دفترچه مهندسان برای بیم دتکتور دودی اعلام حریق

4444

بخش ۱ – اصول عملکرد
بیم دتکتور دودی اعلام حریق با پرتو بازتابی شامل یک واحد فرستنده/گیرنده است که یک پرتو را به سمت ناحیه تحت حفاظت ارسال، پایش و دریافت می‌کند.WhatsApp Image 2025 09 16 at 1.20.16 AM

بیم دتکتور بر اساس اصل تضعیف نور کار می‌کند. عنصر حساس به نور در شرایط عادی، نوری که توسط واحد فرستنده/گیرنده تولید می‌شود را دریافت می‌کند. واحد فرستنده/گیرنده بر اساس درصدی از تضعیف کل نور، روی یک سطح حساسیت از پیش تعیین‌شده کالیبره می‌شود. این سطح حساسیت توسط سازنده و بر اساس طول پرتو و فاصله بین واحد فرستنده/گیرنده و رفلکتور تعیین می‌گردد. برای بیم دتکتورهای دارای تأییدیه UL، تنظیم حساسیت باید با استاندارد UL 268 «دتکتورهای دود برای سیستم‌های اعلام حریق» مطابقت داشته باشد.
بیم دتکتورهای دودی اعلام حریق بر اساس اصل تضعیف عمل می‌کنند. هنگامی که میدان دود تشکیل می‌شود، بیم دتکتور تضعیف تجمعی — درصد مسدود شدن نور ناشی از ترکیب غلظت دود و فاصله خطی میدان دود در طول پرتو — را تشخیص می‌دهد. آستانه معمولاً توسط سازنده و بر اساس شرایط نصب تعیین می‌شود.
انتخاب حساسیت مناسب، احتمال آلارم‌های مزاحم ناشی از انسداد پرتو به‌وسیله یک جسم جامد که به‌طور ناخواسته در مسیر قرار گرفته را به حداقل می‌رساند. از آنجا که انسداد ناگهانی و کامل پرتو نوری مشخصه معمول دود نیست، بیم دتکتور این حالت را به‌عنوان وضعیت خطا تشخیص می‌دهد نه آلارم.
همچنین تغییرات بسیار کوچک و آهسته در کیفیت منبع نور مشخصه معمول دود نیست. این تغییرات ممکن است به دلیل شرایط محیطی مانند تجمع گرد و غبار و آلودگی بر روی مجموعه اپتیکی واحد فرستنده/گیرنده یا سطح بازتابی رخ دهد.

WhatsApp Image 2025 09 16 at 1.20.17 AM

وقتی بیم دتکتور برای اولین بار روشن و برنامه راه‌اندازی آن اجرا می‌شود، سطح سیگنال نوری آن لحظه را به‌عنوان نقطه مرجع شرایط عادی در نظر می‌گیرد. با کاهش کیفیت سیگنال نوری در طول زمان، کنترل خودکار بهره (AGC) این تغییر را جبران می‌کند. با این حال، سرعت جبران محدود است تا اطمینان حاصل شود که بیم دتکتور همچنان به آتش‌سوزی‌های تدریجی یا دودکردن حساس می‌ماند. هنگامی که AGC دیگر قادر به جبران کاهش سیگنال نباشد، مثلاً به علت تجمع بیش از حد گرد و غبار، بیم دتکتور وضعیت خطا را اعلام می‌کند.

WhatsApp Image 2025 09 16 at 1.20.17 AM1

لوازم جانبی
لوازم جانبی بیم دتکتور دودی اعلام حریق با پرتو بازتابی ممکن است شامل تابلوی اعلام از راه دور و ایستگاه‌های تست از راه دور باشد که امکان تست دوره‌ای الکترونیکی و/یا حساسیت بیم دتکتور را فراهم می‌کنند. سیستم‌های هوشمند اعلام حریق می‌توانند یک آدرس اختصاصی به بیم دتکتور بدهند تا مکان دقیق آتش بهتر مشخص شود.

WhatsApp Image 2025 09 16 at 1.20.18 AM

سایر لوازم جانبی قابل استفاده شامل کیت نصب سطحی، کیت نصب چندحالته، و کیت برد بلند هستند. کیت نصب سطحی برای زمانی است که سیم‌کشی به‌صورت روکار انجام شود. کیت نصب چندحالته امکان نصب بیم دتکتور و رفلکتور را بر روی دیوار یا سقف فراهم می‌کند و برای نصب این کیت بر روی بیم دتکتور باید از کیت نصب سطحی نیز استفاده شود. کیت برد بلند امکان نصب بیم دتکتور را در فاصله‌های بیشتر از رفلکتور، معمولاً بین ۷۰ تا ۱۰۰ متر (۲۳۰ تا ۳۲۸ فوت) فراهم می‌کند.
هیترها باعث می‌شوند سطح اپتیکی بیم دتکتور و رفلکتور دمایی کمی بالاتر از دمای هوای اطراف داشته باشد، که به کاهش میعان در محیط‌هایی با تغییرات دمایی کمک می‌کند.

بخش ۲ – مقایسه بیم دتکتور دودی اعلام حریق با دتکتورهای نقطه‌ای دود
بیم دتکتورها تحت استاندارد UL و NFPA 72، 2013، بخش A.17.7.3.7 قرار دارند. لازم است طراحان این الزامات را به‌طور کامل در انتخاب و کاربرد بیم دتکتورها برای سیستم‌های اعلام حریق در نظر بگیرند.

پوشش‌دهی
بیم دتکتورهای دودی اعلام حریق می‌توانند سطحی را پوشش دهند که نیازمند بیش از یک دوجین دتکتور نقطه‌ای باشد. تعداد کمتر دستگاه به معنی هزینه نصب و نگهداری کمتر است.
این دتکتورها معمولاً حداکثر برد ۱۰۰ متر (۳۳۰ فوت) و حداکثر فاصله بین دو دتکتور ۱۸ متر (۶۰ فوت) دارند، که پوشش تئوریک ۱۸۳۹ مترمربع (۱۹,۸۰۰ فوت مربع) ایجاد می‌کند. توصیه‌های سازنده و عواملی مانند شکل اتاق ممکن است این مقدار را در عمل کاهش دهند.
دتکتورهای نقطه‌ای دود حداکثر پوشش ۸۳ مترمربع (۹۰۰ فوت مربع) دارند. حداکثر فاصله بین دو دتکتور ۱۲.۵ متر (۴۱ فوت) است، زمانی که عرض ناحیه تحت حفاظت بیش از ۳ متر (۱۰ فوت) نباشد، مانند یک راهرو.

ارتفاع سقف
اگرچه زمان پاسخ دتکتور نقطه‌ای دود معمولاً با افزایش فاصله آن از آتش/کف افزایش می‌یابد، این موضوع لزوماً در مورد بیم دتکتورهای دودی اعلام حریق صدق نمی‌کند، زیرا این دتکتورها برای سقف‌های بلند ایده‌آل هستند. با این حال، برخی سازندگان ممکن است با افزایش ارتفاع سقف، به دتکتورهای اضافی نیاز داشته باشند، که این امر به دلیل رفتار مورد انتظار ستون دود است.

آتش‌سوزی‌ها معمولاً در نزدیکی یا در سطح کف آغاز می‌شوند. هنگامی که این اتفاق می‌افتد، دود به سمت بالا یا نزدیک سقف حرکت می‌کند. به طور معمول، ستون دود در مسیر حرکت از نقطه شروع خود، شروع به گسترش کرده و به شکل یک مخروط وارونه در می‌آید.

WhatsApp Image 2025 09 16 at 1.20.18 AM1

تراکم میدان دود می‌تواند تحت تأثیر سرعت رشد آتش قرار گیرد. آتش‌های سریع تمایل دارند تراکم یکنواخت‌تری ایجاد کنند نسبت به آتش‌های کندسوز، که در آن ممکن است در بخش‌های بالایی میدان دود رقیق‌سازی رخ دهد. در برخی کاربردها، به ویژه جایی که سقف‌های بلند وجود دارد، بیم دتکتور دودی اعلام حریق ممکن است نسبت به آتش‌های کند یا دودزا واکنش‌پذیرتر از دتکتورهای نقطه‌ای باشند، زیرا آنها کل میدان دود را در طول پرتو بررسی می‌کنند. دتکتورهای نقطه‌ای تنها دود را در «نقطه» خاص خود نمونه‌برداری می‌کنند. دودی که وارد محفظه می‌شود ممکن است آن‌قدر رقیق باشد که به سطح لازم برای فعال کردن آلارم نرسد.

WhatsApp Image 2025 09 16 at 1.20.19 AM

یکی از محدودیت‌های بیم دتکتور دودی اعلام حریق این است که به عنوان دستگاه‌های خط دید، در معرض تداخل هر جسم یا شخصی هستند که وارد مسیر پرتو شود. بنابراین، استفاده از آنها در بیشتر مناطق اشغال‌شده با ارتفاع سقف معمولی عملی نیست.

با این حال، بیم دتکتور دودی اعلام حریق اغلب انتخاب اصلی در مکان‌هایی با سقف بلند، مانند آتریوم‌ها، لابی‌ها، سالن‌های ورزشی، ورزشگاه‌ها، موزه‌ها، آشیانه‌های هواپیما و تالارهای کلیسا، همچنین کارخانه‌ها و انبارها هستند. بسیاری از این کاربردها مشکلات ویژه‌ای را برای نصب دتکتورهای نقطه‌ای و حتی مشکلات بیشتری را برای نگهداری صحیح آنها ایجاد می‌کنند. استفاده از بیم دتکتور دودی اعلام حریق در بسیاری از این مناطق ممکن است مشکلات را کاهش دهد، زیرا به دستگاه‌های کمتری نیاز است و این دستگاه‌ها می‌توانند روی دیوارها که دسترسی به آنها آسان‌تر از سقف‌هاست، نصب شوند.

کاربردها برای مناطق با سقف بلند در NFPA 92، راهنمای سیستم‌های کنترل دود توصیف شده‌اند. برای اطلاعات بیشتر به پیوست B این راهنما مراجعه کنید.
بیم دتکتور: ۱۹٬۸۰۰ فوت مربع (۳۳۰ فوت × ۶۰ فوت)
حداکثر پوشش تئوریک

سرعت بالای جریان هوا
مناطق با جریان هوای بالا مشکل ویژه‌ای برای دتکتورهای نقطه‌ای ایجاد می‌کنند، زیرا انتشار دود که در شرایط عادی رخ می‌دهد ممکن است اتفاق نیفتد. از آنجا که سرعت بالای هوا ممکن است دود را از محفظه تشخیص خارج کند، باید عملکرد دتکتور نقطه‌ای زمانی که سرعت هوا بیش از ۱٬۵۰۰ فوت در دقیقه یا زمانی که نرخ تعویض هوا در منطقه محافظت‌شده بیش از ۷٫۵ بار در ساعت است، به دقت بررسی شود. محدوده تشخیص بیم دتکتور دودی اعلام حریق می‌تواند به اندازه یک زمین فوتبال باشد (حداکثر محدوده پرتو معمولاً ۳۳۰ فوت است)، در مقایسه با ابعاد یک یا دو اینچی محفظه تشخیص دتکتور نقطه‌ای. بنابراین، احتمال اینکه دود از محدوده تشخیص بیم دتکتور دودی اعلام حریق خارج شود کمتر است. از آنجا که جریان هوای بالا تأثیر زیادی بر بیم دتکتور ندارد، معمولاً نیاز نیست که برای این نوع محیط‌ها فهرست‌شده باشند.

لایه‌بندی (Stratification)

WhatsApp Image 2025 09 16 at 1.20.19 AM1

لایه‌بندی زمانی رخ می‌دهد که دود حاصل از مواد دودزا یا در حال سوختن گرم شده و از هوای خنک‌تر اطراف خود کمتر متراکم شود. دود بالا می‌رود تا زمانی که دیگر تفاوت دمایی بین دود و هوای اطراف وجود نداشته باشد (به NFPA 2013، A.17.7.1.10 مراجعه کنید). بنابراین، لایه‌بندی ممکن است در مکان‌هایی رخ دهد که دمای هوا در سطح سقف بالا باشد، به ویژه جایی که تهویه وجود ندارد.

روی سقف‌های صاف، بیم دتکتور دودی اعلام حریق عموماً باید در محدوده فاصله مشخص‌شده نصب شوند. در برخی موارد، محل و حساسیت دتکتورها باید نتیجه یک ارزیابی مهندسی باشد که شامل موارد زیر است:

  • ویژگی‌های سازه‌ای
  • اندازه و شکل اتاق‌ها و دهانه‌ها
  • نوع استفاده و اشغال فضا
  • ارتفاع سقف
  • شکل سقف
  • سطح و موانع
  • تهویه
  • شرایط محیطی
  • ویژگی‌های سوختن مواد قابل احتراق موجود
  • چیدمان محتویات منطقه تحت حفاظت

نتایج ارزیابی مهندسی ممکن است نیاز به نصب در فاصله بیشتری از سقف و در ارتفاع‌های متفاوت برای مقابله با اثرات لایه‌بندی یا موانع دیگر داشته باشد.

پیش‌لایه‌بندی / نرخ آزادسازی حرارت
پیش‌لایه‌بندی باید در نظر گرفته شود، زیرا این یک عامل غالب در آتریوم‌هایی با سقف شیشه‌ای است. در دوره‌های آفتابی، گرما می‌تواند در بالای آتریوم تجمع پیدا کند و پیش از آغاز آتش‌سوزی یک لایه لایه‌بندی‌شده در سطح سقف ایجاد کند. عمق این لایه هوای گرم بسته به دمای بیرون و شدت تابش خورشید بر سقف تغییر می‌کند. گرمای ناشی از آتش می‌تواند به این لایه هوای گرم اضافه شده و عمق آن را افزایش دهد (به شکل‌های ۵ تا ۷ مراجعه کنید).

نرخ آزادسازی حرارت یک آتش تعیین می‌کند که دود تا چه ارتفاعی در آتریوم بالا می‌رود. نرخ آزادسازی حرارت بسته به ماده در حال سوختن، جرم آن و متغیرهای دیگر متفاوت است.

هنگام تعیین ارتفاع نصب بیم دتکتور دودی اعلام حریق، باید سناریوهای مختلف آتش در نظر گرفته شوند. سناریوهای آتش باید نه تنها بر اساس اشیای معمول موجود در محل، بلکه بر اساس خطرات موقت مانند وسایل مورد استفاده در بازسازی یا در طول دوره جابه‌جایی مستأجران نیز باشند.

کاربردهای ویژه
یکی از مهم‌ترین محدودیت‌های دتکتورهای دودی نقطه‌ای، ناتوانی آنها در کارکرد در محیط‌های نامساعد مانند دماهای بسیار بالا یا پایین، آلودگی، رطوبت و گازهای خورنده است. هرچند بیم دتکتور دودی اعلام حریق نیز ممکن است در معرض برخی از این عوامل تضعیف‌کننده قرار گیرد، اما در بسیاری موارد یک جایگزین مناسب به شمار می‌رود، زیرا محدوده دمای کاری آنها ممکن است بسیار وسیع‌تر از دتکتورهای دودی نقطه‌ای باشد. کاربردهای احتمالی بیم دتکتور شامل فریزرها، انبارهای نگهداری مواد سرد، انبارهای حمل‌ونقل، پارکینگ‌های سرپوشیده، سالن‌های کنسرت و اصطبل‌ها می‌شود.

WhatsApp Image 2025 09 16 at 1.31.00 AM

با این حال، بیم دتکتور نباید در محیط‌هایی نصب شود که فاقد کنترل دما هستند و احتمال تشکیل میعان یا یخ‌زدگی وجود دارد. اگر در این مکان‌ها رطوبت بالا و تغییرات سریع دما پیش‌بینی شود، احتمال تشکیل میعان وجود دارد و این شرایط برای کاربرد بیم دتکتور مناسب نیست. همچنین، بیم دتکتور نباید در محل‌هایی نصب شود که واحد فرستنده-گیرنده، رفلکتور یا مسیر نوری بین آنها ممکن است در معرض شرایط جوی بیرونی مانند باران، برف، تگرگ یا مه قرار گیرد. این شرایط عملکرد صحیح دتکتور را مختل می‌کند.

 

بخش ۳ – ملاحظات طراحی
عوامل زیادی بر عملکرد دتکتورهای دودی تأثیر می‌گذارند. نوع و مقدار مواد قابل احتراق، سرعت رشد آتش، فاصله دتکتور از آتش و عوامل تهویه همگی ملاحظات مهمی هستند. بیم دتکتور دودی اعلام حریق دارای تأییدیه UL تحت استاندارد UL 268 (دتکتورهای دود برای سیستم‌های اعلان حریق حفاظتی) هستند و باید طبق NFPA 72 (کد ملی اعلان حریق) و دستورالعمل سازنده نصب و نگهداری شوند.

حساسیت
هر سازنده مشخص می‌کند که حساسیت دتکتور باید با توجه به طول پرتو مورد استفاده در یک کاربرد خاص تنظیم شود. دتکتور باید در محدوده حداقل و حداکثر طول پرتو مجاز طبق دستورالعمل سازنده نصب شود، که این مقادیر توسط فهرست UL محدود شده‌اند.

محل و فاصله‌گذاری
پارامترهای محل نصب و فاصله‌گذاری توسط سازندگان توصیه می‌شود. به‌عنوان مثال، در سقف‌های صاف، فاصله افقی بین پرتوهای پیش‌بینی‌شده نباید بیش از ۶۰ فوت (۱۸٫۳ متر) باشد و فاصله بین پرتو و دیوار کناری (دیوار موازی مسیر پرتو) می‌تواند حداکثر نصف این مقدار باشد. هرچند این مثال حداکثر فاصله ۶۰ فوت را مجاز می‌داند، برخی سازندگان ممکن است محدودیت بیشتری اعمال کنند.

در سقف‌های صاف، بیم دتکتور دودی اعلام حریق باید حداقل ۱۲ اینچ (۰٫۳ متر) پایین‌تر از سطح سقف یا زیر موانع سازه‌ای مانند تیرها، خرپاها، کانال‌های هوا و غیره نصب شود. همچنین، بیم دتکتور باید حداقل ۱۰ فوت (۳٫۰ متر) بالاتر از کف نصب شود تا از موانع رایج ناشی از استفاده روزمره ساختمان دور باشد.

ملاحظات نصب بیم دتکتور بازتابی
برای عملکرد صحیح، بیم دتکتور به یک سطح نصب پایدار نیاز دارد. سطحی که حرکت کند، جابه‌جا شود، دچار لرزش یا تغییر شکل شود، باعث آلارم‌های کاذب یا بروز خطا خواهد شد. در فواصل طولانی، جابه‌جایی تنها ۰٫۵ درجه در فرستنده باعث می‌شود نقطه مرکزی پرتو تقریباً ۳ فوت (۰٫۹ متر) تغییر مکان دهد.

دتکتور باید روی سطوح نصب پایدار مانند آجر، بتن، دیوار باربر محکم، ستون نگهدارنده، تیر سازه‌ای یا سطح دیگری که انتظار نمی‌رود دچار لرزش یا جابه‌جایی شود، نصب شود. دتکتور نباید روی دیوار فلزی موج‌دار، دیوار فلزی نازک، پوشش خارجی ساختمان، نمای خارجی، سقف معلق، خرپای فلزی باز، تیرهای غیرباربر، الوار یا سطوح مشابه نصب شود. در مواردی که تنها یک سطح پایدار قابل استفاده است، واحد فرستنده-گیرنده باید روی سطح پایدار نصب شود و رفلکتور روی سطح کمتر پایدار قرار گیرد، زیرا رفلکتور نسبت به محل نصب ناپایدار تحمل بیشتری دارد.

WhatsApp Image 2025 09 16 at 1.20.20 AM

از آنجا که بیم دتکتور دودی اعلام حریق دستگاه خط دید است و در صورت قطع کامل و ناگهانی سیگنال وارد وضعیت خطا می‌شود، باید همیشه از وجود هرگونه مانع مات در مسیر پرتو جلوگیری کرد.

«در برخی موارد، پروژکتور پرتو نوری (همان فرستنده/گیرنده) در یک دیوار انتهایی نصب می‌شود و گیرنده پرتو نوری (همان رفلکتور) در دیوار مقابل نصب می‌شود. با این حال، همچنین مجاز است که پروژکتور و گیرنده از سقف آویزان شوند، به شرطی که فاصله آنها از دیوارهای انتهایی بیش از یک‌چهارم فاصله انتخاب‌شده نباشد.» — NFPA 72-2013, A.17.7.3.7

همچنین باید نیاز به واکنش سریع به دلیل عوامل ایمنی جانی یا ارزش بالای دارایی‌های محافظت‌شده در نظر گرفته شود. در این شرایط، فاصله‌گذاری باید کاهش یابد، یا زمانی که آتش پیش‌بینی‌شده دود کمی به‌ویژه در مراحل اولیه تولید می‌کند. برای مثال، دتکتورهای نصب‌شده روی سقف یک آتریوم بسیار بلند در یک هتل ممکن است نیاز به تکمیل با دتکتورهای اضافی در ارتفاعات پایین‌تر داشته باشند.

در کاربردهایی که نیاز به کاهش فاصله‌گذاری است، باید دقت شود که دو پرتو موازی به حداقل فاصله از یکدیگر برسند تا گیرنده یک دتکتور نتواند منبع نور دتکتور دیگر را ببیند. در مواردی که دو یا چند دتکتور با پرتوهایی در زوایا نصب می‌شوند، باید اطمینان حاصل شود که گیرنده هر دتکتور تنها نور فرستنده خودش را تشخیص دهد. رعایت روش‌های آزمون ذکرشده در دفترچه راهنمای سازنده بسیار مهم است.

ملاحظات تکمیلی نصب برای بیم دتکتور دودی اعلام حریق بازتابی

WhatsApp Image 2025 09 16 at 1.20.20 AM1 1

باید یک خط دید شفاف و دائمی بین دتکتور و رفلکتور وجود داشته باشد. اجسام بازتابنده نباید در نزدیکی خط دید بین دتکتور و رفلکتور قرار گیرند. اجسام بازتابنده‌ای که بیش از حد به خط دید نزدیک باشند می‌توانند پرتو نور را از فرستنده به گیرنده منعکس کنند. اگر این اتفاق رخ دهد، دتکتور قادر به تشخیص این بازتاب‌ها از بازتاب‌های رفلکتور نخواهد بود و فضای تحت حفاظت دچار اختلال می‌شود. اجسام بازتابنده باید حداقل ۱۵ اینچ (۳۸٫۱ سانتی‌متر) از خط دید بین دتکتور و رفلکتور فاصله داشته باشند.

منابع نوری با شدت بسیار زیاد، مانند نور خورشید و لامپ‌های هالوژن، اگر مستقیماً به سمت گیرنده هدایت شوند، می‌توانند تغییرات شدیدی در سیگنال ایجاد کرده و باعث بروز سیگنال خطا یا آلارم شوند. برای جلوگیری از این مشکل، باید از تابش مستقیم نور خورشید به واحد فرستنده-گیرنده اجتناب شود. حداقل زاویه ۱۰ درجه بین مسیر منبع نور (نور خورشید) و دتکتور، و خط دید بین دتکتور و رفلکتور باید رعایت شود.

باید از عملکرد دتکتور از طریق شیشه اجتناب شود. از آنجا که بیم دتکتور تک‌سَر بر اساس اصل بازتاب عمل می‌کند، یک شیشه که به‌طور عمود بر خط دید بین دتکتور و رفلکتور قرار گرفته باشد، می‌تواند پرتو نور را از فرستنده به گیرنده بازتاب دهد. اگر این اتفاق رخ دهد، دتکتور قادر به تشخیص این بازتاب‌ها از بازتاب‌های رفلکتور نخواهد بود و فضای تحت حفاظت دچار اختلال می‌شود. شیشه همچنین مقداری از نور را هنگام عبور جذب می‌کند. این جذب نور فاصله مجاز نصب بین دتکتور و رفلکتور را کاهش می‌دهد.

در مواردی که اجتناب از عبور پرتو از شیشه ممکن نیست، برخی شیوه‌های خاص نصب می‌توانند اثرات شیشه را به حداقل برسانند. این روش‌ها شامل خودداری از عبور پرتو از چندین لایه شیشه، قرار دادن شیشه به‌گونه‌ای که به‌طور عمود بر خط دید بین دتکتور و رفلکتور نباشد (حداقل ۱۰ درجه انحراف از حالت عمود توصیه می‌شود) و اطمینان از شفاف، صاف و محکم بودن شیشه است. آزمون مسدودسازی کامل رفلکتور می‌تواند برای تعیین قابل قبول بودن نصب استفاده شود.

در مکان‌هایی که ارتفاع سقف بیش از ۳۰ فوت (۹٫۱ متر) است، ممکن است نیاز به نصب بیم دتکتور دودی اعلام حریق اضافی در ارتفاع‌های مختلف برای تشخیص دود در سطوح پایین‌تر باشد. برای اطلاعات بیشتر به بخش لایه‌بندی در این راهنما مراجعه کنید.

پیوست A – واژه‌نامه اصطلاحات

پنل اعلان (Annunciator)
دستگاهی که وضعیت یا شرایطی مانند حالت عادی، خطا یا آلارم دتکتور دودی یا سیستم را به صورت دیداری یا شنیداری نمایش می‌دهد.

کنترل خودکار بهره (Automatic Gain Control – AGC)
قابلیت بیم دتکتور دودی اعلام حریق برای جبران افت سیگنال نوری ناشی از گردوغبار یا آلودگی. نرخ جبران محدود است تا اطمینان حاصل شود که دتکتور همچنان به آتش‌های کند و دودزا حساس باقی می‌ماند.

بیم دتکتور دودی اعلام حریق (بازتابی)
دستگاهی که با ارسال یک پرتو نور از واحد فرستنده-گیرنده به سمت یک رفلکتور که سیگنال نوری را به واحد فرستنده-گیرنده بازمی‌گرداند، وجود دود را تشخیص می‌دهد. ورود دود به مسیر پرتو باعث کاهش سیگنال نور شده و آلارم فعال می‌شود.

برد بیم (Beam Range)
فاصله بین فرستنده-گیرنده و رفلکتور.

پوشش دتکتور (Detector Coverage)
منطقه‌ای که یک دتکتور دود یا دتکتور حرارت قادر به تشخیص مؤثر دود و/یا حرارت است. این منطقه توسط فهرست‌ها و کدهای مربوطه محدود می‌شود.

لیست‌شده (Listed)
قرار گرفتن یک دستگاه در فهرست منتشرشده توسط یک سازمان آزمون معتبر که نشان می‌دهد دستگاه با موفقیت طبق استانداردهای پذیرفته‌شده آزمایش شده است.

تیرگی (انسداد تجمعی) (Obscuration / Cumulative Obscuration)
کاهش توانایی عبور نور از یک نقطه به نقطه دیگر به دلیل وجود مواد جامد، مایع، گاز یا ذرات معلق. انسداد تجمعی ترکیبی از چگالی این ذرات مانع نور به ازای هر فوت و فاصله خطی‌ای است که این ذرات اشغال می‌کنند، یعنی چگالی دود ضرب‌در فاصله خطی میدان دود. (معمولاً با واحدهایی مانند درصد بر فوت یا درصد بر متر بیان می‌شود).

رفلکتور (Reflector)
دستگاهی که سیگنال نوری را به واحد فرستنده-گیرنده بازمی‌گرداند.

حساسیت (Sensitivity)
توانایی یک دتکتور دود برای واکنش به یک سطح مشخص دود.

دود (Smoke)
محصولات جامد و گازی حاصل از احتراق که در هوا معلق هستند.

رنگ دود (Smoke Color)
روشنی یا تیرگی نسبی دود که از نامرئی تا سفید، خاکستری و سیاه متغیر است.

چگالی دود (Smoke Density)
مقدار نسبی محصولات جامد و گازی حاصل از احتراق در یک حجم معین.

دتکتور نقطه‌ای (Spot-Type Detector)
دستگاهی که تنها در محل نصب خود دود و/یا حرارت را تشخیص می‌دهد. دتکتورهای نقطه‌ای دارای یک محدوده تعریف‌شده پوشش هستند.

لایه‌بندی (Stratification)
اثری که زمانی رخ می‌دهد که دود، که از هوای اطراف خود گرم‌تر است، بالا می‌رود تا به دمای برابر با هوای اطراف برسد و در نتیجه، از بالا رفتن بازمی‌ایستد.

فرستنده-گیرنده (Transceiver)
دستگاهی در یک بیم دتکتور دودی اعلام حریق بازتابی که نور را به سمت فضای تحت حفاظت می‌تاباند و آن را پایش می‌کند.

صفحات شفاف (فیلترها) (Transparencies / Filters)
صفحه‌ای از شیشه یا پلاستیک با سطح مشخص تیرگی که می‌تواند برای آزمودن سطح حساسیت صحیح بیم دتکتور دودی اعلام حریق استفاده شود.

وضعیت خطا (Trouble Condition)
وضعیتی از یک دستگاه یا سیستم که عملکرد صحیح آن را مختل می‌کند، مانند مدار باز در حلقه شروع‌کننده. اعلان وضعیت خطا که روی پنل کنترل یا پنل اعلان نمایش داده می‌شود یک «سیگنال خطا» است.

 

پیوست B – استاندارد NFPA 92 برای سیستم‌های کنترل دود (ویرایش ۲۰۱۲)

A.6.4.4.1.5(1)
هدف از استفاده از یک پرتو رو به بالا برای تشخیص لایه دود، شناسایی سریع تشکیل لایه دود در هر شرایط دمایی موجود است. یک یا چند پرتو باید با زاویه رو به بالا به گونه‌ای هدف‌گیری شوند که لایه دود را بدون توجه به سطح لایه‌بندی دود قطع کنند. باید از بیش از یک بیم دتکتور دودی اعلام حریق استفاده شود. هنگام استفاده از این دستگاه‌ها برای این کاربرد، باید توصیه‌های سازندگان بررسی شود. دستگاه‌هایی که به این روش نصب می‌شوند ممکن است نیازمند فعالیت نگهداری بیشتری باشند.

A.6.4.4.1.5(2)
هدف از استفاده از پرتوهای افقی برای تشخیص لایه دود در سطوح مختلف، شناسایی سریع تشکیل لایه دود در هر شرایط دمایی موجود است. یک یا چند بیم دتکتور در سقف نصب می‌شوند. دتکتورهای اضافی در سطوح پایین‌تر حجم فضا نصب می‌شوند. موقعیت دقیق پرتوها تابعی از طراحی خاص است، اما باید شامل پرتوهایی در پایین هر فضای بدون تهویه (هوای مرده) شناسایی‌شده و در محل یا نزدیک به ارتفاع طراحی لایه دود، به همراه موقعیت‌های میانی پرتوها در سایر سطوح باشد.

نوشته‌های مشابه

  • طراحی لوله ها برای سیستم اطفاء حریق با گاز دی اکسیدکربن

    تعیین اندازه لوله‌ها و سوراخ‌ها برای سیستم اطفاء حریق با گاز دی اکسیدکربن
    NFPA12-ANNEX-C

    ین ضمیمه جزو الزامات این سند NFPA نیست، بلکه تنها برای مقاصد اطلاعاتی گنجانده شده است.

    C.1 محاسبه اندازه لوله‌ها برای سیستم‌های دی‌اکسید کربن
    محاسبه اندازه لوله‌ها برای سیستم‌های دی‌اکسید کربن پیچیده است زیرا افت فشار به‌طور غیرخطی با طول لوله ارتباط دارد. دی‌اکسید کربن به‌صورت مایع در فشار اشباع از مخزن ذخیره خارج می‌شود. با کاهش فشار به‌دلیل اصطکاک در لوله، مایع به بخار تبدیل می‌شود و مخلوطی از مایع و بخار تولید می‌کند. بنابراین، حجم مخلوط جاری افزایش می‌یابد و سرعت جریان نیز باید افزایش یابد. به این ترتیب، افت فشار در واحد طول لوله در انتهای لوله بیشتر از ابتدای آن خواهد بود.

    اطلاعات مربوط به افت فشار برای طراحی سیستم‌های لوله‌کشی می‌تواند بهترین‌طور از منحنی‌های فشار در برابر طول معادل برای نرخ‌های جریان و اندازه‌های مختلف لوله به‌دست آید. این منحنی‌ها می‌توانند با استفاده از معادله نظری که در بخش 4.7.5.1 آمده است ترسیم شوند. عوامل Y و Z در معادله آن پاراگراف وابسته به فشار ذخیره‌سازی و فشار خط هستند. در معادلات زیر، Z یک نسبت بدون بعد است و عامل Y واحدهای فشار ضربدر چگالی دارد و بنابراین سیستم واحدها را تغییر می‌دهد. عوامل Y و Z می‌توانند به‌صورت زیر ارزیابی شوند:

    جایی که:

    P = فشار در انتهای خط لوله [psi (kPa)]
    PI = فشار ذخیره‌سازی [psi (kPa)]
    p = چگالی در فشار P [lb/ft³ (kg/m³)]
    P1 = چگالی در فشار P1 [lb/ft³ (kg/m³)]
    Ln = لگاریتم طبیعی

    فشار ذخیره‌سازی یک عامل مهم در جریان دی‌اکسیدکربن است. در ذخیره‌سازی با فشار پایین، فشار شروع در مخزن ذخیره‌سازی به سطح پایین‌تری کاهش می‌یابد، بسته به اینکه آیا تمام یا بخشی از تامین پخش می‌شود. به همین دلیل، فشار متوسط در طول تخلیه حدود 285 psi (1965 kPa) خواهد بود. معادله جریان بر اساس فشار مطلق است؛ بنابراین، 300 psi (2068 kPa) برای محاسبات مربوط به سیستم‌های فشار پایین استفاده می‌شود.
    در سیستم‌های فشار بالا، فشار ذخیره‌سازی به دمای محیط بستگی دارد. دمای محیط معمولی 70°F (21°C) فرض می‌شود. برای این شرایط، فشار متوسط در سیلندر در هنگام تخلیه بخش مایع حدود 750 psi (5171 kPa) خواهد بود. بنابراین، این فشار برای محاسبات مربوط به سیستم‌های فشار بالا انتخاب شده است.
    با استفاده از فشارهای پایه 300 psi (2068 kPa) و 750 psi (5171 kPa)، مقادیر عوامل Y و Z در معادله جریان تعیین شده‌اند. این مقادیر در جدول C.1 (a) و جدول C.1 (b) ذکر شده‌اند.
    برای کاربرد عملی، مطلوب است که منحنی‌هایی برای هر اندازه لوله‌ای که می‌تواند استفاده شود رسم شود. با این حال، معادله جریان می‌تواند به صورت زیر بازترتیب شود:

    QAAAABJRU5ErkJggg==

    جایی که:

    از شکل C.1 (a)، فشار شروع 228 psi (1572 kPa) (فشار پایانی خط اصلی) با خط نرخ جریان [193 lb/min (87.6 kg/min)] در طول معادل حدود 300 فوت (91.4 متر) تقاطع می‌کند. به عبارت دیگر، اگر خط انشعاب از مخزن ذخیره‌سازی شروع شود، دی‌اکسید کربن مایع باید از 300 فوت (91.4 متر) لوله‌کشی عبور کند تا فشار به 228 psi (1572 kPa) کاهش یابد. بنابراین، این طول به عنوان نقطه شروع برای طول معادل خط انشعاب در نظر گرفته می‌شود. فشار پایانی خط انشعاب سپس به 165 psi (1138 kPa) می‌رسد، جایی که خط نرخ جریان 193lb/min (87.6 kg/min) با خط طول معادل کلی 410 فوت (125 متر) تقاطع می‌کند، یا 300 فوت + 110 فوت (91 متر + 34 متر). با این فشار پایانی جدید [165 psi (1138 kPa)] و نرخ جریان[500 lb/min (227 kg/min)]، مساحت معادل مورد نیاز برای اسپرینکلر در انتهای هر خط انشعاب تقریباً 0.567 اینچ مربع (366 میلی‌متر مربع) خواهد بود.
    این تقریباً همان مثال اسپرینکلر بزرگ تک است، به جز اینکه نرخ تخلیه به دلیل کاهش فشار نصف شده است.
    طراحی سیستم توزیع لوله‌کشی بر اساس نرخ جریان مورد نظر در هر اسپرینکلر است. این به نوبه خود نرخ جریان مورد نیاز در خطوط انشعاب و لوله‌کشی اصلی را تعیین می‌کند. از تجربه عملی، می‌توان اندازه‌های تقریبی لوله‌های مورد نیاز را تخمین زد. فشار در هر اسپرینکلر می‌تواند از منحنی‌های جریان مناسب تعیین شود. اندازه‌های دهانه اسپرینکلر سپس بر اساس فشار اسپرینکلر از داده‌های ارائه شده در بخش 4.7.5.2 انتخاب می‌شود.
    در سیستم‌های فشار بالا، هدر اصلی از چندین سیلندر جداگانه تأمین می‌شود. بنابراین جریان کل تقسیم بر تعداد سیلندرها می‌شود تا نرخ جریان از هر سیلندر بدست آید. ظرفیت جریان شیر سیلندر و اتصالات به هدر با هر سازنده متفاوت است، بسته به طراحی و اندازه. برای هر شیر خاص، لوله انشعاب و مجموعه اتصالات، طول معادل می‌تواند به صورت فوت از اندازه لوله استاندارد تعیین شود. با این اطلاعات، معادله جریان می‌تواند برای تهیه یک منحنی جریان در مقابل افت فشار استفاده شود. این منحنی یک روش مناسب برای تعیین فشار هدر برای ترکیب شیر و اتصالات خاص فراهم می‌کند.
    جدول C.1(d) و جدول C.1(e) طول‌های معادل اتصالات لوله را برای تعیین طول معادل سیستم‌های لوله‌کشی فهرست می‌کنند. جدول C.1(d) برای اتصالات رزوه‌ای است و جدول C.1(e) برای اتصالات جوشی است. هر دو جدول برای اندازه‌های لولهSchedule 40 محاسبه شده‌اند؛ با این حال، برای تمام مقاصد عملی، همان ارقام می‌توانند برای اندازه‌های لوله Schedule 80 نیز استفاده شوند. این جداول باید برای تعیین طول معادل لوله برای اتصالات استفاده شوند مگر اینکه داده‌های آزمایش سازنده نشان دهند که عوامل دیگری مناسب هستند. برای اتصالات مکانیکی شیار دار که برای استفاده در سیستم‌های دی‌اکسید کربن فهرست شده‌اند، داده‌های طول معادل باید از سازنده دریافت شود.
    برای تغییرات جزئی در ارتفاع لوله‌کشی، تغییر در فشار سر قابل توجه نیست. با این حال، اگر تغییر قابل توجهی در ارتفاع وجود داشته باشد، این عامل باید در نظر گرفته شود. اصلاح فشار سر برای هر فوت از ارتفاع بستگی به فشار متوسط خط دارد، زیرا چگالی با فشار تغییر می‌کند. عوامل اصلاحی در جدول C.1(f) و جدول C.1(g) برای سیستم‌های فشار پایین و فشار بالا به ترتیب داده شده‌اند. اصلاحی که هنگام جریان به سمت بالا اعمال می‌شود، از فشار پایانی کم می‌شود و زمانی که جریان به سمت پایین است، به فشار پایانی افزوده می‌شود.

  • ملاحظات مربوط به اسپیراتینگ ها یا دتکتورهای دودی مکشی بر اساس اصول عملکرد آن‌ها

    اثر رقیق‌سازی
    حساسیت یک سامانه تشخیص مکشی به دو عامل اصلی بستگی دارد: تعداد سوراخ‌های نمونه‌برداری در شبکه لوله‌کشی و آستانه‌های قابل برنامه‌ریزی تشخیص دود. تعداد سوراخ‌های نمونه‌برداری می‌تواند بر میزان رقیق‌سازی هوای بازگشتی به محفظه حسگر تأثیر بگذارد.
    برای مثال، زمانی که دود از یک سوراخ نمونه‌برداری وارد می‌شود، غلظت دود به‌دلیل عبور از سایر سوراخ‌هایی که هوای پاک (بدون دود) را جذب می‌کنند، کاهش می‌یابد. زمانی که این هوای تمیز با هوای آلوده به دود ترکیب می‌شود و به محفظه تشخیص وارد می‌گردد، هوای آلوده به دود رقیق می‌شود. به این پدیده «اثر رقیق‌سازی» گفته می‌شود (شکل ۷ در پایین).

    در شکل ۷، رنگ خاکستری نشان‌دهنده دودی است که از دورترین سوراخ نمونه‌برداری در لوله وارد می‌شود. این دود در حین عبور از لوله با هوای پاک ترکیب شده و غلظت آن کاهش می‌یابد. اثر رقیق‌سازی به‌طور مستقیم با تعداد سوراخ‌های نمونه‌برداری در شبکه لوله‌کشی مرتبط است. هرچه تعداد سوراخ‌ها بیشتر باشد، حجم هوایی که به سمت ASD منتقل می‌شود نیز بیشتر شده و در نتیجه دود معلق در هوا بیشتر رقیق می‌شود.
    برای مثال، اگر لوله نمونه‌برداری ۵۰ متر (۱۶۴ فوت) طول داشته باشد و در هر ۵ متر (۱۶ فوت) یک سوراخ تعبیه شده باشد، در مجموع ۱۰ سوراخ از جمله درپوش انتهایی خواهیم داشت.

    در این مثال ساده، فرض می‌شود که هر سوراخ مقدار تقریباً برابری از هوا را وارد می‌کند. اگر یک منبع دود با غلظت ۲٪ انسداد بر متر (obs/m) در انتهای لوله قرار گیرد و از سایر سوراخ‌ها دود وارد نشود، دود در مسیر حرکت خود با هوای پاک ترکیب می‌شود. زمانی که نمونه به آشکارساز می‌رسد، غلظت آن به ۰.۲٪ obs/m، یا یک‌دهم مقدار اولیه کاهش یافته است. بنابراین، اگر آستانه هشدار اولیه روی ۰.۲٪ obs/m تنظیم شده باشد، غلظت دود در خارج از سوراخ باید بیش از ۲٪ obs/m باشد تا هشدار به صدا درآید.

    در نتیجه، هرچه طول لوله و تعداد سوراخ‌های نمونه‌برداری بیشتر باشد، سامانه بیشتر در معرض اثر رقیق‌سازی قرار می‌گیرد. در این شرایط، بهتر است بر اساس بدترین حالت ممکن طراحی صورت گیرد.
    در واقعیت، محاسبه رقیق‌سازی به سادگی مثال بالا نیست و عوامل بیشتری دخیل‌اند. هر سامانه ویژگی‌های متفاوتی دارد، بنابراین محاسبه دقیق آن بسیار پیچیده است. عواملی که بر نرخ رقیق‌سازی تأثیر می‌گذارند شامل اندازه و تعداد سوراخ‌ها، سه‌راهی‌ها و زانویی‌ها در شبکه لوله‌کشی، قطر لوله، و عوامل محیطی مانند دما، فشار و رطوبت هوا می‌شوند.

     

    زمان انتقال

    زمان انتقال، مدت‌زمانی است که ذرات دود برای رسیدن به محفظه حسگر در دتکتور دودی مکشی نیاز دارند. این زمان (بر حسب ثانیه) از لحظه ورود ذرات به نقطه نمونه‌برداری تا رسیدن آن‌ها به محفظه تشخیص اندازه‌گیری می‌شود. این زمان‌ها با استفاده از نرم‌افزار طراحی دتکتور دودی مکشی محاسبه شده و در فرآیند راه‌اندازی و تأیید نهایی در میدان، به‌صورت عملی ارزیابی و تأیید می‌گردند.

    WhatsApp Image 2025 09 30 at 3.50.36 PM

    چندین پارامتر در تعیین زمان انتقال تأثیرگذار هستند، از جمله:

    • اندازه و تعداد سوراخ‌های نمونه‌برداری
    • تنظیم سرعت مکنده (دور بر دقیقه)
    • تنظیم حساسیت آشکارساز
    • مقدار کل و چیدمان لوله‌های نمونه‌برداری

    استانداردها و آیین‌نامه‌های مدرن، زمان‌های انتقال مشخصی را برای کلاس‌های مختلف دتکتورهای دودی مکشی الزام می‌کنند. حداکثر زمان انتقال ممکن است بسته به نوع کاربرد، از ۶۰ ثانیه برای دتکتورهای بسیار زودهنگام، ۹۰ ثانیه برای دتکتورهای زودهنگام، یا ۱۲۰ ثانیه برای دتکتورهای استاندارد متغیر باشد.

    برای تعیین زمان‌های مجاز انتقال، به استانداردهای EN 54-20، NFPA 72، NFPA 76 و آیین‌نامه‌های محلی مربوطه مراجعه شود.

     

  • معرفی سیستم‌های اطفاء حریق با گاز دی‌اکسید کربن

    1 محدودیت‌ها برای محفظه‌های معمولاً اشغال‌شده
    4.1.1 سیستم‌های جدید اطفاء حریق با گاز دی‌اکسید کربن به‌صورت سیلابی نباید در محفظه‌های معمولاً اشغال‌شده نصب شوند، مگر در مواردی که در بندهای 4.1.1.1، 4.1.1.2، 4.1.1.3، 4.1.1.4 یا 4.1.1.5 مجاز شمرده شده باشد.

    4.1.1.1 سیستم‌های جدید اطفاء حریق با گاز دی‌اکسید کربن به‌صورت سیلابی باید مجاز به نصب در محفظه‌های معمولاً اشغال‌شده باشند، زمانی که مشخص شود که غلظت بی‌اثر شدن لازم است و غلظت بی‌اثر شدن مورد نیاز با استفاده از عوامل گازی جایگزین، غلظتی بالاتر از پایین‌ترین سطح اثرات منفی مشاهده‌شده (LOAEL) را ایجاد می‌کند یا غلظت اکسیژن کمتر از 8 درصد است.

    4.1.1.2 سیستم‌های جدید اطفاء حریق با گاز دی‌اکسید کربن به‌صورت سیلابی باید مجاز به نصب در محفظه‌های معمولاً اشغال‌شده برای آتش‌سوزی‌های مربوط به تجهیزات الکتریکی فعال با ولتاژ بیشتر از 400 ولت و کابل‌های الکتریکی گروهی باشند، جایی که هیچ عامل گازی جایگزین به‌طور موفقیت‌آمیزی آزمایش نشده باشد.

    4.1.1.3 سیستم‌های جدید اطفاء حریق با گاز دی‌اکسید کربن به‌صورت سیلابی باید مجاز به نصب در محفظه‌های معمولاً اشغال‌شده باشند، زمانی که روش‌های طراحی یا سخت‌افزار یا هر دو برای درزگیری بازشوها یا تخلیه طولانی‌مدت برای دیگر عوامل گازی در دسترس نباشند.

    4.1.1.4 سیستم‌های جدید اطفاء حریق با گاز دی‌اکسید کربن به‌صورت سیلابی باید مجاز به نصب در محفظه‌های بارگیری کشتی‌های دریایی باشند.

    4.1.1.5 سیستم‌های جدید اطفاء حریق با گاز دی‌اکسید کربن به‌صورت سیلابی باید مجاز به نصب در محفظه‌های معمولاً اشغال‌شده در اتاق‌های موتور کشتی‌های دریایی باشند، زمانی که مشخص شود که غلظت بی‌اثر شدن لازم است و غلظت بی‌اثر شدن مورد نیاز با استفاده از عوامل گازی جایگزین، غلظتی بالاتر از LOAEL ایجاد می‌کند یا غلظت اکسیژن کمتر از 8 درصد است.

    4.1.2 سیستم‌های موجود. سیستم‌های دی‌اکسید کربن به‌صورت سیلابی موجود باید مجاز به نصب در محفظه‌های معمولاً اشغال‌شده باشند، مشروط بر اینکه به‌طور کامل با شیرهای قفل‌کننده سیستم، آلارم‌های پیش‌تخلیه پنوماتیک و تأخیرهای زمانی پنوماتیک مشخص‌شده در بند 4.5.6 مجهز شده باشند.

    4.2 استفاده و محدودیت‌های دی‌اکسید کربن
    4.2.1 سیستم‌های اطفاء حریق با دی‌اکسید کربن که از مناطق در برابر انفجار محافظت می‌کنند، باید از نازل‌های فلزی استفاده کنند و کل سیستم باید به‌طور کامل به زمین متصل شود.

    4.2.2 علاوه بر این، اشیاء در معرض تخلیه از نازل‌های دی‌اکسید کربن باید به‌طور کامل به زمین متصل شوند تا از تجمع بارهای الکترواستاتیکی احتمالی جلوگیری شود.

    4.3 ایمنی پرسنل
    4.3.1 خطرات برای پرسنل
    4.3.1.1 باید به احتمال حرکت و نشستن گاز دی‌اکسید کربن در مکان‌های مجاور خارج از فضای محافظت‌شده توجه شود. (به بند 4.3.1.3 مراجعه کنید.)

    4.3.1.2 همچنین باید به محل‌هایی توجه شود که گاز دی‌اکسید کربن ممکن است در صورت تخلیه از یک دستگاه تخلیه ایمنی در یک مخزن ذخیره، مهاجرت یا جمع شود.

    4.3.1.3 در هر استفاده از گاز دی‌اکسید کربن، باید به احتمال گرفتار شدن پرسنل در جو یا ورود به جوی که به دلیل تخلیه دی‌اکسید کربن خطرناک شده است، توجه شود.

    4.3.1.3.1 تدابیری باید فراهم شود تا از تخلیه سریع پرسنل اطمینان حاصل شود، ورود به چنین جوهایی که در بند 4.3.1.3 توضیح داده شده است جلوگیری شود، و روش‌هایی برای نجات سریع پرسنل گرفتار شده فراهم گردد.

    4.3.1.3.2 باید آموزش‌های لازم به پرسنل ارائه شود.

    4.3.2 علائم
    4.3.2.1 علائم هشدار باید در مکان‌های قابل مشاهده در هر فضای محافظت‌شده، در هر ورودی به فضاهای محافظت‌شده، در فضاهای نزدیک به فضاهای محافظت‌شده که مشخص شده است گاز دی‌اکسید کربن ممکن است مهاجرت کرده و خطراتی برای پرسنل ایجاد کند، و در هر ورودی به اتاق‌های ذخیره‌سازی دی‌اکسید کربن و جایی که گاز دی‌اکسید کربن ممکن است در صورت تخلیه از دستگاه ایمنی یک مخزن ذخیره جمع شود، نصب شوند.

    4.3.2.2 فرمت، رنگ، سبک حروف کلمات سیگنال، حروف‌نگاری پیام، اندازه حروف و مقررات ایمنی نمادها باید مطابق با استاندارد ANSI Z535.2 باشد.

    4.3.2.3 علائم ایمنی و کلمات پیام باید با استفاده از فرمت سه‌پنلی که در بندهای 4.3.2.3.1 تا 4.3.2.3.6.2 مشخص شده است، ارائه شوند.

    4.3.2.3.1 علائم نشان داده‌شده در شکل 4.3.2.3.1 باید در هر فضای محافظت‌شده استفاده شود.

    4.3.2.3.2 علائم نشان داده‌شده در شکل 4.3.2.3.2 باید در هر ورودی به فضای محافظت‌شده استفاده شود.

    4.3.2.3.3 علائم نشان داده‌شده در شکل 4.3.2.3.3 باید در هر ورودی به فضای محافظت‌شده برای سیستم‌هایی که با بوگیر سبز زمستانی تجهیز شده‌اند، استفاده شود.

    2Q==

    9k=

    ۴.۳.۲.۳.۴ تابلوی نشان داده شده در شکل ۴.۳.۲.۳.۴ باید در هر فضای مجاور که احتمال تجمع گاز دی‌اکسید کربن تا سطح خطرناک وجود دارد، نصب شود.

    ۴.۳.۲.۳.۵ تابلوی نشان داده شده در شکل ۴.۳.۲.۳.۵ باید در بیرون از هر ورودی اتاق ذخیره‌سازی دی‌اکسید کربن نصب شود.

    ۴.۳.۲.۳.۶ تابلوها برای عملکرد دستی:

    ۴.۳.۲.۳.۶.۱ تابلوهای هشدار باید در تمام مکان‌هایی که عملکرد دستی سیستم ممکن است انجام شود، نصب شوند.

    ۴.۳.۲.۳.۶.۲ تابلوی نشان داده شده در شکل ۴.۳.۲.۳.۶.۲ باید در کنار هر ایستگاه فعال‌سازی دستی نصب شود.

    Z

    2Q==

    2Q==

    ۴.۳.۲.۴ برای نصب‌هایی که دارای تابلوهای موجودی هستند که با الزامات بند ۴.۳.۲.۳ تفاوت دارند اما با الزامات بند ۴.۳.۲.۱مطابقت دارند، این تابلوهای موجود قابل‌قبول تلقی می‌شوند، مشروط بر اینکه مرکز دارای برنامه آموزشی تابلوها باشد که کلیه تابلوهای مرتبط با سیستم اطفاء را پوشش دهد و تمام افرادی که به فضای تحت حفاظت دسترسی دارند یا آموزش‌های لازم را دیده باشند یا همیشه با فرد آموزش‌دیده در آن فضا همراه باشند.
    در تأسیسات مشمول این بند، در نصب‌های جدید باید از همان نوع تابلوهایی استفاده شود که در تابلوهای موجود مرکز استفاده شده است. تمام تابلوها در یک مرکز باید سبک و قالب یکسانی داشته باشند.

    ۴.۳.۳ روش‌های تخلیه:

    ۴.۳.۳.۱ تمام افرادی که ممکن است در هر زمان وارد فضای تحت حفاظت با دی‌اکسید کربن شوند باید نسبت به خطرات موجود هشدار داده شوند و روش‌های ایمن تخلیه به آنان آموزش داده شود.

    ۴.۳.۳.۱.۱ باید تدابیری اتخاذ شود تا از ورود افراد فاقد تجهیزات ایمنی به فضاهایی که در اثر تخلیه دی‌اکسید کربن ناایمن شده‌اند، جلوگیری گردد، تا زمانی که فضا تهویه شود و آزمایش‌های مناسب ایمنی محیط را تأیید کرده باشند. افرادی که آموزش ندیده‌اند یا مجهز به دستگاه تنفسی مستقل (SCBA) نیستند، نباید در فضاهایی که غلظت گاز از ۴ درصد بیشتر است باقی بمانند.

    ۴.۳.۳.۲ هشداردهنده‌های صوتی و نوری باید طبق بند ۴.۵.۶فراهم شوند.

    ۴.۳.۳.۳* به تمام کارکنان اطلاع داده شود که تخلیه گاز دی‌اکسید کربن از سیستم‌های با فشار بالا یا پایین به‌صورت مستقیم روی فرد، می‌تواند باعث آسیب به چشم، گوش یا حتی زمین خوردن در اثر فشار شدید گاز شود.

    ۴.۳.۳.۴ در تمام سیستم‌ها به‌جز مواردی که محدودیت‌های ابعادی وجود دارد و مانع ورود افراد به فضای تحت حفاظت می‌شود، باید قفل ایمنی (lockout) فراهم شود.

    ۴.۳.۳.۴.۱ شیر قفل ایمنی باید روی تمام سیستم‌هایی که امکان مهاجرت دی‌اکسید کربن و ایجاد خطر برای افراد وجود دارد، نصب شود.

    ۴.۳.۳.۴.۲ در سیستم‌های فشار پایین، شیر قطع مخزن نباید به‌عنوان شیر قفل ایمنی در نظر گرفته شود، مگر طبق مجوز بند ۴.۳.۳.۴.۳.

    ۴.۳.۳.۴.۳ در مواردی که یک مخزن فشار پایین تنها یا چند سیستم را تغذیه می‌کند که خطرات مرتبط به هم را پوشش می‌دهند، و هیچ‌کدام از این خطرات در صورت خاموش بودن تجهیزات نیاز به حفاظت ندارند، می‌توان از شیر قطع مخزن به‌عنوان شیر قفل ایمنی برای کل سیستم استفاده کرد.

    ۴.۳.۳.۴.۴* کلید قطع سرویس نباید به‌جای شیر قفل ایمنی برای جلوگیری از تخلیه عامل مورد استفاده قرار گیرد. (به بند ۴.۵.۴.۱۲ مراجعه شود.)

    ۴.۳.۳.۴.۵ هنگام انجام تعمیرات یا آزمایش روی سیستم، باید سیستم قفل شود یا فضای حفاظت‌شده و فضاهای در معرض مهاجرت گاز تخلیه شوند.

    ۴.۳.۳.۴.۶ زمانی که قرار است در دوره قفل ایمنی حفاظت ادامه یابد، باید فرد یا افرادی به‌عنوان “نگهبان حریق” با تجهیزات اطفاء دستی یا نیمه‌ثابت مناسب یا ابزار لازم برای بازیابی حفاظت تعیین شوند.

    ۴.۳.۳.۴.۶.۱ نگهبان حریق باید به یک محل با پایش دائمی ارتباط داشته باشد.

    ۴.۳.۳.۴.۶.۲ مقامات مسئول تداوم حفاظت باید از قفل ایمنی و بازگردانی مجدد سیستم مطلع شوند.

    ۴.۳.۳.۵* هنگام حمل سیلندرهای سیستم، باید دستورالعمل‌های ایمنی رعایت شود.

    ۴.۳.۴ فاصله‌های الکتریکی:

    ۴.۳.۴.۱* تمام اجزای سیستم باید به‌گونه‌ای قرار گیرند که حداقل فاصله از اجزای برقدار مطابق با جدول ۴.۳.۴.۱ و شکل ۴.۳.۴.۱حفظ شود.

    ۴.۳.۴.۲* در ارتفاعات بیش از ۳۳۰۰ فوت (۱۰۰۰ متر)، فاصله از اجزای برقدار باید به میزان ۱ درصد برای هر ۳۳۰ فوت (۱۰۰متر) افزایش در ارتفاع، افزایش یابد.

    ۴.۳.۴.۳* برای هماهنگی فاصله موردنیاز با طراحی الکتریکی، باید سطح عایق‌کاری پایه طراحی (BIL) تجهیزات تحت حفاظت ملاک قرار گیرد، اگرچه در ولتاژهای نامی ۱۶۱ کیلوولت یا کمتر، این موضوع تأثیرگذار نیست.

    ۴.۳.۴.۴* فاصله انتخاب‌شده تا زمین باید بر اساس بیشترین مقدار بین پیک سوئیچینگ یا وظیفه BIL تعیین شود، نه صرفاً بر اساس ولتاژ نامی.

    ۴.۳.۴.۵ فاصله بین اجزای بدون عایق و برقدار سیستم الکتریکی و هر بخش از سیستم دی‌اکسید کربن نباید کمتر از حداقل فاصله‌ای باشد که برای ایزولاسیون سیستم الکتریکی در نظر گرفته شده است.

    Z

    Z

    4.3.4.6 زمانی که BIL طراحی در دسترس نباشد و زمانی که ولتاژ نامی برای معیار طراحی استفاده شود، بالاترین حداقل فاصله مشخص شده برای این گروه باید استفاده شود.

    4.3.5* مدت زمان حفاظت. برای سیستم‌های سیلاب کامل، غلظت مؤثر عامل اطفاء حریق باید به مدت زمانی حفظ شود که اقدامات اضطراری مؤثر توسط پرسنل آموزش دیده امکان‌پذیر باشد.

    4.3.6* آلارم‌های قابل مشاهده پیش از تخلیه باید مطابق با موارد زیر باشند: (1) آنها باید در تمام فضای محافظت‌شده قابل مشاهده باشند. (2) آنها باید از سیگنال آلارم حریق ساختمان و سایر سیگنال‌های آلارم متمایز باشند. (3) دستگاه‌های قابل مشاهده، به جز پوشش‌ها، نیازی به هم‌زمانی با یکدیگر یا با آلارم‌های حریق ساختمان ندارند.

    4.4 مشخصات، نقشه‌ها و تأییدیه‌ها.

    4.4.1 مشخصات. 4.4.1.1 مشخصات برای سیستم‌های اطفاء حریق دی‌اکسید کربن باید تحت نظارت شخصی با تجربه و صلاحیت کامل در طراحی سیستم‌های اطفاء حریق دی‌اکسید کربن و با مشاوره مقام مسئول تهیه شوند. 4.4.1.2 مشخصات باید شامل تمام موارد ضروری برای طراحی سیستم مانند تعیین مقام مسئول، انحرافات از استاندارد که توسط مقام مسئول مجاز است، و نوع و میزان آزمایش‌های تأییدیه‌ای که پس از نصب سیستم انجام خواهد شد، باشد. 4.4.1.3 آزمایش‌های سیستم حفاظت آتش و ایمنی زندگی یکپارچه باید مطابق با NFPA 4 انجام شوند.

    4.4.2 نقشه‌ها. 4.4.2.1 نقشه‌ها و محاسبات باید قبل از آغاز نصب به تأیید مقام مسئول ارسال شوند. 4.4.2.2 نقشه‌ها و محاسبات باید توسط افراد کاملاً واجد شرایط در طراحی سیستم‌های اطفاء حریق دی‌اکسید کربن تهیه شوند. 4.4.2.3 این نقشه‌ها باید به مقیاس مشخص یا با ابعاد دقیق ترسیم شوند. 4.4.2.4 نقشه‌ها باید به‌گونه‌ای تهیه شوند که به راحتی قابل تکثیر باشند. 4.4.2.5 این نقشه‌ها باید جزئیات کافی برای ارزیابی خطر یا خطرات و ارزیابی اثربخشی سیستم توسط مقام مسئول را فراهم کنند. 4.4.2.6 جزئیات نقشه‌ها باید شامل موارد زیر باشد: (1) مواد موجود در خطرات محافظت‌شده (2) محل خطرات (3) محصورسازی یا محدودیت و جداسازی خطرات (4) نواحی اطراف که می‌توانند بر خطرات محافظت‌شده تأثیر بگذارند

    4.4.2.7 جزئیات سیستم باید شامل موارد زیر باشد: (1) اطلاعات و محاسبات در مورد مقدار دی‌اکسید کربن (2) محل و نرخ جریان هر نازل، شامل شماره کد دهانه و قطر واقعی دهانه.

    (3) محل، اندازه و طول معادل لوله‌ها، اتصالات و شیلنگ
    (4) محل و اندازه تأسیسات ذخیره‌سازی دی‌اکسید کربن

    4.4.2.8 جزئیات روش کاهش اندازه لوله (کوپلینگ کاهنده یا بوشینگ) و جهت‌گیری سه‌راهی‌ها باید به‌وضوح مشخص شوند.
    4.4.2.9 اطلاعات مربوط به محل و عملکرد دستگاه‌های آشکارساز، دستگاه‌های عملیاتی، تجهیزات کمکی و مدارهای الکتریکی (در صورت استفاده) باید ارائه شوند.
    4.4.2.10 اطلاعاتی باید ارائه شود که دستگاه‌ها و تجهیزات مورد استفاده را شناسایی کند.
    4.4.2.11 هر ویژگی خاص باید به‌طور کافی توضیح داده شود.
    4.4.2.12 زمانی که شرایط در محل اجرای پروژه نیازمند تغییرات قابل توجه از نقشه‌های تأییدشده باشد، تغییرات باید برای تأیید به مقام مسئول ارائه شوند.
    4.4.2.13 اگر نصب نهایی با نقشه‌ها و محاسبات تهیه‌شده متفاوت باشد، نقشه‌ها و محاسبات جدیدی که نصب واقعی (as-built) را نشان می‌دهند باید تهیه شوند.
    4.4.2.13.1 نقشه‌های as-built باید ارتباط بین خاموش‌سازی تجهیزات موردنیاز و قطع سوخت با سیستم اطفاء حریق را نشان دهند.
    4.4.2.14 مالک سیستم باید دفترچه راهنمای دستورالعمل و نگهداری شامل توالی کامل عملکرد را نگهداری کرده و مجموعه کامل نقشه‌ها و محاسبات سیستم را در یک محفظه محافظت‌شده حفظ کند.

    4.4.3* تأیید نصب‌ها
    4.4.3.1* سیستم کامل‌شده باید توسط پرسنل واجد شرایط بازرسی، آزمایش و مستندسازی شده و به تأیید مقام مسئول برسد.
    4.4.3.1.1 آزمایش پذیرش مورد نیاز در بند 4.4.3.1 باید در قالب یک گزارش آزمایش مستندسازی شود.
    4.4.3.1.2 گزارش آزمایش پذیرش باید تا پایان عمر سیستم توسط مالک سیستم نگهداری شود.
    4.4.3.2* فقط تجهیزات و دستگاه‌های فهرست‌شده یا تأییدشده باید در سیستم استفاده شوند.
    4.4.3.3 برای اطمینان از نصب صحیح سیستم و عملکرد آن مطابق مشخصات، مراحل 4.4.3.3.1 تا 4.4.3.3.4.2 باید انجام شوند.

    4.4.3.3.1 بازرسی بصری. یک بازرسی بصری کامل از سیستم نصب‌شده و ناحیه دارای خطر باید انجام شود.
    4.4.3.3.1.1 لوله‌کشی، تجهیزات عملیاتی و نازل‌های تخلیه باید از نظر اندازه و محل مناسب بررسی شوند.
    4.4.3.3.1.2 محل آلارم‌ها و مکانیزم‌های دستی اضطراری باید تأیید شوند.
    4.4.3.3.1.3 پیکربندی ناحیه خطر باید با مشخصات اولیه خطر مقایسه شود.
    4.4.3.3.1.4 ناحیه خطر باید از نظر وجود بازشوهای غیرقابل بسته‌شدن و منابع نشت عامل اطفاء که ممکن است در مشخصات اولیه نادیده گرفته شده باشند، با دقت بررسی شود.

    4.4.3.3.2 برچسب‌گذاری.
    4.4.3.3.2.1 بررسی برچسب‌گذاری تجهیزات برای اطمینان از تطابق با نام‌گذاری و دستورالعمل‌های صحیح باید انجام شود.

    4.4.3.3.2.2 اطلاعات پلاک شناسایی روی مخازن ذخیره‌سازی باید با مشخصات تطبیق داده شود.
    4.4.3.3.3 آزمایش‌های عملکردی. آزمایش‌های عملکردی غیرمخرب بر روی تمام دستگاه‌های لازم برای عملکرد سیستم، از جمله دستگاه‌های کشف، فعال‌سازی و هشداردهنده، باید انجام شود.
    4.4.3.3.4* آزمایش تخلیه کامل.
    4.4.3.3.4.1 یک آزمایش تخلیه کامل باید بر روی هر سیستم نصب‌شده انجام شود.
    4.4.3.3.4.2 در مواردی که چند خطر از یک منبع مشترک محافظت می‌شوند، یک آزمایش تخلیه کامل برای هر خطر باید انجام شود.
    4.4.3.4 پیش از انجام آزمایش، رویه‌های ایمنی باید مرور شوند. (رجوع شود به بخش 4.4)

    4.4.4 آزمایش سیستم‌ها. سیستم‌ها باید طبق بندهای 4.4.4.1 تا 4.4.4.3 آزمایش شوند.
    4.4.4.1 کاربرد موضعی. تخلیه کامل مقدار طراحی‌شده دی‌اکسید کربن از طریق لوله‌کشی سیستم باید انجام شود تا اطمینان حاصل شود که دی‌اکسید کربن به طور مؤثر خطر را برای مدت زمان مورد نیاز بر اساس مشخصات طراحی پوشش می‌دهد و تمام تجهیزات فشاری عملکرد صحیح دارند.
    4.4.4.2 سیلاب کامل. تخلیه کامل مقدار طراحی‌شده دی‌اکسید کربن از طریق لوله‌کشی سیستم باید انجام شود تا اطمینان حاصل شود که دی‌اکسید کربن در ناحیه خطر تخلیه می‌شود، غلظت مورد نظر حاصل شده و به مدت زمان مشخص‌شده در طراحی حفظ می‌شود، و تمام تجهیزات فشاری به درستی عمل می‌کنند.
    4.4.4.3 شیلنگ‌های دستی.
    4.4.4.3.1 یک آزمایش تخلیه کامل بر روی سیستم‌های شیلنگ دستی باید انجام شود.
    4.4.4.3.2 ارائه شواهدی از جریان مایع از هر نازل با الگوی پوشش‌دهی مناسب الزامی است.

    4.5 کشف، فعال‌سازی و کنترل.
    4.5.1 طبقه‌بندی. سیستم‌ها باید بر اساس روش‌های فعال‌سازی شرح‌داده‌شده در بندهای 4.5.1.1 تا 4.5.1.3.2 به صورت خودکار یا دستی طبقه‌بندی شوند.
    4.5.1.1 عملکرد خودکار. عملکردی که به هیچ اقدام انسانی نیاز ندارد به عنوان عملکرد خودکار در نظر گرفته می‌شود.
    4.5.1.2 عملکرد عادی دستی.
    4.5.1.2.1 عملکرد سیستم که نیاز به اقدام انسانی دارد و محل دستگاه فعال‌کننده به گونه‌ای است که در همه زمان‌ها به راحتی در دسترس خطر قرار دارد، عملکرد عادی دستی تلقی می‌شود. (رجوع شود به 4.5.4.5)
    4.5.1.2.2 عملکرد یک کنترل باید تمام موارد لازم برای راه‌اندازی کامل سیستم را انجام دهد.
    4.5.1.3* عملکرد اضطراری دستی.
    4.5.1.3.1 عملکرد سیستم توسط انسان که دستگاه فعال‌کننده کاملاً مکانیکی بوده و در محل یا نزدیک دستگاه کنترل‌شونده قرار دارد، عملکرد اضطراری دستی تلقی می‌شود.

    4.5.1.3.2 استفاده از فشار سیستم برای تکمیل عملکرد دستگاه کاملاً مکانیکی مجاز است. (رجوع شود به 4.5.4.6)

    4.5.2* کشف خودکار و فعال‌سازی خودکار. کشف خودکار و فعال‌سازی خودکار باید استفاده شود، مگر در شرایط زیر:

    1. فعال‌سازی فقط دستی در صورتی که مورد تأیید مرجع ذی‌صلاح باشد و آزادسازی خودکار باعث افزایش خطر شود، مجاز است.
    2. کشف خودکار و فعال‌سازی خودکار برای سیستم‌های شیلنگ دستی و رایزر ثابت (standpipe) کاربرد ندارد.
    3. کشف خودکار و فعال‌سازی خودکار در سیستم‌های دریایی اعمال نمی‌شود، مگر طبق بند 9.3.3 مجاز باشد.

    4.5.2.1* کنترل‌های فعال‌سازی خودکار باید به گونه‌ای تنظیم شوند که نیازمند دریافت سیگنال مداوم هشدار حریق پیش از فعال‌سازی هشدارهای پیش از تخلیه باشند و فعال‌سازی هرگونه تأخیر زمانی برقی پیش از تخلیه و هشدارهای برقی پیش از تخلیه را پیش از فعال‌سازی دستگاه‌های آزادسازی الزامی کنند.

    4.5.3* کشف خودکار. کشف خودکار باید با هر روش یا دستگاه فهرست‌شده یا مورد تأیید که توانایی کشف و اعلام گرما، شعله، دود، بخارات قابل اشتعال یا شرایط غیرعادی در ناحیه خطر مانند مشکلات فرآیندی که احتمال آتش‌سوزی دارد را داشته باشد، انجام گیرد.

    4.5.4 دستگاه‌های عملکردی. دستگاه‌های عملکردی باید شامل دستگاه‌ها یا شیرهای آزادسازی دی‌اکسید کربن، کنترل‌های تخلیه، و دستگاه‌های خاموشی تجهیزات باشند که برای عملکرد موفق سیستم لازم هستند.

    4.5.4.1 فهرست‌شده و مورد تأیید. 4.5.4.1.1 عملکرد باید از طریق روش‌های مکانیکی، برقی یا پنوماتیکی فهرست‌شده یا مورد تأیید انجام شود. 4.5.4.1.2 تجهیزات کنترلی باید به‌طور خاص برای تعداد و نوع دستگاه‌های فعال‌سازی به‌کاررفته فهرست‌شده یا مورد تأیید باشند، و سازگاری آن‌ها نیز باید فهرست‌شده یا مورد تأیید باشد.

    4.5.4.2 طراحی دستگاه. 4.5.4.2.1 تمامی دستگاه‌ها باید برای شرایط کاری مورد انتظار طراحی شده باشند و نباید به راحتی غیرفعال شوند یا مستعد عملکرد تصادفی باشند. 4.5.4.2.2 دستگاه‌ها باید به‌طور معمول برای عملکرد در بازه دمایی °F 20- تا °F 150 (°C 29- تا °C 66) طراحی شده باشند یا محدودیت دمایی آن‌ها به‌طور واضح روی آن‌ها درج شده باشد.

    4.5.4.3 تمامی دستگاه‌ها باید به گونه‌ای مکان‌یابی، نصب یا محافظت شوند که در معرض آسیب‌های مکانیکی، شیمیایی یا دیگر آسیب‌هایی که می‌توانند باعث از کار افتادن آن‌ها شوند، قرار نگیرند.

    4.5.4.4 دستگاه‌هایی که از اتصالات خاص تولیدکننده برای کنترل آزادسازی دی‌اکسید کربن استفاده می‌کنند باید دارای اتصالاتی باشند که مشخص یا به وضوح نشانه‌گذاری شده باشند، در مواردی که احتمال نصب نادرست وجود دارد.

    4.5.4.4.1 دستگاه‌های جدید معرفی‌شده پس از ۱ ژانویه ۲۰۰۸باید با این الزامات مطابقت داشته باشند.

    4.5.4.5* کنترل‌های دستی معمول برای فعال‌سازی باید در تمامی زمان‌ها از جمله هنگام آتش‌سوزی به راحتی در دسترس باشند.

    4.5.4.5.1 کنترل(های) دستی باید ظاهر مشخص و قابل تشخیص برای هدف مورد نظر داشته باشند.

    ۴.۵.۴.۵.۲ کنترل(های) دستی باید باعث عملکرد کامل سیستم به صورت عادی شود.

    ۴.۵.۴.۵.۳ عملکرد این کنترل دستی نباید باعث بازتنظیم تأخیر زمانی شود. (رجوع شود به ۴.۵.۶.۲.۲)

    ۴.۵.۴.۶* همه شیرهایی که کنترل آزادسازی و توزیع دی‌اکسید کربن را بر عهده دارند باید مجهز به کنترل دستی اضطراری باشند.

    ۴.۵.۴.۶.۱ کنترل دستی اضطراری برای سیلندرهای تحت فشار تبعی الزامی نیست.

    ۴.۵.۴.۶.۲ وسیله اضطراری باید به آسانی در دسترس بوده و در نزدیکی شیرهای مربوطه قرار داشته باشد.

    ۴.۵.۴.۶.۳ این دستگاه‌ها باید با یک پلاک هشدار مشخص نشانه‌گذاری شوند تا مفهوم بند ۴.۵.۴.۶.۲ را بیان کنند.

    ۴.۵.۴.۷* سیلندرها

    ۴.۵.۴.۷.۱ در مواردی که برای آزادسازی سیلندرهای تبعی از فشار گاز سیلندرهای پیلوت استفاده می‌شود که از طریق منیفولد تخلیه سیستم (یعنی با استفاده از فشار برگشتی به جای خط پیلوت جداگانه) تغذیه می‌شوند و تعداد کل سیلندرها کمتر از سه عدد است، باید حداقل یک سیلندر برای این عملیات اختصاص یابد.

    ۴.۵.۴.۷.۲ در مواردی که فشار گاز از سیلندرهای پیلوت از طریق منیفولد تخلیه سیستم برای آزادسازی سیلندرهای تبعی استفاده می‌شود و تعداد کل سیلندرها سه یا بیشتر است، باید حداقل یک سیلندر پیلوت بیشتر از حداقل مورد نیاز برای فعال‌سازی سیستم در نظر گرفته شود.

    ۴.۵.۴.۷.۳ در طول تست پذیرش تخلیه کامل، سیلندر پیلوت اضافی باید به‌گونه‌ای تنظیم شود که مانند یک سیلندر تبعی عمل کند.

    ۴.۵.۴.۷.۴* کنترل‌های فعال‌سازی خودکار باید به صورت زیر تنظیم شوند: ۱) نیاز به یک سیگنال پیوسته هشدار حریق پیش از فعال‌سازی هشدارهای پیش از تخلیه داشته باشند.
    ۲) فعال‌سازی هرگونه تأخیر زمانی یا هشدارهای برقی پیش از تخلیه باید پیش از فعال‌سازی دستگاه‌های آزادسازی انجام شود.

    ۴.۵.۴.۸ کنترل‌های دستی

    ۴.۵.۴.۸.۱ کنترل‌های دستی نباید نیاز به نیروی کششی بیش از ۴۰ پوند (۱۷۸ نیوتن) یا حرکتی بیش از ۱۴ اینچ (۳۵۶ میلی‌متر) برای عملکرد داشته باشند.

    ۴.۵.۴.۸.۲ حداقل یک کنترل دستی برای فعال‌سازی باید در ارتفاعی حداکثر ۴ فوت (۱.۲ متر) از سطح زمین نصب شود.

    ۴.۵.۴.۹ در مواردی که ادامه عملکرد تجهیزات مرتبط با خطری که در حال اطفاء آن است می‌تواند به تداوم آتش‌سوزی کمک کند، منبع برق یا سوخت آن تجهیزات باید به صورت خودکار قطع شود.

    ۴.۵.۴.۹.۱ همه دستگاه‌های خاموش‌کننده باید به عنوان اجزای جدایی‌ناپذیر سیستم در نظر گرفته شده و همراه با عملکرد سیستم فعال شوند.

    ۴.۵.۴.۹.۲ الزامات بند ۴.۵.۴.۹ در مورد سیستم‌های روغن‌کاری مرتبط با تجهیزات دوار بزرگ که در آن‌ها سیستم تخلیه ممتد برای دوره کاهش سرعت یا خنک‌سازی طراحی شده باشد، اعمال نمی‌شود.

    ۴.۵.۴.۱۰ همه دستگاه‌های دستی باید به گونه‌ای شناسایی شوند که خطر مربوطه، عملکرد مورد انتظار و روش استفاده آن‌ها مشخص باشد.

    ۴.۵.۴.۱۱ استفاده از کلید قطع اضطراری (Abort switches) در سیستم‌های دی‌اکسید کربن مجاز نیست.

    ۴.۵.۴.۱۲ در سیستم‌هایی که به‌صورت الکتریکی عمل می‌کنند، باید یک کلید قطع سرویس تعبیه شود تا امکان آزمایش سیستم بدون فعال‌سازی سیستم اطفاء حریق فراهم شود. هنگام استفاده از این کلید، مدار آزادسازی سیستم اطفاء حریق قطع شده و سیگنال نظارتی در پنل آزادسازی سیستم اطفاء ایجاد می‌شود.

    ۴.۵.۴.۱۳ کلید فشار تخلیه

    ۴.۵.۴.۱۳.۱ یک کلید فشار تخلیه باید بین منبع دی‌اکسید کربن و شیر قفل‌کن نصب شود.

    ۴.۵.۴.۱۳.۲ در سیستم‌های دی‌اکسید کربن با فشار پایین، در صورتی که شیر قطع اصلی دستی و نظارت‌شده به عنوان شیر قفل‌کن در نظر گرفته شود (یعنی الزامات بندهای ۴.۳.۳.۴ تا ۴.۳.۳.۴.۵ را داشته باشد)، کلید فشار باید در پایین‌دست شیر خودکار (شیر انتخاب‌گر اصلی یا شیر انتخاب‌گر) که به اتاق سرور یا اتاق‌های سرور تغذیه می‌کند، نصب شود.

    ۴.۵.۴.۱۳.۳ کلید فشار تخلیه باید سیگنالی برای شروع هشدار به پنل آزادسازی ارسال کند تا دستگاه‌های هشدار برقی/الکترونیکی را فعال نماید.

    ۴.۵.۵ نظارت و شیرهای قفل‌کن

    ۴.۵.۵.۱ نظارت بر سیستم‌های خودکار و شیرهای قفل‌کن دستی باید فراهم باشد مگر اینکه توسط مرجع ذیصلاح به‌طور خاص مستثنا شود.

    ۴.۵.۵.۲* ارتباطات بین اجزای ضروری برای کنترل سیستم و ایمنی جانی باید تحت نظارت باشد.

    ۴.۵.۵.۳ ارتباطات لوله و لوله‌کشی که به‌طور معمول تحت فشار نیستند، ملزم به رعایت بند ۴.۵.۵.۲ نیستند.

    ۴.۵.۵.۴ در صورت وجود مدار باز، اتصال زمین ناخواسته یا از دست رفتن یکپارچگی در خطوط کنترل پنوماتیکی که موجب اختلال در عملکرد کامل سیستم می‌شود، باید سیگنال اشکال (trouble) ارسال گردد.

    ۴.۵.۵.۵ سیگنال‌های هشدار و اشکال باید از طریق یکی از روش‌های تعریف‌شده در استاندارد NFPA 72 ارسال شوند.

    ۴.۵.۵.۶ اتصالات سیلندرهای تبعی که با پنوماتیک فشار بالا کار می‌کنند و در مجاورت مستقیم با سیلندرهای پیلوت قرار دارند، الزامی به نظارت ندارند.

    ۴.۵.۵.۷ در مواردی که بای‌پس دستی وجود دارد و این بای‌پس می‌تواند در حالت باز باقی بماند، این بای‌پس‌ها باید تحت نظارت باشند.

    ۴.۵.۶* هشدارها. هشدارهای دیداری و شنیداری باید برای مقاصد زیر فراهم شوند:

    ۱) هشدار به افراد برای عدم ورود به فضایی که ممکن است به دلیل حضور غلظت بالای دی‌اکسید کربن، خطرناک باشد.
    ۲) فراهم‌کردن فرصت برای خروج افراد از فضاهایی که با تخلیه سیستم دی‌اکسید کربن ممکن است ناایمن شوند.

    ۴.۵.۶.۱ هشدارهای شنیداری و دیداری سیستم دی‌اکسید کربن باید از سایر هشدارها از جمله سیستم اعلام حریق ساختمان متمایز باشند.

    ۴.۵.۶.۲ هشدار پیش از تخلیه و تأخیر زمانی. یک هشدار پیش‌تخلیه پنوماتیکی، تأخیر زمانی پنوماتیکی و هشدار دیداری پیش‌تخلیه باید برای اتاق‌های سرور زیر فراهم شوند:

    ۱) فضاهای معمولاً اشغال‌شده یا قابل اشغال که تحت پوشش سیستم‌های غرقاب کامل هستند، به جز موارد بیان‌شده در بند ۴.۵.۶.۲.۳
    ۲) سیستم‌های اعمال موضعی که از خطراتی محافظت می‌کنند و تخلیه آن‌ها باعث قرار گرفتن افراد در معرض غلظت‌هایی از دی‌اکسید کربن بیش از ۷.۵ درصد حجمی در هوا به مدت بیش از ۵ دقیقه می‌شود

    ۴.۵.۶.۲.۱ هشدارهای پیش‌تخلیه، در صورت نیاز، باید در داخل فضای محافظت‌شده نصب شوند.

    ۴.۵.۶.۲.۲ تأخیر زمانی پیش‌تخلیه باید مدت زمانی کافی را برای هشدار پیش‌تخلیه فراهم کند تا امکان تخلیه افراد از دورترین نقاط فضا نسبت به خروجی‌ها فراهم باشد.

    ۴.۵.۶.۲.۳* حذف تأخیر زمانی برای فضاهای قابل اشغال مجاز است، در صورتی که فراهم کردن تأخیر زمانی باعث ایجاد خطر غیرقابل‌قبول برای افراد یا آسیب غیرقابل‌قبول به تجهیزات حیاتی شود.

    ۴.۵.۶.۲.۴ در مواردی که تأخیر زمانی حذف می‌شود، باید تدابیری اتخاذ گردد تا در زمانی که افراد در فضای محافظت‌شده حضور دارند، سیستم دی‌اکسید کربن در وضعیت قفل باشد و فعال نشود.

    ۴.۵.۶.۲.۵ آزمایش‌های خشک (Dry Runs) باید انجام شود تا حداقل زمان مورد نیاز برای تخلیه افراد از منطقه خطر به‌دست آید، با در نظر گرفتن زمان لازم برای تشخیص سیگنال هشدار.

    ۴.۵.۶.۲.۶ دستگاه‌های هشدار شنیداری باید یا سطح صدا مطابق با بندهای ۴.۵.۶.۲.۶.۱ و ۴.۵.۶.۲.۶.۲ داشته باشند یا ویژگی‌های صوتی مطابق با بند ۱۸.۴.۶ استاندارد NFPA 72 را دارا باشند.

    ۴.۵.۶.۲.۶.۱ هشدارهای پیش‌تخلیه شنیداری باید حداقل ۱۵دسی‌بل بالاتر از سطح نویز محیط یا ۵ دسی‌بل بالاتر از حداکثر سطح صدا، هرکدام که بیشتر است، باشند؛ این اندازه‌گیری باید در ارتفاع ۱.۵ متری از کف فضای قابل اشغال انجام شود.

    ۴.۵.۶.۲.۶.۲ دستگاه‌های هشدار شنیداری نباید صدایی بیش از ۱۲۰ دسی‌بل در حداقل فاصله شنوایی از دستگاه هشدار داشته باشند.

    ۴.۵.۶.۲.۶.۳ هشدار پیش‌تخلیه باید دارای حداقل قدرت صدای ۹۰ دسی‌بل در فاصله ۳ متری باشد.

    ۴.۵.۶.۳ هشدارهای دیداری و شنیداری باید در بیرون از هر ورودی به فضاهای زیر نصب شوند:

    ۱) فضاهای معمولاً اشغال‌شده یا قابل اشغال که توسط سیستم غرقاب کامل دی‌اکسید کربن محافظت می‌شوند
    ۲) فضاهای معمولاً اشغال‌شده یا قابل اشغال که تخلیه از سیستم موضعی ممکن است افراد را در معرض غلظت‌های خطرناک دی‌اکسید کربن قرار دهد
    ۳) فضاهای معمولاً اشغال‌شده یا قابل اشغال که دی‌اکسید کربن ممکن است به آن‌ها نشت کرده و برای افراد خطر ایجاد کند

    ۴.۵.۶.۳.۱ این هشدارها باید قبل از تخلیه یا همزمان با شروع تخلیه فعال شوند.

    ۴.۵.۶.۳.۲* این هشدارها باید پس از تخلیه عامل ادامه یابند تا یکی از شرایط زیر حاصل شود:

    ۱) اقدام مثبت دیگری برای جلوگیری از ورود افراد به فضایی که به دلیل تخلیه دی‌اکسید کربن ناایمن شده، انجام شود.
    ۲) فضا تهویه شده و ایمنی جو برای ورود افراد بدون تجهیزات حفاظتی تأیید گردد.

    ۴.۵.۶.۳.۳ پس از انجام اقدامات مندرج در بند ۴.۵.۶.۳.۲(۱)، قطع هشدار شنیداری در حالی که هشدار دیداری همچنان فعال باقی بماند، مجاز است.

    ۴.۵.۶.۳.۴ هشدارهای دیداری باید تا زمانی که تهویه فضا مطابق با بند ۴.۵.۶.۳.۲(۲) انجام نشده، فعال باقی بمانند.

    ۴.۵.۶.۴ باید یک هشدار یا نشانگر وجود داشته باشد که نشان دهد سیستم فعال شده و نیاز به شارژ مجدد دارد.

    ۴.۵.۶.۵* باید هشداری فراهم شود که فعال شدن سیستم‌های خودکار را اعلام کرده و نشان دهد که واکنش فوری کارکنان مورد نیاز است.

    ۴.۵.۶.۶ هشدارهای مربوط به خرابی تجهیزات یا دستگاه‌های تحت نظارت باید سریع و قطعی بوده و به‌طور واضح از هشدارهای مربوط به فعال شدن سیستم یا شرایط خطرناک متمایز باشند.

    ۴.۵.۷ منابع تغذیه

    ۴.۵.۷.۱ منبع اصلی انرژی برای عملکرد و کنترل سیستم باید ظرفیت لازم برای سرویس مورد نظر را داشته و قابل اطمینان باشد.

    ۴.۵.۷.۱.۱ در مواردی که از دست رفتن منبع اصلی انرژی باعث به خطر افتادن حفاظت از خطر یا ایمنی جان افراد (یا هر دو) می‌شود، یک منبع تغذیه ثانویه (اضطراری) مستقل باید در صورت قطع کامل یا افت ولتاژ (کمتر از ۸۵ درصد ولتاژ اسمی) منبع اصلی، انرژی مورد نیاز سیستم را تأمین کند.

    ۴.۵.۷.۱.۲ منبع تغذیه ثانویه (اضطراری) باید بتواند سیستم را تحت حداکثر بار معمولی به مدت ۲۴ ساعت فعال نگه دارد و سپس به مدت کامل دوره تخلیه طراحی‌شده به‌طور مداوم عمل کند.

    ۴.۵.۷.۱.۳ منبع تغذیه اضطراری باید به‌طور خودکار در مدت ۳۰ثانیه پس از از دست رفتن منبع تغذیه اصلی به سیستم متصل شده و آن را فعال کند.

    ۴.۵.۷.۲ تمامی تجهیزات الکتریکی باید قادر به کارکرد در بازه ۸۵ تا ۱۰۵ درصد ولتاژ نامی باشند.

    ۴.۶ تأمین دی‌اکسید کربن

    ۴.۶.۱* مقدار: مقدار تأمین اصلی دی‌اکسید کربن در سیستم باید حداقل به اندازه کافی برای بزرگ‌ترین خطر منفرد یا گروهی از خطرات که به‌صورت همزمان محافظت می‌شوند، باشد.

    ۴.۶.۱.۱ در صورتی که شیلنگ‌های دستی برای استفاده در یک خطر تحت حفاظت سیستم ثابت فراهم شده باشند، باید تأمین جداگانه‌ای برای آن‌ها وجود داشته باشد، مگر اینکه مقدار کافی از دی‌اکسید کربن موجود باشد تا اطمینان حاصل شود که حفاظت ثابت برای بزرگ‌ترین خطر مربوط به شیلنگ دستی به خطر نیفتد. (به بخش ۷.۴ و A.7.1.1 مراجعه شود.)

    ۴.۶.۱.۲ در صورتی که مرجع صلاحیت‌دار تشخیص دهد که حفاظت مداوم مورد نیاز است، مقدار ذخیره باید مضربی از مقادیر مورد نیاز در بندهای ۴.۶.۱ و ۴.۶.۱.۱ باشد، بسته به نظر مرجع مربوطه.

    ۴.۶.۱.۳ تأمین اصلی و ذخیره برای سیستم‌های ثابت باید به‌صورت دائم به لوله‌کشی متصل بوده و به‌گونه‌ای تنظیم شده باشد که تعویض آن‌ها به‌راحتی انجام شود، مگر آنکه مرجع صلاحیت‌دار اجازه ذخیره جداگانه بدون اتصال را صادر کند.

    ۴.۶.۲ تأمین مجدد: مدت زمان مورد نیاز برای تهیه دی‌اکسید کربن جهت شارژ مجدد سیستم‌ها به وضعیت عملیاتی، باید به عنوان یک عامل مهم در تعیین مقدار ذخیره در نظر گرفته شود.

    ۴.۶.۳* کیفیت: دی‌اکسید کربن باید دارای ویژگی‌های حداقلی زیر باشد:
    ۱) فاز بخار باید حداقل ۹۹.۵٪ دی‌اکسید کربن باشد، بدون هرگونه بوی نامطبوع یا طعم قابل تشخیص.
    ۲) میزان آب در فاز مایع باید مطابق با استاندارد CGA G-6.2 باشد.
    ۳) میزان روغن نباید بیشتر از ۱۰ پی‌پی‌ام (قسمت در میلیون) وزنی باشد.

    ۴.۶.۴ ظروف ذخیره‌سازی

    ۴.۶.۴.۱ ظروف ذخیره‌سازی و تجهیزات جانبی باید به‌گونه‌ای قرار داده و تنظیم شوند که بازرسی، نگهداری و شارژ مجدد به‌راحتی انجام شود.
    ۴.۶.۴.۲ اختلال در عملکرد حفاظت باید به حداقل برسد.
    ۴.۶.۴.۳ ظروف ذخیره‌سازی باید تا حد امکان به نزدیک‌ترین محل نسبت به خطرات تحت حفاظت نصب شوند، اما نباید در جایی قرار گیرند که در معرض آتش‌سوزی یا انفجار ناشی از همان خطر قرار بگیرند.
    ۴.۶.۴.۴ ظروف نباید در محل‌هایی قرار گیرند که در معرض شرایط آب و هوایی شدید، یا آسیب‌های مکانیکی، شیمیایی یا دیگر آسیب‌ها باشند.
    ۴.۶.۴.۵ در صورت پیش‌بینی شرایط محیطی یا مکانیکی شدید، محافظ یا محفظه‌هایی باید برای محافظت فراهم شود.

    ۴.۶.۵ سیلندرهای پرفشار*

    مقدار دی‌اکسید کربن باید در سیلندرهای قابل شارژ نگهداری شود که برای نگهداری دی‌اکسید کربن به‌صورت مایع در دمای محیط طراحی شده‌اند.

    ۴.۶.۵.۱ ظروف مورد استفاده باید مطابق با الزامات وزارت حمل‌ونقل ایالات متحده (DOT)، کمیسیون حمل‌ونقل کانادا، یا مرجع معادل آن طراحی شده باشند.
    ۴.۶.۵.۲* سیلندرهای پرفشار استفاده شده در سیستم‌های اطفا حریق نباید بدون انجام تست هیدرواستاتیک و برچسب‌گذاری مجدد، در صورتی که بیش از ۵ سال از تاریخ آخرین تست گذشته باشد، مجدداً شارژ شوند.
    ۴.۶.۵.۲.۱ سیلندرهایی که به‌طور پیوسته در سرویس بوده‌اند بدون تخلیه، می‌توانند حداکثر تا ۱۲ سال پس از آخرین تست هیدرواستاتیک در سرویس باقی بمانند.
    ۴.۶.۵.۲.۲ در پایان ۱۲ سال، سیلندرهایی که بدون تخلیه در سرویس مانده‌اند، باید تخلیه شده، تست مجدد انجام شده و سپس دوباره وارد سرویس شوند.

    ۴.۶.۵.۳ دستگاه اطمینان فشار (Pressure Relief Device)
    ۴.۶.۵.۳.۱ هر سیلندر باید دارای یک دستگاه اطمینان فشار از نوع دیسک شکستنی (rupture disk) باشد.
    ۴.۶.۵.۳.۲ این دستگاه باید مطابق با الزامات بخش‌های ۴۹CFR 171 تا ۱۹۰ مقررات DOT، اندازه‌گذاری و نصب شود.

    ۴.۶.۵.۴ سیلندرهای منیفولد شده

    ۴.۶.۵.۴.۱ هنگامی که سیلندرها به صورت منیفولد نصب می‌شوند، باید در قفسه‌ای که مخصوص این کار طراحی شده نصب و نگهداری شوند و امکان سرویس‌دهی و وزن‌کشی جداگانه سیلندرها فراهم باشد.
    ۴.۶.۵.۴.۲ باید تمهیدات خودکاری در نظر گرفته شود که در صورت راه‌اندازی سیستم زمانی که یکی از سیلندرها برای نگهداری جدا شده است، از نشت دی‌اکسید کربن از منیفولد جلوگیری کند.

    ۴.۶.۵.۴.۳ در سیستم‌هایی با چند سیلندر، تمامی سیلندرهایی که به یک خروجی منیفولد مشترک برای توزیع عامل متصل هستند، باید قابل تعویض بوده و از یک سایز انتخاب‌شده و مشخص باشند.

    ۴.۶.۵.۵ دمای نگهداری محیطی

    ۴.۶.۵.۵. سیستم‌های محلی (local application) نباید در دمایی بالاتر از ۱۲۰ درجه فارنهایت (۴۹ درجه سانتی‌گراد) یا پایین‌تر از ۳۲ درجه فارنهایت (۰ درجه سانتی‌گراد) نگهداری شوند.
    ۴.۶.۵.۵.۱ در سیستم‌های غرقابی کلی (total flooding)، دمای نگهداری نباید از ۱۳۰ درجه فارنهایت (۵۴ درجه سانتی‌گراد) بیشتر و از ۰ درجه فارنهایت (۱۸- درجه سانتی‌گراد) کمتر باشد، مگر اینکه طراحی سیستم برای کار در دماهای خارج از این محدوده انجام شده باشد.
    ۴.۶.۵.۵.۲ استفاده از گرمایش یا سرمایش خارجی برای نگه‌داشتن دما در محدوده مشخص‌شده در ۴.۶.۵.۵.۱ مجاز است.
    ۴.۶.۵.۵.۳ در مواردی که از بارگذاری‌های خاص سیلندر برای جبران دماهای خارج از محدوده‌های اعلام‌شده در ۴.۶.۵.۵ و ۴.۶.۵.۵.۱ استفاده می‌شود، سیلندرها باید به‌صورت دائم و قابل‌اطمینان علامت‌گذاری شوند.

    ۴.۶.۶ ظروف ذخیره‌سازی کم‌فشار*

    ظروف ذخیره‌سازی کم‌فشار باید برای نگهداری دی‌اکسید کربن در فشار اسمی ۳۰۰ psi (2068 kPa)، معادل با دمای تقریبی ۰°F (۱۸-°C) طراحی شده باشند.

    ۴.۶.۶.۱ الزامات ظروف

    ۴.۶.۶.۱.۱ ظرف تحت فشار باید مطابق با مشخصات فعلی کدAPI-ASME برای مخازن بدون شعله مخصوص مایعات و گازهای نفتی ساخته، تست، تأیید، تجهیز و علامت‌گذاری شود. در مورد ظروف تأمین سیار، در صورت لزوم، الزامات 49CFR 171-190 وزارت حمل‌ونقل آمریکا (DOT) نیز باید رعایت شود.
    ۴.۶.۶.۱.۲ فشار طراحی ظرف باید حداقل ۳۲۵ psi (2241 kPa) باشد.

    ۴.۶.۶.۲ تجهیزات مورد نیاز اضافی*

    علاوه بر الزامات کدهای ASME و DOT، هر ظرف تحت فشار باید مجهز به موارد زیر باشد:

    گیج سطح مایع
    گیج فشار
    آلارم نظارتی فشار بالا/پایین که باید در فشار حداکثر ۹۰٪از حداکثر فشار کاری مجاز طراحی‌شده (MAWP) و حداقل ۲۵۰ psi (1724 kPa) فعال شود.

    ۴.۶.۶.۳ عایق و سیستم کنترل دما

    ظرف تحت فشار باید عایق‌بندی شده و در صورت لزوم مجهز به سیستم‌های سرمایشی یا گرمایشی کنترل‌شده خودکار(یا هر دو) باشد.

    ۴.۶.۶.۴ سیستم سرمایش

    سیستم سرمایش باید توانایی حفظ فشار ۳۰۰ psi (2068 kPa) در دمای بالاترین حد پیش‌بینی‌شده محیطی را داشته باشد.

    ۴.۶.۶.۵ سیستم گرمایش

    ۴.۶.۶.۵.۱ در صورت نیاز، سیستم گرمایش باید توانایی حفظ دمای ۰°F (۱۸-°C) در ظرف تحت فشار را در پایین‌ترین دمای محیطی مورد انتظار داشته باشد.
    ۴.۶.۶.۵.۲ سیستم گرمایش فقط در صورتی لازم است که داده‌های هواشناسی، احتمال وقوع دماهایی را نشان دهند که ممکن است محتویات مخزن را به دمایی برسانند که فشار به کمتر از ۲۵۰ psi (1724 kPa) کاهش یابد (تقریباً برابر با ۱۰-°F یا ۲۳-°C).

    ۴.۷* سیستم‌های توزیع
    ۴.۷.۱* لوله‌کشی باید از مواد فلزی غیرقابل احتراق باشد که ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی آن به‌گونه‌ای باشد که تغییرات آن تحت فشار با اطمینان قابل پیش‌بینی باشد.
    ۴.۷.۱.۱ در محل‌هایی که لوله‌کشی در معرض محیط‌های بسیار خورنده نصب می‌شود، باید از مواد یا پوشش‌های مقاوم به خوردگی ویژه استفاده گردد.
    ۴.۷.۱.۲ مواد مورد استفاده در لوله‌کشی و استانداردهای مربوط به آن‌ها باید مطابق با بندهای ۴.۷.۱.۲.۱ تا ۴.۷.۱.۲.۵ باشند.
    ۴.۷.۱.۲.۱ لوله‌های فولادی سیاه یا گالوانیزه باید از نوع بدون درز یا جوش الکتریکی طبق ASTM A53، گرید A یا B، یا طبقASTM A106، گرید A، B یا C باشند.
    ۴.۷.۱.۲.۱.۱ لوله‌های ASTM A120 و لوله‌های چدنی معمولی نباید استفاده شوند.
    ۴.۷.۱.۲.۱.۲ فولاد ضدزنگ برای اتصالات پیچی باید TP304 یاTP316 و برای اتصالات جوشی باید TP304، TP316، TP304L یا TP316L باشد.
    ۴.۷.۱.۲.۲ در سیستم‌هایی با منبع پرفشار، لوله‌هایی به قطر ¾ اینچ (۲۰ میلی‌متر) و کمتر مجاز به استفاده از Schedule 40 می‌باشند.
    ۴.۷.۱.۲.۲.۱ لوله‌هایی با قطر ۱ تا ۴ اینچ (۲۵ تا ۱۰۰ میلی‌متر) باید حداقل Schedule 80 باشند.
    ۴.۷.۱.۲.۲.۲ استفاده از لوله‌های جوشی کوره‌ای ASTM A53 مجاز نیست.
    ۴.۷.۱.۲.۳ در سیستم‌هایی با منبع کم‌فشار، لوله‌ها باید حداقلSchedule 40 باشند.
    ۴.۷.۱.۲.۳.۱ استفاده از لوله‌های جوشی کوره‌ای ASTM A53 مجاز است.
    ۴.۷.۱.۲.۴ در انتهای هر شاخه لوله‌کشی، باید یک تله‌گیرنده گرد و خاک که شامل یک سه‌راهی با یک نیپل درپوش‌دار به طول حداقل ۲ اینچ (۵۱ میلی‌متر) باشد نصب گردد.
    ۴.۷.۱.۲.۵ مقاطع لوله‌کشی که معمولاً در معرض اتمسفر قرار ندارند، نیاز به پوشش داخلی مقاوم به خوردگی ندارند.
    ۴.۷.۱.۳* اجزای انعطاف‌پذیر سیستم لوله‌کشی که به‌طور خاص در این استاندارد پوشش داده نشده‌اند، باید حداقل فشار ترکیدگی ۵۰۰۰ psi (۳۴,۴۷۴ kPa) برای سیستم‌های پرفشار یا ۱۸۰۰ psi (۱۲,۴۱۱ kPa) برای سیستم‌های کم‌فشار را داشته باشند.
    ۴.۷.۱.۴ اتصالات Class 150 و اتصالات چدنی نباید استفاده شوند.
    ۴.۷.۱.۵ اتصالات برای سیستم‌های پرفشار و کم‌فشار باید طبق بندهای ۴.۷.۱.۵.۱ و ۴.۷.۱.۵.۲ باشند.
    ۴.۷.۱.۵.۱ سیستم‌های پرفشار:
    ۴.۷.۱.۵.۱.۱ برای سایزهای اسمی تا ۲ اینچ، باید از اتصالات چکش‌خوار Class 300 و برای سایزهای بزرگ‌تر، از اتصالات فولادی فورج‌شده استفاده شود.
    ۴.۷.۱.۵.۱.۲ فلنج‌هایی که قبل از هر شیر قطع نصب می‌شوند، باید Class 600 باشند.
    ۴.۷.۱.۵.۱.۳ فلنج‌هایی که بعد از شیر قطع یا در سیستم‌هایی بدون شیر قطع نصب می‌شوند، مجاز به استفاده از Class 300 هستند.
    ۴.۷.۱.۵.۱.۴ یونیون‌های پیچی باید حداقل معادل اتصالات فولاد فورج‌شده Class 2000 باشند.

    ۴.۷.۱.۵.۱.۵ اتصالات فولاد ضدزنگ باید از نوع ۳۰۴ یا ۳۱۶، ساخته‌شده یا فورج‌شده مطابق با ASTM A182، با اتصال پیچی یا جوشی سوکتی، برای تمامی سایزها از ⅛ اینچ (۳میلی‌متر) تا ۴ اینچ (۱۰۰ میلی‌متر) باشند.

    ۴.۷.۱.۵.۲ سیستم‌های کم‌فشار:
    ۴.۷.۱.۵.۲.۱ اتصالات چکش‌خوار یا داکتیل آهنی کلاس ۳۰۰باید برای لوله‌هایی تا سایز اسمی ۳ اینچ (۸۰ میلی‌متر) و اتصالات فولادی فورج‌شده برای سایزهای بزرگ‌تر استفاده شوند.
    ۴.۷.۱.۵.۲.۲ اتصالات فلنجی باید از نوع کلاس ۳۰۰ باشند.
    ۴.۷.۱.۵.۲.۳ اتصالات فولاد ضدزنگ باید برای اتصالات پیچی از نوع ۳۰۴ یا ۳۱۶ و برای اتصالات جوشی از نوع ۳۰۴، ۳۱۶، ۳۰۴L یا ۳۱۶L، ساخته‌شده یا فورج‌شده مطابق با ASTM A182، کلاس ۲۰۰۰، با اتصال پیچی یا جوشی سوکتی، برای تمامی سایزها از ⅛ اینچ (۳ میلی‌متر) تا ۴ اینچ (۱۰۰ میلی‌متر) باشند.

    ۴.۷.۱.۶ اتصالات لوله:
    ۴.۷.۱.۶.۱ اتصالات جوشی، پیچی یا فلنجی (چکش‌خوار یا داکتیل آهنی) مجاز به استفاده هستند.
    ۴.۷.۱.۶.۲ استفاده از کوپلینگ‌ها و اتصالات مکانیکی شیار‌دار مجاز است، مشروط بر اینکه مخصوص سرویس دی‌اکسیدکربن باشند.
    ۴.۷.۱.۶.۳ استفاده از بوشینگ‌های هم‌سطح مجاز نیست.
    ۴.۷.۱.۶.۴ در مواردی که از بوشینگ‌های شش‌ضلعی برای کاهش یک سایز استفاده می‌شود، باید از بوشینگ فولادی کلاس ۳۰۰۰جهت حفظ استحکام کافی استفاده گردد.
    ۴.۷.۱.۶.۵ در مواردی که از بوشینگ‌های شش‌ضلعی برای کاهش بیش از یک سایز استفاده می‌شود، باید مطابق بند ۴.۷.۱.۵ عمل شود.
    ۴.۷.۱.۶.۶ اتصالات فلر، نوع فشاری یا لحیم‌شده باید با لوله‌های سازگار استفاده شوند.
    ۴.۷.۱.۶.۷ در مواردی که از اتصالات لحیم‌شده استفاده می‌شود، آلیاژ لحیم باید نقطه ذوبی برابر یا بالاتر از ۱۰۰۰ درجه فارنهایت (۵۳۸ درجه سانتی‌گراد) داشته باشد.

    ۴.۷.۱.۷ منبع پرفشار:
    ۴.۷.۱.۷.۱* در سیستم‌هایی که از منبع پرفشار استفاده می‌کنند و از لوله‌ای غیر از آنچه در بند ۴.۷.۱ مشخص شده استفاده شده، ضخامت لوله باید بر اساس ASME B31.1 محاسبه گردد.
    ۴.۷.۱.۷.۲ فشار داخلی برای این محاسبه باید ۲۸۰۰ psi (۱۹,۳۰۶ kPa) در نظر گرفته شود.

    ۴.۷.۱.۸ منبع کم‌فشار:
    ۴.۷.۱.۸.۱* در سیستم‌هایی که از منبع کم‌فشار استفاده می‌کنند و از لوله‌ای غیر از آنچه در بند ۴.۷.۱ مشخص شده استفاده شده، ضخامت لوله باید بر اساس ASME B31.1 محاسبه گردد.
    ۴.۷.۱.۸.۲ فشار داخلی برای این محاسبه باید ۴۵۰ psi (۳۱۰۳kPa) در نظر گرفته شود.

    ۴.۷.۲ سیستم لوله‌کشی نباید در معرض آسیب قرار گیرد.
    ۴.۷.۲.۱ لوله‌ها باید قبل از مونتاژ، پخ‌زده و تمیز شوند و پس از مونتاژ، کل سیستم لوله‌کشی باید پیش از نصب نازل‌ها یا تجهیزات تخلیه، کاملاً پاک‌سازی گردد.
    ۴.۷.۲.۲ در سیستم‌هایی که آرایش شیرآلات باعث ایجاد بخش‌هایی از لوله‌کشی بسته می‌شود، این بخش‌ها باید به تجهیزات تخلیه فشار مجهز شوند یا شیرها باید به گونه‌ای طراحی شده باشند که از محبوس شدن دی‌اکسیدکربن مایع جلوگیری کنند.

    ۴.۷.۲.۲.۱ برای سیستم‌های پرفشار، تجهیزات تخلیه فشار باید در فشاری نه کمتر از ۲۴۰۰ psi (۱۶٬۵۴۷ kPa) و نه بیشتر از ۳۰۰۰ psi (۲۰٬۶۸۴ kPa) عمل کنند.

    ۴.۷.۲.۲.۲ برای سیستم‌های کم‌فشار، تجهیزات تخلیه فشار باید در فشاری حداکثر ۴۵۰ psi (۳۱۰۳ kPa) عمل کنند.

    ۴.۷.۲.۲.۳ در مواردی که از شیر سیلندر با عملکرد فشاری استفاده می‌شود، باید تمهیدی برای تخلیه نشتی گاز سیلندر از منیفولد در نظر گرفته شود، به‌گونه‌ای که همزمان از اتلاف گاز در هنگام عملکرد سیستم جلوگیری شود.

    ۴.۷.۲.۳ کلیه تجهیزات تخلیه فشار باید به‌گونه‌ای طراحی و نصب شوند که تخلیه دی‌اکسیدکربن از آن‌ها به پرسنل آسیب نرساند.

    ۴.۷.۳ شیرآلات:

    ۴.۷.۳.۱ کلیه شیرآلات باید برای کاربرد موردنظر، خصوصاً از نظر ظرفیت جریان و عملکرد، مناسب باشند.

    ۴.۷.۳.۲ کلیه شیرآلات فقط باید در دماها و شرایطی استفاده شوند که برای آن‌ها فهرست‌شده یا مورد تأیید قرار گرفته‌اند.

    ۴.۷.۳.۳ شیرهایی که در سیستم‌هایی با ذخیره‌سازی پرفشار و فشار دائمی استفاده می‌شوند، باید حداقل فشار ترکیدگی ۶۰۰۰psi (۴۱٬۳۶۹ kPa) را تحمل کنند، درحالی‌که شیرهایی که تحت فشار دائمی نیستند باید حداقل فشار ترکیدگی ۵۰۰۰ psi (۳۴٬۴۷۴ kPa) را داشته باشند.

    ۴.۷.۳.۴ شیرهایی که در سیستم‌هایی با ذخیره‌سازی کم‌فشار استفاده می‌شوند، باید بدون ایجاد تغییر شکل دائمی، آزمایش هیدرواستاتیکی تا ۱۸۰۰ psi (۱۲٬۴۱۱ kPa) را تحمل کنند.

    ۴.۷.۳.۵ برای شیرهای فلنجی، باید از کلاس و نوع فلنج متناسب با اتصال فلنجی شیر استفاده شود.

    ۴.۷.۳.۶ شیرها باید به‌گونه‌ای مکان‌یابی، نصب یا محافظت شوند که در معرض آسیب مکانیکی، شیمیایی یا سایر آسیب‌هایی که عملکرد آن‌ها را مختل می‌کند، قرار نگیرند.

    ۴.۷.۳.۷ شیرها باید برای طول معادل با لوله یا لوله‌کشی‌ای که قرار است در آن استفاده شوند، رتبه‌بندی شوند.

    ۴.۷.۳.۸ طول معادل شیر سیلندر باید شامل لوله سیفون، شیر، سر تخلیه و اتصال انعطاف‌پذیر باشد.

    ۴.۷.۴* نازل‌های تخلیه: نازل‌های تخلیه باید برای کاربرد موردنظر طراحی شده و برای ویژگی‌های تخلیه، فهرست‌شده یا تأییدشده باشند.

    ۴.۷.۴.۱ نازل‌های تخلیه باید دارای استحکام کافی برای کار در فشار کاری مورد انتظار بوده، در برابر ضربات مکانیکی معمول مقاوم باشند و بتوانند دماهای مورد انتظار را بدون تغییر شکل تحمل کنند.

    ۴.۷.۴.۲ دهانه‌های تخلیه باید از فلز مقاوم در برابر خوردگی ساخته شوند.

    ۴.۷.۴.۳ نازل‌های تخلیه مورد استفاده در سیستم‌های کاربرد موضعی باید به‌گونه‌ای متصل و نگهداری شوند که به‌راحتی از تنظیم خارج نشوند.

    ۴.۷.۴.۴* نازل‌های تخلیه باید به‌طور دائم علامت‌گذاری شوند تا نازل را شناسایی کرده و قطر معادل دهانه تک‌سوراخی را بدون توجه به شکل و تعداد سوراخ‌ها نشان دهند.

    ۴.۷.۴.۴.۱ این قطر معادل باید به قطر دهانه نازل نوع تک‌سوراخ استاندارد با همان نرخ جریان اشاره داشته باشد.

    ۴.۷.۴.۴.۲ این علامت‌گذاری باید پس از نصب نیز به‌راحتی قابل مشاهده باشد.

    ۴.۷.۴.۴.۳* دهانه استاندارد باید دهانه‌ای با ورودی مخروطی و ضریب تخلیه‌ای نه کمتر از ۰.۹۸ باشد و دارای مشخصات جریان مطابق با جدول ۴.۷.۵.۲.۱ و جدول ۴.۷.۵.۳.۱ باشد.

    ۴.۷.۴.۴.۴ اندازه‌های دهانه‌ای غیر از آنچه در جدولA.4.7.4.4.3 نشان داده شده‌اند، مجاز به استفاده هستند و می‌توانند به‌صورت تجهیزاتی با دهانه اعشاری علامت‌گذاری شوند.

    ۴.۷.۴.۵ تجهیزات تخلیه:

    ۴.۷.۴.۵.۱ نازل‌های تخلیه باید در مواردی که احتمال انسداد توسط مواد خارجی وجود دارد، به دیسک‌های شکننده یا درپوش‌های قابل‌انفجار مجهز شوند.

    ۴.۷.۴.۵.۲ این تجهیزات باید در زمان عملکرد سیستم، دهانه‌ای بدون مانع را فراهم کنند.

    ۴.۷.۵ تعیین اندازه لوله و دهانه: اندازه لوله‌ها و مساحت دهانه‌ها باید بر اساس محاسباتی انتخاب شوند که نرخ جریان مورد نیاز در هر نازل را تأمین کند.

    ۴.۷.۵.۱* معادله زیر یا منحنی‌های حاصل از آن باید برای تعیین افت فشار در لوله‌کشی استفاده شود:

    8B1Wpg4ugRDmYAAAAASUVORK5CYII=

    که در آن:

    Q = نرخ جریان [پوند/دقیقه (کیلوگرم/دقیقه)]
    D = قطر داخلی واقعی لوله [اینچ (میلی‌متر)]
    L = طول معادل خط لوله [فوت (متر)]
    [۴.۷.۵.۱]
    Y و Z = ضرایبی وابسته به فشار ذخیره‌سازی و فشار خط لوله

    ۴.۷.۵.۲ در سامانه‌هایی با ذخیره‌سازی فشار پایین، محاسبه جریان باید بر اساس فشار متوسط ذخیره‌سازی برابر با ۳۰۰ psi (۲۰۶۸ kPa) در طول تخلیه انجام شود.
    ۴.۷.۵.۲.۱ نرخ تخلیه برای اوریفیس‌های معادل باید بر اساس مقادیر ارائه‌شده در جدول ۴.۷.۵.۲.۱ باشد.
    ۴.۷.۵.۲.۲ فشار طراحی اسپرینکلر نباید کمتر از ۱۵۰ psi (۱۰۳۴ kPa) باشد.

    ۴.۷.۵.۳ در سامانه‌هایی با ذخیره‌سازی فشار بالا، محاسبه جریان باید بر اساس فشار متوسط ذخیره‌سازی برابر با ۷۵۰ psi (۵۱۷۱ kPa) در طول تخلیه در دمای عادی ۷۰ درجه فارنهایت (۲۱ درجه سانتی‌گراد) انجام شود.
    ۴.۷.۵.۳.۱ نرخ تخلیه از طریق اوریفیس‌های معادل باید بر اساس مقادیر ارائه‌شده در جدول ۴.۷.۵.۳.۱ باشد.
    ۴.۷.۵.۳.۲ فشار طراحی اسپرینکلر در دمای ۷۰ درجه فارنهایت (۲۱ درجه سانتی‌گراد) باید برابر یا بیشتر از ۳۰۰ psi (۲۰۶۸kPa) باشد.

    ۴.۷.۶* آویزها و تکیه‌گاه‌های لوله باید مطابق با استانداردهای شناخته‌شده صنعتی و دستورالعمل‌های سازنده طراحی و نصب شوند.
    ۴.۷.۶.۱ تمام آویزها و تکیه‌گاه‌های لوله باید مستقیماً به یک سازه سخت و ثابت متصل شوند.
    ۴.۷.۶.۲ تمام آویزها و اجزا باید از جنس فولاد باشند.
    ۴.۷.۶.۳ استفاده از آویزها/تکیه‌گاه‌های چدنی معمولی، بست‌های کانال یا بست‌های “C” مجاز نیست.
    ۴.۷.۶.۴ تمامی تکیه‌گاه‌های لوله باید به گونه‌ای طراحی و نصب شوند که از حرکت جانبی لوله در هنگام تخلیه سیستم جلوگیری کرده و همزمان امکان حرکت طولی برای جبران انبساط و انقباض ناشی از تغییرات دما را فراهم کنند.
    ۴.۷.۶.۴.۱ آویزهای صلب باید در هر نقطه‌ای که تغییر ارتفاع یا جهت وجود دارد، نصب شوند.
    ۴.۷.۶.۴.۲ اسپرینکلرها باید به نحوی پشتیبانی شوند که در هنگام تخلیه حرکت نکنند.
    ۴.۷.۶.۵ در مواردی که مهاربندی لرزه‌ای مورد نیاز باشد، این مهاربندی باید مطابق با کدهای محلی و الزامات مرجع ذی‌صلاح انجام شود.

    Z

    9k=

    ۴.۸* بازرسی، نگهداری و دستورالعمل
    ۴.۸.۱* بازرسی: حداقل هر ۳۰ روز یک‌بار باید بازرسی برای ارزیابی وضعیت عملکردی سیستم انجام شود.

    ۴.۸.۲ آزمون شیلنگ
    ۴.۸.۲.۱ تمام شیلنگ‌های سیستم، از جمله آنهایی که به عنوان رابط انعطاف‌پذیر استفاده می‌شوند، باید برای سامانه‌های فشار بالا در فشار ۲۵۰۰ psi (۱۷٬۲۳۹ kPa) و برای سامانه‌های فشار پایین در فشار ۹۰۰ psi (۶٬۲۰۵ kPa) آزمایش شوند.
    ۴.۸.۲.۲ شیلنگ باید به صورت زیر آزمایش شود:
    (۱) شیلنگ باید از هرگونه اتصال جدا شود.
    (۲) شیلنگ‌های مورد استفاده در خطوط دستی باید از نظر پیوستگی الکتریکی بین کوپلینگ‌ها بررسی شوند.
    (۳) مجموعه شیلنگ باید در محفظه محافظی قرار گیرد که امکان مشاهده مستقیم آزمون را فراهم کند.
    (۴) شیلنگ باید پیش از آزمایش به طور کامل از آب پر شود.
    (۵) فشار باید به گونه‌ای اعمال شود که ظرف یک دقیقه به فشار آزمایش برسد.
    (۶) فشار آزمایش باید به مدت یک دقیقه کامل حفظ شود.
    (۷) سپس باید هرگونه تغییر شکل یا نشتی مورد مشاهده قرار گیرد.
    (۸) در صورتی که فشار کاهش نیافته و کوپلینگ‌ها جابه‌جا نشده باشند، فشار آزاد می‌شود.
    (۹) در صورتی که هیچ‌گونه تغییر شکل دائمی رخ نداده باشد، مجموعه شیلنگ، آزمون هیدرواستاتیک را با موفقیت گذرانده تلقی می‌شود.
    (۱۰) شیلنگی که آزمون را با موفقیت پشت سر گذاشته، باید به طور کامل از داخل خشک شود.
    (۱۱) در صورت استفاده از گرما برای خشک‌کردن، دما نباید از ۱۵۰ درجه فارنهایت (۶۶ درجه سانتی‌گراد) تجاوز کند.
    (۱۲) شیلنگ‌هایی که در این آزمون مردود شوند، باید علامت‌گذاری، نابود و با شیلنگ‌های جدید جایگزین شوند.
    (۱۳) شیلنگ‌هایی که آزمون را با موفقیت پشت سر می‌گذارند، باید با تاریخ آزمون بر روی خود علامت‌گذاری شوند.

    ۴.۸.۲.۳ تمام شیلنگ‌های سیستم، از جمله آن‌هایی که به عنوان رابط انعطاف‌پذیر استفاده می‌شوند، باید هر پنج سال یک‌بار مطابق با بند ۴.۸.۲ مورد آزمون قرار گیرند.

    ۴.۸.۳* نگهداری
    ۴.۸.۳.۱ رویه‌های آزمون و نگهداری: یک رویه آزمون و نگهداری از طرف سازنده باید به مالک ارائه شود تا آزمون و نگهداری سیستم طبق آن انجام شود. این رویه باید شامل آزمون اولیه تجهیزات و نیز بازرسی‌های دوره‌ای و نگهداری سیستم باشد. فعال‌سازی، اختلال و بازیابی این سامانه اطفاء حریق باید بلافاصله به مرجع ذی‌صلاح گزارش شود.

    ۴.۸.۳.۲ موارد زیر باید حداقل سالی یک‌بار توسط افراد متخصص و با استفاده از مستندات موجود طبق بند ۴.۴.۲.۱۴تأیید شوند:
    (۱) بررسی و آزمون عملکرد سیستم دی‌اکسید کربن
    (۲) بررسی اینکه هیچ تغییری در اندازه، نوع یا پیکربندی خطر و سیستم ایجاد نشده باشد
    (۳) بررسی و آزمون عملکرد تمام تاخیرهای زمانی
    (۴) بررسی و آزمون عملکرد تمام هشدارهای صوتی
    (۵) بررسی و آزمون عملکرد تمام سیگنال‌های دیداری
    (۶) بررسی اینکه تمام تابلوهای هشدار مطابق با الزامات نصب شده‌اند

    (۷) بررسی شود که رویه‌های مندرج در بند ۴.۵.۶ مناسب بوده و تجهیزات اشاره‌شده در بند ۴.۵.۶ قابل بهره‌برداری باشند.
    (۸) هر آشکارساز باید طبق روش‌های مشخص‌شده در NFPA 72 بررسی و آزمایش شود.

    ۴.۸.۳.۲.۱ هدف از انجام عملیات نگهداری و آزمون، تنها اطمینان از عملکرد کامل سیستم نیست، بلکه باید نشان دهد که این وضعیت تا زمان بازرسی بعدی نیز به احتمال زیاد حفظ خواهد شد.

    ۴.۸.۳.۲.۲ آزمون‌های تخلیه باید در صورت لزوم و در مواقعی که نگهداری سیستم آن را ضروری نشان می‌دهد، انجام شوند.

    ۴.۸.۳.۲.۳ پیش از انجام آزمون‌ها، رویه‌های ایمنی باید مورد بازبینی قرار گیرند. (به بند ۴.۳ و پیوست A.4.3 مراجعه شود.)

    ۴.۸.۳.۳ گزارش نگهداری همراه با پیشنهادات لازم باید به مالک ارائه شود.

    ۴.۸.۳.۴ هرگونه نفوذ یا سوراخ‌کاری در محفظه‌ای که توسط سیستم غرقه‌سازی کلی دی‌اکسید کربن محافظت می‌شود، باید بلافاصله مهر و موم شود. روش مهر و موم باید مقاومت در برابر حریق اولیه محفظه را بازگرداند.

    ۴.۸.۳.۵ وزن سیلندرهای پرفشار
    ۴.۸.۳.۵.۱ حداقل هر شش ماه یک‌بار، تمامی سیلندرهای پرفشار باید وزن شوند و تاریخ آخرین آزمون هیدرواستاتیک یادداشت شود. (به بند ۴.۶.۵.۲ مراجعه شود.)
    ۴.۸.۳.۵.۲ اگر در هر زمان، کاهش بیش از ۱۰ درصد در میزان خالص محتویات یک سیلندر مشاهده شود، آن سیلندر باید دوباره پر یا تعویض گردد.

    ۴.۸.۳.۶ سطح مایع مخازن کم‌فشار
    ۴.۸.۳.۶.۱ سطح مایع در مخازن کم‌فشار باید حداقل به‌صورت هفتگی از طریق گیج‌های سطح مایع بررسی شود.
    ۴.۸.۳.۶.۲ اگر در هر زمان کاهش بیش از ۱۰ درصد در محتویات مشاهده شود، مخزن باید پر شود، مگر اینکه هنوز حداقل مقدار گاز موردنیاز فراهم باشد.

    ۴.۸.۴ آموزش
    افرادی که وظیفه بازرسی، آزمون، نگهداری یا بهره‌برداری از سیستم‌های اطفاء حریق دی‌اکسید کربن را بر عهده دارند، باید در عملکردهای مربوطه آموزش کامل دیده باشند.

  • الزامات طراحی سیستم اطفاء حریق به روش غرقه سازی کلی یا TOTAL FLOODING با گاز دی اکسید کربن

    1. فصل ۵ – سیستم‌های غرقه‌سازی کلی

    ۵.۱ اطلاعات عمومی (همچنین به پیوست D مراجعه شود)
    ۵.۱.۱ توصیف: یک سیستم غرقه‌سازی کلی باید شامل منبع ثابت دی‌اکسید کربن باشد که به صورت دائم به لوله‌کشی ثابت متصل شده و دارای نازل‌های ثابت برای تخلیه دی‌اکسید کربن به داخل فضای بسته یا اتاق سرور پیرامون خطر باشد.

    ۵.۱.۲ کاربردها: سیستم غرقه‌سازی کلی باید در مواردی استفاده شود که یک محفظه دائمی اطراف خطر وجود دارد و امکان ایجاد و حفظ غلظت لازم دی‌اکسید کربن برای مدت زمان مورد نیاز را فراهم می‌کند.

    ۵.۱.۳ الزامات کلی: سیستم‌های غرقه‌سازی کلی باید طبق الزامات مربوطه در فصل ۴ و همچنین الزامات اضافی ذکرشده در این فصل طراحی، نصب، آزمون و نگهداری شوند.

    ۵.۱.۴ الزامات ایمنی: به بندهای ۴.۳ و ۴.۵.۶ مراجعه شود.

    ۵.۲ مشخصات خطر

    ۵.۲.۱ محفظه

    ۵.۲.۱.۱ برای آتش‌های سطحی یا شعله‌ای، مانند آتش‌هایی که در مایعات قابل اشتعال رخ می‌دهند، هرگونه بازشدگی غیرقابل‌بسته شدن باید طبق بند ۵.۳.۵.۱ با مقدار بیشتری دی‌اکسید کربن جبران شود.

    ۵.۲.۱.۲ اگر مقدار دی‌اکسید کربن موردنیاز برای جبران بازشدگی‌ها از مقدار پایه موردنیاز برای غرقه‌سازی بدون نشت بیشتر باشد، طراحی سیستم به‌صورت کاربرد موضعی طبق فصل ۶ مجاز است.

    ۵.۲.۱.۳ برای آتش‌های عمیق‌ریشه مانند آنچه در جامدات رخ می‌دهد، بازشدگی‌های غیرقابل‌بسته شدن باید به آن‌هایی محدود شوند که در سقف یا مجاور سقف قرار دارند، در صورتی که اندازه این بازشدگی‌ها از الزامات تهویه فشار تعیین‌شده در بند ۵.۶.۲ بیشتر باشد.

    ۵.۲.۱.۴ برای جلوگیری از گسترش آتش از طریق بازشدگی‌ها به خطرات مجاور یا مناطق کاری که ممکن است منابع دوباره اشتعال باشند، این بازشدگی‌ها باید دارای بسته‌شونده‌های خودکار یا نازل‌های کاربرد موضعی باشند.

    ۵.۲.۱.۴.۱ گاز موردنیاز برای چنین حفاظت‌هایی باید علاوه بر مقدار معمول برای غرقه‌سازی کلی فراهم شود. (به بند ۶.۴.۳.۶مراجعه شود)

    ۵.۲.۱.۴.۲ اگر هیچ‌کدام از روش‌های ذکرشده در بندهای ۵.۲.۱.۴و ۵.۲.۱.۴.۱ عملی نباشد، حفاظت باید به خطرات یا مناطق کاری مجاور نیز گسترش یابد.

    ۵.۲.۱.۵ در مورد مخازن فرآیندی و ذخیره‌سازی که تهویه ایمن بخارات و گازهای قابل اشتعال امکان‌پذیر نیست، استفاده از سیستم‌های کاربرد موضعی بیرونی طبق بند ۶.۴.۳.۶ الزامی است.

    ۵.۲.۲ نشت و تهویه

    از آنجا که کارایی سیستم‌های دی‌اکسید کربن به حفظ غلظت خاموش‌کننده گاز بستگی دارد، نشت گاز از فضای موردنظر باید به حداقل رسیده و با افزودن گاز اضافی جبران شود.

    ۵.۲.۲.۱ در صورت امکان، بازشدگی‌هایی مانند درها، پنجره‌ها و … باید طوری طراحی شوند که پیش از تخلیه دی‌اکسید کربن یا همزمان با آن به‌طور خودکار بسته شوند یا الزامات بندهای ۵.۳.۵.۱ و ۵.۴.۴.۱ رعایت شوند. (برای ایمنی افراد، به بند ۴.۳مراجعه شود)

    ۵.۲.۲.۲ در مواردی که سیستم تهویه با هوای فشرده درگیر باشد، این سیستم‌ها ترجیحاً باید پیش از تخلیه دی‌اکسید کربن یا همزمان با آن خاموش یا بسته شوند، یا گاز جبرانی اضافی فراهم گردد. (به بند ۵.۳.۵.۲ مراجعه شود)

    ۵.۲.۳ انواع آتش

    آتش‌هایی که با روش غرقه‌سازی کلی قابل خاموش‌سازی هستند، به دو دسته زیر تقسیم می‌شوند:

    ۱. آتش‌های سطحی شامل مایعات، گازها و جامدات قابل اشتعال
    ۲. آتش‌های عمیق‌ریشه شامل جامداتی که قابلیت دودزایی و شعله‌ور شدن دارند

    ۵.۲.۳.۱ آتش‌های سطحی

    برای آتش‌های سطحی، دی‌اکسید کربن باید به‌سرعت در محفظه تزریق شود تا نشت جبران شده و غلظت خاموش‌کننده برای مواد خاص ایجاد گردد.

    ۵.۲.۳.۲ آتش‌های عمیق‌ریشه

    برای آتش‌های عمیق‌ریشه، غلظت طراحی‌شده باید برای مدت زمانی حفظ شود تا دودزایی خاموش و مواد تا نقطه‌ای خنک شوند که پس از از بین رفتن جو بی‌اثر، مجدداً مشتعل نشوند.

    ۵.۳ نیازمندی‌های دی‌اکسید کربن برای آتش‌های سطحی

    ۵.۳.۱ کلیات

    ۵.۳.۱.۱ مقدار دی‌اکسید کربن برای آتش‌های سطحی باید بر اساس شرایط متوسط و با فرض خاموش شدن نسبتاً سریع در نظر گرفته شود.

    ۵.۳.۱.۲ اگرچه یک حاشیه ایمن برای نشت معمولی در عوامل حجمی پایه لحاظ شده است، اما باید اصلاحاتی بر اساس نوع ماده درگیر و سایر شرایط خاص صورت گیرد.

    ۵.۳.۲ مواد قابل اشتعال

    ۵.۳.۲.۱ باید مقدار غلظت طراحی‌شده دی‌اکسید کربن متناسب با نوع ماده قابل اشتعال موجود در خطر تعیین گردد.

    ۵.۳.۲.۱.۱ این غلظت باید با افزودن ضریب ۲۰ درصد به حداقل غلظت مؤثر محاسبه شود.

    ۵.۳.۲.۱.۲ در هیچ حالتی نباید از غلظتی کمتر از ۳۴ درصد استفاده شود.

    ۵.۳.۲.۲ جدول ۵.۳.۲.۲ باید برای تعیین حداقل غلظت‌های دی‌اکسید کربن برای مایعات و گازهای مندرج در جدول استفاده شود.

    ۵.۳.۲.۳ برای موادی که در جدول ۵.۳.۲.۲ ذکر نشده‌اند، غلظت تئوریک حداقل دی‌اکسید کربن باید از منبعی معتبر به‌دست آید یا با آزمون مشخص گردد.

    ۵.۳.۲.۴ در صورت وجود اطلاعاتی از مقادیر اکسیژن باقی‌مانده مجاز، غلظت تئوریک دی‌اکسید کربن باید با استفاده از فرمول زیر محاسبه شود:

    ۵.۳.۳ ضریب حجم

    ضریب حجمی که برای تعیین مقدار پایه دی‌اکسید کربن جهت حفاظت از یک محفظه حاوی ماده‌ای با نیاز به غلظت طراحی‌شده ۳۴ درصد استفاده می‌شود، باید مطابق جدول‌های ۵.۳.۳(a) و ۵.۳.۳(b) باشد.

    ۵.۳.۳.۱ در محاسبه ظرفیت خالص مکعبی که باید محافظت شود، اجازه داده می‌شود که برای ساختارهای دائمی، غیرقابل جابجایی و نفوذناپذیر که حجم را به‌طور قابل توجهی کاهش می‌دهند، کسر حجمی در نظر گرفته شود.

    ۵.۳.۳.۲ حجم‌های به‌هم‌پیوسته

    ۵.۳.۳.۲.۱ در دو یا چند حجم به‌هم‌پیوسته که جریان آزاد دی‌اکسید کربن بین آن‌ها ممکن است، مقدار دی‌اکسید کربن باید برابر با مجموع مقادیر محاسبه‌شده برای هر حجم، با استفاده از ضریب حجم متناظر از جدول‌های ۵.۳.۳(a) یا ۵.۳.۳(b) باشد.

    ۵.۳.۳.۲.۲ اگر یکی از حجم‌ها به غلظت بیشتری از مقدار نرمال نیاز داشته باشد (به بند ۵.۳.۴ مراجعه شود)، باید همان غلظت بالاتر برای تمام حجم‌های به‌هم‌پیوسته استفاده شود.

    p

  • نحوه اتصال بیم دتکتور به سیستم اعلام حریق آدرس پذیر

     

    انواع بیم دتکتور از نظر نوع اتصال

    1. ساده (Conventional Beam Detector):
      • فقط دو خروجی رله دارد (Alarm / Fault)
      • آدرس‌پذیر نیست و نیاز به واسط دارد
    2. آدرس‌پذیر (Addressable Beam Detector):
      • مستقیماً قابل اتصال به لوپ آدرس‌پذیر است
      • آدرس مختص به خود دارد

     

     اتصال بیم دتکتور متعارف به سیستم آدرس‌پذیر توسط ماژول ورودی

    با استفاده از یک ماژول آدرس پذیر که با پنل مرکزی آدرس پذیر دارای پروتکل ارتباطی یکسان می باشد ( هر دو یک برند باشند ) میتوان یک بیم دتکتور متعارف را به پنل آدرس پذیر متصل نمود.

    ماژول های ورودی یا ماژول مانیتور ها دو دسته هستند. دسته اول ماژول های ورودی آدرس پذیر 4 سیمه هستند که تامین برق آنها توسط تابلوی اعلام حریق آدرس پذیر تامین می شود. ماژول های ورودی آدرس پذیر 4 سیمه، همانطور که از اسم آن پیداست از 4 سیم استفاده میکنند که دو سیم آن برق 24 ولت و دو سیم دیگر جهت اتصال به لوپ یا حلقه یا مدار سیستم اعلام حریق آدرس پذیر است.

    نوع دوم ماژول های ورودی آدرس پذیر 2 سیمه هستند و برق آنها توسط برق لوپ، پنل اعلام حریق آدرس پذیر تامین میشود. این ماژول ها بخاطر صرفه جویی در هزینه کابل کشی بسیار به صرفه تر هستند و همچنین نصب آنها راحت تر است.

    حالت 1: تشخیص ورودی معمولاً باز:

    WhatsApp Image 2025 09 29 at 11.39.02 PM


    مقاومت انتهای خط 47 کیلو اهم باید در انتهای خط ورودی و تا حد امکان نزدیک به دستگاه تحت نظارت قرار گیرد، همان‌طور که در شکل 3 نشان داده شده است. تنها در صورتی که اتصال به‌درستی انجام شده باشد، ماژول می‌تواند سه حالت را در ترمینال‌های ورودی تشخیص دهد: عادی، مدار باز و هشدار (اتصال کوتاه)

    حالت 2: تشخیص ورودی معمولاً بسته:

    WhatsApp Image 2025 09 29 at 11.39.02 PM1


    مقاومت انتهای خط 47 کیلو اهم باید در انتهای خط ورودی و تا حد امکان نزدیک به دستگاه تحت نظارت قرار گیرد، همان‌طور که در شکل 4 نشان داده شده است. تنها در صورتی که اتصال به‌درستی انجام شده باشد..

     

    نحوه اتصال بیم دتکتور متعارف به تابلوی اعلام حریق آدرس پذیر توسط ماژول ورودی 2 سیمه

    WhatsApp Image 2025 09 29 at 11.39.03 PM

    در شکل بالا از یک ماژول ورودی آدرس پذیر 2 سیمه جهت اتصال بیم دتکتور متعارف به پنل کنترل اعلام حریق آدرس پذیر استفاده شده است. تنها تفاوت ماژول های ورودی 2 سیمه و 4 سیمه فقط در نحوه تغذیه ماژول می باشد. در سیستم 4 سیمه ، احتیاج به 2 سیم اضافه جهت اتصال به ترمینال 24 ولت کمکی تابلوی اعلام حریق آدرس پذیر می باشد ولی در سیستم 2 سیمه ،به علت مصرف الکتریکی کم، برق خود را از طریق برق لوپ یا حلقه تابلوی اعلام حریق آدرس پذیر تامین می کند.

     

    نکات مهم:

    • حتماً باید بین منبع تغذیه و بیم دتکتور، ایزولاسیون مناسب رعایت شود.
    • بهتر است از ماژول‌هایی استفاده شود که قابلیت نظارت بر مدار باز یا اتصال کوتاه را دارند.

     

    1. استفاده از بیم دتکتور آدرس‌پذیر اختصاصی

    در این روش، از بیم دتکتورهای تولید شده توسط برند سازنده‌ی سیستم اعلام حریق استفاده می‌شود که مستقیماً قابل اتصال به لوپ هستند و بدون نیاز به ماژول واسط، قادر به اتصال به پنل آدرس‌پذیر هستند.

    در این مورد کافی است تا بیم دتکتور در حال نصب را نیز همانند بقیه آیتم های اعلام حریق در حال نصب،( مانند دتکتور ها و شستی ها و آژیرها) آدرس دهی شود . آدرس دهی معمولا از توسط پروگرامر دستی یا بصورت اتوماتیک از طریق پنل انجام می پذیرد.

    کافیست بیم دتکتور را آدرس دهی کرده و به عنوان آدرس یک ورودی، به پنل اعلام حریق معرفی کنیم. در سیستم های اعلام حریق آدرس پذیر قابلیت تنظیم ورودی ها و خروجی ها بصورت علت و معلول نیز وجود دارد و میتوان توسط پنل کنترل سیستم اعلام حریق آدرس پذیر طوری برنامه نویسی کرد که با شروع عمل بیم دتکتور، عملیات های مربوطه مثل بستن پرده های دودبند یا باز کردن درب های اضطراری یا حتی عملیات خودکار اطفاء آتش بصورت خودکار شروع به کار کند.

     

     

    مزایا:

    • کاهش خطاهای اتصال
    • یکپارچگی بیشتر با پنل اعلام حریق
    • نمایش دقیق وضعیت آلارم و خطا در مانیتور پنل

    معایب:

    • قیمت بالاتر
    • وابستگی به برند خاص
    • محدودیت در تأمین یا تعمیر در پروژه‌های بلندمدت

    WhatsApp Image 2025 09 29 at 11.39.03 PM1

  • آشکارسازهای دودی بیم (Beam Smoke Detectors): چشم‌های نامرئی نگهبان در برابر حریق‌های وسیع

    چکیده: آشکارسازهای دودی بیم، ستون فقرات سیستم‌های پیشرفته اعلام حریق در فضاهای بزرگ و وسیع محسوب می‌شوند. این مقاله به بررسی عمیق اصول فیزیکی و مهندسی نهفته در عملکرد آشکارسازهای دودی بیم می‌پردازد، از مکانیسم تشخیص دود بر پایه پراکندگی و تضعیف نور مادون قرمز گرفته تا پیکربندی‌های مختلف و ملاحظات طراحی در کاربردهای عملی. با تحلیل جزئیات نحوه عملکرد این دتکتورها در حالت عادی و در شرایط حریق، چالش‌های احتمالی و راهکارهای غلبه بر آن‌ها، و همچنین مقایسه با سایر روش‌های تشخیص دود، تصویری جامع از اهمیت و کارایی این فناوری ارائه می‌شود. هدف این مقاله، ارائه یک دیدگاه علمی و کاربردی برای متخصصان، طراحان سیستم‌های ایمنی، و علاقه‌مندان به فناوری‌های اعلام حریق است.

    WhatsApp Image 2025 09 28 at 3.14.16 PM

    مقدمه: امنیت در برابر حریق، از دیرباز یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های جوامع بشری بوده است. با توسعه سازه‌های بزرگ و پیچیده نظیر انبارهای وسیع، سالن‌های کنفرانس، آتریوم‌ها، و مراکز خرید، چالش تشخیص زودهنگام حریق در این فضاهای گسترده به مراتب افزایش یافته است. آشکارسازهای دودی نقطه‌ای سنتی، که برای پوشش مساحت‌های محدودتری طراحی شده‌اند، در چنین محیط‌هایی کارایی لازم را ندارند. اینجاست که آشکارسازهای دودی بیم، با قابلیت پوشش دهی مسافت‌های طولانی، به عنوان یک راه حل بی‌بدیل مطرح می‌شوند. این مقاله به کاوش در اعماق این تکنولوژی پرداخته و پیچیدگی‌های علمی و کاربردی آن را آشکار می‌سازد.

    WhatsApp Image 2025 09 28 at 3.14.16 PM1

    1. اساس فیزیکی تشخیص دود: برهم‌کنش نور و ذرات معلق در قلب عملکرد آشکارسازهای دودی بیم، پدیده‌های فیزیکی پراکندگی (Scattering) و تضعیف (Attenuation) نور توسط ذرات دود قرار دارد. نور، به عنوان یک موج الکترومغناطیسی، هنگام عبور از محیطی حاوی ذرات معلق، مانند دود، با این ذرات برهم‌کنش می‌کند. این برهم‌کنش به دو شکل اصلی بروز می‌یابد:
    2. WhatsApp Image 2025 09 28 at 3.14.17 PM
    • تضعیف (Absorption & Scattering): بخشی از انرژی نور توسط ذرات دود جذب شده یا در جهات مختلف پراکنده می‌شود. این امر منجر به کاهش شدت نور عبوری از مسیر می‌شود. آشکارسازهای دودی بیم، عمدتاً بر پایه اندازه‌گیری همین کاهش شدت نور عمل می‌کنند.
    • WhatsApp Image 2025 09 28 at 3.14.17 PM1
    • پراکندگی (Scattering): ذرات دود، نور را در تمامی جهات پراکنده می‌کنند. میزان و الگوی پراکندگی نور به اندازه ذرات، طول موج نور و زاویه دید بستگی دارد. این پدیده، اساس کار آشکارسازهای دودی از نوع پراکندگی نور (مانند برخی دتکتورهای نقطه‌ای) است، اما در دتکتورهای بیم، تمرکز اصلی بر تضعیف کلی پرتو است.
    • WhatsApp Image 2025 09 28 at 3.14.17 PM2

    برای افزایش حساسیت و کاهش تأثیر عوامل محیطی نامطلوب (مانند گرد و غبار)، اکثر آشکارسازهای دودی بیم از نور مادون قرمز (Infrared – IR) استفاده می‌کنند. طول موج‌های مادون قرمز کمتر توسط بخار آب و ذرات بسیار ریز هوا پراکنده می‌شوند، اما به طور مؤثر توسط ذرات بزرگ‌تر دود تضعیف می‌گردند.

    WhatsApp Image 2025 09 28 at 3.14.18 PM

    1. اجزای اصلی و پیکربندی‌های آشکارسازهای دودی بیم یک سیستم آشکارساز دودی بیم معمولاً از سه جزء اصلی تشکیل شده است:
    2. WhatsApp Image 2025 09 28 at 3.14.18 PM1
    • فرستنده (Transmitter): این بخش شامل یک منبع نور مادون قرمز (IR LED) است که یک پرتو نوری متمرکز و کنترل‌شده را تولید می‌کند. لنزهای اپتیکی در این بخش وظیفه متمرکز کردن پرتو را بر عهده دارند تا پرتو با حداقل واگرایی به سمت گیرنده حرکت کند. در برخی مدل‌های پیشرفته، از چندین IR LED برای افزایش قدرت پرتو و پوشش دهی مسافت‌های طولانی‌تر استفاده می‌شود.
    • گیرنده (Receiver): این واحد شامل یک فوتودیود (Photodiode) یا یک آرایه از فوتودیودها است که وظیفه دریافت پرتو نور فرستاده شده و تبدیل آن به یک سیگنال الکتریکی را بر عهده دارد. کیفیت و حساسیت فوتودیود در تشخیص تغییرات جزئی در شدت نور حیاتی است. لنزهای گیرنده نیز به جمع‌آوری نور و هدایت آن به سمت فوتودیود کمک می‌کنند.
    • کنترل‌کننده (Controller/Control Unit): این بخش که معمولاً جدا از فرستنده و گیرنده نصب می‌شود، مسئول پردازش سیگنال‌های دریافتی از گیرنده، مقایسه آن‌ها با مقادیر مرجع (آستانه‌های از پیش تعیین شده)، و اعلام وضعیت‌های مختلف (عادی، پیش‌هشدار، حریق، خطا) است. این واحد همچنین قابلیت تنظیم حساسیت، انجام تست‌های خودکار (Auto Alignment و Drift Compensation) و اتصال به پنل مرکزی اعلام حریق را فراهم می‌کند.

    پیکربندی‌ها: آشکارسازهای دودی بیم را می‌توان به دو دسته اصلی از نظر پیکربندی تقسیم کرد:

    • نوع جداگانه (Separate Type – Transmitter/Receiver): در این پیکربندی، فرستنده و گیرنده در دو واحد مجزا و در فواصل معینی (معمولاً 5 تا 120 متر، و در برخی مدل‌ها تا 150-200 متر) روبروی یکدیگر نصب می‌شوند. پرتو نور از فرستنده ساطع شده و مستقیماً به گیرنده می‌رسد. این رایج‌ترین نوع آشکارساز بیم است و برای پوشش دهی مسیرهای طولانی مناسب است.
    • نوع بازتابنده (Reflector Type – Transceiver/Reflector): در این حالت، فرستنده و گیرنده در یک واحد مشترک (Transceiver) قرار دارند و پرتو نور به سمت یک بازتابنده (Reflector) که در فاصله دوری نصب شده، ارسال می‌شود. بازتابنده، پرتو نور را به سمت واحد فرستنده/گیرنده بازتاب می‌دهد. این پیکربندی مزیت سیم‌کشی کمتر (تنها یک واحد به برق و سیم‌کشی نیاز دارد) و سهولت نصب بیشتری دارد، اما معمولاً برای مسافت‌های کمی کوتاه‌تر (معمولاً تا 100 متر) مورد استفاده قرار می‌گیرد و به دلیل عبور نور از مسیر دو بار (رفت و برگشت)، حساسیت کمی متفاوت دارد.
    1. اصل عملکرد در حالت عادی و حریق (بر اساس تصاویر):
    • حالت عادی (Normal State): در شرایط عادی و بدون وجود دود، پرتو نور مادون قرمز که از IR LED ساطع می‌شود، بدون مانع از طریق محفظه شفاف به سمت گیرنده (فوتودیود) حرکت می‌کند. پرتوها با شدت کامل به فوتودیود می‌رسند. فوتودیود این نور را به یک سیگنال الکتریکی تبدیل می‌کند که توسط واحد کنترل به عنوان “حالت عادی” یا “بدون حریق” تفسیر می‌شود. این سیگنال پایه، مرجعی برای مقایسه‌های بعدی است.
    • حالت حریق (Fire Alarm – با حضور دود): هنگامی که دود ناشی از حریق وارد مسیر پرتو نور می‌شود، ذرات دود (که در تصویر به رنگ خاکستری نشان داده شده‌اند) با پرتو نور برهم‌کنش می‌کنند. همانطور که پیشتر توضیح داده شد، این برهم‌کنش باعث تضعیف و پراکندگی پرتو نور می‌شود. در نتیجه، شدت نوری که به فوتودیود می‌رسد، به طور قابل توجهی کاهش می‌یابد. فوتودیود این کاهش شدت نور را به یک سیگنال الکتریکی با دامنه کمتر تبدیل می‌کند. واحد کنترل این کاهش سیگنال را تشخیص داده و در صورتی که این کاهش از یک آستانه از پیش تعیین شده (که معمولاً بر حسب درصد انسداد نور در واحد طول بیان می‌شود) فراتر رود، وضعیت “آلارم حریق” را اعلام می‌کند و به پنل مرکزی اعلام حریق سیگنال ارسال می‌نماید.
    1. تکنیک‌های پیشرفته در آشکارسازهای بیم:
    • جبران رانش (Drift Compensation): با گذشت زمان، عوامل محیطی مانند گرد و غبار یا کثیف شدن لنزها می‌توانند باعث کاهش تدریجی شدت نور دریافتی شوند، حتی در غیاب دود. اگر این کاهش به درستی جبران نشود، می‌تواند منجر به آلارم‌های کاذب یا کاهش حساسیت واقعی شود. تکنولوژی جبران رانش به آشکارساز اجازه می‌دهد تا به آرامی و به صورت هوشمندانه تغییرات طولانی مدت در شدت نور را شناسایی و آستانه آلارم را متناسب با آن تنظیم کند، بدون اینکه بر توانایی تشخیص سریع دود واقعی تأثیر بگذارد.
    • هم‌ترازی خودکار (Auto Alignment): نصب دقیق فرستنده و گیرنده برای اطمینان از هم‌راستایی کامل پرتو نور بسیار حیاتی است. سیستم‌های پیشرفته دارای قابلیت هم‌ترازی خودکار هستند که به طور خودکار موقعیت لنزها یا پرتو را تنظیم می‌کنند تا حداکثر شدت نور به گیرنده برسد. این ویژگی نه تنها نصب را آسان‌تر می‌کند، بلکه عملکرد بهینه را در طول زمان تضمین می‌نماید.
    • فیلترهای نوری و محافظ‌ها: برای جلوگیری از ورود حشرات، ذرات بزرگ گرد و غبار و نورهای مزاحم محیطی (مانند نور خورشید) به محفظه اپتیکی، از فیلترهای نوری و محفظه‌های محافظت شده (مانند Insect Screen و Lightproof Chamber Cover در تصاویر) استفاده می‌شود. این اقدامات به حفظ دقت و پایداری عملکرد آشکارساز کمک می‌کنند.
    • تشخیص چندگانه (Multi-criteria Detection): در برخی سیستم‌های پیشرفته‌تر، آشکارسازهای بیم ممکن است با سنسورهای دیگری نظیر سنسورهای حرارتی یا گاز ترکیب شوند تا اطلاعات بیشتری برای تشخیص دقیق‌تر حریق و کاهش آلارم‌های کاذب فراهم آورند.
    1. کاربردها و مزایا: آشکارسازهای دودی بیم به دلیل ویژگی‌های منحصربه‌فردشان، در طیف گسترده‌ای از کاربردها به کار گرفته می‌شوند:
    • انبارها و سوله های صنعتی: فضاهایی با سقف‌های بلند و مساحت‌های وسیع که نصب تعداد زیادی آشکارساز نقطه‌ای غیرعملی و پرهزینه است.
    • سالن‌های ورزشی، تئاترها و سینماها: فضاهای باز با ارتفاع زیاد که نیاز به پوشش دهی گسترده دارند.
    • آتریوم‌ها و لابی‌های بزرگ: سازه‌های معماری با فضاهای باز عمودی.
    • فرودگاه‌ها و ایستگاه‌های قطار: مکان‌هایی با جریان هوای زیاد و مسافرت دود در مسافت‌های طولانی.
    • مراکز خرید و فروشگاه‌های بزرگ: برای پوشش دهی فضاهای وسیع و راهروها.

    مزایای کلیدی:

    • پوشش دهی وسیع: هر آشکارساز می‌تواند مساحتی به مراتب بزرگتر از آشکارسازهای نقطه‌ای را پوشش دهد، که منجر به کاهش تعداد دتکتورهای مورد نیاز و هزینه‌های نصب می‌شود.
    • مناسب برای سقف‌های بلند: توانایی تشخیص دود در ارتفاعات بالا که دتکتورهای نقطه‌ای ممکن است با تأخیر عمل کنند.
    • مقاومت در برابر آلارم‌های کاذب: با تکنیک‌های جبران رانش و فیلترینگ پیشرفته، این سیستم‌ها در برابر عوامل محیطی مقاوم‌تر هستند.
    • نگهداری آسان: دسترسی برای نگهداری و تمیز کردن معمولاً آسان‌تر از تعداد زیادی دتکتور نقطه‌ای است.
    1. چالش‌ها و ملاحظات طراحی: با وجود مزایای فراوان، نصب و طراحی سیستم‌های آشکارساز دودی بیم نیازمند ملاحظاتی خاص است:
    • هم‌ترازی دقیق: نصب اولیه نیازمند دقت بالا در هم‌ترازی فرستنده و گیرنده است. هرگونه حرکت سازه‌ای کوچک می‌تواند بر عملکرد تأثیر بگذارد.
    • انسداد مسیر: مسیر پرتو نور باید همواره از هرگونه مانع (مانند قفسه‌های بلند، ماشین‌آلات، پرده‌ها یا حتی جرثقیل‌های سقفی) عاری باشد. برنامه‌ریزی دقیق چیدمان فضا ضروری است.
    • تأثیر نور محیط: نور شدید خورشید یا منابع نوری قدرتمند دیگر می‌توانند در عملکرد سیستم اختلال ایجاد کنند. انتخاب مکان مناسب و استفاده از فیلترهای نوری حیاتی است.
    • شرایط محیطی: تغییرات شدید دما، رطوبت، یا وجود ذرات گرد و غبار بسیار زیاد (در محیط‌های بسیار آلوده) می‌تواند بر عملکرد تأثیر بگذارد. برخی مدل‌ها دارای محفظه‌های گرمایشی یا تهویه‌شده برای مقابله با این چالش‌ها هستند.
    • الگوی جریان هوا: در فضاهای بزرگ، الگوی جریان هوا می‌تواند بر نحوه انتشار دود تأثیر بگذارد. طراحی سیستم باید با در نظر گرفتن این الگوها باشد تا اطمینان حاصل شود که دود به موقع وارد مسیر پرتو می‌شود.
    1. مقایسه با سایر آشکارسازها: در مقایسه با آشکارسازهای دودی نقطه‌ای، آشکارسازهای بیم در پوشش دهی مساحت‌های وسیع و ارتفاعات بالا برتری دارند. آشکارسازهای نمونه‌بردار هوا (Aspirating Smoke Detectors – ASD) نیز برای تشخیص بسیار زودهنگام در محیط‌های حساس استفاده می‌شوند، اما پیچیدگی نصب و هزینه بالاتری دارند. آشکارسازهای بیم یک راه حل میانی ارائه می‌دهند که تعادلی بین پوشش دهی، حساسیت و هزینه ایجاد می‌کند.

    نتیجه‌گیری: آشکارسازهای دودی بیم به عنوان یک جزء حیاتی در سیستم‌های مدرن اعلام حریق، نقش بی‌بدیلی در حفاظت از جان و مال در فضاهای بزرگ و پیچیده ایفا می‌کنند. فهم عمیق اصول فیزیکی، مهندسی و ملاحظات طراحی مربوط به این فناوری، برای پیاده‌سازی سیستم‌های ایمنی مؤثر و قابل اعتماد ضروری است. با پیشرفت تکنولوژی، انتظار می‌رود که این دتکتورها هوشمندتر، مقاوم‌تر در برابر عوامل محیطی، و حتی در تشخیص انواع مختلف دود دقیق‌تر شوند، و بدین ترتیب، امنیت ساختمان‌های ما را در برابر بلایای حریق بیش از پیش تضمین کنند. این چشم‌های نامرئی، همواره در کمین کوچکترین نشانه‌ای از خطر، بیدار و هوشیار باقی می‌مانند.

    WhatsApp Image 2025 09 28 at 3.14.16 PM