرس پذیر 4 سیمه، همانطور که از اسم آن پیداست از 4 سیم استفاده میکنند که دو سیم آن برق 24 ولت و دو سیم دیگر جهت اتصال به لوپ یا حلقه یا مدار سیستم اعلام حریق آدرس پذیر است.

    نوع دوم ماژول های ورودی آدرس پذیر 2 سیمه هستند و برق آنها توسط برق لوپ، پنل اعلام حریق آدرس پذیر تامین میشود. این ماژول ها بخاطر صرفه جویی در هزینه کابل کشی بسیار به صرفه تر هستند و همچنین نصب آنها راحت تر است.

    حالت 1: تشخیص ورودی معمولاً باز:

    WhatsApp Image 2025 09 29 at 11.39.02 PM


    مقاومت انتهای خط 47 کیلو اهم باید در انتهای خط ورودی و تا حد امکان نزدیک به دستگاه تحت نظارت قرار گیرد، همان‌طور که در شکل 3 نشان داده شده است. تنها در صورتی که اتصال به‌درستی انجام شده باشد، ماژول می‌تواند سه حالت را در ترمینال‌های ورودی تشخیص دهد: عادی، مدار باز و هشدار (اتصال کوتاه)

    حالت 2: تشخیص ورودی معمولاً بسته:

    WhatsApp Image 2025 09 29 at 11.39.02 PM1


    مقاومت انتهای خط 47 کیلو اهم باید در انتهای خط ورودی و تا حد امکان نزدیک به دستگاه تحت نظارت قرار گیرد، همان‌طور که در شکل 4 نشان داده شده است. تنها در صورتی که اتصال به‌درستی انجام شده باشد..

     

    نحوه اتصال بیم دتکتور متعارف به تابلوی اعلام حریق آدرس پذیر توسط ماژول ورودی 2 سیمه

    WhatsApp Image 2025 09 29 at 11.39.03 PM

    در شکل بالا از یک ماژول ورودی آدرس پذیر 2 سیمه جهت اتصال بیم دتکتور متعارف به پنل کنترل اعلام حریق آدرس پذیر استفاده شده است. تنها تفاوت ماژول های ورودی 2 سیمه و 4 سیمه فقط در نحوه تغذیه ماژول می باشد. در سیستم 4 سیمه ، احتیاج به 2 سیم اضافه جهت اتصال به ترمینال 24 ولت کمکی تابلوی اعلام حریق آدرس پذیر می باشد ولی در سیستم 2 سیمه ،به علت مصرف الکتریکی کم، برق خود را از طریق برق لوپ یا حلقه تابلوی اعلام حریق آدرس پذیر تامین می کند.

     

    نکات مهم:

    • حتماً باید بین منبع تغذیه و بیم دتکتور، ایزولاسیون مناسب رعایت شود.
    • بهتر است از ماژول‌هایی استفاده شود که قابلیت نظارت بر مدار باز یا اتصال کوتاه را دارند.

     

    1. استفاده از بیم دتکتور آدرس‌پذیر اختصاصی

    در این روش، از بیم دتکتورهای تولید شده توسط برند سازنده‌ی سیستم اعلام حریق استفاده می‌شود که مستقیماً قابل اتصال به لوپ هستند و بدون نیاز به ماژول واسط، قادر به اتصال به پنل آدرس‌پذیر هستند.

    در این مورد کافی است تا بیم دتکتور در حال نصب را نیز همانند بقیه آیتم های اعلام حریق در حال نصب،( مانند دتکتور ها و شستی ها و آژیرها) آدرس دهی شود . آدرس دهی معمولا از توسط پروگرامر دستی یا بصورت اتوماتیک از طریق پنل انجام می پذیرد.

    کافیست بیم دتکتور را آدرس دهی کرده و به عنوان آدرس یک ورودی، به پنل اعلام حریق معرفی کنیم. در سیستم های اعلام حریق آدرس پذیر قابلیت تنظیم ورودی ها و خروجی ها بصورت علت و معلول نیز وجود دارد و میتوان توسط پنل کنترل سیستم اعلام حریق آدرس پذیر طوری برنامه نویسی کرد که با شروع عمل بیم دتکتور، عملیات های مربوطه مثل بستن پرده های دودبند یا باز کردن درب های اضطراری یا حتی عملیات خودکار اطفاء آتش بصورت خودکار شروع به کار کند.

     

     

    مزایا:

    • کاهش خطاهای اتصال
    • یکپارچگی بیشتر با پنل اعلام حریق
    • نمایش دقیق وضعیت آلارم و خطا در مانیتور پنل

    معایب:

    • قیمت بالاتر
    • وابستگی به برند خاص
    • محدودیت در تأمین یا تعمیر در پروژه‌های بلندمدت

    WhatsApp Image 2025 09 29 at 11.39.03 PM1

  • مواد نصب و نگهدارنده‌های لوله در دتکتورهای دودی مکشی یا اسپیراتینگ ها

    پایه‌ها و آویزهای نگهدارنده
    شبکه لوله‌کشی با استفاده از پایه‌های نصب لوله، همان‌طور که در شکل ۶ در سمت چپ نشان داده شده است، به سقف یا اجزای سازه‌ای محکم نصب می‌شود. همچنین می‌توان آن را با استفاده از بست‌های ساده لوله، آویزهای یو (Clevis)، بست‌های قابل تنظیم، گیره‌های C شکل و میل‌گردهای رزوه‌شده از سقف بتنی آویزان کرد. انواع مختلفی از پایه‌ها نیز موجود است، از جمله کلیپس‌ها، بست‌های زینی یا بست‌های کمربندی، همان‌طور که در شکل ۷ در بالا نشان داده شده است. انتخاب ابزار نصب بستگی به نوع مصالح نصب، شرایط محیطی و کدها و مقررات محلی دارد.

    فواصل نصب بست‌ها و نگهدارنده‌های لوله نمونه‌برداری بر اساس دما و قطر لوله تعیین می‌شود، همان‌طور که در جدول ۱ زیر نشان داده شده است.

    نصب بست‌ها و آویزهای نگهدارنده با فواصل مشخص‌شده بسیار حائز اهمیت است تا از خم شدن لوله و ایجاد فشار در محل اتصالات، زانویی‌ها و رابط‌ها جلوگیری شود؛ چراکه این فشار ممکن است باعث ترک‌خوردگی یا شکستگی لوله گردد.

    IMG 1306

    کلیپس‌های نصب باز نباید به‌صورت وارونه استفاده شوند، به‌طوری‌که قسمت باز آن‌ها رو به پایین قرار گیرد، زیرا ممکن است لوله به‌صورت ناگهانی از کلیپس خارج شود.

    در کاربردهایی که لوله نمونه‌برداری زیر کف کاذب نصب می‌شود، می‌توان لوله را مستقیماً به پایه‌های کف کاذب با استفاده از بست‌های سیمی، بست‌های کانال یا سایر تجهیزات نصب، متصل کرد.

    برچسب‌گذاری لوله‌ها
    طبق استانداردهای شناخته‌شده‌ای مانند NFPA 72، FIA و سایر کدها و مقررات، لازم است لوله‌های سیستم اسپیراتینگ برچسب‌گذاری شوند تا از سایر لوله‌ها متمایز شده و به‌طور مشخص به‌عنوان بخشی از سیستم تشخیص حریق شناسایی گردند.

    هم شبکه لوله‌کشی نمونه‌برداری و هم هر سوراخ نمونه‌برداری باید مشخص شوند. لوله و سوراخ‌های نمونه‌برداری باید در محل‌های زیر برچسب‌گذاری شوند:

    ۱. در محل تغییر جهت یا انشعاب لوله‌کشی
    ۲. در هر دو طرف نفوذ از دیوارها، کف‌ها یا سایر موانع
    ۳. در فواصل مناسب روی لوله‌ها به‌گونه‌ای که در فضا قابل مشاهده باشند، اما فاصله بین آن‌ها بیشتر از ۶۱ متر (۲۰ فوت) نباشد
    ۴. در محل هر سوراخ نمونه‌برداری

    لوله باید با عبارتی مشابه این برچسب‌گذاری شود:
    «لوله نمونه‌برداری آشکارساز دود – از جابه‌جایی خودداری شود»
    برای مشاهده نمونه برچسب لوله و سوراخ نمونه‌برداری به شکل ۸مراجعه کنید.

    IMG 1307 IMG 1308 IMG 1309

    اجزاء نگهداری
    پیشنهاد می‌شود که یک شیر توپی ایزوله و یک اتصالات T-joint همراه با درپوش انتهایی روی لوله نمونه‌برداری نصب شود، تقریبا ۵ تا ۳۰ سانتیمتر (۶ اینچ تا ۱ فوت) از ورودی لوله آشکارسازدتکتور دودی مکشی. این شیر در طول نگهداری مکرر استفاده خواهد شد. این موضوع به‌ویژه برای سیستم‌های دتکتور دودی مکشی که از محیط‌های کثیف محافظت می‌کنند یا در مکان‌هایی که نیاز به نگهداری مکرر است، اهمیت دارد. شکل ۹ را در زیر سمت چپ مشاهده کنید.

  • نحوه حفاظت در برابر انواع خطرات آتش‌سوزی با استفاده از سیستم‌های اطفاء حریق دی‌اکسید کربن

    1 مقدمه: مواد ضمیمه زیر برای نشان دادن مثال‌های معمول از نحوه حفاظت در برابر انواع خطرات آتش‌سوزی با استفاده از سیستم‌های اطفاء حریق دی‌اکسید کربن ثابت ارائه شده است. لازم به ذکر است که روش‌های توضیح داده‌شده به‌عنوان تنها روش‌های قابل استفاده در نظر گرفته نمی‌شوند. این روش‌ها فقط به منظور کمک به تفسیر و توضیح اهداف استاندارد در مواردی که ممکن است کاربرد صحیح آن‌ها مورد سوال باشد، به‌کار می‌روند.

    B.2 پخت غذا در صنایع/تجاری (سرخ‌کن‌های روغن داغ): سرخ‌کن‌های بزرگ روغن داغ که برای پخت مداوم غذاهایی مانند گوشت، ماهی و تنقلات استفاده می‌شوند، خطرات آتش‌سوزی دارند که نیاز به توجه ویژه هنگام طراحی سیستم اطفاء حریق دی‌اکسید کربن برای حفاظت از آن‌ها دارد.
    اگر روغن پخت بیش از حد گرم شود، پیش از آنکه به جوش بیاید، به دمای خودآتش‌زنی می‌رسد. بنابراین، آتش‌سوزی که شامل بخارات روغن پخت است، ممکن است پس از تخلیه اولیه دی‌اکسید کربن با دمای بالای روغن داغ در مخزن پخت دوباره شعله‌ور شود، مگر اینکه روغن تا زیر دمای آتش‌زنی خنک شود. طراحی بهینه و انرژی‌ساز مخازن پخت مدرن باعث می‌شود که فرایند خنک‌سازی کند باشد.
    چیدمان تجهیزات برای محافظت از آن‌ها برای طراحی صحیح سیستم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
    اولاً، استفاده از سرخ‌کن ممکن است شامل گرم‌کردن خارجی روغن با چرخش مجدد روغن از طریق مخزن پخت باشد. این مورد را می‌توان به‌عنوان “قرار گرفتن در معرض متقابل” در نظر گرفت. (به 6.2.1 مراجعه کنید.)
    ثانیاً، برخی از سرخ‌کن‌ها به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که هود بخار و نقاله توسط یک سیستم هیدرولیکی بالا و پایین می‌روند. مایعات هیدرولیکی قابل اشتعال و سازگار با غذا که برای این کار استفاده می‌شوند، ناحیه دیگری از حفاظت را به‌وجود می‌آورند و می‌توان آن‌ها را به‌عنوان “قرار گرفتن در معرض متقابل” در نظر گرفت. (به 6.2.1 مراجعه کنید.)
    ثالثاً، نگرانی‌هایی وجود دارد که یک عملیات با تولید بالا ممکن است سیستم تهویه‌ای داشته باشد که شامل سیستم حذف بخار باشد. این نگرانی باید به‌عنوان بخشی از خطر در نظر گرفته شود. (به 6.2.1 مراجعه کنید.)
    صفحه تخلیه، زمانی که در معرض چکه روغن در انتهای خروجی نقاله قرار دارد، باید پوشانده شود. (به 6.2.1 مراجعه کنید.)
    در نهایت، مخزن بزرگ‌ترین مساحت برای محافظت و بیشترین نیاز به خنک‌سازی کافی را به‌وجود می‌آورد.

    B.2.1 خلاصه‌ای از حفاظت: موارد زیر یک مرجع سریع برای معیارهای حفاظت در طراحی سیستم است.

    B.2.1.1 مخزن: زمانی که مخزن دارای هود متحرک باشد، حفاظت از طریق سیل‌کردن کامل زیر هود طبق 5.1.2 مجاز نیست، مگر اینکه شرایط زیر رعایت شود: (1) هود نباید در حین عملیات پخت بالا برده شود که این به‌معنای موارد زیر است: (a) منبع انرژی یا سوخت به المنت‌های حرارتی به‌طور خودکار قطع می‌شود هنگامی که هود بالا می‌رود (مثلاً برای نگهداری یا تمیزکاری). (b) یک سوئیچ حد دمایی مکانیکی باید استفاده شود که هر زمان که دمای روغن بیشتر از حد دمای تنظیم‌شده به میزان بیش از 20 درصد (درجه فارنهایت یا درجه سلسیوس) از دمای حداکثر معمولی روغن افزایش یابد، عمل کند. این عمل باید موجب موارد زیر شود: i. قطع برق به سیستم گرم‌کننده روغن ii. جلوگیری از بالا بردن هودهای الکتریکی iii. فعال‌سازی آلارم‌های شنیداری و دیداری برای هشدار به عدم بالا بردن هود به‌صورت دستی (c) سوئیچ باید دارای یک دمای بازنشانی خودکار باشد که از 60°F (33.3°C) کمتر از دمای خودآتش‌زنی روغن پخت باشد.

    (2) قبل از اینکه هود بالا برده شود (برای نگهداری و تمیزکاری)،باید یک شیر قطع کن نظارتی بسته شود تا از تخلیه سیستم دی‌اکسید کربن جلوگیری شود. بسته شدن شیر قطع کن باید باعث فعال شدن آلارم دوگانه نظارتی در واحد کنترل شود. (3) منبع انرژی یا سوخت به المنت‌های حرارتی به‌طور خودکار قبل از تخلیه سیستم یا همزمان با آن قطع می‌شود. (4) مقدار دی‌اکسید کربن و مدت زمان تخلیه باید کافی باشد تا یک جو بی‌اکسیژن در مخزن حفظ شود تا دمای روغن پخت کاهش یابد و از شعله‌ور شدن مجدد جلوگیری شود طبق 5.3.5.6. توصیه می‌شود که دما حداقل 60°F (33.3°C) پایین‌تر از دمای خودآتش‌زنی روغن باشد. (5) طراحی سیستم باید بر اساس آزمایش‌های تخلیه برای مدل خاص سرخ‌کن انجام شود تا نشان دهد که با بند B.2.1.1 (4) تطابق دارد. مستندات آزمایش باید در صورت درخواست مقامات ذی‌صلاح یا کاربر نهایی در دسترس باشد. (6) شناسایی حرارتی باید سیستم دی‌اکسید کربن را زمانی که دما برابر یا پایین‌تر از دمای خودآتش‌زنی روغن پخت باشد، فعال کند.

    B.2.1.2 محفظه دائمی: سیستم کاربرد محلی باید به‌گونه‌ای طراحی شود که هود در موقعیت کامل بالا باشد.

    B.2.1.3 تخته تخلیه: استفاده از سیستم کاربرد محلی با استفاده از روش نرخ بر اساس مساحت طبق بخش 6.4 مناسب است.

    B.2.1.4 سیستم تهویه بخار و حذف بخار: سیل کردن کامل با استفاده از غلظت 65 درصد طبق 5.4.2.1 مناسب است.

    B.2.1.5 گرم‌کن روغن خارجی: سیستم کاربرد محلی برای تجهیزات و فیلترهای چرخشی با استفاده از روش نرخ بر اساس مساحت (به بخش 6.4 مراجعه کنید) یا روش نرخ بر اساس حجم (به بخش 6.5 مراجعه کنید)، بسته به پیکربندی تجهیزات، مناسب است.

    B.2.1.6 سیستم روغن هیدرولیک: سیستم کاربرد محلی با استفاده از روش نرخ بر اساس مساحت (به بخش 6.4 مراجعه کنید) یا روش نرخ بر اساس حجم (به بخش 6.5 مراجعه کنید)،بسته به پیکربندی تجهیزات، مناسب است.
    زیرا مخزن به حداقل 3 دقیقه تخلیه مایع نیاز دارد (به 6.3.3.5.1 مراجعه کنید)، طراحی سیستم دی‌اکسید کربن می‌تواند شامل دو سیستم لوله‌کشی تخلیه باشد، یکی برای مخزن و دیگری برای خطرات متقابل دیگر.

    B.2.1.7 خاموش کردن تجهیزات: (به بند 4.5.4.9 مراجعه کنید.) همچنین باید به ایمنی شخصی (به بخش 4.3 مراجعه کنید) در هنگام طراحی سیستم توجه شود.

    B.3 هودهای اجاق رستوران، کانال‌های متصل و خطرات مرتبط: حفاظت از هودهای اجاق در آشپزخانه و کانال‌ها با ترکیبی از سیستم‌های سیل کردن کامل و سیستم‌های کاربرد محلی انجام می‌شود. کانال یا دودکش و منطقه پلومن بالای فیلترها می‌توانند با سیل کردن کامل محافظت شوند. سطح زیرین فیلترها و هرگونه خطر خاص مانند سرخ‌کن‌های روغن داغ می‌توانند با کاربرد محلی محافظت شوند. ممکن است لازم باشد که حفاظت کاربرد محلی به سطوح زیر هود و سطوح اجاق گسترش یابد اگر خطر تجمع چربی یا چکه کردن از هود یا کانال در شرایط آتش‌سوزی وجود داشته باشد.
    در حفاظت از کانال با استفاده از ضریب سیل کردن توصیه‌شده 1 پوند/8 فوت مکعب (2 کیلوگرم/متر مکعب) حجم کانال، در نظر گرفتن یک دمپر در بالای یا پایین کانال ضروری است، با فراهم آوردن شرایط برای بسته شدن خودکار دمپر در ابتدای تخلیه دی‌اکسید کربن. برای کانال‌هایی که ارتفاع آن‌ها بیشتر از 20 فوت (6.1 متر) یا مسیر افقی آن‌ها بیشتر از 50 فوت (15.3 متر) است، گاز در نقاط میانه معرفی می‌شود تا توزیع مناسب آن تضمین شود. با یک دمپر در بالای دودکش، باید یک نازل درست زیر آن نصب شود و نازل‌های اضافی در بالای آن نصب شوند اگر مسیر کانال از دمپر عبور کند. معمولاً یک نازل در منطقه پلومن مورد نیاز است.

    نازل‌ها باید برای پوشش سطح زیرین فیلترها و تخلیه به مدت 30 ثانیه با نرخ سطح پوشش مشخص‌شده در 6.4.3.5 فراهم شوند. در غیر این صورت، مقدار دی‌اکسید کربن مورد نیاز و نرخ‌های کاربردی می‌توانند با استفاده از نازل‌ها یا روش‌های ویژه‌ای که برای این منظور تأیید یا فهرست شده‌اند، تعیین شوند. اگر سطح زیرین هود عمدتاً با یک جداکننده یا سینی چکه‌ای بسته شده باشد، حفاظت می‌تواند با سیل کردن کامل به‌وسیله ضریب 1 پوند/8 فوت مکعب (2 کیلوگرم/متر مکعب) انجام شود و مساحت محیط باز جبران گردد. (به 5.3.5 مراجعه کنید.)

    مقادیر مورد نیاز برای حفاظت از سرخ‌کن‌های روغن داغ یا سایر خطرات آتش‌سوزی خاص، یا هر دو، زیر هود باید علاوه بر الزامات قبلی باشد. تمام خطرات در حال تهویه از طریق یک کانال مشترک باید به‌طور همزمان محافظت شوند.

    شناسایی آتش‌سوزی به‌طور خودکار و فعال‌سازی سیستم برای فضاهای پنهان بالای فیلتر و در سیستم کانال الزامی است. همچنین باید در زیر فیلترها بر روی هر سرخ‌کن روغن داغ، تشخیص‌دهنده‌هایی قرار داده شوند.

    شناسایی آتش‌سوزی قابل مشاهده و فعال‌سازی دستی (به بند 4.5.4.5 مراجعه کنید) می‌تواند برای بخش‌های نمایان خطر قابل قبول باشد؛ با این حال، فعال‌سازی از طریق هر یک از روش‌های خودکار یا دستی باید موجب تخلیه کامل سیستم شود. توجه ویژه باید به انتخاب حسگرهای حرارتی صورت گیرد، با در نظر گرفتن سطح دمای عملیاتی عادی و شرایط افزایش دما در تجهیزات اجاق.

    فعال‌سازی سیستم باید به‌طور خودکار دمپرها را ببندد، فن‌های تهویه اجباری را خاموش کند، و شیر اصلی سوخت یا کلید برق را برای تمام تجهیزات پخت مرتبط با هود قطع کند. این دستگاه‌ها باید از نوعی باشند که نیاز به بازنشانی دستی دارند. (به بند 4.5.4.9 مراجعه کنید.)

    علاوه بر نگهداری معمول سیستم، باید مراقبت ویژه‌ای برای تمیز نگه داشتن حسگرهای حرارتی و نازل‌های تخلیه از تجمع چربی صورت گیرد. به‌طور کلی، مهر و موم‌ها یا درپوش‌های نازل برای جلوگیری از انسداد روزنه‌های نازل مورد نیاز هستند.

    برای اطلاعات بیشتر، به NFPA 96 مراجعه کنید.

    B.4 دستگاه‌های چاپ روزنامه و دستگاه‌های چاپ روتوگراور: دستگاه‌های چاپ روزنامه، روتوگراور و مشابه آن‌ها خطرات زیادی ایجاد می‌کنند به‌دلیل استفاده از حلال‌های بسیار قابل اشتعال در جوهرها، حضور کاغذ خردشده یا غبار اشباع‌شده با جوهر، روان‌کننده‌ها و غیره. علاوه بر واحدهای چاپ، ممکن است کانال‌های تخلیه، تجهیزات ترکیب جوهر و خطرات الکتریکی مرتبط نیز وجود داشته باشند که نیاز به حفاظت دارند. دستگاه‌های چاپ روتوگراور جوهرهای قابل اشتعال‌تری نسبت به دستگاه‌های چاپ روزنامه استفاده می‌کنند و به همراه درام‌های خشک‌کن حرارتی یا دیگر وسایل خشک‌کن طراحی شده‌اند و خطر بیشتری ایجاد می‌کنند. با این حال، روش حفاظت اصلی برای هر دو دستگاه چاپ روتوگراور و روزنامه مشابه است.

    دستگاه‌های چاپ معمولاً به‌صورت ردیفی (خطی) با پوشه‌هایی که به‌طور متناوب قرار می‌گیرند، مرتب شده‌اند. کاغذ می‌تواند از هر دو طرف پوشه‌ها از واحدهای چاپ عبور کند. جرقه‌های الکتریسیته ساکن یک منبع رایج برای ایجاد آتش‌سوزی هستند. گسترش شعله می‌تواند از واحدهای چاپ به سمت پوشه‌ها یا از پوشه‌ها به سمت واحدهای چاپ باشد.

    دستگاه‌های چاپ “باز” یا “بسته” هستند، بسته به اینکه آیا از محافظت‌کننده‌های مه یا پوشش‌ها استفاده می‌شود. در دستگاه‌های چاپ باز، معمولاً یک سیستم تهویه برای حذف مه جوهر از دستگاه مورد نیاز است و این سیستم تهویه نیاز به حفاظت همزمان دارد.

    اتاق‌های چاپ می‌توانند توسط سیستم‌های سیل کامل محافظت شوند؛ با این حال، سیستم‌های نوع کاربرد محلی معمولاً استفاده می‌شوند. اگرچه خط‌های چاپ و واحدهای چاپ فردی یک سری خطرات در معرض هم هستند، تقسیم‌بندی به‌صورت خط‌ها یا گروه‌بندی مناسب درون خطوط برای دلایل اقتصادی معمول است. کانال‌های تهویه، اتاق‌های ذخیره‌سازی جوهر و اتاق‌های کنترل معمولاً با روش‌های سیل کامل مدیریت می‌شوند.

    تمام خطوط چاپ می‌توانند با روش‌های کاربرد محلی محافظت شوند. یک خط چاپ می‌تواند به گروه‌ها تقسیم شود. در همه موارد، سیستم‌ها باید قادر باشند حفاظت خودکار همزمان و مستقل را برای گروه‌های مجاور از خطوط دیگر و همچنین گروه‌های درون‌خطی که ممکن است آتش به آن‌ها گسترش یابد، ارائه دهند. حفاظت باید به‌گونه‌ای طراحی شود که در صورت وقوع آتش نزدیک به محل اتصال گروه‌های مجاور، سیستم‌های محافظت‌کننده هر دو گروه به‌طور همزمان تخلیه شوند.

    در گروه‌های چاپ فردی، نرخ کاربرد دی‌اکسید کربن می‌تواند بر اساس روش نرخ بر مساحت یا نرخ بر حجم باشد. (به بخش‌های 6.4 و 6.5 مراجعه کنید.)

    اگر از روش نرخ بر مساحت برای دستگاه‌های چاپ استفاده شود، مساحت بر اساس طول کامل رول‌ها، شامل فریم‌های انتهایی، و ارتفاع کامل انبار رول‌ها، شامل مخزن جوهر، محاسبه می‌شود. هر دو طرف انبار رول‌ها باید در نظر گرفته شود. دسته‌های رنگی باید به‌طور مشابه محاسبه شوند. در صورتی که از مخازن جوهر خارجی استفاده شود، حفاظت بر اساس مساحت افقی مخزن است. مساحت کف زیر دستگاه چاپ نیز باید محافظت شود.

    در دستگاه‌های چاپ روتوگراور، خشک‌کن‌ها و کانال‌های اتصال با سیل کردن به میزان 1 پوند/8 فوت مکعب (2 کیلوگرم/متر مکعب) که در 30 ثانیه تخلیه می‌شوند، محافظت می‌شوند. هنگامی که از روش نرخ بر مساحت برای تعیین مقدار دی‌اکسید کربن مورد نیاز برای پوشه‌ها استفاده می‌شود، دی‌اکسید کربن باید از هر دو طرف درایو و طرف عملیاتی در دو سطح اعمال شود. هر نازل باید مساحتی به عرض 4 فوت (1.2 متر) و ارتفاع 4 فوت (1.2 متر) را پوشش دهد.

    هنگامی که از روش نرخ بر حجم استفاده می‌شود، کل گروه دستگاه‌های چاپی که باید به‌عنوان یک بخش محافظت شوند، می‌تواند به‌عنوان یک حجم در نظر گرفته شود. نیازی به افزودن 2 فوت (0.6 متر) به طرفین هر دستگاه چاپ نیست زمانی که فریم به‌عنوان مانع طبیعی عمل می‌کند. یک پوشه منفرد می‌تواند در این حجم گنجانده شود؛ اما یک پوشه دوطبقه نیاز به یک بلوک حجم اضافی برای گنجاندن طبقه بالایی دارد.

    نازل‌ها باید به‌گونه‌ای قرار داده شوند که سطوح پوشش داده شده را پوشش دهند؛ با این حال، ممکن است قرار دادن دقیق آن‌ها مطابق با فهرست‌ها یا تأییدها امکان‌پذیر نباشد. نازل‌ها باید به‌گونه‌ای قرار داده شوند که از هر دو انتهای رول‌های چاپ تخلیه شوند تا دی‌اکسید کربن را در داخل حجم دستگاه چاپ حفظ کنند. این موضوع در مورد پوشه‌ها نیز صدق می‌کند.

    حفاظت باید به‌گونه‌ای تنظیم شود که زمانی که محافظت‌کننده‌های مه در محل یا خارج از محل قرار دارند، مؤثر باشد.

    مقدار دی‌اکسید کربن مورد نیاز برای یک گروه واحد بر اساس تخلیه با نرخ محاسبه‌شده به مدت 30 ثانیه است. ذخیره‌سازی اضافی باید حداقل به اندازه کافی باشد تا از تمام گروه‌های مجاور که ممکن است درگیر شوند محافظت کند، شامل ذخیره‌ای برای گروهی که آتش در آن شروع می‌شود. در سیستم‌های فشار بالا، یک بانک ذخیره واحد می‌تواند به‌عنوان ذخیره برای چندین بانک اصلی استفاده شود؛ با این حال، بانک اصلی برای یک گروه نمی‌تواند به‌عنوان ذخیره برای گروه دیگر استفاده شود، مگر اینکه به‌طور خاص توسط مرجع صلاحیت تأیید شده باشد.

    تمام سیستم‌ها باید به‌گونه‌ای تنظیم شوند که قابلیت فعال‌سازی خودکار را داشته باشند و وسیله‌ای برای فعال‌سازی دستی کمکی فراهم باشد. حداقل یک حسگر حرارتی باید در هر واحد چاپ و پوشه قرار گیرد، بسته به طراحی واحد خاص.

    به‌دلیل ارتعاشات ذاتی مرتبط با دستگاه‌های چاپ، توجه ویژه‌ای باید به وسایل نصب داده شود تا از آسیب‌های ارتعاشی به لوله‌کشی یا سیم‌کشی سیستم شناسایی جلوگیری شود.

    تشخیص فوری به‌ویژه در حفاظت گروهی اهمیت دارد تا از گسترش آتش به سایر گروه‌ها جلوگیری شود. به‌دلیل نیاز به تشخیص سریع برای جلوگیری از گسترش آتش به گروه‌های مجاور یا فعال‌سازی حسگرهای مجاور، یا هر دو، سیستم تشخیص باید از حسگرهای سریع‌العمل با نرخ افزایش، نرخ جبران‌شده یا معادل آن‌ها استفاده کند. خاموشی کامل دستگاه‌های چاپ، تهویه، پمپ‌ها و منابع حرارتی باید همزمان با عملکرد سیستم انجام شود.

    آلارم‌های صوتی در اتاق چاپ و در هر زیرزمین، چاه یا سطوح پایین‌تری که دی‌اکسید کربن ممکن است در آن‌ها جریان پیدا کند، باید همزمان با عملکرد سیستم به صدا درآید. (به بخش A.4.3 مراجعه کنید.)

    علاوه بر نگهداری معمول سیستم، توجه ویژه‌ای باید به اطمینان از ادامه موقعیت و هم‌راستایی صحیح اسپرینکلرها در طول فرآیندهای نگهداری معمول دستگاه‌های چاپ داشته باشیم. توجه ویژه‌ای نیز باید به تأثیرات ارتعاش دستگاه‌های چاپ بر روی فعال‌کننده‌های حرارتی و لوله‌کشی یا سیم‌کشی‌های متصل به آن‌ها داشت.

    B.5 چاه‌های باز:
    چاه‌های باز با عمق تا 4 فوت (1.2 متر) یا عمق برابر با یک‌چهارم عرض چاه، هرکدام که بیشتر باشد، باید بر اساس کاربرد محلی محافظت شوند. مساحت مورد نظر برای تعیین مقدار دی‌اکسید کربن، مساحت کل کف چاه است به‌جز هر مساحتی که توسط تانک یا تجهیزات دیگری که به‌طور همزمان محافظت می‌شوند و برای آن‌ها مقدار جداگانه محاسبه شده، پوشش داده شده است. اسپرینکلرها باید به‌گونه‌ای قرار داده شوند که پوشش مناسب برای منطقه محافظت‌شده فراهم کنند، طبق داده‌های فهرست یا تأییدیه‌ها. بنابراین، ممکن است لازم باشد اسپرینکلرهای اضافی در مرکز چاه قرار داده شوند.

    چاه‌های باز که عمق آن‌ها از 4 فوت (1.2 متر) بیشتر است یا عمقی برابر با یک‌چهارم عرض چاه، هرکدام که بیشتر باشد، می‌توانند بر اساس مساحت با استفاده از نرخ تخلیه 4 پوند/دقیقه-فوت مربع (19.5 کیلوگرم/دقیقه-متر مربع) از مساحت کف و زمان تخلیه 30 ثانیه محافظت شوند. اسپرینکلرها باید در اطراف چاه قرار داده شوند تا دی‌اکسید کربن به‌طور یکنواخت از تمام طرف‌ها اعمال شود. باید دقت شود که تعداد مناسبی از اسپرینکلرها با پرتاب کافی برای رسیدن به نواحی مرکزی چاه‌های بزرگ استفاده شود. به‌طور جایگزین، ممکن است بهتر باشد برخی از اسپرینکلرها به‌گونه‌ای قرار داده شوند که مستقیماً در داخل چاه روی تجهیزات نیازمند حفاظت، مانند پمپ‌ها، موتورها یا سایر تجهیزات حیاتی تخلیه شوند.

    تانک‌های غوطه‌وری با دهانه باز باید به‌طور جداگانه توسط کاربرد محلی محافظت شوند، به‌ویژه زمانی که سطح مایع کمتر از 4 فوت (1.2 متر) یا یک‌چهارم عرض چاه از دهانه باز چاه باشد. نواحی چنین تانک‌هایی که به‌طور جداگانه در داخل چاه محافظت می‌شوند، می‌توانند از مساحت چاه کسر شوند. اشیاءی که از دهانه چاه بالا می‌روند باید با استفاده از مساحت سطح یا روش‌های محصورسازی فرضی محافظت شوند.

    اگر دهانه چاه به‌طور جزئی پوشانده شود به‌طوری که مساحت باز کمتر از 3 درصد حجم مکعبی به‌صورت فوت مربع باشد، مقدار دی‌اکسید کربن مورد نیاز می‌تواند بر اساس روش سیل کامل تعیین شود، با استفاده از مقدار اضافی گاز برای جبران نشت برابر با 1 پوند/فوت مربع (5 کیلوگرم/متر مربع) از مساحت باز.

    برای چاه‌های عمیق‌تر از حداقل عمق مشخص‌شده، اسپرینکلرها باید در سطح دو‌سوم از کف قرار داده شوند، مشروط بر اینکه عامل نرخ تخلیه در برابر فاصله از حد مجاز تجاوز نکند، به‌طوری که خطر پاشش مایعاتی که ممکن است موجود باشند، وجود نداشته باشد. در هر صورت، بهتر است اسپرینکلرها زیر دهانه باز قرار گیرند تا از ورود هوای اضافی به داخل چاه جلوگیری شود. اگر عمق چاه از 20 فوت (6.1 متر) بیشتر باشد، مطلوب است که اسپرینکلرها کمی بالاتر از سطح دو‌سوم از کف قرار گیرند تا از اختلاط مناسب در چاه اطمینان حاصل شود.

    زمانی که مقدار دی‌اکسید کربن بر اساس روش‌های سیل کامل معمول محاسبه می‌شود، اسپرینکلر باید سرعت و اثرات آشفتگی کافی تولید کند تا حجم چاه به‌طور کامل با جو دی‌اکسید کربن و هوا به‌طور کامل پر شود.

    B.6 زیر کف‌های بلند
    استفاده از سیستم‌های اطفاء حریق دی‌اکسید کربن به روش سیل کامل برای حفاظت از فضاهای زیرکف که معمولاً در اتاق‌های کامپیوتر و مراکز مشابه الکترونیکی یافت می‌شود، سال‌هاست که به‌طور رایج مورد استفاده قرار می‌گیرد. تجربیات نشان داده است که یک مشکل احتمالی در این نوع حفاظت، نشت بیش‌ازحد مرتبط با فضای زیرکف وجود دارد که می‌تواند به‌دلیل ترکیب کاشی‌های کف سوراخ‌دار و آشفتگی ناشی از تخلیه گاز باشد. بنابراین، مهم است که سیستم به‌گونه‌ای طراحی شود که نشت را جبران کند و تخلیه‌ای نرم برای کاهش آشفتگی فراهم آورد. برای راهنمایی دقیق، باید از تولیدکننده سیستم مشاوره گرفته شود.

    دی‌اکسید کربن، به‌دلیل سنگین‌تر بودن از هوا، تمایل دارد که در فضا باقی بماند و می‌تواند خطراتی برای پرسنلی که برای انجام تعمیرات پس از آتش‌سوزی وارد فضای زیرکف می‌شوند، ایجاد کند. پس از تخلیه سیستم، لازم است که دی‌اکسید کربن به‌طور کامل از فضای زیرکف تخلیه شود پس از آنکه آتش خاموش شد.

    علاوه بر این، اگر هرگونه خدمات یا نگهداری در فضای زیرکف انجام شود، سیستم دی‌اکسید کربن باید قفل شود تا از تخلیه گاز جلوگیری شود.

  • استفاده از بیم دتکتور با الگوی پیشرفته

    هدف این راهنما ارائه اطلاعات در مورد نصب صحیح بیم دتکتورهای دود در کاربردهای حفاظت از جان و مال است. این راهنما به طور خلاصه اصول عملکرد بیم دتکتورها، الزامات طراحی آنها و کاربردهای عملی آنها به عنوان بخشی از سیستم اعلام حریق را شرح می‌دهد.

    بیم دتکتورها می‌توانند اجزای مهمی از یک سیستم اعلام حریق با طراحی مناسب باشند. قابلیت‌های منحصر به فرد آنها این امکان را فراهم می‌کند تا بسیاری از مشکلات و محدودیت‌های دتکتورهای نقطه‌ای و سیستم‌های مکنده در برخی کاربردها را برطرف کنند. این راهنما برای کمک به درک قابلیت‌ها و محدودیت‌های بیم دتکتورها و تفاوت آنها با دتکتورهای نقطه‌ای تهیه شده است.

    توجه: این سند تنها به عنوان یک راهنمای کلی برای کاربرد بیم دتکتورها در نظر گرفته شده است. همیشه باید به الزامات و دستورالعمل‌های نصب سازنده دتکتور و استانداردهای محلی مراجعه شود.

     

    **دتکتورهای دود مکنده**

    هوا از طریق شبکه‌ای از لوله‌ها مکیده می‌شود تا دود تشخیص داده شود. دود وارد محفظه نمونه‌برداری می‌شود که با تشخیص نور پراکنده‌شده توسط ذرات دود معلق در هوا، وجود آنها را شناسایی می‌کند.

     

    **بیم دتکتور دود نوری (بیم)**

    یک دتکتور آتش که از پرتو نور (معمولاً مادون قرمز) استفاده می‌کند و آن را در یک فضای باز منتشر می‌نماید تا دود ناشی از آتش اولیه را نظارت کند. دو نوع اصلی بیم دتکتور وجود دارد:

    – **انتهایی به انتهایی:** فرستنده و گیرنده در دو انتهای ناحیه تحت حفاظت نصب می‌شوند.

    – **بازتابی:** فرستنده و گیرنده در یک محفظه واحد نصب شده‌اند و پرتو به یک بازتابنده ویژه هدایت می‌شود که در انتهای مقابل ناحیه تحت حفاظت قرار دارد.

     

    **فرستنده (معروف به پرتاب‌کننده، TX)**

    این دستگاه در سیستم بیم دتکتور انتهایی به انتهایی با یک گیرنده اختصاصی جفت می‌شود و سیگنال نوری را در ناحیه تحت حفاظت منتشر می‌کند. فرستنده می‌تواند به صورت یکپارچه با گیرنده در یک واحد ترکیب شود.

     

    گیرنده (معروف به حسگر، RX)
    این دستگاه در سیستم بیم دتکتور دود نوع انتهایی به انتهایی با یک فرستنده اختصاصی جفت می‌شود و سطح سیگنال نور دریافت‌شده پس از عبور از ناحیه تحت حفاظت را نظارت می‌کند.

    کنترلر
    این قطعه از سیستم بیم دتکتور دود نوری است که به مهندس اعلام حریق یا فرد صلاحیت‌دار اجازه می‌دهد تنظیمات، پیکربندی و عیب‌یابی بیم‌ها را در سطح زمین انجام دهد و نیاز به استفاده از تجهیزات دسترسی در ارتفاع را برطرف می‌کند.

    محدوده بیم
    این فاصله کلی بین فرستنده و گیرنده بیم در دتکتورهای نوع انتهایی به انتهایی و فاصله بین فرستنده/گیرنده تا بازتابنده در دتکتورهای بازتابی است.

    این محدوده معمولاً به صورت ‘A تا B’ بیان می‌شود که در آن:

    • A حداقل محدوده عملیاتی (از ۰ متر)
    • B حداکثر محدوده عملیاتی (از ۰ متر) است.

    مثال: محدوده ۵ تا ۱۰۰ متر به این معنی است که بیم می‌تواند در فاصله حداقل ۵ متر و حداکثر ۱۰۰ متر به درستی عمل کند.

    **پوشش دتکتور**

    پوشش دتکتور به ناحیه‌ای گفته می‌شود که در آن دتکتور قادر به تشخیص مؤثر آتش‌سوزی در حال وقوع است. این ناحیه بر اساس استانداردهای محلی و بین‌المللی تعریف می‌شود و معمولاً به صورت عرضی یا مدور از مرکز دتکتور محاسبه می‌گردد.

     

    **جبران انحراف (دریفت)**

    این قابلیت به دتکتور اجازه می‌دهد به صورت خودکار موقعیت و/یا سیگنال ارسالی را تنظیم کند تا همترازی بهینه حفظ شود. این ویژگی با محدودیت‌هایی طراحی شده تا:

    – توانایی تشخیص آتش‌های با رشد کند (آتش‌های کم‌دود) حفظ شود

    – اثرات تجمع آلودگی روی سطوح دتکتور خنثی گردد

    – جابجایی‌های جزئی ساختمان جبران شود

     

    **منشور (بازتابنده)**

    این قطعه در بیم‌های بازتابی استفاده می‌شود. ویژگی بازتاب بالای آن امکان بازگرداندن نور به منبع نور و حسگر مجاور را حتی در مسافت‌های طولانی فراهم می‌کند. با استفاده از آرایه‌ای از منشورها می‌توان به بردهای تا ۱۲۰ متر دست یافت.

     

    **تیرگی (ابسکیوریشن)**

    تیرگی مقدار کاهش شدت نور در اثر وجود ذرات یا مواد نیمه‌شفاف در مسیر بیم است. این مقدار معمولاً به صورت درصد یا کاهش دسی‌بل (dB) بیان می‌شود و معیاری برای تشخیص دود محسوب می‌گردد.

     

    **حساسیت**

    توانایی دتکتور دود در واکنش به سطح معینی از دود. این ویژگی در بیم دتکتورها معمولاً قابل تنظیم است.

     

    **دتکتور نقطهای**

    دستگاهی که آتش اولیه را در یک نقطه مشخص تشخیص میدهد و معمولاً از فناوری تشخیص دود نوری یا یونیزاسیون و یا تشخیص حرارت استفاده میکند. محدوده پوشش دتکتور نقطهای توسط استانداردهای محلی یا ملی تعریف میشود.

     

    **لایهبندی (استراتیفیکیشن)**

    پدیدهای که هنگام گرمتر بودن دود از هوای اطراف رخ میدهد، به طوری که دود تا رسیدن به دمای برابر با هوای اطراف بالا میرود و سپس متوقف میشود.

     

    **چه کسانی باید این راهنما را مطالعه کنند؟**

    در صورتی که یکی از موارد زیر در مورد شما صدق میکند، این راهنما برای شما مفید خواهد بود:

    – شما مسئول طراحی یا مشخص کردن سیستمهای تشخیص حریق هستید

    – مسئول سیستم حفاظت از حریق ساختمان هستید

    – مسئول ایمنی آتش (مارشال آتش) در محل کار خود هستید

    – قصد نصب بیم دتکتور دود یا سایر سیستمهای تشخیص دود را دارید

    – در حوزه ارزیابی ریسک حفاظت از حریق فعالیت میکنید

    – در پشتیبانی یا فروش سیستمهای تشخیص حریق نقش دارید

    – در خدمات آتشنشانی و نجات فعالیت میکنید

     

    **توجه:** این راهنما تنها راهنمای کلی ارائه میدهد. شما باید مقررات محلی و ملی و همچنین مشخصات فنی سازنده را برای دتکتورهای خاص نیز بررسی کنید

    **بیم دتکتور دودی اعلام حریق چیست؟**

     

    رایج‌ترین نوع دتکتور دود، **دتکتور نقطهای دودی** است. این دستگاه شامل یک پرتو نور مادون قرمز است که درون محفظه‌ای کوچک در بدنه دستگاه تابیده می‌شود. هنگام ورود دود به محفظه از طریق منافذ بدنه، پرتو نور تحت تأثیر قرار گرفته و دستگاه را به حالت هشدار می‌برد.

     

    **بیم دتکتورهای دودی اعلام حریق** بر همین اصل کار می‌کنند، با این تفاوت که پرتو نور در فضای باز ساختمان منتشر می‌شود. این سیستم به‌طور مؤثر کل فضای ساختمان را به یک محفظه تشخیص دود تبدیل می‌کند که امکان شناسایی دود در طول مسیر پرتو را فراهم می‌نماید.

    WhatsApp Image 2025 09 27 at 11.49.58 PM

     

    **نحوه عملکرد بیم دتکتور دودی اعلام حریق**

    سیستم تشخیص دود با پرتو نوری به این صورت عمل می‌کند:

    1. **تشکیل پرتو نامرئی**: یک پرتو مادون قرمز نامرئی بین فرستنده و گیرنده برقرار می‌شود.
    2. **تأثیر دود بر پرتو**: هنگام عبور دود از مسیر پرتو، ذرات جامد و قطرات مایع موجود در دود باعث پراکندگی و انعکاس فوتون‌های نور می‌شوند.
    3. **کاهش شدت نور**: این پراکندگی منجر به کاهش شدت نور در سمت مقابل ابر دود می‌گردد.
    4. **تشخیص و هشدار**: سیستم این کاهش شدت نور (که به عنوان تیرگی شناخته می‌شود) را تشخیص داده و آن را به عنوان علامت وجود آتش تفسیر می‌کند.

     

    **مزایای کلیدی:**

    – پوشش گسترده‌تر نسبت به دتکتورهای نقطهای

    – حساسیت تنظیم‌پذیر برای تشخیص دود

    – مناسب برای فضاهای بزرگ و سقف‌های بلند

    WhatsApp Image 2025 09 27 at 11.49.58 PM1

    WhatsApp Image 2025 09 27 at 11.49.59 PM

    انواع بیم دتکتورهای موجود چیست؟

    دو نوع پیکربندی اصلی برای بیم دتکتورها وجود دارد:

    و یا رفلکتوری و انتها به انتها**بازتابشی** و **انتهایی**.

    هر دو شامل یک فرستنده (T) (منبع نور) و یک گیرنده (R) (دتکتور) هستند.

    WhatsApp Image 2025 09 27 at 11.49.59 PM1

    **نصب و نگهداری**

    بیم دتکتورهای بازتابشی نصب و نگهداری آسان‌تر و کم‌هزینه‌تری نسبت به نوع انتهایی دارند، زیرا تنها به کابل‌کشی الکتریکی در یک سمت فضای تحت حفاظت نیاز است و تنها یک دستگاه برای تمیزکاری و نگهداری در زمان سرویس وجود دارد.

     

    **ترازکردن**

    معمولاً ترازکردن بیم بازتابشی ساده‌تر است، زیرا تنها یک قطعه تجهیز در یک انتهای بیم نیاز به تنظیم دارد (معمولاً بازتابنده قابل تنظیم نیست)، درحالی که دتکتورهای انتهایی نیاز به تنظیم در هر دو انتهای بیم دارند.

     

    **فضای مورد نیاز بیم**

    بیم بازتابشی با عبور از فضای بازگشتی از بازتابنده، واگرا می‌شود و بنابراین فضای بیشتری اشغال می‌کند. درحالی که یک بیم انتهایی می‌تواند از فاصله‌ای باریک‌تر عبور کند

    WhatsApp Image 2025 09 27 at 11.49.59 PM2

    تفاوت آن‌ها با سایرین چیست؟
    دتکتورهای دود نقطه‌ای، همان‌طور که از نامشان پیداست، دود را در فاصله‌های بسیار کوتاه و با استفاده از یک محفظه درون خود دتکتور شناسایی می‌کنند. برخی مدل‌ها از اصل پراکندگی نور استفاده می‌کنند، جایی که وجود دود جهت پرتو نور را تغییر می‌دهد تا توسط یک فوتودیود تشخیص داده شود. مدل‌های دیگر تغییر در ویژگی‌های الکتریکی هوای داخل دتکتور را که ناشی از وجود دود است، شناسایی می‌کنند.

    دتکتورهای دود مکنده، هوا را از طریق شبکه‌ای از نقاط نمونه‌برداری متصل به سیستم لوله‌کشی به یک محفظه حسگر می‌کشند. تشخیص دود در این سیستم‌ها بر اساس اصول مشابه دتکتورهای نقطه‌ای انجام می‌شود.

    مهم‌ترین تفاوت بین این فناوری‌ها، نحوه پایش منطقه تحت حفاظت است.

    نحوه نصب صحیح بیم دتکتورهای نوری
    رعایت دستورالعمل‌های زیر عملکرد بهینه دتکتورها را تضمین کرده و از خطاها و هشدارهای کاذب جلوگیری می‌کند:

    نصب بر سطوح سازه‌ای مستحکم:
    فرستنده/گیرنده/بازتابنده را بر بخش‌های سازه‌ای ثابت ساختمان نصب کنید که حداقل جابجایی ناشی از تغییرات دما، ارتعاش یا نشست را تجربه می‌کنند. از دتکتورهای دارای قابلیت تنظیم مجدد خودکار برای جبران جابجایی‌های طولانی‌مدت ساختمان استفاده نمایید.

    انتخاب نوع مناسب بیم برای نصب:
    اگر فضای تحت حفاظت برای یک بیم واحد بیش‌ازحد طولانی است، از آرایش‌های پشت‌به‌پشت، رو‌به‌پشت یا رو‌به‌رو استفاده کنید. یا از دتکتورهای مجهز به فازبندی پویا بیم برای جلوگیری از تداخل بیم‌ها و حذف نیاز به محافظ اضافی بهره ببرید.

    تضمین خط دید واضح برای بیم:
    از سطوح براق در مسیر بیم اجتناب کنید و در دتکتورهای بازتابشی این سطوح را حداقل یک متر از مرکز بیم دور نگه دارید (این فاصله در دتکتورهای انتهایی می‌تواند کمتر باشد).

    همراستایی صحیح بیم:
    از دتکتورهای دارای شاخص‌های همترازی مؤثر یا روال‌های تراز خودکار استفاده کنید تا از راه‌اندازی بیم‌های ناهمتراز جلوگیری شود.

    چیدمان بهینه بیم‌ها برای پوشش فضایی مطلوب:
    بیم‌ها می‌توانند بدون ایجاد سیگنال‌های ناخواسته در گیرنده‌ها، یکدیگر را قطع کنند.

    اجتناب از نور مستقیم خورشید:
    در صورت اجتناب‌ناپذیری (مثلاً در آتریوم‌های شیشه‌ای)، از دتکتورهای دارای الگوریتم‌های جبران نور برای تنظیم تغییرات سطح نور محیط استفاده کنید.

    تعیین وظایف/فواصل نگهداری مناسب:
    میزان آلودگی نوری ناشی از گردوغبار یا تعریق را با بررسی سطوح نزدیک به دتکتورها ارزیابی کنید. آستانه هشدار را متناسب با سطح آلودگی احتمالی تنظیم نمایید. از دتکتورهای دارای الگوریتم‌های پایش و تنظیم بهره برای جبران تغییرات تدریجی سیگنال استفاده کنید. برنامه‌ای برای تمیزکاری دوره‌ای اجزای نوری تعیین نمایید.

    تنظیمات مناسب سیستم:
    مشخصه تأخیر تا خطا را متناسب با عملیات ساختمان پیکربندی کنید (مثلاً برای تحمل انسدادهای موقت بیم توسط ماشین‌آلات). اگر تغییرات عملیاتی مکرر است، یک کنترلر سطح پایین نصب کنید تا تنظیمات به‌راحتی بهینه شوند. از دتکتورهای پیشرفته‌ای که روند شدت بیم را پایش می‌کنند، برای تفکیک آتش واقعی از اثرات دیگر استفاده نمایید

    WhatsApp Image 2025 09 27 at 11.50.00 PM

    جلوگیری از نشستن پرندگان:
    در صورت لزوم، تمهیداتی برای ممانعت از نشستن پرندگان روی دتکتورها و انسداد احتمالی بیم بیندیشید

     

    ثبت گزارش سیستم:
    بیم دتکتورها تجهیزات ایمنی حیاتی هستند. مستندسازی نصب برای نگهداری آینده و اطمینان از ایمنی و صحت نصب ضروری است.

    آرایش‌های نصب

    برای نصب بیم دتکتورهای نوری، آرایش‌های مختلفی وجود دارد که بسته به شرایط محیط و نیازهای حفاظتی می‌توان از آنها استفاده کرد:

    1. آرایش انتهایی (End-to-End):
      • فرستنده (T) و گیرنده (R) در دو طرف فضای تحت حفاظت نصب می‌شوند.
      • مناسب برای فضاهای با مسیر مستقیم و بدون مانع.
    2. آرایش بازتابشی (Reflective):
      • فرستنده/گیرنده (TR) در یک سمت و بازتابنده (Reflector) در سمت مقابل نصب می‌شود.
      • مناسب برای مکان‌هایی که کابل‌کشی به سمت مقابل دشوار است.
    3. آرایش پشت‌به‌پشت (Back-to-Back):
      • دو دتکتور به صورت پشت‌به‌هم نصب شده و هر کدام فضای مجاور را پوشش می‌دهند.
      • برای فضاهای بزرگ با نیاز به پوشش چندمنطقه.
    4. آرایش رو‌به‌پشت (Face-to-Back):
      • فرستنده یک دتکتور به گیرنده دتکتور دیگر نشانه‌گیری می‌کند.
      • جهت پوشش‌دهی زوایای خاص یا فضاهای نامنظم.
    5. آرایش رو‌به‌رو (Face-to-Face):
      • فرستنده و گیرنده دو دتکتور به صورت مستقیم به هم نشانه‌گیری می‌کنند.
      • برای افزایش حساسیت در مناطق حساس.

    انتخاب آرایش مناسب به عواملی مانند ابعاد فضای تحت پوشش، موانع فیزیکی، سهولت نصب و هزینه‌های نگهداری بستگی دارد.

    WhatsApp Image 2025 09 27 at 11.50.00 PM1

    **توصیه‌های استاندارد (BS 5839 بخش 1)**

     

    استاندارد **BS 5839 Part 1** راهنمایی برای **طراحی، نصب، راه‌اندازی و نگهداری** سیستم‌های تشخیص خودکار حریق در ساختمان‌های غیرمسکونی ارائه می‌دهد. برخی از توصیه‌های کلیدی مربوط به **بیم دتکتورهای نوری** به شرح زیر است:

     

    *(این مطالب صرفاً جهت راهنمایی کلی است. برای اطلاعات دقیق‌تر به متن استاندارد مراجعه کنید.)*

     

    ### **ارتفاع نصب دتکتورها**

    – بیم دتکتورها باید **تا حد امکان نزدیک به سقف** نصب شوند تا از تجمع و گسترش دود (Smoke Plume) در زمان آتش‌سوزی بهره‌برداری کنند.

    – **حداکثر ارتفاع قابل پوشش** توسط یک دتکتور به دو عامل بستگی دارد:

    1. **تخت بودن یا نبودن سقف**
    2. **حساسیت دتکتور**

     

    **راهنمای ارتفاع بر اساس حساسیت:**

    WhatsApp Image 2025 09 27 at 11.50.01 PM

    – **حساسیت معمولی** (Normal Sensitivity):

    – آستانه هشدار دتکتور >35% تضعیف سیگنال

    – مناسب برای فضاهای با ارتفاع استاندارد.

     

    – **حساسیت افزایش‌یافته** (Enhanced Sensitivity):

    – آستانه هشدار دتکتور ≤35% تضعیف سیگنال

    – در فضاهای بلندتر، **تشخیص مکمل (Supplementary Detection)** در ارتفاع پایین‌تر نیز توصیه می‌شود (به بخش *«فاصله افقی دتکتورها»* مراجعه کنید).

     

     

    ### **ملاحظات اضافی برای فضاهای بلند:**

    – در محیط‌های با ارتفاع زیاد، ممکن است نیاز به **نصب دتکتورهای اضافی در سطوح پایین‌تر** باشد تا از پوشش بهینه اطمینان حاصل شود.

    – در سقف‌های غیرتخت (مانند سقف‌های شیبدار یا قوسی)، محاسبه ارتفاع نصب باید با دقت بیشتری انجام شود.

     

    *(برای جزئیات فنی بیشتر، از جمله جدول‌های دقیق ارتفاع و فاصله، به استاندارد BS 5839 Part 1 مراجعه نمایید.)*

    بیم دتکتورها را می‌توان در ارتفاعی بسیار بیشتر از دتکتورهای نقطه‌ای (حداکثر ۱۰.۵ متر) نصب کرد، زیرا طول بیشتر فضای تحت حفاظت، مشکل تشخیص چگالی کمتر دود را هنگام پراکندگی آن جبران می‌کند

    WhatsApp Image 2025 09 27 at 11.50.01 PM1

    در برخی مکان‌ها مانند آتریوم‌ها یا زیر نورگیرها، نصب بیم‌ها در نزدیکی حداکثر فاصله مجاز زیر سقف ایمن‌تر است تا بتوانند لایه‌های دود طبقه‌بندی شده‌ای را که به سقف نمی‌رسند تشخیص دهند.

    WhatsApp Image 2025 09 27 at 11.50.01 PM2

    فاصله از سطوح عمودی

    WhatsApp Image 2025 09 27 at 11.50.02 PM

    دتکتورها باید حداقل 0.5 متر فاصله از موارد زیر داشته باشند:

    • نزدیک‌ترین دیوار عمودی؛
    • هر سطح نصب‌شده روی سقف (مانند تیر یا کانال) که بیش از 10% از ارتفاع کل سقف به داخل فضا پیش‌آمدگی دارد؛
    • هر سطح نصب‌شده روی کف که کمتر از 300 میلی‌متر به سقف نزدیک شده است
    • فاصله افقی بیم دتکتورها
      در ارتفاع سقف، حداکثر فاصله افقی بین هر نقطه و بخشی از یک بیم باید ۷.۵ متر باشد

    WhatsApp Image 2025 09 27 at 11.50.02 PM1

    • همین محدودیت ۷.۵ متری برای دتکتورهای نقطه‌ای و دتکتورهای مکنده دود نیز اعمال می‌شود که این موضوع مزیت آشکاری برای بیم دتکتور در فضاهای بزرگ فراهم می‌کند، زیرا پوشش‌دهی بسیار کارآمدتری دارد.
      در مثال نشان داده شده برای یک سطح به مساحت ۱۲۶۰ متر مربع، ۲ بیم دتکتور کافی است، در حالی که ۱۲ دتکتور نقطه‌ای یا نقاط نمونه‌برداری مکنده مورد نیاز است
    • بیم دتکتورهایی که در رأس سقف‌های شیب‌دار نصب می‌شوند، به دلیل اثر «هدایت‌کنندگی» سقف، می‌توانند مناطق افقی وسیع‌تری را پوشش دهند.
      فاصله را به ازای هر ۱ درجه شیب سقف، ۱٪ افزایش دهید تا حداکثر افزایش ۲۵٪ حاصل شود (که حداکثر فاصله ۹.۳۸ متر خواهد بود)

    WhatsApp Image 2025 09 27 at 11.50.02 PM2

    استفاده از تشخیص تکمیلی برای ساختمان‌هایی با سقف‌های بسیار بلند توصیه می‌شود. این کار می‌تواند تشخیص زودتر حریق را فراهم کند و از اثر لایه‌بندی جلوگیری نماید.

    WhatsApp Image 2025 09 27 at 11.50.03 PM

    محدودیت‌های فاصله افقی در این حالت کمتر از فاصله در ارتفاع سقف است، زیرا در بالای حجم تحت حفاظت، سطحی وجود ندارد که از پراکندگی ستون دود جلوگیری کند.

    چه ابزاری برای نصب آن نیاز دارید؟
    دستورالعمل‌های نصب، تراز کردن و آزمایش بیم دتکتور اعلام حریق بسته به مدل و سازنده متفاوت است، بنابراین باید دستورالعمل‌های ارائه‌شده همراه با سیستم خود را دنبال کنید. با این حال، ابزارها و تجهیزات زیر هنگام نصب هر نوع سیستم تشخیص مفید هستند:

    ابزارهای لازم برای نصب دتکتورها روی سازه ساختمان:
    دریل، پیچ‌گوشتی چهارسو و دوسو و غیره.

    کیت راه‌اندازی و آزمایش: این کیت از تأمین‌کننده شما قابل تهیه است و شامل تمام ابزارهای لازم برای آزمایش دتکتور در برابر حریق و خطا می‌باشد.

    مولتی‌متر و سیم‌های آزمایش: برای بررسی منبع تغذیه ورودی هنگام عیب‌یابی.

    بالابر قیچی‌شو یا سایر تجهیزات دسترسی در ارتفاع: برای نصب دتکتورها استفاده می‌شود. همچنین میله‌های دسترسی برای آزمایش دتکتورها پس از نصب مفید هستند، زیرا در وقت صرفه‌جویی کرده و از نیاز به کار در ارتفاع جلوگیری می‌کنند.

    الزامات نگهداری برای بیم دتکتور اعلام حریق چیست؟
    برای حفظ عملکرد دتکتورها، به صورت دوره‌ای مراحل زیر را انجام دهید (فاصله زمانی این کار بستگی به میزان تمیزی محیط عملکرد دارد):

    ۱. دتکتورها را از پنل کنترل سیستم اعلام حریق جدا کنید.
    ۲. اجزای نوری (فرستنده/گیرنده/بازتاب‌دهنده) را با یک پارچه نرم و بدون پرز تمیز کنید.
    ۳. دتکتورها را مجدداً تراز کنید تا از بهینه بودن سطح سیگنال اطمینان حاصل شود.
    ۴. دتکتورها را به پنل کنترل سیستم اعلام حریق متصل کنید.
    ۵. دتکتورها را آزمایش کنید (این معمولاً شامل مسدود کردن بیم در محل گیرنده است).

    WhatsApp Image 2025 09 27 at 11.50.03 PM1

    کجا می‌توان آن‌ها را نصب کرد؟
    فاصله‌های طولانی و بدون مانع:
    – انبارها
    – آشیانه هواپیما
    – ترمینال‌های فرودگاه
    – مراکز ورزشی
    – چاه‌های آسانسور

    ساختمان‌های بلند
    – تأسیسات تولیدی
    – ترمینال‌های فرودگاه
    – آشیانه‌های هواپیما
    – کلیساها
    – آتریوم‌ها

    دسترسی محدود
    – پایانه‌های حمل‌ونقل عمومی
    – ترمینال‌های فرودگاه
    – ساختمان‌های دولتی
    – سایت‌های تولیدی

    تعداد محدود دتکتورها قابل قبول است
    – ملاحظات معماری (ساختمان‌های باستانی، سبک‌های مدرن مینیمالیستی)
    – نصب روی سقف امکان‌پذیر نیست (آتریوم‌ها، سقف‌های شیشه‌ای)
    – دفاتر با پلان باز
    – تشخیص غیر ملموس و نامحسوس مطلوب است (نگارخانه‌های هنری، موزه‌ها، کتابخانه‌ها)

    فضاهای انفجاری
    – تجهیزات الکترونیکی می‌توانند در محفظه‌های ضد انفجار مهر و موم شوند.
    – کنترلر سطح پایین در ناحیه‌ای ایمن و دور از محل خطر برای پایش سیستم قرار می‌گیرد.

    WhatsApp Image 2025 09 27 at 11.50.04 PM

    آیا می‌دانستید؟
    بیم دتکتورهای اعلام حریق تنها قادر به محافظت از فضاها به صورت افقی نیستند. این دتکتورها با موفقیت برای محافظت از نصب‌های عمودی مانند چاه‌های آسانسور نیز استفاده شده‌اند، جایی که تنها یک یا دو دتکتور برای محافظت از چندین طبقه نصب و نگهداری می‌شود، به جای تعداد بسیار بیشتری از دتکتورهای نقطه‌ای.

  • مبانی طراحی سیستم اطفاء حریق بوسیله گاز دی اکسید کربن NFPA12-ANNEX-A

    پیوست A – مطالب توضیحی
    پیوست A بخشی از الزامات رسمی این سند NFPA نیست، بلکه صرفاً برای مقاصد اطلاعاتی درج شده است. این پیوست شامل مطالب توضیحی بوده که شماره‌گذاری آن‌ها با بندهای متن اصلی مطابقت دارد.

    A.1.1 تجهیزات قابل حمل دی‌اکسید کربن در استاندارد NFPA 10 پوشش داده شده‌اند. استفاده از دی‌اکسید کربن برای خنثی‌سازی (inerting) در استاندارد NFPA 69 بیان شده است.

    A.1.3.4 تخلیه دی‌اکسید کربن برای افراد خطرآفرین است؛ بنابراین، ویژگی‌های ایمنی اضافی برای تمام نصب‌های جدید و همچنین برای نوسازی سیستم‌های موجود در بخش 4.3 ارائه شده‌اند.

    ایمنی افراد اهمیت بالایی دارد؛ از این رو، این ویژگی‌های ایمنی اضافی باید تا تاریخ ۳۱ دسامبر ۲۰۰۸ نصب شده باشند.

    افزودن شیرهای قفل‌شونده با نظارت (طبق بندهای 4.3.3.4 و 4.3.3.4.1) و آژیرهای پنوماتیکی پیش‌تخلیه و تأخیرهای زمانی پنوماتیکی (طبق بند 4.5.5.7) نیاز به بازبینی محاسبات جریان سیستم دارد تا با این استاندارد مطابقت داشته باشند.

    یعنی اضافه شدن تجهیزات لوله‌کشی (شیر و تأخیر زمانی) معادل طول لوله‌ای به سیستم اضافه می‌کند. آژیر پنوماتیکی پیش‌تخلیه نیاز به جریان دی‌اکسید کربن برای فعال‌سازی دارد. طراحی اصلاح‌شده باید مطابق با نیازمندی‌های مقدار ماده عامل در این استاندارد باشد.

    این تغییرات ممکن است نیاز به بازنگری، ارتقاء یا تعویض اجزای سیستم، از جمله واحدهای کنترل داشته باشد.

    به عنوان بخشی از فرآیند اجرای این اصلاحات، باید با مرجع ذی‌صلاح مشورت شود تا توصیه‌ها یا الزامات اضافی را ارائه دهد.

    A.1.4 به جدول A.1.4 مراجعه شود.
    اگر مقداری برای اندازه‌گیری در این استاندارد ذکر شده باشد و در ادامه معادل آن در واحدهای دیگر آمده باشد، مقدار اول به عنوان الزام در نظر گرفته می‌شود. مقدار معادل ارائه‌شده ممکن است تقریبی باشد.
    روش تبدیل به واحدهای SI بدین صورت است که مقدار مورد نظر در ضریب تبدیل ضرب شده و سپس نتیجه به تعداد مناسب ارقام معنادار گرد شود.

    A.3.2.1 تأییدشده
    انجمن ملی حفاظت در برابر آتش (NFPA) هیچ نصب، روش، تجهیز یا موادی را تأیید، بازرسی یا گواهی نمی‌کند؛ همچنین آزمایشگاه‌های آزمایش را نیز تأیید یا ارزیابی نمی‌کند. در تعیین قابل‌قبول بودن نصب‌ها، روش‌ها، تجهیزات یا مواد، مرجع ذی‌صلاح ممکن است پذیرش را بر پایه تطابق با استانداردهایNFPA یا سایر استانداردهای مناسب قرار دهد. در صورت نبود چنین استانداردهایی، مرجع یاد شده می‌تواند شواهدی از نصب صحیح، روش یا استفاده مناسب را مطالبه کند. همچنین مرجع ذی‌صلاح می‌تواند به فهرست‌بندی یا برچسب‌گذاری سازمان‌هایی که مسئول ارزیابی محصول هستند استناد کند، مشروط بر اینکه این سازمان‌ها توانایی تعیین تطابق تولید فعلی محصولات فهرست‌شده با استانداردهای مناسب را داشته باشند.

    A.3.2.2 مرجع ذی‌صلاح (AHJ)
    عبارت «مرجع ذی‌صلاح» یا اختصار آن (AHJ) در اسناد NFPA به‌صورت گسترده‌ای به کار می‌رود، زیرا مراجع و سازمان‌های تأییدکننده متفاوت هستند و مسئولیت‌های آن‌ها نیز متفاوت است. هنگامی که ایمنی عمومی اولویت دارد، مرجع ذی‌صلاح ممکن است یک نهاد فدرال، ایالتی، محلی یا منطقه‌ای، یا یک فرد مانند رئیس آتش‌نشانی، بازرس آتش‌نشانی، رئیس اداره پیشگیری از آتش، اداره کار یا بهداشت، مأمور ساختمان یا بازرس برق باشد، یا هر فرد دیگری که اختیار قانونی دارد. برای مقاصد بیمه‌ای، یک دایره بازرسی بیمه، اداره تعیین نرخ، یا نماینده شرکت بیمه می‌تواند مرجع ذی‌صلاح باشد.
    در بسیاری از موارد، مالک ملک یا نماینده تعیین‌شده او نقش مرجع ذی‌صلاح را ایفا می‌کند؛ در تأسیسات دولتی، فرمانده یا مقام مسئول بخش ممکن است مرجع ذی‌صلاح تلقی شود.

    A.3.2.4 فهرست‌شده (Listed)
    شیوه شناسایی تجهیزات فهرست‌شده ممکن است برای هر سازمان ارزیابی‌کننده محصول متفاوت باشد؛ برخی سازمان‌ها تجهیزات را تنها زمانی فهرست‌شده می‌دانند که دارای برچسب نیز باشند. مرجع ذی‌صلاح باید از نظامی که سازمان فهرست‌کننده برای شناسایی محصول فهرست‌شده استفاده می‌کند بهره ببرد.

    Z

    A.3.3.7 فضای معمولاً غیر اشغالی
    فضا یا محفظه‌ای که معمولاً غیر اشغالی در نظر گرفته می‌شود، فضایی است که فقط گاه‌به‌گاه توسط کارکنان بازدید می‌شود. نمونه‌هایی از این نوع فضاها عبارت‌اند از:

    محفظه‌های ترانسفورماتور
    خانه‌های سوئیچ (switch-houses)
    اتاق‌های پمپ
    محفظه‌های بدون حضور مداوم
    جایگاه‌های آزمایش موتور
    تونل‌های کابل
    اتاق‌های گسترش کابل
    تونل‌های خدماتی
    ایستگاه‌های رله مایکروویو
    مناطق ذخیره‌سازی مایعات قابل اشتعال بدون حضور مداوم
    سیستم‌های بسته انرژی
    انبارهای بار کشتی‌ها
    مناطق پاشش رنگ رباتیک
    زیرطبقات اتاق‌های رایانه

    A.3.3.9.1 فشار بالا
    در دمای ۷۰ درجه فارنهایت (۲۱ درجه سانتی‌گراد)، فشار ذخیره‌سازی نوع فشار بالا برابر با ۸۵۰ psi (5860 kPa) است.

    A.3.3.9.2 فشار پایین
    در همین دما، فشار در ذخیره‌سازی نوع فشار پایین برابر با ۳۰۰psi (2068 kPa) است.

    A.3.3.11.3 سیستم پیش‌مهندسی‌شده
    سیستم‌های پیش‌مهندسی‌شده می‌توانند شامل نازل‌های خاص، نرخ جریان متفاوت، روش‌های کاربرد خاص، محل نصب نازل و مقادیر دی‌اکسید کربن متفاوتی باشند که با سایر بخش‌های استاندارد فرق دارد، چراکه این سیستم‌ها برای خطرات خاصی طراحی شده‌اند. با این حال، سایر الزامات استاندارد همچنان اعمال می‌شود.
    در صورتی که شرایط بند ۴.۵.۱ رعایت شده باشد، کنترل دستی معمول می‌تواند به عنوان کنترل اضطراری نیز واجد شرایط باشد.
    این سیستم‌ها فقط برای خطرات خاص و محدود از نظر نوع و اندازه طراحی شده‌اند. محدودیت‌های مربوط به این خطرات در دفترچه راهنمای نصب تولیدکننده ذکر شده که به عنوان بخشی از مدارک فهرست‌شده ارجاع داده می‌شود.

    A.4.2.1
    تخلیه دی‌اکسید کربن مایع می‌تواند بار الکترواستاتیکی تولید کند که در شرایط خاص ممکن است باعث جرقه شود. (رجوع شود بهNFPA 77.)

    دی‌اکسید کربن در برابر موادی که خود حاوی اکسیژن هستند یا به‌صورت واکنشی می‌سوزند، مؤثر نیست، مانند:

    1. مواد شیمیایی دارای اکسیژن داخلی مانند نیتروسلولز
    2. فلزات واکنشی مانند سدیم، پتاسیم، منیزیم، تیتانیوم، زیرکونیوم
    3. هیدریدهای فلزی

    اگرچه دی‌اکسید کربن این آتش‌ها را خاموش نمی‌کند، اما با این مواد واکنش خطرناک نشان نمی‌دهد و شدت سوختن آن‌ها را نیز افزایش نمی‌دهد. در برخی موارد، اگر این مواد با ماده دیگری پوشانده شده باشند، می‌توان از دی‌اکسید کربن به‌صورت موفقیت‌آمیز استفاده کرد. نمونه‌هایی از این شرایط:

    سدیم نگهداری‌شده در نفت سفید
    نیتروسلولز در محلول لاک
    براده منیزیم پوشیده‌شده با روغن غلیظ

    در سیستم‌های اعمال موضعی، از تخلیه مستقیم و پرسرعت باید اجتناب شود.

    A.4.3
    برای پیشگیری از آسیب یا مرگ افراد در فضاهایی که در اثر تخلیه دی‌اکسید کربن به فضای خطرناک تبدیل می‌شوند، اقدامات ایمنی شامل موارد زیر می‌شود:

    1. فراهم‌کردن مسیرهای خروج کافی و باز نگه‌داشتن دائمی آن‌ها
    2. تأمین روشنایی اضافی یا اضطراری، یا هر دو، به همراه علائم جهت‌نما برای خروج سریع و ایمن
    3. نصب آژیرهایی که بلافاصله با فعال‌سازی سیستم به صدا درآیند، در حالی که تخلیه دی‌اکسید کربن و بسته‌شدن درب‌های خودکار با تأخیر کافی انجام شود تا فرصت خروج افراد قبل از آغاز تخلیه فراهم شود

    (4) در خروجی فضاهای خطرناک، درهایی که فقط به سمت بیرون باز می‌شوند و به‌صورت خودکار بسته می‌شوند، باید تعبیه گردد و در صورت قفل بودن این درها، باید به دستگیره اضطراری مجهز باشند.
    (5) آژیرهای هشدار پیوسته باید در ورودی این فضاها نصب شوند و تا زمانی که جو به حالت عادی بازنگشته، به کار خود ادامه دهند.
    (6) باید به دی‌اکسید کربن بو افزوده شود تا جو خطرناک در این فضاها قابل شناسایی باشد.
    (7) علائم هشداردهنده و راهنمایی باید در ورودی و داخل این فضاها نصب شود.
    (8) امکان کشف سریع و نجات افرادی که در این فضاها بی‌هوش شده‌اند باید فراهم گردد. (این کار با جستجوی سریع فضا توسط نیروهای آموزش‌دیده و مجهز به تجهیزات تنفسی مناسب بلافاصله پس از توقف تخلیه دی‌اکسید کربن امکان‌پذیر است. افرادی که با دی‌اکسید کربن بی‌هوش شده‌اند، اگر سریعاً از جو خطرناک خارج شوند، می‌توانند بدون آسیب دائمی و با تنفس مصنوعی به هوش بیایند. تجهیزات تنفسی مستقل و نیروهای آموزش‌دیده در استفاده از آن و عملیات نجات، از جمله تنفس مصنوعی، باید به‌راحتی در دسترس باشند.)
    (9) تمامی پرسنل حاضر در یا اطراف این فضاها، از جمله نیروهای تعمیر و نگهداری یا ساخت‌وساز که ممکن است وارد فضا شوند، باید آموزش دیده و در تمرین‌های لازم شرکت کنند تا در زمان فعال‌شدن تجهیزات اطفاء حریق دی‌اکسید کربن، واکنش صحیح نشان دهند.
    (10) باید امکان تهویه سریع این فضاها فراهم شود. (در بسیاری از مواقع تهویه اجباری لازم است. باید مراقب بود جو خطرناک فقط به محل دیگری منتقل نشود بلکه به‌درستی دفع گردد. دی‌اکسید کربن سنگین‌تر از هواست.)
    (11) سایر اقدامات و تمهیدات لازم برای جلوگیری از آسیب یا مرگ باید بر اساس بررسی دقیق شرایط خاص هر موقعیت، اتخاذ شود.

    A.4.3.1 تخلیه دی‌اکسید کربن با غلظت مناسب برای اطفاء حریق، خطرات جدی برای افراد ایجاد می‌کند، مانند خفگی و کاهش دید در حین و پس از دوره تخلیه.

    A.4.3.1.3 توصیه می‌شود برای عملیات نجات، دستگاه تنفسی مستقل (SCBA) در دسترس باشد.

    A.4.3.3.3 تماس با دی‌اکسید کربن به‌صورت یخ خشک می‌تواند موجب سرمازدگی شود.

    A.4.3.3.4.4 شیرهای قفل‌دار باید بر روی تمام سیستم‌های سیل کامل و همچنین سیستم‌های موضعی نصب شوند، جایی که امکان مهاجرت دی‌اکسید کربن و ایجاد خطر برای افراد وجود دارد. اگر افرادی در فضاهایی قرار دارند که نمی‌توانند به‌راحتی آنجا را ترک کنند، یا در فضاهایی که مستقیماً در مجاورت فضای تحت اطفاء قرار دارند و در بازه زمانی تأخیر سیستم قرار می‌گیرند، سیستم باید قفل شود.

    A.4.3.3.5 دهانه‌های سیلندر باید زمانی که به لوله‌کشی سیستم متصل نیستند، به درپوش ایمنی یا تجهیزات ضدپس‌زدگی مجهز شوند.

    A.4.3.4.1 در این استاندارد، فاصله ایمنی به معنای فاصله هوایی بین تجهیزات، شامل لوله‌کشی و اسپرینکلرها، و اجزای الکتریکی زنده بدون پوشش یا عایق در ولتاژی غیر از پتانسیل زمین است. حداقل فاصله‌های ذکر شده در جدول 4.3.4.1 برای رعایت ایمنی الکتریکی در شرایط عادی در نظر گرفته شده‌اند و برای استفاده به‌عنوان فاصله‌های “ایمن” در هنگام عملکرد سیستم ثابت طراحی نشده‌اند.
    فاصله‌های ذکر شده در جدول 4.3.4.1 و شکل 4.3.4.1 برای ارتفاعاتی تا 3300 فوت (1000 متر) هستند.

    A.4.3.4.2 این فاصله‌ها بر اساس حداقل الزامات رایج در طراحی سطح عایق پایه (BIL) تعیین شده‌اند.

    A.4.3.4.3 برای ولتاژهای سیستم الکتریکی تا 161 کیلوولت، مقادیر طراحی BIL و فاصله‌های حداقلی مربوطه، از فاز تا زمین، بر اساس کاربرد طولانی‌مدت تعیین شده‌اند.
    در ولتاژهای بالاتر از 161 کیلوولت، ارتباط یکنواختی بین BIL و ولتاژهای مختلف سیستم الکتریکی در عمل ایجاد نشده است. در این ولتاژهای بالاتر، معمولاً BIL بر اساس سطح حفاظت مورد نیاز انتخاب می‌شود. به عنوان مثال، در سیستم‌های 230 کیلوولت، از BILهایی با مقادیر 1050، 900، 825، 750 و 650 کیلوولت استفاده شده است.
    فاصله مورد نیاز تا زمین ممکن است تحت تأثیر پدیده سوئیچینگ سرج (switching surge) نیز قرار گیرد، که یک عامل طراحی در سیستم قدرت است و باید با BIL انتخاب‌شده و فاصله حداقلی هماهنگ باشد. مهندسان طراحی برق می‌توانند فاصله‌های مورد نیاز بر اساس سوئیچینگ سرج را تعیین کنند. جدول 4.3.4.1 و شکل 4.3.4.1 تنها به فاصله‌های مورد نیاز بر اساس BIL طراحی شده پرداخته‌اند.

    A.4.3.4.4 تنوع‌های ممکن در طراحی فاصله‌های مورد نیاز در ولتاژهای بالا در جدول 4.3.4.1 مشخص هستند، جایی که محدوده‌ای از مقادیر BIL در مقابل ولتاژهای مختلف در بخش ولتاژ بالا ارائه شده است.

    A.4.3.5 غلظت مؤثر ماده اطفاء در تمامی کلاس‌های آتش‌سوزی اهمیت یکسانی دارد، زیرا منابع پایدار اشتعال (مانند قوس الکتریکی، منبع حرارت، مشعل اکسی-استیلن یا آتش در عمق مواد) می‌توانند پس از پراکنده شدن ماده اطفاء، مجدداً منجر به وقوع آتش‌سوزی شوند.

    A.4.3.6 تجهیزات هشداردهنده نوری مشمول الزامات ارتفاع نصب و مشخصات پالس نوری NFPA 72 نیستند، بنابراین استفاده از چراغ‌های گردان یا سایر وسایل هشداردهنده نوری مجاز است. دیده شدن نور در تمام بخش‌های فضا، از جمله انعکاس آن روی سطوح، با این الزامات مطابقت دارد.

    A.4.4.3 سازندگان تجهیزات سامانه‌های اطفاء حریق باید در صورت درخواست، دفترچه طراحی، نصب و نگهداری و بولتن‌های ایمنی محصول را در اختیار مرجع ذی‌صلاح قرار دهند.

    A.4.4.3.1 یک نمونه گزارش آزمون در شکل A.4.4.3.1 ارائه شده است. استفاده از فرم جایگزین نیز مجاز است، مشروط بر آنکه تمامی الزامات طراحی، عملکردی و ایمنی این استاندارد را به‌گونه‌ای مستند کند که مورد تأیید مرجع ذی‌صلاح باشد.

    A.4.4.3.2 برای آگاهی از الزامات فهرست‌گذاری ممکن، باید بهFM Approvals 5420 مراجعه شود.

    A.4.4.3.3.4 پیش‌بینی می‌شود که انجام آزمون تخلیه کامل فقط تحت شرایطی بسیار غیرعادی توسط مرجع ذی‌صلاح لغو شود. عواملی مانند هزینه اضافی و اختلال در تولید یا عملیات تجاری دلایل معتبری برای لغو آزمون تخلیه کامل محسوب نمی‌شوند. هدف از آزمون تخلیه کامل، تأیید عملکرد کامل سیستم مطابق با بند 4.4.4 است. این آزمون باید موارد زیر را تأیید کند:

    1. تمام سیلندرهای دی‌اکسید کربن طبق برنامه باز می‌شوند. این مورد می‌تواند با بررسی گیج سطح مایع در تأمین فشار پایین یا با وزن کردن هر سیلندر در سیستم فشار بالا تأیید شود. اندازه‌گیری‌ها باید قبل و بعد از تخلیه انجام شود.
    2. دی‌اکسید کربن از طریق شبکه لوله‌کشی جریان می‌یابد و از هر اسپرینکلر طبق برنامه تخلیه می‌شود. این مورد می‌تواند به‌صورت چشمی یا با استفاده از کلاهک‌های تخلیه تأیید شود. در مواردی که لوله‌ها به‌طور معمول تحت فشار نیستند، ممکن است به‌طور کامل آب‌بندی نباشند. اما در موارد تخلیه آهسته یا زمانی که سیستم دائماً تحت فشار است، باید آب‌بندی کامل حاصل شود.
    3. تأخیرهای زمانی، تجهیزات هشدار و قفل‌های بین سیستمی مانند بسته شدن دمپرها و/یا قطع برق طبق برنامه عمل می‌کنند.
    4. عملکرد تخلیه مطابق یا فراتر از حداقل معیارهای طراحی است.

    (الف) برای سیستم‌های اطفاء حریق کامل، غلظت کافی از دی‌اکسید کربن باید در مدت زمان مشخص تشکیل شود و برای مدت زمان مورد نظر حفظ شود. غلظت دی‌اکسید کربن می‌تواند با استفاده از آنالایزر گاز یا روش دیگری که برای مرجع ذی‌صلاح قابل قبول باشد، تأیید گردد. نقاط نمونه‌برداری باید به‌گونه‌ای انتخاب شوند که نشان‌دهنده رسیدن به غلظت خاموش‌کنندگی در سراسر اتاق سرور باشند. زمان رسیدن به غلظت طراحی از زمانی اندازه‌گیری می‌شود که اندازه‌گیری غلظت از صفر بالاتر می‌رود تا زمانی که غلظت هدف توسط دستگاه اندازه‌گیری نمایش داده می‌شود. اگر مشخص باشد که زمان پاسخ مدار اندازه‌گیری باعث تأخیر در اندازه‌گیری غلظت می‌شود، این تأخیر می‌تواند در تعیین معیار قبولی/رد لحاظ شود. به بندهای 5.5.2.1 و 5.5.2.3 برای الزامات زمانی سیستم‌های اطفاء حریق کامل مراجعه شود.

    (ب) برای سیستم‌های اطفاء حریق موضعی، مدت زمان تخلیه مایع باید با الزامات طراحی مطابقت داشته باشد و تخلیه، پوشش کافی روی یا اطراف خطر ایجاد کند. مدت زمان تخلیه باید در محل اسپرینکلرها با استفاده از کرونومتر اندازه‌گیری شود. در سیستم‌های موضعی، زمان‌سنج باید زمانی شروع شود که همه اسپرینکلرها مایع تخلیه می‌کنند و زمانی متوقف شود که تخلیه از مایع به گاز در هر اسپرینکلر تغییر کند. به بندهای 6.3.3 وA.6.3.3.2 مراجعه شود. پوشش روی یا اطراف خطر به‌صورت چشمی مشاهده می‌شود. استفاده از ویدیوی آزمون تخلیه مفید است، ولی الزامی نیست، تا مشخص شود که آیا پوشش کافی از دی‌اکسید کربن در طول آزمون ایجاد شده است یا نه.

    قبل از انجام آزمون، باید به پرسنل هشدار داده شده و از ناحیه خارج شوند. همچنین باید به ایستگاه آتش‌نشانی محلی و هر مرکز پایش از راه دور اطلاع داده شود که آزمون در حال انجام است. پس از آزمون، سیستم باید شارژ مجدد شده و بازتنظیم گردد. برای دستورالعمل‌های دقیق‌تر، به دفترچه راهنمای نصب تولیدکننده سیستم مراجعه شود که باید روند آزمون پذیرش سیستم را تشریح کرده باشد.

    A.4.5.1.3 کنترل دستی اضطراری تنها در صورت بروز خرابی در عملکرد خودکار یا دستی معمولی باید استفاده شود.

    A.4.5.2 مدارهای مدرن نیمه هادی، از جمله میکروپروسسورها، قادر به پاسخ‌دهی به ضربات الکتریکی بسیار کوتاه هستند. در حالی که پاسخ به چنین سیگنال‌های گذرا یک ویژگی مطلوب برای برخی از دستگاه‌ها است، این ویژگی برای واحدهای کنترلی که برای تخلیه دی‌اکسید کربن استفاده می‌شوند، ویژگی بسیار نامطلوبی است. واحدهای کنترل برای سیستم‌های تخلیه دی‌اکسید کربن باید به گونه‌ای طراحی شوند که از تخلیه ناخواسته دی‌اکسید کربن به دلیل ضربات الکتریکی گذرا جلوگیری کنند و هشدارهای پیش از تخلیه و تأخیرهای زمانی را قبل از تخلیه دی‌اکسید کربن فعال کنند. ضربات ناخواسته می‌توانند از منابع خارجی به پانل کنترل وارد شوند یا ضربات ناخواسته می‌توانند در داخل پانل کنترل خود تولید شوند. به عنوان مثال، یک میکروپروسسور می‌تواند به دلایل مختلف ضربات گذرا ناخواسته تولید کند. طراحی‌ها باید فناوری‌ای را در خود جای دهند که از تخلیه دی‌اکسید کربن در صورت بروز سیگنال‌های اشتباهی از سوی میکروپروسسور در واحد کنترل جلوگیری کند. اگر مدارهایی که تخلیه دی‌اکسید کربن را آغاز می‌کنند، به گونه‌ای طراحی نشده باشند که چنین ضربات گذرایی را نادیده بگیرند، تخلیه ناخواسته ممکن است رخ دهد.

    A.4.5.2.1 فناوری‌ای در دسترس است که نیاز به فعال‌سازی تأخیرهای زمانی پیش از تخلیه و هشدارها قبل از فعال‌سازی مدارها برای تخلیه دی‌اکسید کربن را امکان‌پذیر می‌سازد. این فناوری باید در واحدهای کنترلی که سیستم‌های دی‌اکسید کربن را تخلیه می‌کنند، گنجانده شود. واحدهای کنترل باید به گونه‌ای طراحی شوند که حالت معمول خرابی مدارهای تخلیه دی‌اکسید کربن به گونه‌ای باشد که دی‌اکسید کربن تخلیه نشود.

    کنترل دستی اضطراری که در بند 4.5.1.3.1 این استاندارد لازم است، وسیله‌ای برای تخلیه دی‌اکسید کربن در صورت خرابی کنترل‌های الکتریکی برای انجام تخلیه مورد نیاز فراهم می‌آورد.

    A.4.5.3 نصب آشکارسازها با فاصله حداکثری طبق فهرست یا مجوز برای استفاده در سیستم اعلام حریق ممکن است منجر به تأخیر زیاد در تخلیه ماده اطفاء حریق شود. برای اطلاعات بیشتر در مورد آشکارسازها، به NJPA 72 مراجعه کنید. راهنمای کاربردFSSA برای سیستم‌های اطفاء حریق، اطلاعاتی را برای طراحان در مورد انواع مختلف تجهیزات آشکارسازی و کنترل فراهم می‌آورد.

    A.4.5.4.5 هدف این است که فعال‌سازی اولیه سیستم با استفاده از کنترل دستی معمولی، یک دنباله کامل از تأخیر زمانی قبل از تخلیه سیستم را به وجود آورد. اگر فعال‌سازی سیستم به‌صورت خودکار انجام شود، عملیات بعدی یک کنترل دستی معمولی نباید دنباله تأخیر زمانی را از سر بگیرد.

    A.4.5.4.6 ممکن است کنترل دستی معمولی به عنوان کنترل دستی اضطراری عمل کند، اگر شرایط 4.5.1 برآورده شود. اگر ممکن باشد، سیستم باید به گونه‌ای طراحی شود که فعال‌سازی اضطراری از یک مکان قابل انجام باشد. طراحی شیر باید به گونه‌ای باشد که از اتصال نادرست شلنگ تخلیه یا لوازم جانبی یا دستگاه فعال‌سازی به شیر جلوگیری کند. این طراحی باید به‌گونه‌ای باشد که فرم‌های اتصال در درگاه‌های شیر از یکدیگر متمایز باشند تا از اتصال دستگاه به درگاه اتصال اشتباه جلوگیری شود.

    A.4.5.4.7 هدف این استاندارد ممنوع کردن استفاده از سیلندرهای کمکی بیشتر از حداقل تعداد مورد نیاز در این بند نیست.

    در سیستم‌هایی که از فشار تخلیه سیلندرهای کمکی (فشار بازگشتی از منیفولد تخلیه) برای فعال‌سازی سیلندرهای کمکی استفاده می‌کنند، یک سیلندر کمکی بیشتر از حداقل تعداد مورد نیاز برای فعال‌سازی سیستم نصب می‌شود. این الزامات اطمینان می‌دهد که سیستم به طور کامل تخلیه خواهد شد حتی اگر یکی از سیلندرهای کمکی دچار نشت شده باشد.

    A.4.5.4.7.4 مدارهای مدرن نیمه‌ هادی، از جمله میکروپروسسورها، قادر به پاسخ‌دهی به ضربات الکتریکی بسیار کوتاه هستند. در حالی که پاسخ به چنین سیگنال‌های گذرا یک ویژگی مطلوب برای برخی از دستگاه‌ها است، این ویژگی برای واحدهای کنترلی که برای تخلیه دی‌اکسید کربن استفاده می‌شوند، ویژگی بسیار نامطلوبی است. واحدهای کنترل برای سیستم‌های تخلیه دی‌اکسید کربن باید به گونه‌ای طراحی شوند که از تخلیه ناخواسته دی‌اکسید کربن به دلیل ضربات الکتریکی گذرا جلوگیری کنند و هشدارهای پیش از تخلیه و تأخیرهای زمانی را قبل از تخلیه دی‌اکسید کربن فعال کنند.

    واحدهای کنترل باید به گونه‌ای طراحی شوند که حالت معمول خرابی مدارهای تخلیه دی‌اکسید کربن به گونه‌ای باشد که دی‌اکسید کربن تخلیه نشود. کنترل دستی اضطراری که در بند 4.5.1.3 این استاندارد لازم است، وسیله‌ای برای تخلیه دی‌اکسید کربن در صورت خرابی کنترل‌های الکتریکی برای انجام تخلیه مورد نیاز فراهم می‌آورد.

    A.4.5.5.2 مثال‌هایی از اتصالات بین اجزای ضروری برای کنترل سیستم و ایمنی افراد عبارتند از: آشکارسازی، فعال‌سازی، هشدارها، منابع تغذیه، شیر قطع اصلی مخزن، شیر تأمین بخار کمکی، و دستگاه‌های قفل‌کننده.

    A.4.5.6 برای راهنمایی نصب هشدارهای قابل مشاهده بهNFPA 72 مراجعه کنید. حالت عمومی برای عملکرد دستگاه‌های قابل مشاهده باید استفاده شود.

    A.4.5.6.2.3 مثال‌هایی از نواحی خطر که ارائه تأخیر زمانی می‌تواند منجر به ریسک غیرقابل قبول برای پرسنل یا آسیب غیرقابل قبول به تجهیزات حساس شود عبارتند از: توربین‌های گاز احتراقی و اتاق‌های تست موتور. آتش‌سوزی در چنین تجهیزاتی معمولاً رشد سریع دارد و تأخیر در تخلیه ماده اطفاء حریق می‌تواند منجر به تخریب تجهیزات اساسی یا ریسک غیرقابل قبول برای پرسنل شود. این فضاها معمولاً بدون حضور پرسنل هستند. زمانی که چنین فضاهایی توسط پرسنل اشغال می‌شود، سیستم‌ها باید قفل شوند تا از تخلیه دی‌اکسید کربن بدون استفاده از هشدار و تأخیر پیش از تخلیه جلوگیری شود.

    در مواردی که تأخیر زمانی پنوماتیکی برای خطرات معمولاً بدون حضور پرسنل فراهم نشده باشد، کنترل‌های مستند از دسترسی پرسنل به منطقه محافظت شده باید به اجرا درآید. این روش‌ها باید نیاز به قفل کردن/ برچسب‌گذاری سیستم دی‌اکسید کربن در هر زمان که فضای محافظت شده توسط پرسنل وارد شود، داشته باشند. مستندات و سوابق باید به مرجع مربوطه ارائه شود تا تأیید شود که تمام روش‌ها به درستی اجرا می‌شوند.

    A.4.5.6.3.2 تمام خطرات مربوط به سیلاب‌های کامل باید به گونه‌ای طراحی شوند که ورود پرسنل بدون محافظت را تا زمانی که این فضاها از دی‌اکسید کربن تهویه نشده‌اند، غیر ایمن کنند. فضاهایی که شامل تجهیزات محافظت شده توسط سیستم‌های کاربرد محلی هستند ممکن است غیر ایمن شوند، به ویژه اگر تجهیزات محافظت شده بخش بزرگی از حجم اتاقی را که در آن قرار دارند، اشغال کنند. گودال‌ها، زیرزمین‌ها و اتاق‌های مجاور به خطر محافظت شده، به‌ویژه آن‌هایی که در ارتفاعات پایین‌تر قرار دارند، ممکن است به دلیل مهاجرت دی‌اکسید کربن تخلیه شده، غیر ایمن شوند.

    روغن وینترگرین یک ماده افزودنی رایج و توصیه شده به گاز دی‌اکسید کربن در حال تخلیه است که بویی متمایز تولید می‌کند تا از حضور گاز دی‌اکسید کربن در محیط هشدار دهد. سایر مواد معطر که به‌ویژه برای مکان‌های خاص مناسب هستند نیز می‌توانند استفاده شوند، اما اگر دلیل خاصی برای استفاده از یک معطر غیر از روغن وینترگرین وجود نداشته باشد، باید از روغن وینترگرین استفاده شود.

    شاخص‌های بویایی ممکن است برای کاربردهایی مانند اتاق‌های تمیز، کارخانه‌های فرآوری مواد غذایی، کارخانه‌های نورد آلومینیوم و تاسیسات مخابراتی مناسب نباشند زیرا ممکن است بر روی فرآیند یا تجهیزات تأثیر منفی بگذارند.

    مقرراتی که به جلوگیری از ورود افراد به مناطقی که به دلیل تخلیه دی‌اکسید کربن غیر ایمن شده‌اند، می‌تواند شامل یکی یا بیشتر از موارد زیر باشد:

    1. افزودن بوی متمایز به دی‌اکسید کربن در حال تخلیه که شناسایی آن به‌عنوان نشانه‌ای برای افراد عمل می‌کند که گازهای دی‌اکسید کربن حضور دارند. پرسنل باید آموزش ببینند تا بو را شناسایی کرده و از فضاهایی که بو در آن‌ها شناسایی شده است، تخلیه کنند.
    2. فراهم کردن هشدارهای خودکار در ورودی و درون چنین فضاهایی که هشدارها توسط آشکارسازهای دی‌اکسید کربن یا آشکارسازهای اکسیژن فعال می‌شوند.
    3. ایجاد و اجرای رویه‌های ورود به فضاهای محدود برای چنین مناطقی.

    A.4.5.6.5 هشدارها باید به سیستم‌های سیگنال‌دهی حفاظتی موجود (سیستم‌های اعلام حریق) متصل شوند تا در راستای ایمنی زندگی و حفاظت از اموال، همان‌طور که در NFPA 72 وNFPA 101 ذکر شده است، کمک کنند.

    A.4.6.1 تمام دی‌اکسید کربن موجود در مخزن فشار پایین نمی‌تواند به سرعت تخلیه شود. به هنگام تخلیه مخزن، مقداری از بخار دی‌اکسید کربن سرد در مخزن و لوله باقی می‌ماند. مقدار این بخار باقی‌مانده بسته به پیکربندی فیزیکی مخزن و شبکه توزیع متفاوت است. علاوه بر این، ممکن است دی‌اکسید کربن مایع به‌طور موقت در لوله‌کشی گیر کند و برای تخلیه فوری به سایر خطرات تحت پوشش سیستم در دسترس نباشد. این دی‌اکسید کربن باقی‌مانده باید در تعیین ظرفیت ذخیره‌سازی در نظر گرفته شود.

    زمانی که سیستم تخلیه طولانی‌تری را فراهم می‌کند، ممکن است دی‌اکسید کربن اضافی برای حفظ فشار در منبع در طول دوره تخلیه لازم باشد.

    A.4.6.3 دی‌اکسید کربن، به‌طور معمول تولید شده، یک محصول بسیار خالص است. به‌طور کلی، صنعت فقط یک درجه یا کیفیت تولید می‌کند. این درجه برای تمام کاربردها، از جمله استفاده‌های غذایی و پزشکی مناسب در نظر گرفته می‌شود.

    گاز یا مایع دی‌اکسید کربن خشک کاملاً غیر خورنده برای مخازن است. دی‌اکسید کربن حاوی آب اضافی می‌تواند باعث خوردگی در سیلندرهای فشار بالا شود، به‌ویژه در سیلندرهای سبک که به شدت فشرده هستند. آب اضافی زمانی وجود دارد که مقدار آن از حلالیت معمول در دی‌اکسید کربن مایع بیشتر باشد، بنابراین آب می‌تواند بر روی دیواره‌های مخزن متراکم شود.

    دی‌اکسید کربن تولید شده در کارخانه‌های مدرن فشار پایین باید به‌طور ضروری حاوی آب بسیار کمی باشد تا از مشکلات عملکردی جلوگیری شود. روش معمول این است که محتویات آب را زیر حدود 0.0032 درصد (32 پی‌پی‌ام) به‌صورت وزنی نگه دارند. اگر این محصول خشک در تجهیزات تمیز و کم‌فشار برای حمل و نقل و ذخیره‌سازی نگهداری شود، کیفیت آن تا زمان استفاده حفظ خواهد شد.

    یخ خشک معمولاً بیشتر از دی‌اکسید کربن مایع آب و روغن دارد. همچنین به دلیل دمای بسیار پایین خود (-109.3°F یا -79°C) تمایل دارد که رطوبت و ناخالصی‌های موجود در جو را یخ بزند. زمانی که یخ خشک در یک مبدل قرار گیرد و اجازه داده شود تا گرم شود و به دی‌اکسید کربن مایع تبدیل شود، مایعی که به این صورت تولید می‌شود قطعاً حاوی مقدار اضافی آب خواهد بود. این مایع نباید برای شارژ سیلندرهای اطفاء حریق استفاده شود، مگر اینکه از طریق واحد خشک‌کن به منظور حذف آب اضافی پردازش بیشتر شود. همچنین باید توجه داشت که این واحدهای خشک‌کن ممکن است بی‌اثر شوند، مگر اینکه ماده خشک‌کننده به‌طور دوره‌ای تجدید یا فعال‌سازی شود تا توانایی خشک‌کنندگی خود را حفظ کنند.

    تعدادی از کارخانه‌های تولید دی‌اکسید کربن فشار بالا هنوز در حال استفاده هستند. دی‌اکسید کربن تولید شده در این کارخانه‌ها نیز ممکن است حاوی آب اضافی باشد، مگر اینکه تجهیزات خشک‌کن در شرایط خوب نگهداری شوند. تنها راه اطمینان از کیفیت مناسب، تجزیه و تحلیل دوره‌ای تأمین دی‌اکسید کربن مورد استفاده برای شارژ سیستم‌های حفاظت در برابر حریق است.

    A.4.6.5 در سیستم‌های ذخیره‌سازی فشار بالا، دمای دی‌اکسید کربن موجود بستگی به دمای محیط در محل ذخیره‌سازی دارد. بنابراین، مخازن باید قادر به تحمل فشاری که در بالاترین دمای پیش‌بینی شده ایجاد می‌شود، باشند.

    فشار حداکثری در سیلندر همچنین تحت تأثیر چگالی پر شدن یا درصد پر شدن قرار دارد، که نسبت وزنی دی‌اکسید کربن به ظرفیت آبی به پوند است. چگالی پر شدن معمولاً بین 60 درصد تا 68 درصد است که 68 درصد حداکثر مجاز توسط وزارت حمل‌ونقل ایالات متحده (DOT) در بخش‌های 178.36 و 178.37 از 49CFR 171-190 است. پر کردن صحیح از طریق وزن حک شده روی بدنه شیر تعیین می‌شود.

    A.4.6.5.2 حمل یک سیلندر شارژ شده ممکن است غیرقانونی باشد اگر سیلندر آسیب دیده یا در معرض آتش قرار گرفته باشد. باید قوانین فدرال و محلی مشاوره شوند.

    راهنمای آزمایش FSSA برای استفاده با سیلندرهای ویژه سیستم‌های اطفاء حریق خطرات خاص، اطلاعات مفیدی در مورد الزامات تست و احتیاطات ایمنی برای حمل و نقل و جابجایی سیلندرهای دی‌اکسید کربن فشار بالا ارائه می‌دهد.

    یک تأسیسات ذخیره‌سازی فشار بالا معمولی که از چندین سیلندر استفاده می‌کند، در شکل A.4.6.5.2 نشان داده شده است. یک اتصال انعطاف‌پذیر بین هر سیلندر و منیفولد مشترک برای سهولت بررسی وزن سیلندرها و تعویض آن‌ها پس از استفاده به کار می‌رود. هر سیلندر با شیر خود که لوله‌ای از نوع دیپ به پایین دارد، مجهز می‌شود. برخی از انواع قدیمی سیلندرها لوله دیپ ندارند و به‌صورت معکوس نصب می‌شوند تا تخلیه دی‌اکسید کربن مایع را تضمین کنند.

    A.4.6.6 در سیستم‌های ذخیره‌سازی فشار پایین، دمای دی‌اکسید کربن موجود به‌وسیله عایق‌کاری و سرمایش در حدود 0°F (-18°C) کنترل می‌شود. فشار عادی در این حالت حدود 300 psi (2068 kPa) حفظ می‌شود. برای این سرویس از مخازن فشار جوش داده شده استفاده می‌شود و محدودیت خاصی برای اندازه وجود ندارد.

    چگالی پر شدن تأثیری بر فشار ندارد به‌شرطی که فضای بخار کافی برای اجازه دادن به انبساط مایع در بالاترین دمای ذخیره‌سازی و فشار وجود داشته باشد. این چگالی پر شدن معمولاً توسط تنظیم شیرهای اطمینان فشار تعیین می‌شود. به‌طور کلی، چگالی پر شدن می‌تواند از 90 درصد تا 95 درصد متغیر باشد. سطح مایع حداکثر در حین پر کردن توسط یک لوله دیپ کوتاه کنترل می‌شود که مایع اضافی را به واحد تحویل باز می‌گرداند زمانی که مایع به سطح پر شدن حداکثر در واحد ذخیره‌سازی می‌رسد. همچنین یک گیج سطح مایع برای نشان دادن مقدار دی‌اکسید کربن موجود در ذخیره‌سازی قرار داده می‌شود.

    برای سیستم‌های CO فشار پایین، محاسبات جریان میزان COکه از نازل‌های سیستم از شروع تخلیه تا زمان بسته شدن شیر انتخابی تخلیه می‌شود را برآورد می‌کند. معمولاً مقدار COباقی‌مانده در لوله بین شیر انتخابی و نازل‌ها تخمین زده نمی‌شود. اگر حجم لوله بین شیر انتخابی و نازل‌های سیستم زیاد باشد، ممکن است مقدار قابل توجهی CO در لوله باقی بماند هنگامی که شیر انتخابی بسته می‌شود؛ این نکته باید هنگام اندازه‌گیری واحد ذخیره‌سازی فشار پایین در نظر گرفته شود. حجم لوله پایین‌دست شیر انتخابی و به تبع آن، مقدار CO موجود در لوله پایین‌دست شیر انتخابی معمولاً می‌تواند با استفاده از شیر اصلی روی سر لوله مخزن به همراه شیر انتخابی نزدیک به خطر محافظت‌شده، به حداقل برسد.

    یک تاسیسات ذخیره‌سازی فشار پایین معمولی در شکل A.4.6.6 نشان داده شده است. در این واحد، مخزن فشاری عایق‌شده با پوشش فلزی خارجی پوشانده شده است که برای جلوگیری از ورود رطوبت آب مهر و موم شده است. یک واحد تبرید با سیستم خنک‌کننده هوای استاندارد در یک طرف نصب شده است که کویل‌های خنک‌کننده آن در داخل مخزن فشار قرار دارند. این واحد با برق کار می‌کند و به‌طور خودکار از طریق یک سوئیچ فشار کنترل می‌شود.

    A.4.6.6.2 یک شیر اطمینان ویژه (علاوه بر الزامات کد) می‌تواند برای تخلیه کنترل‌شده در فشاری پایین‌تر از تنظیم شیر ایمنی اصلی ارائه شود.

    A.4.7 لوله‌ها، اتصالات و اجزای مشخص شده بر اساس تجربه میدانی از طریق توسعه این استاندارد بهینه شده‌اند. روش‌های محاسبات ضخامت دیواره که در ASME B31.1 نشان داده شده‌اند، با مقادیر SE طبق پیوست الزامی A از B31.1، برای لوله‌ها و اتصالاتی که در این استاندارد مشخص نشده‌اند، باید اعمال شوند.

    A.4.7.1 لوله‌کشی باید مطابق با روش‌های تجاری مناسب و توصیه‌های سازنده تجهیزات نصب شود.

    تمام لوله‌کشی باید به‌گونه‌ای طراحی شود که کاهش فشار به حداقل ممکن برسد و باید دقت کافی برای جلوگیری از محدودیت‌های احتمالی ناشی از مواد خارجی یا ساخت نادرست صورت گیرد. نمونه‌هایی از این محدودیت‌ها شامل لوله‌های گالوانیزه گرم‌شده از داخل و بیرون یا لوله‌های استنلس استیل است.

    A.4.7.1.3 استفاده از لوله‌کشی انعطاف‌پذیر یا شلنگ در سیستم‌های دی‌اکسیدکربن مسائل زیادی را به وجود می‌آورد که لوله‌کشی سخت تحت تأثیر آن‌ها قرار نمی‌گیرد. یکی از این مسائل تغییرات جهت است. حداقل شعاع انحنا برای هر شلنگ انعطاف‌پذیر که در سیستم دی‌اکسیدکربن استفاده می‌شود نباید کمتر از مقداری باشد که توسط داده‌های سازنده نشان داده شده است، معمولاً در اطلاعات فهرست‌شده برای یک سیستم خاص. سایر جنبه‌های نگرانی عبارتند از مقاومت در برابر اثرات لرزش، انعطاف‌پذیری، کشش، پیچش، دما، آتش، فشار و خمیدگی. همچنین لازم است که شلنگ دارای استحکام کافی برای نگهداری دی‌اکسیدکربن در طول تخلیه باشد و از مواد مقاوم در برابر خوردگی جوّی ساخته شود.

    A.4.7.1.7.1 در هنگام انجام محاسبات برای تعیین ضخامت لوله، باید دستورالعمل‌های ارائه‌شده در راهنمای طراحی لوله FSSA برای استفاده در سیستم‌های اطفای حریق با خطرات ویژه مشاوره شود.

    A.4.7.1.8.1 راهنمای FSSA که در A.4.7.1.7.1 به آن اشاره شده است، باید همچنین برای سیستم‌های فشار پایین مشاوره شود.

    A.4.7.4 نازل تخلیه شامل سوراخ و هر سپر یا تیغه مرتبط است.

    A.4.7.4.4 پیش از این، علامت مثبت پس از شماره کد سوراخ نشان‌دهنده قطر معادل 1/64 اینچ (0.4 میلی‌متر) بیشتر از آن چیزی بود که توسط سیستم شماره‌گذاری نشان داده شده است (برای مثال، شماره 4 نشان‌دهنده قطر معادل 1/2 اینچ (3.18 میلی‌متر) بود؛ اما شماره 4+ به معنی قطر معادل 1/2 اینچ (3.57 میلی‌متر) بود).

    A.4.7.4.3 برای مثال‌هایی از قطر سوراخ‌های معادل، به جدولA4.7.4.4.3 مراجعه کنید. شماره‌های کد سوراخ نشان‌دهنده قطر معادل سوراخ تک در 1/2 اینچ (0.8 میلی‌متر) افزایشی هستند. کدها نمایانگر قطر سوراخ‌های “مناسب” هستند که عملکرد آن‌ها معادل نازل فیزیکی واقعی است. منظور از عملکرد این است که نازل واقعی همان مقدار CO را در واحد زمان با نازل “مناسب” تحت همان شرایط فشار و چگالی CO وارد شده به نازل تولید خواهد کرد.

    سوراخ مناسب به‌عنوان نازل ورودی گرد با ضریب جریان نه کمتر از 0.98 تعریف می‌شود که نرخ‌های جریان ذکر شده در جدول 4.7.5.2.1 و جدول 4.7.5.3.1 را تولید می‌کند. مساحت فیزیکی نازل‌های تخلیه واقعی که در سیستم‌های CO استفاده می‌شوند معمولاً بزرگتر از مساحت سوراخ مناسب معادل است که با آن مقایسه می‌شود.

    مثال زیر مفهوم شماره کد سوراخ را توضیح می‌دهد: یک نازل تخلیه تک سوراخ با ضریب جریان 0.98 و قطر 1/2 اینچ (2.38 میلی‌متر) شماره کد سوراخ 3 را خواهد داشت. اما یک نازل تخلیه تک سوراخ با ضریب جریان 0.5 و قطر 1/2 اینچ (2.38 میلی‌متر) شماره کد سوراخ 2.1 را خواهد داشت، نه شماره کد 3.

    A.4.7.5.1 برای توضیح بیشتر در مورد تعیین افت فشار در لوله‌کشی، به ضمیمه C مراجعه کنید.

    A.4.7.6 راهنمای طراحی لوله FSSA برای استفاده در سیستم‌های اطفاء حریق با خطرات ویژه، دستورالعمل‌هایی را در خصوص آویزها و نگهدارنده‌های لوله‌ها ارائه می‌دهد، که بر اساس روش‌های پذیرفته‌شده در صنعت است. دستورالعمل‌های اضافی بر اساس “بهترین شیوه استاندارد صنعت” درANSI/MSS SP-58 برای مکان‌هایی که نیاز به تأییدیه لرزه‌ای ندارند یا در MSS SP-127 برای مکان‌هایی که نیاز به تأییدیه لرزه‌ای دارند، یافت می‌شود.

    A.4.8 به A.4.4.3 مراجعه کنید.

    A.4.8.1 یک بازرسی از سیستم یک بررسی سریع است که اطمینان معقولی از شارژ بودن و عملیاتی بودن سیستم اطفاء حریق فراهم می‌آورد. این کار با اطمینان از اینکه سیستم در محل خود قرار دارد، فعال نشده یا دستکاری نشده است و هیچ گونه آسیب فیزیکی واضحی که مانع از عملکرد سیستم شود وجود ندارد، انجام می‌شود. حداقل، بازرسی باید موارد زیر را بررسی کند:

    (1) سیلندرهای فشار بالا در محل خود قرار دارند و به درستی مهار شده‌اند.

    (2) برای واحد ذخیره‌سازی فشار پایین، گیج فشار نشان‌دهنده فشار نرمال است، شیر قطع‌کننده مخزن باز است و شیر تأمین فشار پایلوت باز است. باید نشانگر سطح مایع مشاهده شود. اگر در هر زمانی یک مخزن بیش از 10 درصد از مایع خود را از دست دهد، باید دوباره پر شود، مگر اینکه نیازهای گازی حداقلی همچنان تأمین شود.

    (3) ذخیره‌سازی دی‌اکسیدکربن به لوله‌کشی تخلیه و عملگرها متصل است.

    (4) همه عملگرهای دستی در محل خود قرار دارند و مهر و موم‌های دستکاری آن‌ها سالم هستند.

    (5) اسپرینکلرها متصل، به درستی تنظیم شده و از موانع و مواد خارجی پاک هستند.

    (6) آشکارسازها در محل خود قرار دارند و از مواد خارجی و موانع پاک هستند.

    (7) پنل کنترل سیستم متصل است و وضعیت “آماده‌کاری نرمال” را نشان می‌دهد.

    A.4.8.3 دستورالعمل نگهداری سازنده باید بر اساس دستورالعمل‌های زیر هدایت شود:

    (1) سیستم
    (a) بررسی ظاهر فیزیکی کلی سیستم.
    (b) تخلیه سیستم قبل از آزمایش.

    (2) خطر
    (a) بررسی اندازه.
    (b) بررسی پیکربندی.
    (c) بررسی دریچه‌های غیرقابل بسته شدن.
    (d) بررسی سوخت‌ها.
    (e) بررسی جنبه‌های دیگر که می‌توانند بر اثربخشی سیستم‌های اطفاء حریق تأثیر بگذارند.

    (3) مدارهای نظارتی
    (a) انجام همه عملکردها.
    (b) بررسی عملکرد صحیح همه مدارهای نظارتی الکتریکی یا پنوماتیکی.

    (4) پنل کنترل
    (a) انجام همه عملکردها.
    (b) بررسی نظارت، در صورت لزوم، بر هر مدار (شامل دستگاه‌های رهاسازی) طبق توصیه‌های سازنده.

    (5) منبع تغذیه – بررسی مسیر، کلیدهای قطع‌کننده، فیوزها، قطع‌کننده‌ها.

    (6) منبع تغذیه اضطراری
    (a) بررسی وضعیت باتری.
    (b) بررسی عملکرد شارژر؛ بررسی فیوز.

    (c) بررسی تغییر خودکار.
    (d) بررسی نگهداری ژنراتور (اگر وجود داشته باشد).

    آشکارسازها
    (a) آزمایش هر آشکارساز با استفاده از گرما، دود یا دستگاه آزمایشی تأیید شده توسط سازنده.
    (b) نوع الکتریکی
    i. تمیز کردن و تنظیم آشکارساز دود و بررسی حساسیت آن.
    ii. بررسی وضعیت سیم‌کشی.
    (c) نوع پنوماتیک – بررسی سفتی لوله‌ها و عملکرد چک‌های جیوه‌ای، با استفاده از مانومتر.

    تاخیر زمانی
    (a) انجام عملکردها.
    (b) بررسی محدودیت زمانی.
    (c) بررسی اینکه تایمر چرخه خود را حتی اگر سیم‌کشی بین آن و مدار آشکارساز قطع شود، به پایان خواهد رساند.

    آلارم‌ها
    (a) آزمایش عملکرد آلارم (قابل شنیدن و قابل مشاهده).
    (b) بررسی اینکه علائم هشدار به درستی نمایش داده شده‌اند.

    شیرهای انتخابی (جهتی)
    (a) انجام عملکردها.
    (b) ریست کردن به درستی.

    دستگاه‌های رهاسازی
    (a) بررسی بسته شدن کامل دمپرها.
    (b) بررسی درها؛ بررسی درهایی که به طور دائمی باز مانده‌اند.

    خاموشی تجهیزات
    (a) آزمایش عملکرد خاموشی.
    (b) بررسی کفایت (تمام تجهیزات لازم شامل شود).

    رهاسازی دستی
    (a) نوع مکانیکی
    i. بررسی کشش، نیرو و طول کششی که لازم است.
    ii. عملکرد و تنظیم همه دستگاه‌ها.
    iii. بررسی سفتی اتصالات.
    iv. بررسی وضعیت لوله‌ها.
    v. بررسی وضعیت و عملکرد قرقره‌های گوشه‌ها.
    (b) نوع الکتریکی
    i. آزمایش رهاسازی دستی.
    ii. بررسی اینکه پوشش‌ها در جای خود قرار دارند.
    (c) بررسی رهاسازی‌های پنوماتیکی.
    (d) بررسی دسترسی در حین آتش‌سوزی.
    (e) جدا کردن کشش‌های دستی اصلی و ذخیره که فقط نیاز به یک عملیات برای انجام تخلیه هر یک از تأمین‌های اصلی یا ذخیره گاز دارند.
    (f) علامت‌گذاری و شناسایی واضح همه رهاسازی‌های دستی.

    لوله‌کشی
    (a) بررسی امنیت؛ بررسی اینکه لوله‌کشی به درستی پشتیبانی شده باشد.
    (b) بررسی وضعیت؛ بررسی وجود هرگونه خوردگی.

    اسپرینکلرها
    (a) بررسی جهت‌گیری و اندازه دهانه؛ اطمینان حاصل کنید که آن‌ها از طراحی اصلی تغییر نکرده‌اند.
    (b) بررسی امنیت.
    (c) بررسی مهر و موم‌ها در صورت نیاز.

    (d) اطمینان حاصل کنید که دهانه اسپرینکلر از زنگ زدگی، آلودگی‌ها (مانند حشرات، تار عنکبوت و غیره) پاک باشد و در صورت نیاز تمیز/ تعمیر/ تعویض شود.

    (16) مخازن
    (a) بررسی وضعیت فیزیکی؛ بررسی علائم خوردگی.
    (b) بررسی محتویات برای وزن با استفاده از روش‌های پذیرفته‌شده برای هر سیلندر یا مخزن فشار پایین. (اگر محتویات بیشتر از 10 درصد کمتر از ظرفیت نرمال باشد، نیاز به پرکردن مجدد است. عملکرد صحیح گیج سطح مایع باید تأیید شود.)
    (c) اطمینان حاصل کنید که سیلندرها به‌درستی در جای خود نگه‌داشته شده‌اند.
    (d) بررسی تاریخ آزمایش هیدرواستاتیک.
    (e) بررسی اتصالات سیلندر برای یکپارچگی و وضعیت آن‌ها.
    (f) بررسی وزن‌ها و کابل‌های سیستم رهاسازی مکانیکی.
    (g) دستگاه‌های رهاسازی؛ بررسی ترتیب و امنیت آن‌ها.
    (h) بررسی دستگاه‌های رهاسازی انفجاری؛ بررسی تاریخ تعویض و وضعیت آن‌ها.

    (17) آزمایش‌ها
    (a) انجام آزمایشات تخلیه توصیه‌شده اگر در مورد کفایت سیستم سوالی وجود داشته باشد.
    (b) انجام آزمایش تخلیه کامل توصیه‌شده اگر آزمایش هیدرواستاتیک سیلندر الزامی باشد.

    (18) بازگرداندن تمام بخش‌های سیستم به حالت عملیاتی کامل.
    (19) ارائه گواهی بازرسی به مالک.

    قراردادهای خدمات منظم با سازنده یا شرکت نصب‌کننده توصیه می‌شود. کار باید توسط پرسنلی انجام شود که آموزش کافی دیده‌اند و به‌طور منظم در ارائه چنین خدماتی مشغول هستند.

    A.4.8.3.3 گزارش نگهداری اطلاعات ارزشمندی به مالک در مورد وضعیت سیستم اطفاء حریق، شرایط آن و توصیه‌ها ارائه می‌دهد. شرکت خدماتی باید گزارش نگهداری خود را بررسی کند تا اطمینان حاصل کند که داده‌های لازم ثبت و نگهداری به‌طور کامل و ایمن انجام می‌شود. راهنمای فرم بازرسی سیستم‌های حفاظت در برابر حریق FSSA می‌تواند برای ارزیابی گزارش نگهداری شرکت خدماتی استفاده شود.

    A.4.8.3.4 روش مهر و موم نباید خطرات جدیدی ایجاد کند.

    A.4.8.4 افرادی که سیستم‌های دی‌اکسیدکربن را بازرسی، تست یا نگهداری می‌کنند باید آموزش دیده باشند و به‌طور دوره‌ای برای ارزیابی صلاحیت در انجام عملکردهایی که انجام می‌دهند، تست شوند. حضور در برنامه‌های آموزشی ارائه‌شده توسط تولیدکنندگان تجهیزات و سایر سازمان‌های آموزشی باید مد نظر قرار گیرد.

  • دتکتورهای تشخیص آتش مبتنی بر انرژی تابشی در استاندارد NFPA72

    A.17.8.2 اصول عملکرد دتکتورهای شعله

    (1) حسگرهای شعله. حسگرهای شعله فرابنفش معمولاً از یک لوله گایگر-مولر فوتودیود خلاء برای تشخیص شعله استفاده می‌کنند.

    9k=

    این حسگرها همچنین تابش فرابنفش تولید شده توسط شعله را تشخیص می‌دهند. فوتودیود اجازه می‌دهد تا یک جریان ناگهانی برای هر فوتون فرابنفشی که به ناحیه فعال لوله برخورد می‌کند، جاری شود. هنگامی که تعداد جریان‌های ناگهانی در واحد زمان به سطح از پیش تعیین‌شده‌ای برسد، حسگر هشدار را فعال می‌کند. یک حسگر شعله مادون‌قرمز با طول‌موج واحد از یکی از چندین نوع فوتوسل برای تشخیص تابش مادون‌قرمز در یک باند طول‌موج واحد که توسط شعله تولید می‌شود، استفاده می‌کند. این حسگرها معمولاً شامل تمهیداتی برای کاهش هشدارهای ناشی از منابع رایج مادون‌قرمز مانند نور لامپ‌های رشته‌ای یا نور خورشید هستند. یک حسگر شعله فرابنفش/مادون‌قرمز (UV/IR) تابش فرابنفش را با استفاده از یک لوله فوتودیود خلاء و یک طول‌موج انتخابی از تابش مادون‌قرمز را با استفاده از یک فوتوسل تشخیص می‌دهد.

    یک سیگنال هشدار می‌تواند فعال شود. یک حسگر شعله مادون‌قرمز با چند طول‌موج (IR/IR) تابش را در دو یا چند باند باریک از طول‌موج‌ها در طیف مادون‌قرمز تشخیص می‌دهد. این حسگرها به صورت الکترونیکی تابش‌ها را بین باندها مقایسه کرده و در صورتی که رابطه بین دو باند نشان‌دهنده آتش باشد، یک سیگنال فعال می‌کنند.

    9k=

    (2) حسگرهای جرقه/ذغال. یک حسگر جرقه/ذغال معمولاً از یک فوتودیود حالت جامد یا فوتوترانزیستور برای تشخیص انرژی تابشی ساطع شده از ذغال‌ها استفاده می‌کند که معمولاً بین ۰.۵میکرون تا ۲.۰ میکرون در محیط‌های معمولاً تاریک است. این حسگرها می‌توانند بسیار حساس (در حد میکرووات) ساخته شوند و زمان پاسخ‌دهی آنها می‌تواند بسیار کوتاه (در حد میکروثانیه) باشد.

    A.17.8.2.1 انرژی تابشی ساطع شده از یک شعله یا جرقه/ذغال شامل تابش‌هایی در باندهای مختلف طیف فرابنفش، مرئی و مادون‌قرمز است. مقدار نسبی تابش ساطع شده در هر بخش از طیف توسط شیمی سوخت، دما و سرعت احتراق تعیین می‌شود. حسگر باید با ویژگی‌های آتش تطبیق داده شود.

    Z

    تقریباً تمام موادی که در احتراق شعله‌ور شرکت می‌کنند، تا حدی در طول احتراق شعله‌ور تابش فرابنفش ساطع می‌کنند، در حالی که فقط سوخت‌های حاوی کربن تابش قابل توجهی در باند ۴.۳۵میکرون (دی‌اکسید کربن) که توسط بسیاری از انواع حسگرها برای تشخیص شعله استفاده می‌شود، ساطع می‌کنند.به شکلA.17.8.2.1 مراجعه کنید.

    Z

    انرژی تابشی ساطع شده از یک ذغال عمدتاً توسط دمای سوخت (تابش بر اساس قانون پلانک) و گسیل‌پذیری سوخت تعیین می‌شود. انرژی تابشی ساطع شده از یک ذغال عمدتاً در محدوده مادون‌قرمز و به میزان کم‌تری در محدوده مرئی است. به طور کلی، ذغال‌ها تا زمانی که به دمای ۳۲۴۰ درجه فارنهایت (۱۷۲۷ درجه سانتی‌گراد یا ۲۰۰۰ کلوین) برسند، انرژی فرابنفش را به مقدار قابل توجهی (۰.۱ درصد از کل تابش) ساطع نمی‌کنند. در بیشتر موارد، تابش‌ها در محدوده ۰.۸ میکرون تا ۲.۰ میکرون قرار می‌گیرند که مربوط به دماهای تقریبی ۷۵۰ درجه فارنهایت تا ۱۸۳۰ درجه فارنهایت (۳۹۸ درجه سانتی‌گراد تا ۱۰۰۰ درجه سانتی‌گراد) است.

    بیشتر حسگرهای انرژی تابشی دارای نوعی مدار تأیید درون خود هستند که از زمان برای کمک به تشخیص بین سیگنال‌های گذرا و نادرست و هشدارهای واقعی آتش استفاده می‌کنند. این مدارها در مواردی که سناریوی آتش مورد انتظار و توانایی حسگر برای پاسخ به آن آتش مورد انتظار در نظر گرفته می‌شود، بسیار مهم می‌شوند. به عنوان مثال، یک حسگر که از یک مدار انتگرال‌گیر یا زمان‌بندی برای پاسخ به نور سوسو‌زننده یک آتش استفاده می‌کند، ممکن است به خوبی به یک انفجار ناشی از اشتعال بخارات و گازهای قابل اشتعال تجمع‌یافته یا در مواردی که آتش یک جرقه است که با سرعت تا ۳۲۸ فوت بر ثانیه (۱۰۰ متر بر ثانیه) از مقابل حسگر عبور می‌کند، پاسخ ندهد. در این شرایط، یک حسگر با قابلیت پاسخ‌دهی سریع بسیار مناسب است. از طرف دیگر، در کاربردهایی که توسعه آتش کندتر است، یک حسگر که از زمان برای تأیید سیگنال‌های تکراری استفاده می‌کند، مناسب است. در نتیجه، نرخ رشد آتش باید در انتخاب حسگر در نظر گرفته شود. عملکرد حسگر باید به گونه‌ای انتخاب شود که به آتش مورد انتظار پاسخ دهد.

    تابش‌های انرژی تنها معیار مورد توجه نیستند. محیط بین آتش مورد انتظار و حسگر نیز بسیار مهم است. طول‌موج‌های مختلف انرژی تابشی با درجات مختلفی از کارایی توسط موادی که در هوا معلق هستند یا روی سطوح نوری حسگر تجمع می‌کنند، جذب می‌شوند. به طور کلی، آئروسل‌ها و رسوبات سطحی حساسیت حسگر را کاهش می‌دهند. تشخیص فناوری مورد استفاده باید آئروسل‌ها و رسوبات سطحی که به طور معمول اتفاق می‌افتند را در نظر بگیرد تا کاهش پاسخ سیستم بین فواصل تعمیر و نگهداری به حداقل برسد. لازم به ذکر است که دود ناشی از احتراق تقطیرات نفتی با فراکسیون‌های متوسط و سنگین، به شدت در انتهای طیف فرابنفش جذب‌کننده است. اگر از این نوع تشخیص استفاده می‌شود، سیستم باید به گونه‌ای طراحی شود که اثر تداخلی دود بر پاسخ سیستم تشخیص را به حداقل برساند.

    Z

    محیط و شرایط محیطی پیش‌بینی‌شده در منطقه تحت حفاظت، بر انتخاب حسگر تأثیر می‌گذارد. همه حسگرها محدودیت‌هایی در محدوده دمای محیطی دارند که در آن محدوده، مطابق با حساسیت‌های آزمایش‌شده یا تأیید‌شده خود پاسخ می‌دهند. طراح باید اطمینان حاصل کند که حسگر با محدوده دمای محیطی پیش‌بینی‌شده در منطقه‌ای که نصب می‌شود، سازگار است. علاوه بر این، باران، برف و یخ هر دو تابش فرابنفش و مادون‌قرمز را به درجات مختلف تضعیف می‌کنند. در مواردی که این شرایط پیش‌بینی می‌شود، باید تمهیداتی برای محافظت از حسگر در برابر تجمع این مواد روی سطوح نوری آن در نظر گرفته شود.

    A.17.8.2.2 تابش‌های انرژی طبیعی که از آتش ناشی نمی‌شوند، ممکن است در منطقه خطر وجود داشته باشند. هنگام انتخاب حسگر برای یک منطقه، سایر منابع احتمالی تابش انرژی باید ارزیابی شوند. برای اطلاعات بیشتر به A.17.8.2.1 مراجعه کنید.

    A.17.8.3.1.1 همه حسگرهای نوری بر اساس معادله نظری زیر پاسخ می‌دهند:

    Z

    که در آن:

    S = توان تابشی که به حسگر می‌رسد
    k = ثابت تناسب برای حسگر
    P = توان تابشی ساطع‌شده توسط آتش
    e = پایه لگاریتم نپر (۲.۷۱۸۳)
    ζ = ضریب تضعیف هوا
    d = فاصله بین آتش و حسگر

    2Q==

    حساسیت (S) معمولاً بر حسب نانووات اندازه‌گیری می‌شود. این معادله منحنی‌هایی مشابه منحنی نشان‌داده‌شده در شکلA.17.8.3.1.1 را تولید می‌کند.
    این منحنی حداکثر فاصله‌ای را تعریف می‌کند که در آن حسگر به طور مداوم آتش با اندازه و سوخت مشخصی را تشخیص می‌دهد. حسگرها باید فقط در ناحیه سایه‌دار بالای منحنی استفاده شوند.
    در بهترین شرایط و بدون جذب جوی، توان تابشی که به حسگر می‌رسد، اگر فاصله بین حسگر و آتش دو برابر شود، به میزان یک چهارم کاهش می‌یابد. برای محاسبه تضعیف جوی، عبارت نمایی زتا (ζ) به معادله اضافه می‌شود. زتا معیاری از شفافیت هوا در طول‌موج مورد نظر است. زتا تحت تأثیر رطوبت، گرد و غبار و هرگونه آلاینده دیگر در هوا قرار می‌گیرد که در طول‌موج مورد نظر جذب‌کننده هستند. زتا معمولاً مقادیری بین ۰.۰۰۱- و ۰.۱- برای هوای محیطی معمولی دارد.