اثر رقیقسازی
حساسیت یک سامانه تشخیص مکشی به دو عامل اصلی بستگی دارد: تعداد سوراخهای نمونهبرداری در شبکه لولهکشی و آستانههای قابل برنامهریزی تشخیص دود. تعداد سوراخهای نمونهبرداری میتواند بر میزان رقیقسازی هوای بازگشتی به محفظه حسگر تأثیر بگذارد.
برای مثال، زمانی که دود از یک سوراخ نمونهبرداری وارد میشود، غلظت دود بهدلیل عبور از سایر سوراخهایی که هوای پاک (بدون دود) را جذب میکنند، کاهش مییابد. زمانی که این هوای تمیز با هوای آلوده به دود ترکیب میشود و به محفظه تشخیص وارد میگردد، هوای آلوده به دود رقیق میشود. به این پدیده «اثر رقیقسازی» گفته میشود (شکل ۷ در پایین).
در شکل ۷، رنگ خاکستری نشاندهنده دودی است که از دورترین سوراخ نمونهبرداری در لوله وارد میشود. این دود در حین عبور از لوله با هوای پاک ترکیب شده و غلظت آن کاهش مییابد. اثر رقیقسازی بهطور مستقیم با تعداد سوراخهای نمونهبرداری در شبکه لولهکشی مرتبط است. هرچه تعداد سوراخها بیشتر باشد، حجم هوایی که به سمت ASD منتقل میشود نیز بیشتر شده و در نتیجه دود معلق در هوا بیشتر رقیق میشود.
برای مثال، اگر لوله نمونهبرداری ۵۰ متر (۱۶۴ فوت) طول داشته باشد و در هر ۵ متر (۱۶ فوت) یک سوراخ تعبیه شده باشد، در مجموع ۱۰ سوراخ از جمله درپوش انتهایی خواهیم داشت.
در این مثال ساده، فرض میشود که هر سوراخ مقدار تقریباً برابری از هوا را وارد میکند. اگر یک منبع دود با غلظت ۲٪ انسداد بر متر (obs/m) در انتهای لوله قرار گیرد و از سایر سوراخها دود وارد نشود، دود در مسیر حرکت خود با هوای پاک ترکیب میشود. زمانی که نمونه به آشکارساز میرسد، غلظت آن به ۰.۲٪ obs/m، یا یکدهم مقدار اولیه کاهش یافته است. بنابراین، اگر آستانه هشدار اولیه روی ۰.۲٪ obs/m تنظیم شده باشد، غلظت دود در خارج از سوراخ باید بیش از ۲٪ obs/m باشد تا هشدار به صدا درآید.
در نتیجه، هرچه طول لوله و تعداد سوراخهای نمونهبرداری بیشتر باشد، سامانه بیشتر در معرض اثر رقیقسازی قرار میگیرد. در این شرایط، بهتر است بر اساس بدترین حالت ممکن طراحی صورت گیرد.
در واقعیت، محاسبه رقیقسازی به سادگی مثال بالا نیست و عوامل بیشتری دخیلاند. هر سامانه ویژگیهای متفاوتی دارد، بنابراین محاسبه دقیق آن بسیار پیچیده است. عواملی که بر نرخ رقیقسازی تأثیر میگذارند شامل اندازه و تعداد سوراخها، سهراهیها و زانوییها در شبکه لولهکشی، قطر لوله، و عوامل محیطی مانند دما، فشار و رطوبت هوا میشوند.
زمان انتقال
زمان انتقال، مدتزمانی است که ذرات دود برای رسیدن به محفظه حسگر در دتکتور دودی مکشی نیاز دارند. این زمان (بر حسب ثانیه) از لحظه ورود ذرات به نقطه نمونهبرداری تا رسیدن آنها به محفظه تشخیص اندازهگیری میشود. این زمانها با استفاده از نرمافزار طراحی دتکتور دودی مکشی محاسبه شده و در فرآیند راهاندازی و تأیید نهایی در میدان، بهصورت عملی ارزیابی و تأیید میگردند.
چندین پارامتر در تعیین زمان انتقال تأثیرگذار هستند، از جمله:
- اندازه و تعداد سوراخهای نمونهبرداری
- تنظیم سرعت مکنده (دور بر دقیقه)
- تنظیم حساسیت آشکارساز
- مقدار کل و چیدمان لولههای نمونهبرداری
استانداردها و آییننامههای مدرن، زمانهای انتقال مشخصی را برای کلاسهای مختلف دتکتورهای دودی مکشی الزام میکنند. حداکثر زمان انتقال ممکن است بسته به نوع کاربرد، از ۶۰ ثانیه برای دتکتورهای بسیار زودهنگام، ۹۰ ثانیه برای دتکتورهای زودهنگام، یا ۱۲۰ ثانیه برای دتکتورهای استاندارد متغیر باشد.
برای تعیین زمانهای مجاز انتقال، به استانداردهای EN 54-20، NFPA 72، NFPA 76 و آییننامههای محلی مربوطه مراجعه شود.