انواع سامانه‌ها و الزامات آن‌ها

IMG 1942

۸.۱ سامانه‌های لوله‌ مرطوب
۸.۱.۱ گیج‌های فشار
۸.۱.۱.۱ یک گیج فشار تأییدشده مطابق با بخش ۱۶.۱۳ باید در هر رایزر سامانه نصب شود.
۸.۱.۱.۲* گیج‌های فشار باید در بالا و پایین هر شیر هشدار یا شیر یک‌طرفه رایزر سامانه، در صورت وجود چنین تجهیزاتی، نصب شوند.
۸.۱.۱.۲.۱ مجاز است یک گیج فشار منفرد روی یک منیفولد در زیر چند شیر یک‌طرفه رایزر یا شیر هشدار نصب شود.
۸.۱.۱.۲.۲ گیج‌های فشار در زیر شیرهای یک‌طرفه‌ای که طبق بندهای ۱۶.۹.۱۱ و ۱۶.۱۵.۲.۲(۱) الزامی هستند، مورد نیاز نخواهند بود.

۸.۱.۲ شیرهای اطمینان
۸.۱.۲.۱ مگر اینکه الزامات بند ۸.۱.۲.۲ رعایت شده باشند، سامانه لوله مرطوب باید دارای یک شیر اطمینان فهرست‌شده با اندازه‌ای نه کمتر از ۱/۲اینچ (۱۵ میلی‌متر) باشد که روی فشار ۱۷۵ psi (۱۲ بار) یا ۱۰ psi (۰.۷بار) بیشتر از بیشترین فشار سامانه ـــ هر کدام که بیشتر باشد ـــ تنظیم شده باشد.
۸.۱.۲.۲ اگر مخازن هوای کمکی برای جذب افزایش فشار نصب شده باشند، نیاز به نصب شیر اطمینان وجود ندارد.
۸.۱.۲.۳ یک شیر اطمینان طبق بند ۸.۱.۲.۱ در پایین‌دست شیرهای یک‌طرفه‌ای که طبق بند ۱۶.۱۵.۲.۲(۱) الزامی هستند، باید نصب شود.

۸.۱.۳ سامانه‌های کمکی
مجاز است سامانه لوله مرطوب، سامانه لوله خشک، پری‌اکشن یا دلوژ کمکی را تأمین کند، به شرطی که تأمین آب سامانه کافی باشد.

۸.۱.۴ استفاده از نوار حرارتی به جای محفظه گرم‌شده برای حفاظت از شیر و لوله تأمین آب در برابر یخ‌زدگی مجاز نیست.

۸.۱.۵ تهویه هوا
یک دریچه هوا با اتصال مطابق با بخش ۱۶.۷ باید روی هر سامانه لوله مرطوب که از لوله فلزی استفاده می‌کند، نصب شود. (نگاه کنید به A.16.7)
۸.۱.۵.۱ تهویه از چند نقطه روی هر سامانه الزامی نیست.

۸.۲ سامانه‌های لوله خشک*
۸.۲.۱ گیج‌های فشار
گیج‌های فشار تأییدشده مطابق با بخش ۱۶.۱۳ باید در محل‌های زیر نصب شوند:
(۱) در طرف آب و طرف هوا از شیر لوله خشک
(۲) در پمپ هوا که هوا را به مخزن هوا می‌رساند، در صورت وجود
(۳) روی مخزن هوا، در صورت وجود
(۴) در هر لوله مستقل از منبع هوا به سامانه لوله خشک
(۵) در دستگاه‌های سریع‌فعال

۸.۲.۲ اسپرینکلرها
جهت‌گیری‌ها و آرایش‌های زیر برای اسپرینکلرهای سامانه لوله خشک مجاز هستند:
(۱) اسپرینکلرهای ایستاده
(۲)* اسپرینکلرهای خشک فهرست‌شده
(۳) اسپرینکلرهای آویزان و دیواری جانبی که روی زانویی بازگشتی نصب شده‌اند، به شرطی که اسپرینکلر، زانویی و لوله انشعاب در ناحیه‌ای با دمای حداقل ۴۰ درجه فارنهایت (۴ درجه سانتی‌گراد) یا بالاتر قرار داشته باشند
(۴) اسپرینکلرهای جانبی افقی که به گونه‌ای نصب شده‌اند که آب در آن‌ها محبوس نشود

(5) اسپرینکلرهای آویزان و اسپرینکلرهای دیواری جانبی، در صورتی که اسپرینکلرها و لوله‌کشی شاخه‌ای در ناحیه‌ای با دمای نگهداری‌شده برابر یا بالاتر از 40 درجه فارنهایت (4 درجه سانتی‌گراد) قرار داشته باشند، منبع آب آشامیدنی باشد، و لوله‌کشی سامانه لوله خشک از نوع مسی یا CPVC به‌طور خاص برای کاربردهای لوله خشک فهرست شده باشد.

8.2.3* اندازه سامانه‌ها
8.2.3.1* ظرفیت سامانه (حجم) کنترل‌شده توسط یک شیر لوله خشک باید مطابق با بندهای 8.2.3.2، 8.2.3.3، 8.2.3.4، 8.2.3.5 یا 8.2.3.7 تعیین شود.
8.2.3.1.1 برای سامانه‌های لوله خشک که از بخش‌های واحد مسکونی هر نوع اشغال‌پذیری محافظت می‌کنند، اندازه سامانه باید به گونه‌ای باشد که آب اولیه از اتصال آزمون سامانه در مدت بیش از 15 ثانیه تخلیه نشود، با شروع از فشار هوای عادی سامانه و در زمان باز بودن کامل اتصال آزمون بازبینی.
8.2.3.1.1.1 سامانه‌های لوله خشک که از بخش‌های واحد مسکونی هر نوع اشغال‌پذیری محافظت می‌کنند، مجاز به استفاده از گزینه‌های بیان‌شده در بندهای 8.2.3.2، 8.2.3.3 یا 8.2.3.4 نمی‌باشند.
8.2.3.2 اندازه سامانه باید به گونه‌ای باشد که آب اولیه از اتصال آزمون سامانه در مدت بیش از 60 ثانیه تخلیه نشود، با شروع از فشار هوای عادی سامانه و در زمان باز بودن کامل اتصال آزمون بازبینی.
8.2.3.3 اندازه سامانه‌ای با حجم حداکثر 500 گالن (1900 لیتر) بدون دستگاه سریع‌فعال مجاز است و ملزم به برآورده‌سازی هیچ الزامی برای زمان تحویل آب به اتصال آزمون بازبینی نخواهد بود.
8.2.3.4 اندازه سامانه‌ای با حجم حداکثر 750 گالن (2850 لیتر) با دستگاه سریع‌فعال مجاز است و ملزم به برآورده‌سازی هیچ الزامی برای زمان تحویل آب به اتصال آزمون بازبینی نخواهد بود.
8.2.3.5 اندازه سامانه باید بر مبنای محاسبه زمان تحویل آب سامانه لوله خشک مطابق با بند 8.2.3.6 تعیین شود.
8.2.3.6 تحویل آب در سامانه لوله خشک
8.2.3.6.1 محاسبات مربوط به تحویل آب در سامانه لوله خشک باید بر مبنای نوع خطر بیان‌شده در جدول 8.2.3.6.1 باشد.
8.2.3.6.2 برنامه و روش محاسبه باید توسط یک آزمایشگاه تست شناخته‌شده ملی فهرست شده باشد.
8.2.3.6.3 برای سامانه‌های لوله خشک که از بخش‌های واحد مسکونی هر نوع اشغال‌پذیری محافظت می‌کنند، اسپرینکلرها در واحد مسکونی باید حداکثر زمان تحویل آب برابر با 15 ثانیه به دورترین اسپرینکلر منفرد داشته باشند.
8.2.3.6.4 اسپرینکلرهای مسکونی باید برای کاربردهای لوله خشک فهرست شده باشند.

Z

8.2.3.7* اندازه سامانه باید به گونه‌ای باشد که تخلیه اولیه آب از اتصال آزمون فعال‌سازی سامانه یا خروجی‌های مانیفولد بیش از حداکثر زمان تحویل آب مشخص‌شده در جدول 8.2.3.6.1 نباشد، با شروع از فشار هوای عادی سامانه و در زمان باز شدن کامل اتصال آزمون.
8.2.3.7.1 زمانی که جریان از چهار اسپرینکلر باشد، مانیفولد آزمون باید طوری چیده شود که دو اسپرینکلر در هر یک از دو شاخه اسپرینکلر را شبیه‌سازی کند.
8.2.3.7.2 زمانی که جریان از سه اسپرینکلر باشد، مانیفولد آزمون باید طوری چیده شود که دو اسپرینکلر در دورترین شاخه و یک اسپرینکلر در شاخه مجاور آن شبیه‌سازی شود.
8.2.3.7.3 زمانی که جریان از دو اسپرینکلر باشد، مانیفولد آزمون باید طوری چیده شود که دو اسپرینکلر در دورترین شاخه شبیه‌سازی شود.
8.2.3.7.4 زمانی که جریان از یک اسپرینکلر باشد، مانیفولد آزمون باید طبق الزامات اتصال آزمون فعال‌سازی مطابق با بند 16.14.2 نصب شود.
8.2.3.7.5 سامانه‌ای که الزامات این بخش را برآورده می‌کند، ملزم به برآورده کردن الزامات 8.2.3.2 یا 8.2.3.5 نمی‌باشد.
8.2.3.8 سامانه‌های لوله خشک با زمان تحویل آب متفاوت با بندهای 8.2.3.2، 8.2.3.5 و 8.2.3.7 در صورتی که توسط یک آزمایشگاه تست شناخته‌شده ملی فهرست شده باشند، قابل قبول خواهند بود.
8.2.3.9 مگر اینکه در یک محفظه گرم‌شده نصب شده باشند، شیرهای یک‌طرفه نباید برای تقسیم‌بندی سامانه‌های لوله خشک استفاده شوند.
8.2.3.9.1 زمانی که شیرهای یک‌طرفه طبق بند 8.2.3.9 برای تقسیم‌بندی سامانه‌های لوله خشک استفاده می‌شوند، باید سوراخی به قطر 1/8 اینچ (3 میلی‌متر) در کلاپر هر شیر یک‌طرفه برای امکان توازن فشار هوا در بخش‌های مختلف سامانه ایجاد شود.
8.2.3.9.2 در صورتی که برای هر بخش تقسیم‌شده، تخلیه کمکی در نظر گرفته نشده باشد، یک شیر تخلیه نشانگر تأیید شده که در وضعیت بسته تحت نظارت باشد طبق بند 16.9.3.3 و به یک بای‌پس در اطراف هر شیر یک‌طرفه متصل باشد، باید به عنوان وسیله‌ای برای تخلیه سامانه نصب شود.
8.2.3.10 سامانه‌های لوله خشک به صورت شبکه‌ای نباید نصب شوند.
8.2.4 دستگاه‌های سریع‌فعال
8.2.4.1 استفاده از دستگاه سریع‌فعال فهرست‌شده برای کمک به برآورده‌سازی الزامات بندهای 8.2.3.2، 8.2.3.5، 8.2.3.7 یا 8.2.3.8 مجاز می‌باشد.
8.2.4.2 دستگاه سریع‌فعال باید تا حد ممکن نزدیک به شیر لوله خشک قرار گیرد.
8.2.4.3 به‌منظور محافظت از دهانه محدودکننده و سایر اجزای عملیاتی دستگاه سریع‌فعال در برابر غرق‌شدگی، اتصال به رایزر باید بالاتر از نقطه‌ای باشد که انتظار می‌رود آب (آب ابتدایی و پساب) در زمان تنظیم شیر لوله خشک و دستگاه سریع‌فعال در آن قرار داشته باشد، مگر اینکه ویژگی‌های طراحی دستگاه سریع‌فعال مشخص، این الزامات را غیرضروری کند.
8.2.4.4 در صورتی که یک شیر در اتصال بین رایزر اسپرینکلر لوله خشک و دستگاه سریع‌فعال نصب شود، باید از نوع نشانگر بوده و در وضعیت باز، مهر و موم، قفل یا تحت نظارت الکتریکی باشد.

8.2.4.5 یک شیر یک‌طرفه باید بین دستگاه سریع‌فعال و محفظه میانی شیر لوله خشک نصب شود، در صورتی که دستگاه سریع‌فعال نیاز به محافظت در برابر غرق‌شدگی پس از عملکرد سامانه داشته باشد.
8.2.4.6 اگر دستگاه سریع‌فعال نیاز به بازخورد فشار از محفظه میانی داشته باشد، استفاده از نوعی شیر که به‌وضوح باز یا بسته بودن آن را نشان دهد، به‌جای آن شیر یک‌طرفه مجاز است.
8.2.4.7 در صورتی که شیری مطابق با بند 8.2.4.6 استفاده شود، شیر باید به‌گونه‌ای ساخته شده باشد که بتوان آن را در وضعیت باز قفل یا مهر و موم کرد.
8.2.4.8 دستگاه ضدغرق‌شدگی
8.2.4.8.1 مگر اینکه الزامات بند 8.2.4.8.2 رعایت شده باشد، یک دستگاه ضدغرق‌شدگی فهرست‌شده باید در اتصال بین رایزر اسپرینکلر لوله خشک و دستگاه سریع‌فعال نصب شود.
8.2.4.8.2 استفاده از دستگاه ضدغرق‌شدگی فهرست‌شده لازم نیست، در صورتی که دستگاه سریع‌فعال دارای ویژگی‌های طراحی ضدغرق‌شدگی داخلی باشد یا دستگاه سریع‌فعال بدون نیاز به دستگاه ضدغرق‌شدگی فهرست یا تأیید شده باشد.
8.2.5* موقعیت و محافظت از شیر لوله خشک
8.2.5.1* عمومی. شیر لوله خشک و لوله تأمین باید در برابر یخ‌زدگی و آسیب مکانیکی محافظت شوند.
8.2.5.2 اتاق شیر
8.2.5.2.1 اتاق‌های شیر باید روشن و گرم باشند.
8.2.5.2.2 منبع گرمایش باید از نوع نصب‌شده دائمی باشد.
8.2.5.2.3 نوار حرارتی نباید به جای محفظه گرم‌شده شیر برای محافظت شیر لوله خشک و لوله تأمین در برابر یخ‌زدگی استفاده شود.
8.2.5.3 تأمین. تأمین آب برای اسپرینکلر در محفظه شیر لوله خشک باید یا از سمت خشک سامانه یا از یک سامانه اسپرینکلر لوله تر باشد که ناحیه‌ای را که شیر لوله خشک در آن قرار دارد محافظت کند.
8.2.5.4 محافظت از سطح بالای آب
8.2.5.4.1 در مواردی که امکان نشاندن مجدد شیر خشک پس از عملکرد بدون تخلیه سامانه وجود داشته باشد، محافظت در برابر ایجاد آب بالای کلاپر طبق بند 8.2.5.4.3 مجاز است.
8.2.5.4.2 شیر لوله خشک دیفرانسیلی. محافظت در برابر جمع شدن آب بالای کلاپر باید برای شیرهای لوله خشک دیفرانسیلی طبق بند 8.2.5.4.3 فراهم شود.
8.2.5.4.3 دستگاه سطح بالای آب. استفاده از یک دستگاه سیگنال‌دهی خودکار سطح بالای آب یا یک تخلیه خودکار مجاز است.
8.2.6 فشار و تأمین هوا
8.2.6.1 در هر کجا که واژه هوا در این استاندارد به کار رفته است، شامل نیتروژن یا گاز تأییدشده دیگر نیز می‌شود.
8.2.6.2 نگهداری فشار هوا. فشار هوا یا نیتروژن یا گاز تأییدشده دیگر باید در سامانه‌های لوله خشک در طول سال حفظ شود.

8.2.6.3* تأمین هوا
8.2.6.3.1 منبع هوای فشرده باید در تمام اوقات در دسترس باشد.
8.2.6.3.2* منبع هوا باید ظرفیتی داشته باشد که بتواند فشار هوای عادی در سامانه را ظرف مدت ۳۰ دقیقه بازیابی کند.
8.2.6.3.3 الزامات بند 8.2.6.3.2 در فضاهای سردخانه‌ای با دمای کمتر از‎5°F (‎–15°C) اعمال نمی‌شود، و در این شرایط بازگرداندن فشار عادی هوای سامانه در مدت ۶۰ دقیقه مجاز است.

8.2.6.4 اتصالات تأمین هوا
8.2.6.4.1* اتصال از منبع هوا به شیر لوله خشک نباید کمتر از ‎1∕2 اینچ (۱۵ میلی‌متر) قطر داشته باشد و باید در بالای سطح آب ابتدایی (پرایمینگ) شیر لوله خشک وارد سامانه شود.
8.2.6.4.2 یک شیر یک‌طرفه باید در اتصال پر کردن هوا نصب شود.
8.2.6.4.2.1 یک شیر قطع‌کننده فهرست‌شده یا تأییدشده از نوع دیسک قابل تعویض یا شیر توپی باید در سمت تأمین این شیر یک‌طرفه نصب شود.

8.2.6.5 شیر اطمینان
یک شیر اطمینان تأییدشده باید بین منبع هوا و شیر قطع‌کننده نصب شود و برای تخلیه فشاری تنظیم گردد که حداقل ۱۰ psi (۰.۷ bar) بیشتر از فشار هوای سامانه طبق بند 8.2.6.7.1 باشد و از محدودیت‌های سازنده نیز تجاوز نکند.

8.2.6.6 نگهداری خودکار هوا
8.2.6.6.1* مگر اینکه الزامات بند 8.2.6.6.2 رعایت شده باشد، در مواردی که تأمین هوا به سامانه لوله خشک به‌صورت خودکار حفظ می‌شود، منبع هوا باید از یک سامانه کارخانه‌ای قابل‌اعتماد یا یک کمپرسور هوا با یک مخزن هوا باشد، و باید از یک دستگاه نگهداری هوا که به‌طور خاص برای این خدمت فهرست شده استفاده کند و توانایی کنترل فشار هوای موردنیاز و حداکثر جریان هوا به سامانه لوله خشک را داشته باشد.
8.2.6.6.2 در مواردی که ظرفیت کمپرسور هوا که سامانه لوله خشک را تأمین می‌کند کمتر از ‎5.5 ft³/min (۱۶۰ لیتر/دقیقه) در فشار ۱۰ psi (۰.۷ bar) باشد، نیاز به مخزن هوا یا دستگاه نگهداری هوا وجود ندارد.
8.2.6.6.3 تأمین خودکار هوا برای بیش از یک سامانه لوله خشک باید به‌گونه‌ای متصل شود که امکان نگهداری جداگانه فشار هوا در هر سامانه فراهم باشد.
8.2.6.6.3.1 هر سامانه لوله خشک باید یک دستگاه نگهداری هوای اختصاصی داشته باشد.
8.2.6.6.4 یک شیر یک‌طرفه یا دستگاه جلوگیری‌کننده از جریان معکوس مثبت دیگر باید در تأمین هوای هر سامانه نصب شود تا از جریان هوا یا آب از یک سامانه به سامانه دیگر جلوگیری کند.
8.2.6.6.5 در مواردی که یک کمپرسور هوا منبع اختصاصی هوا باشد، باید مطابق با NFPA 70، ماده 430 نصب شود.
8.2.6.6.5.1 وسیله قطع برق کمپرسور هوای خودکار نباید از نوع کلید روشنایی عمومی یا موتور متصل به دوشاخه و سیم باشد.

8.2.6.7 فشار هوای سامانه
8.2.6.7.1 فشار هوای سامانه باید طبق برگه دستورالعمل همراه شیر لوله خشک حفظ شود یا ۲۰ psi (۱.۴ bar) بیشتر از فشار فعال‌سازی محاسبه‌شده شیر لوله خشک باشد که بر اساس بیشترین فشار آب عادی منبع سامانه محاسبه شده است.

8.2.6.7.2 نرخ مجاز نشت هوا باید مطابق با بند 28.2.2 باشد.

8.2.6.8 نیتروژن یا گاز تأییدشده دیگر
8.2.6.8.1* در صورت استفاده از نیتروژن یا گاز تأییدشده دیگر، منبع آن باید قابل‌اعتماد باشد.
8.2.6.8.2 در صورت استفاده از نیتروژن ذخیره‌شده یا گاز تأییدشده دیگر، گاز باید از طریق یک تنظیم‌کننده فشار وارد شود و مطابق با بند 8.2.6.6 باشد.
8.2.6.8.3 زنگ هشدار فشار پایین باید بر روی مخازن ذخیره‌سازی گاز نصب شود تا نیاز به پر کردن مجدد را اطلاع دهد.
8.2.6.8.4* زمانی که نیتروژن یا گاز تأییدشده دیگر تنها منبع گاز برای فشرده‌سازی سامانه باشد، باید ظرفیتی داشته باشد که فشار گاز عادی سامانه را ظرف مدت ۳۰ دقیقه بازیابی کند.
8.2.6.8.5 الزامات بند 8.2.6.8.4 در فضاهای سردخانه‌ای با دمای کمتر از‎5°F (‎−15°C) اعمال نمی‌شود، و در این شرایط بازگرداندن فشار عادی هوای سامانه در مدت ۶۰ دقیقه مجاز است.

8.3 سامانه‌های پری‌اکشن و دلوژ
8.3.1* کلیات
8.3.1.1* تمامی اجزای سامانه‌های پنوماتیکی، هیدرولیکی یا الکتریکی باید با یکدیگر سازگار باشند.
8.3.1.2 شیر کنترل آب خودکار باید دارای مکانیزم دستی هیدرولیکی، پنوماتیکی یا مکانیکی برای عملکرد باشد که مستقل از دستگاه‌های کشف حریق و آبپاش‌ها عمل کند.
8.3.1.2.1 نظارت بر فعال‌کننده: از تاریخ 1 ژانویه 2021، برداشتن فعال‌کننده الکتریکی از شیر پری‌اکشن یا دلوژی که آن را کنترل می‌کند باید منجر به هشدار صوتی و تصویری نقص سامانه در پنل کنترل تخلیه سامانه شود.
8.3.1.3 فشارسنج‌ها: فشارسنج‌های تأییدشده مطابق با بخش 16.13 باید به‌صورت زیر نصب شوند:
(1) در بالا و پایین شیر پری‌اکشن و پایین شیر دلوژ
(2) بر روی تأمین هوای شیرهای پری‌اکشن و دلوژ
8.3.1.4 مجموعه‌ای از عناصر ذوب‌شونده ذخیره‌ای برای دستگاه‌های حساس به حرارت، شامل حداقل دو عدد از هر درجه حرارتی، باید در محل برای جایگزینی نگهداری شود.
8.3.1.5 سامانه‌های آزادسازی هیدرولیکی باید طبق الزامات و فهرست‌سازی سازنده برای محدودیت ارتفاع نسبت به شیر دلوژ یا فعال‌کننده شیر دلوژ طراحی و نصب شوند تا از تشکیل ستون آب جلوگیری شود.
8.3.1.6 محل نصب و فاصله دستگاه‌های آزادسازی
8.3.1.6.1 فاصله دستگاه‌های آزادسازی، از جمله آبپاش‌های خودکار که به‌عنوان دستگاه آزادسازی به کار می‌روند، باید مطابق با فهرست‌سازی و مشخصات سازنده باشد.
8.3.1.6.2 سامانه آزادسازی باید تمامی نواحی‌ای را که سامانه پری‌اکشن محافظت می‌کند، پوشش دهد.

8.3.1.6.3 در صورت استفاده از فعال‌سازی حرارتی، دمای فعال‌سازی سامانه آزادسازی باید کمتر از دمای فعال‌سازی آبپاش باشد.

8.3.1.7 دستگاه‌های مورد استفاده برای آزمایش و تجهیزات آزمایش
8.3.1.7.1 در مواردی که دستگاه‌های کشف در مدارهایی نصب شده‌اند که دسترسی به آن‌ها برای آزمایش ممکن نیست، یک دستگاه کشف اضافی باید برای هر مدار در مکانی قابل دسترس جهت آزمایش فراهم شود و به گونه‌ای به مدار متصل گردد که آزمایش صحیح مدار تضمین شود.
8.3.1.7.2 تجهیزات آزمایشی که توانایی تولید گرما یا تحریک لازم برای به کار انداختن هر دستگاه کشف عادی را دارند، باید همراه با هر نصب در اختیار مالک ملک قرار گیرد.
8.3.1.7.3 در مکان‌هایی که بخارات یا مواد منفجره وجود دارد، برای آزمایش باید از آب داغ، بخار یا سایر روش‌هایی که منبع احتراق ایجاد نمی‌کنند استفاده شود.
8.3.1.7.4* یک شیر کنترل نشان‌دهنده جداگانه و اضافی، با نظارت مطابق با بند 16.9.3.3، می‌تواند در مجموعه رایزر بالای شیر پری‌اکشن یا دلوژ نصب شود تا امکان آزمایش کامل فعال‌سازی (Trip Test) طبق الزاماتNFPA 25 بدون جاری شدن آب در سامانه فراهم شود.

8.3.1.8 محل و محافظت شیرهای کنترل آب سامانه
8.3.1.8.1 شیرهای کنترل آب سامانه و لوله‌های تأمین باید در برابر یخ‌زدگی و آسیب مکانیکی محافظت شوند.
8.3.1.8.2 اتاق‌های شیر
8.3.1.8.2.1 اتاق‌های شیر باید دارای روشنایی و گرمایش باشند.
8.3.1.8.2.2 منبع گرما باید از نوع نصب‌شده دائمی باشد.
8.3.1.8.2.3 استفاده از نوار گرمایشی به جای اتاقک‌های گرم‌شونده برای محافظت از شیرهای پری‌اکشن و دلوژ و لوله‌های تأمین در برابر یخ‌زدگی مجاز نیست.

8.3.2 سامانه‌های پری‌اکشن
8.3.2.1 سامانه‌های پری‌اکشن باید یکی از انواع زیر باشند:
(1) سامانه تک‌قفل (Single Interlock)، که با فعال شدن دستگاه‌های کشف، آب را به لوله‌کشی آبپاش وارد می‌کند
(2) سامانه بدون قفل (Non-Interlock)، که با فعال شدن دستگاه‌های کشف یا آبپاش‌های خودکار، آب را به لوله‌کشی آبپاش وارد می‌کند
(3) سامانه دو قفل (Double Interlock)، که با فعال شدن همزمان دستگاه‌های کشف و آبپاش‌های خودکار، آب را به لوله‌کشی آبپاش وارد می‌کند

8.3.2.2 اندازه سامانه‌ها — سامانه‌های پری‌اکشن تک‌قفل و بدون قفل
تعداد آبپاش‌های خودکار کنترل‌شده توسط هر شیر پری‌اکشن نباید از ۱۰۰۰عدد بیشتر باشد.

8.3.2.3 اندازه سامانه‌ها — سامانه‌های پری‌اکشن دو قفل
8.3.2.3.1 اندازه سامانه کنترل‌شده توسط یک شیر پری‌اکشن دو قفل باید بر اساس یکی از بندهای 8.3.2.3.1.1، 8.3.2.3.1.2، 8.3.2.3.1.3 یا 8.3.2.3.1.4 تعیین شود.
8.3.2.3.1.1 یک سامانه دو قفل با حجم حداکثر ۵۰۰ گالن (۱۹۰۰ لیتر) مجاز است و نیازی به رعایت الزامات خاص زمان تحویل آب به اتصال آزمایش فعال‌سازی (Trip Test Connection) ندارد.

8.3.2.3.1.2 اندازه سامانه‌های پری‌اکشن دو قفل باید به گونه‌ای طراحی شود که آب در مدت زمان حداکثر ۶۰ ثانیه، از فشار هوای عادی در سامانه شروع شده و با فعال‌سازی سامانه کشف و باز شدن کامل اتصال آزمایش بازرسی، به اتصال آزمایش سامانه برسد.
8.3.2.3.1.3 اندازه سامانه‌های پری‌اکشن دو قفل باید بر اساس محاسبه تحویل آب مطابق با بند 8.2.3.6، با در نظر گرفتن فعال‌سازی همزمان سامانه کشف و عملکرد آبپاش، تعیین شود.
8.3.2.3.1.4* اندازه سامانه‌های پری‌اکشن دو قفل باید به گونه‌ای طراحی شود که آب در مدت زمان بیشتر از حداکثر زمان مشخص‌شده در جدول 8.2.3.6.1، از فشار هوای عادی در سامانه شروع شده و با فعال شدن سامانه کشف و باز شدن هم‌زمان اتصال آزمایش فعال‌سازی یا خروجی منیفولد، به اتصال آزمایش فعال‌سازی سامانه یا خروجی منیفولد برسد.
8.3.2.3.2 استفاده از یک دستگاه بازکن سریع لیست‌شده برای کمک به برآورده‌سازی الزامات بندهای 8.3.2.3.1.2، 8.3.2.3.1.3 و 8.3.2.3.1.4 مجاز است.

8.3.2.4* نظارت
8.3.2.4.1 لوله‌کشی آبپاش و دستگاه‌های کشف حریق باید در سامانه‌هایی با بیش از ۲۰ عدد آبپاش، به صورت خودکار تحت نظارت باشند.
8.3.2.4.2 به‌جز موارد مجاز در بند 8.3.2.4.3، فشار نظارتی هوا یا نیتروژن برای سامانه‌های پری‌اکشن باید مطابق با الزامات فشار هوا و تأمین هوای سامانه لوله خشک در بند 8.2.6 نصب شود.
8.3.2.4.3 شیرهای اطمینان مورد نیاز در بند 8.2.6 می‌توانند برای نوع سامانه پری‌اکشن توصیف‌شده در بند 8.3.2.1(1) حذف شوند، در صورتی که منبع تأمین هوا نتواند فشارهایی بیشتر از ۱۵ psi (1.0 bar) تولید کند.
8.3.2.4.4 تمامی انواع سامانه‌های پری‌اکشن توصیف‌شده در بندهای 8.3.2.1(2) و 8.3.2.1(3) باید حداقل فشار نظارتی هوا یا نیتروژن معادل ۷psi (0.5 bar) را حفظ کنند.

8.3.2.5 آبپاش‌ها
چیدمان‌ها و آرایش‌های زیر برای سامانه‌های پری‌اکشن مجاز هستند:
(1) آبپاش‌های ایستاده
(2)* آبپاش‌های خشک لیست‌شده
(3) آبپاش‌های آویخته و دیواری که بر روی خم‌های برگشتی نصب شده‌اند، در صورتی که آبپاش‌ها، خم برگشتی و لوله‌کشی شاخه‌ای در ناحیه‌ای با دمای برابر یا بالاتر از 40°F (4°C) باشند
(4) آبپاش‌های دیواری افقی، نصب‌شده به گونه‌ای که آب در آن‌ها به دام نیفتد
(5) آبپاش‌های آویخته و دیواری که آبپاش‌ها و لوله‌کشی شاخه‌ای در ناحیه‌ای با دمای برابر یا بالاتر از 40°F (4°C) هستند، منبع آب آشامیدنی است، و لوله‌کشی سامانه پری‌اکشن از جنس مس یا CPVC به طور خاص برای کاربردهای لوله خشک لیست شده است

8.3.2.6 پیکربندی سامانه
سامانه‌های پری‌اکشن از نوع توصیف‌شده در بند 8.3.2.1(3) و تمامی سامانه‌های پری‌اکشن محافظ محل‌های انبار، به استثنای انبارهای متفرقه، نباید به صورت شبکه‌ای (Gridded) نصب شوند.

8.3.3* سامانه‌های دلوژ
8.3.3.1 دستگاه‌ها یا سامانه‌های کشف باید به‌صورت خودکار تحت نظارت باشند.
8.3.3.2 سامانه‌های دلوژ باید به‌صورت هیدرولیکی محاسبه شوند.

8.4 سامانه‌های ترکیبی لوله خشک و پری‌اکشن برای اسکله‌ها، ترمینال‌ها و باراندازها
8.4.1 علاوه بر الزامات بخش 8.4، الزامات طراحی و نصب برای اسکله‌ها، ترمینال‌ها و باراندازها باید مطابق با بخش 26.22 باشد.
8.4.2* کلیات
8.4.2.1* سامانه‌های ترکیبی خودکار لوله خشک و پری‌اکشن باید به‌گونه‌ای ساخته شوند که خرابی سامانه کشف مانع عملکرد سامانه به‌عنوان یک سامانه خودکار لوله خشک متعارف نشود.
8.4.2.2 سامانه‌های ترکیبی خودکار لوله خشک و پری‌اکشن باید به‌گونه‌ای ساخته شوند که خرابی سامانه لوله خشک و آبپاش‌های خودکار مانع عملکرد صحیح سامانه کشف به‌عنوان سامانه اعلام حریق خودکار نشود.
8.4.2.3 باید امکان فعال‌سازی دستی سامانه کشف در مکان‌هایی با حداکثر فاصله ۲۰۰ فوت (۶۱ متر) مسیر حرکت فراهم شود.
8.4.2.4 آبپاش‌ها. انواع و آرایش‌های زیر از آبپاش‌ها برای سامانه‌های ترکیبی لوله خشک و پری‌اکشن مجاز هستند:
(1) آبپاش‌های ایستاده
(2)* آبپاش‌های خشک لیست‌شده
(3) آبپاش‌های آویخته و دیواری که روی خم‌های برگشتی نصب شده‌اند، در صورتی که هم آبپاش‌ها و هم خم‌های برگشتی در منطقه گرم قرار داشته باشند
(4) آبپاش‌های دیواری افقی که به‌گونه‌ای نصب شده‌اند که آب در آن‌ها به دام نیفتد

8.4.3 شیرهای لوله خشک در سامانه‌های ترکیبی
8.4.3.1 در صورتی که سامانه شامل بیش از ۶۰۰ آبپاش باشد یا در هر ناحیه حریق بیش از ۲۷۵ آبپاش وجود داشته باشد، کل سامانه باید توسط دو شیر لوله خشک 6 اینچ (150 میلی‌متر) که به‌صورت موازی متصل شده‌اند کنترل شود و به یک لوله اصلی مشترک تغذیه وارد شوند.
8.4.3.2* در صورتی که وجود شیرهای لوله خشک موازی طبق بند 8.4.3.1 الزامی باشد، این شیرها باید در برابر یکدیگر بررسی (چک) شوند.
8.4.3.3 هر شیر لوله خشک باید به یک دستگاه فعال‌ساز لیست‌شده که توسط سامانه کشف فعال می‌شود، مجهز باشد.
8.4.3.4 شیرهای لوله خشک باید از طریق یک لوله ارتباطی به قطر 1 اینچ (25 میلی‌متر) به یکدیگر متصل باشند تا فعال‌سازی هم‌زمان هر دو شیر لوله خشک ممکن شود.
8.4.3.5 لوله اتصال متقاطع 1 اینچی (25 میلی‌متری) باید به یک شیر نشان‌دهنده مجهز باشد تا هر یک از شیرهای لوله خشک را بتوان خاموش و تعمیر کرد، در حالی که دیگری همچنان در سرویس باقی بماند.
8.4.3.6 شیرهای یک‌طرفه بین شیرهای لوله خشک و لوله اصلی تغذیه باید به بای‌پس‌هایی با قطر 1/2 اینچ (15 میلی‌متر) مجهز باشند تا نشت هوا از تزئینات شیر لوله خشک باعث فعال‌سازی آن نشود، مگر اینکه فشار در لوله اصلی تغذیه به نقطه فعال‌سازی برسد.

8.4.3.7 یک شیر نشان‌دهنده باید در هر یک از این بای‌پس‌ها نصب شود تا هر یک از شیرهای لوله خشک به‌طور کامل از ریزر اصلی یا لوله اصلی تغذیه و از شیر لوله خشک دیگر جدا شود.
8.4.3.8 هر سیستم ترکیبی لوله خشک و پری‌اکشن باید به دستگاه‌های سریع‌گشای لیست‌شده در شیرهای لوله خشک مجهز باشد.

8.4.4 تقسیم‌بندی سیستم با استفاده از شیرهای یک‌طرفه
8.4.4.1 در صورتی که نیاز به بیش از ۲۷۵ اسپرینکلر در یک ناحیه حریق باشد، سیستم باید با استفاده از شیرهای یک‌طرفه به بخش‌هایی با حداکثر ۲۷۵ اسپرینکلر تقسیم شود.
8.4.4.2 در صورتی که سیستم در بیش از یک ناحیه حریق یا طبقه نصب شود، هیچ‌گاه نباید بیش از ۶۰۰ اسپرینکلر از طریق هر شیر یک‌طرفه تغذیه شوند.
8.4.4.3 هر بخش باید دارای یک درگاه تخلیه ۱ 1/4 اینچ (۳۲ میلی‌متر) در طرف سیستم از هر شیر یک‌طرفه باشد که توسط یک تخلیه کمکی سیستم لوله خشک تکمیل می‌شود.
8.4.4.4 خطوط تخلیه بخش‌ها و تخلیه‌های کمکی سیستم لوله خشک باید در مناطق گرم یا در داخل کابینت‌های گرم قرار گیرند تا شیرهای تخلیه و تخلیه‌های کمکی برای هر بخش پوشش داده شوند.

8.4.5 محدودیت زمانی
8.4.5.1 سیستم اسپرینکلر باید به‌گونه‌ای ساخته شود و تعداد اسپرینکلرهای کنترل‌شده باید به‌گونه‌ای محدود شود که آب باید ظرف مدت زمانی که از لحظه فعال‌سازی سیستم حرارتی می‌گذرد به دورترین اسپرینکلر برسد و این زمان نباید از 1 دقیقه برای هر ۴۰۰ فوت (۱۲۰ متر) از لوله تغذیه مشترک بیشتر شود.
8.4.5.2 حداکثر زمانی که مجاز است نباید از ۳ دقیقه بیشتر شود.

8.4.6 اتصال تست سیستم
بخش انتهایی باید دارای یک اتصال تست سیستم به‌عنوان مورد نیاز برای سیستم‌های لوله خشک باشد.

8.5 سیستم‌های چند سیکلی
8.5.1 تمام سیستم‌های چند سیکلی باید به‌طور خاص آزمایش شده و به‌عنوان سیستم‌ها لیست شوند.
8.5.2 تمام سیستم‌های چند سیکلی باید طبق دستورالعمل‌های نصب تولیدکننده نصب شوند.

8.6* سیستم‌های ضد یخ
8.6.1* کلیات
8.6.1.1 استفاده از محلول‌های ضد یخ باید مطابق با مقررات بهداشتی ایالتی و محلی باشد.
8.6.1.2 ضد یخ نباید در سیستم‌های ESFR استفاده شود مگر اینکه اسپرینکلرهای ESFR برای استفاده با محلول ضد یخ لیست شده باشند.
8.6.1.3 در صورتی که از اسپرینکلرهای آویخته استفاده شود، پس از آزمایش هیدرواستاتیک با آب، باید آب از کل سیستم تخلیه شود.
8.6.1.3.1 الزامات بند 8.6.1.3 در صورتی که سیستم با محلول ضد یخ به‌طور صحیح مخلوط شده آزمایش هیدرواستاتیک شود، اعمال نمی‌شود.
8.6.1.4 در صورتی که سیستم‌های ضد یخ از ریزر سیستم دور باشند، باید یک پلاک مشخص‌کننده روی ریزر سیستم نصب شود که تعداد و موقعیت تمام سیستم‌های ضد یخ دور از ریزر را که توسط آن ریزر تغذیه می‌شوند، نشان دهد.

8.6.1.5 یک پلاک باید روی شیر اصلی سیستم ضد یخ نصب شود که نوع و برند محلول ضد یخ، غلظت محلول ضد یخ به‌صورت حجم و حجم محلول ضد یخ مورد استفاده در سیستم را نشان دهد.
8.6.2* محلول‌های ضد یخ
8.6.2.1* مگر در موارد مجاز در بند 8.6.2.2، محلول‌های ضد یخ باید برای استفاده در سیستم‌های اسپرینکلر لیست شده باشند.
8.6.2.2 محلول‌های ضد یخ پیش‌مخلوط گلیکول پروپیلن باید برای استفاده با اسپرینکلرهای ESFR مجاز باشند، مشروط بر اینکه اسپرینکلرهای ESFR برای استفاده در چنین کاربردی در لیست قرار داشته باشند.
8.6.3 ترتیب لوله‌کشی و شیرها
8.6.3.1 زمانی که اتصال بین سیستم ضد یخ و سیستم لوله خشک از یک دستگاه پیشگیری از بازگشت جریان استفاده نکند و شرایط بند 8.6.3.5 رعایت نشود، لوله‌کشی و شیرها باید طبق شکل 8.6.3.1 نصب شوند.
8.6.3.2* زمانی که اتصال بین سیستم ضد یخ و لوله‌کشی تأمین از دستگاه پیشگیری از بازگشت جریان استفاده کند و شرایط بند 8.6.3.5 رعایت نشود، لوله‌کشی و شیرها باید طبق شکل 8.6.3.3 یا شکل 8.6.3.4 نصب شوند.
8.6.3.2.1 یک روش باید برای انجام آزمایش جریان کامل به‌طور مستقیم مطابق با بند 16.14.5 فراهم شود.
8.6.3.3* زمانی که اتصال بین سیستم ضد یخ و سیستم لوله خشک از دستگاه پیشگیری از بازگشت جریان استفاده کند و شرایط بند 8.6.3.5 رعایت نشود، یک محفظه انبساط لیست‌شده باید برای جبران انبساط حرارتی محلول ضد یخ طبق شکل 8.6.3.3 فراهم شود.

نوشته‌های مشابه

  • مزایای دتکتورهای دودی مکشی یا اسپیراتینگ ها بر اساس اصول عملکرد

    تشخیص فعال

    دتکتور دودی مکشی یک سامانه تشخیص فعال به‌شمار می‌آید، زیرا به‌طور پیوسته هوا را از ناحیه حفاظت‌شده مکش کرده و به داخل محفظه حسگر هدایت می‌کند. این فرآیند دائمی است و تنها در صورت خاموش شدن دتکتور متوقف می‌شود.

    این ویژگی فعال، امکان تشخیص بسیار سریع دود را فراهم می‌سازد و به همین دلیل، دتکتورهای دودی مکشی معمولاً در دسته سامانه‌های تشخیص آتش زودهنگام قرار می‌گیرند. محفظه‌های حسگر بسیار حساس نیز به شناسایی دود در مراحل اولیه آتش‌سوزی، پیش از آسیب به تجهیزات یا ناحیه حفاظت‌شده، کمک شایانی می‌کنند.

    اثر افزایشی
    سیستم دتکتور دودی مکشی با استفاده از «اثر افزایشی» که ویژگی مشترک این نوع سیستم‌هاست، رقیق‌شدن دود را جبران می‌کند. اثر افزایشی یکی از مزایای مهم فناوری دتکتور دودی مکشی است که منجر به سیستمی با حساسیت بسیار بالا می‌شود، حتی زمانی که چندین منفذ نمونه‌گیری در سیستم وجود دارد.

    در فرآیند تشخیص، هوا از طریق تمام منافذ نمونه‌گیری موجود در شبکه لوله‌کشی به داخل کشیده می‌شود، که باعث می‌شود هر منفذ در تشکیل نمونه کلی هوا درون محفظه حسگر نقش داشته باشد. همان‌طور که پیش‌تر توضیح داده شد، این حجم کلی هوا درون محفظه حسگر دتکتور است: هرچه تعداد منافذ نمونه‌گیری بیشتر باشد، حجم هوای بیشتری وجود خواهد داشت. اگر چندین منفذ نمونه‌گیری هوای آلوده به دود را مکش کنند، ذرات دود هنگام انتقال به محفظه حسگر با هم ترکیب می‌شوند. نسبت هوای تمیز به هوای آلوده به دود کاهش می‌یابد. این همان اثر افزایشی است که باعث می‌شود کل سیستم تشخیص، حساس‌تر از یک سیستم سنتی دتکتور دودی نقطه‌ای باشد.

    با فرض اینکه حساسیت سطح ۱ حریق در دتکتور دودی مکشی برابر با ۰٫۲۵ درصد کاهش دید در هر فوت (0.25%/ft.) تنظیم شده باشد و این سیستم اتاقی با مساحت ۱۲۱۹٫۲ متر مربع (۴۰۰۰ فوت مربع) را محافظت کند و منافذ نمونه‌گیری با فاصله ۶ متر برای هر منفذ (۲۰ فوت برای هر منفذ) طراحی شده باشند (یعنی هر منفذ ۳۶ متر مربع یا ۴۰۰ فوت مربع را پوشش دهد)، سیستم تشخیص نهایی شامل ۱۰ منفذ نمونه‌گیری خواهد بود. عدد ۰٫۲۵٪/ft.، حساسیت محفظه حسگر دتکتور است.

    برای محاسبه حساسیت واقعی هر منفذ نمونه‌گیری، نرخ کاهش دید تنظیم‌شده دتکتور را در تعداد کل منافذ نمونه‌گیری در شبکه لوله‌کشی ضرب می‌کنیم.

    برای مثال، اگر حساسیت دتکتور در سطح ۱ حریق روی ۰٫۲۵٪/ft. تنظیم شده باشد و ۱۰ منفذ در شبکه لوله‌کشی وجود داشته باشد، حساسیت هر منفذ نمونه‌گیری برابر با ۲٫۵٪/ft. خواهد بود (۰٫۲۵٪/ft. ضربدر ۱۰ = ۲٫۵٪/ft.). این حساسیت مشابه نرخ کاهش دید یک دتکتور دودی نقطه‌ای سنتی است. این مقدار، حساسیت مؤثر دتکتور را در حالتی نشان می‌دهد که دود تنها وارد یک منفذ نمونه‌گیری شود (مطابق شکل ۸ در پایین).

    مزیت سیستم دتکتور دودی مکشی در ماهیت فعال آن برای مکش هم‌زمان هوا از تمامی منافذ نمونه‌گیری است؛ هوا درون لوله ترکیب شده و برای نمونه‌برداری به سمت دتکتور منتقل می‌شود. زمانی‌که هوا از تمام ۱۰ منفذ نمونه‌گیری کشیده می‌شود، غلظت ذرات دود افزایش می‌یابد و غلظت هوای تمیز کاهش پیدا می‌کند. با ترکیب شدن ذرات دود، حساسیت کلی سیستم تشخیص افزایش پیدا می‌کند.

    برای توضیح بیشتر اثر افزایشی، همان اتاق ۱۲۱۹٫۲ متر مربعی (۴۰۰۰ فوت مربع) با شبکه لوله‌کشی دارای ۱۰ منفذ نمونه‌گیری را در نظر بگیرید که در آن ذرات دود وارد دو منفذ نمونه‌گیری می‌شوند (مطابق شکل ۸ در پایین). برای تعیین حساسیت جدید هر منفذ، نرخ کاهش دید سطح ۱ حریق (۰٫۲۵٪/ft.) را در تعداد کل منافذ نمونه‌گیری (۱۰) ضرب کرده و سپس بر تعداد منافذی که دود را تشخیص می‌دهند (۲) تقسیم می‌کنیم. در نتیجه، حساسیت مؤثر هر منفذ برابر با ۱٫۲۵٪/ft. خواهد بود، که این یعنی سیستم دتکتور دودی مکشی دو برابر حساس‌تر از یک دتکتور دودی نقطه‌ای با حساسیت ۲٫۵٪/ft. است.

    اگر دود وارد سه منفذ نمونه‌گیری شود، حساسیت مؤثر برابر با ۰٫۸۳٪/ft. خواهد بود، و به همین ترتیب.
    حساسیت دتکتور

    WhatsApp Image 2025 10 01 at 2.29.13 PM WhatsApp Image 2025 10 01 at 2.29.13 PM1

    برای توضیح بیشتر اثر افزایشی، این مثال را می‌توان گسترش داد به حالتی که دود وارد تمامی ۱۰ منفذ نمونه‌گیری شود. هر منفذ نمونه‌گیری حساسیتی برابر با ۰٫۲۵٪/ft. خواهد داشت، که باعث می‌شود سیستم دتکتور دودی مکشی ۱۰ برابر حساس‌تر از دتکتور دودی نقطه‌ای با حساسیت ۲٫۵٪/ft. باشد (مطابق شکل ۱۰ در صفحه قبل).

    آستانه‌های حساسیت پایین
    یکی دیگر از مزایای مهم دتکتور دودی مکشی، الکترونیک پیشرفته‌ای است که توانایی تشخیص ذرات دود در نرخ‌های بسیار پایین‌ کاهش دید و در سطوح حساسیت متعدد را فراهم می‌کند. این آستانه‌های تشخیص قابل برنامه‌ریزی هستند و به کاربران نهایی این امکان را می‌دهند که سیستمی با حساسیت بسیار بالا برای محیط‌ها و کاربری‌هایی که نیازمند تشخیص بسیار زودهنگام دود برای ایمنی جانی و تداوم فعالیت هستند، یا سیستمی با حساسیت پایین‌تر برای محیط‌هایی با اهمیت کمتر طراحی کنند. آستانه‌های معمول در سیستم‌های دتکتور دودی مکشی طبق لیست استاندارد UL دارای محدوده حساسیت بین ۰٫۰۰۰۴۶٪/ft. (برای مکان‌هایی که تشخیص زودهنگام دود حیاتی است) تا ۶٫۲۵٪/ft. (برای محیط‌هایی با اهمیت کمتر) هستند. سیستمی با دتکتور دودی مکشی که برای تشخیص دود با پایین‌ترین نرخ کاهش دید لیست‌شده در UL یعنی ۰٫۰۰۰۴۶٪/ft. برنامه‌ریزی شده باشد، بیش از ۱۰۰۰ برابر حساس‌تر از دتکتورهای دودی نقطه‌ای سنتی خواهد بود.

  • تاندا (TANDA)؛ پیشرو در تولید سیستم‌های اعلام حریق معرفی شرکت تاندا

    تاندا یک شرکت پیشرو در زمینه حفاظت از حریق است که در ارائه محصولات و راهکارهای جامع تخصص دارد. این شرکت با مأموریت حفاظت از جان و اموال تأسیس شده و متعهد به ارائه فناوری‌های نوآورانه و راهکارهای سفارشی برای پاسخگویی به نیازهای منحصربه‌فرد مشتریان خود در صنایع مختلف در سراسر جهان است.

    تاریخچه گسترده تاندا؛ روایتی از پیشرفت و نوآوری

    تاندا، شرکتی که با هدف ایجاد تحولی اساسی در صنعت حفاظت از حریق تأسیس شد، امروزه به یکی از رهبران جهانی این حوزه تبدیل شده است. این شرکت در طول سال‌ها توانسته است با ارائه راهکارهای نوآورانه و قابل‌اعتماد، جایگاهی ویژه در بازار به دست آورد. تعهد همیشگی به کیفیت و بهبود مستمر، نقش مهمی در موفقیت‌های آن داشته و باعث شده است که بتواند نیازهای در حال تغییر مشتریان خود را برآورده کرده و در خط مقدم فناوری ایمنی حریق باقی بماند.

    در وب‌سایت رسمی این شرکت، بخشی به انتشار اخبار و گزارش‌هایی درباره سالگردها، نوآوری‌های کلیدی، پروژه‌های مهم و مقالاتی پیرامون تاریخچه تاندا اختصاص داده شده است. این منابع اطلاعاتی، نگاهی جامع به مسیر رشد و دستاوردهای این برند ارائه می‌دهند.

    روایت‌هایی از تاریخچه تاندا

    یکی از نقاط عطف مهم در تاریخ این شرکت، سال ۲۰۱۵ است. در این سال، تاندا فعالیت‌های خود را به سطح بین‌المللی گسترش داد و با ایجاد شراکت‌های استراتژیک، موفق شد محصولات و راهکارهای پیشرفته حفاظت از حریق را به بازارهای جهانی معرفی کند. این توسعه، به تثبیت حضور این برند در مناطقی مانند خاورمیانه، آفریقا، جنوب آسیا، جنوب شرق آسیا و آمریکای جنوبی منجر شد.

    در طول این مسیر، دستاوردهای مهمی رقم خورده است. برای علاقه‌مندان به صنعت حفاظت از حریق، مطالعه تاریخچه این برند می‌تواند اطلاعات ارزشمندی درباره پیشرفت‌های آن و تأثیرگذاری‌اش در سطح بین‌المللی ارائه دهد. امکان مرور داستان‌های برجسته و استفاده از فیلترهای موضوعی در منابع منتشرشده، فرصتی برای آشنایی عمیق‌تر با مسیر رشد و نوآوری‌های این برند فراهم می‌کند.

    بررسی استانداردها و گواهینامه‌های TANDA

    شرکت TANDA موفق به دریافت چندین گواهینامه و استاندارد معتبر جهانی شده است که نشان‌دهنده کیفیت و ایمنی بالای محصولات این شرکت در صنعت اعلام حریق است. استانداردهای اخذ شده توسط TANDA شامل EN54، UL، LPCB و CE هستند. در ادامه، توضیح مختصری درباره هر یک از این استانداردها ارائه شده است:

    1. استاندارد EN54

    منطقه: اروپا
    توضیح: این استاندارد توسط کمیته استانداردسازی اروپا (CEN)تدوین شده و یکی از مهم‌ترین استانداردهای مرتبط با سیستم‌های اعلام حریق در اتحادیه اروپا است. EN54 شامل مجموعه‌ای از بخش‌ها است که هر کدام به عملکرد تجهیزات مختلف مانند دتکتورها، آژیرها، کنترل پنل‌ها و سایر اجزای سیستم اعلام حریق می‌پردازد. این استاندارد اطمینان حاصل می‌کند که تجهیزات اعلام حریق عملکردی دقیق و قابل‌اعتماد دارند.

    2. گواهینامه UL (Underwriters Laboratories)

    منطقه: ایالات متحده آمریکا
    توضیح: UL یک سازمان مستقل در آمریکا است که محصولات را از نظر ایمنی و کیفیت ارزیابی و تأیید می‌کند. تجهیزات اعلام حریق که موفق به اخذ گواهینامه UL می‌شوند، تحت آزمایش‌های سخت‌گیرانه‌ای قرار می‌گیرند تا از عملکرد ایمن و استاندارد آن‌ها اطمینان حاصل شود. دریافت این گواهینامه نشان می‌دهد که محصولات TANDA از استانداردهای بین‌المللی ایمنی و کیفیت پیروی می‌کنند.

    3. گواهینامه LPCB (Loss Prevention Certification Board)

    منطقه: بریتانیا
    توضیح: LPCB یک نهاد گواهی‌دهنده در بریتانیا است که محصولات مرتبط با ایمنی و آتش‌نشانی را مورد آزمایش و تأیید قرار می‌دهد. داشتن این گواهینامه نشان‌دهنده کیفیت بالا، عملکرد قابل‌اعتماد و تطابق محصولات TANDA با استانداردهای سخت‌گیرانه ایمنی است.

    4. نشان CE (Conformité Européenne)

    منطقه: اتحادیه اروپا
    توضیح: نشان CE تأیید می‌کند که محصولات تولیدی یک شرکت با مقررات سلامت، ایمنی و محیط‌زیست اتحادیه اروپا سازگار هستند. این گواهینامه به TANDA اجازه می‌دهد تا محصولات خود را به‌طور قانونی در بازارهای اروپایی عرضه کند. دریافت نشان CE نشان‌دهنده این است که محصولات TANDA از استانداردهای لازم برای عرضه در اروپا برخوردارند.

    انواع محصولات شرکت تاندا

    TANDA طیف گسترده‌ای از محصولات اعلام حریق را تولید می‌کند که شامل موارد زیر است

    : دتکتورهای دود، حرارت، گاز و شعله

    کنترل پنل‌های هوشمند اعلام حریق

    آژیرها و فلاشرهای هشداردهنده

    بیم دتکتورها برای نظارت بر فضاهای وسیع

    تجهیزات جانبی سیستم‌های اعلام حریق

    بیم دتکتور TANDA و کاربرد آن

    بیم دتکتور یکی از محصولات کلیدی در سیستم‌های اعلام حریق TANDA است. این دستگاه با استفاده از پرتوهای مادون قرمز، وجود دود را در محیط تشخیص می‌دهد. بیم دتکتورها برای فضاهای بزرگ مانند انبارها، سالن‌های ورزشی و مراکز خرید ایده‌آل هستند. انواع بیم دتکتور شامل:

    1. بیم دتکتور انعکاسی (Reflective Beam Detector): دارای فرستنده و گیرنده در یک سمت و بازتاب‌دهنده در سمت مقابل.
    2. بیم دتکتور فرستنده-گیرنده‌ای (End-to-End Beam Detector): شامل فرستنده و گیرنده مجزا در دو طرف مقابل یکدیگر.

    موارد استفاده و نمونه پروژه‌های اجرا شده با تجهیزات TANDA

    بسیاری از ساختمان‌های اداری، بیمارستان‌ها، انبارها و مراکز خرید از سیستم‌های اعلام حریق TANDA بهره می‌برند. این شرکت در کشورهای مختلفی حضور دارد و تجهیزات آن در پروژه‌های متعددی اجرا شده‌اند.

  • راهکارهای سیستم‌های دتکتور شعله‌ای نوری فوق‌سریع و آزادسازی سیستم اطفاء آتش

    این مقاله به بررسی راهکارهای کاربرد سیستم‌های دتکتور شعله‌ای نوری فوق‌سریع و آزادسازی در کارخانه‌های تولید مهمات و سایر تأسیساتی که نیاز به سیستم مهار آتش آبپاشی (Deluge) با سرعت بالا دارند می‌پردازد. همچنین فناوری دتکتور شعله‌ای نوری و پیشرفت‌های اخیر در سیستمی که به کاربران در دستیابی به انطباق با کدها و استانداردهای صنعتی کمک می‌کند، مرور خواهد شد.

    ۱.۰ مقدمه
    برای برآورده‌کردن الزامات زمانی پاسخ‌دهی کل سیستم طبق کدها و استانداردهای صنعتی فوق‌سریع، سیستم دتکتور شعله‌ای و آزادسازی باید قادر باشد رویداد را شناسایی کرده و سیگنالی به سیستم آبپاشی ارسال کند که این سیستم باید ظرف ۱۰۰ میلی‌ثانیه یا کمتر از لحظه حضور منبع انرژی در مقابل دتکتور تا شروع جریان آب از نازل آبپاش واکنش نشان دهد.

    WhatsApp Image 2025 09 16 at 5.25.44 AM

    برای اینکه یک سیستم به‌عنوان «سریع» شناخته شود، باید ظرف ۵۰۰ میلی‌ثانیه یا کمتر عمل کند (ارجاع به استاندارد NFPA 15)در کاربردهایی که به این سیستم‌ها نیاز دارند، آتش بسیار سریع‌تر از آن رشد می‌کند که بتوان از دتکتورهای حرارتی یا دتکتورهای دود استفاده کرد، زیرا این دتکتورها ممکن است چندین ثانیه طول بکشند تا آتش را شناسایی کنند.

    WhatsApp Image 2025 09 16 at 5.25.45 AMWhatsApp Image 2025 09 16 at 5.25.45 AM1

    برای درک روش‌های به‌کارگیری دتکتور شعله‌ای نوری فوق‌سریع در کارخانه‌های پردازش مهمات، مرور مختصری بر اصول پایه عملکرد فناوری دتکتور شعله‌ای ضروری است.

    ۲.۰ مروری بر دتکتور شعله‌ای نوری
    دتکتورهای شعله‌ای تشخیص انرژی تابشی، آتش را از طریق حس و تحلیل تابش الکترومغناطیسی منتشر شده از آتش شناسایی می‌کنند. انواع مختلف آتش طیف‌های نوری متفاوتی منتشر می‌کنند که امکان شناسایی آن‌ها را فراهم می‌کند.
    بازه طیفی انتشار که دتکتور به آن حساس است باید به‌طور دقیق کنترل شود تا اثر تابش طیفی ناشی از نور خورشید، نور محیط، ماشین‌آلات و تجهیزات پردازش به حداقل برسد. شکل ۱ نمای کلی از طیف الکترومغناطیسی و نواحی فروسرخ (IR) و فرابنفش (UV) مطلوب برای تشخیص شعله را نشان می‌دهد.
    در ادامه شرح مختصری از هر فناوری مناسب برای تشخیص شعله فوق‌سریع (UV، IR و UV/IR) آمده است.

    ۲.۱ فناوری‌های دتکتور شعله‌ای نوری

    ۲.۱.۱ فرابنفش (UV)

    دتکتورهای شعله‌ای UV از یک دتکتور تشکیل شده‌اند که شامل لوله خلأ از نوع Geiger-Mueller است. این دتکتور معمولاً به‌گونه‌ای طراحی می‌شود که به یک باند بسیار باریک از انرژی نوری در محدوده ۱۸۵۰ تا ۲۴۵۰ آنگستروم (Å) پاسخ دهد و مدل‌های خاصی نیز وجود دارند که این محدوده را تا ۲۶۵۰Å گسترش می‌دهند. همان‌طور که در شکل ۲ نشان داده شده، محدوده حساسیت UV خارج از محدوده دید انسان است و تحت تأثیر نور خورشید قرار نمی‌گیرد.

    وقتی تابش UV منتشر شده از آتش با دتکتور تماس پیدا می‌کند، پالس‌های ولتاژی تولید می‌شود که فرکانس آن‌ها متناسب با شدت تابش UV است. این پالس‌ها توسط یک میکروپروسسور پردازش شده و با پارامترهای برنامه‌ریزی‌شده مقایسه می‌شوند. اگر میزان پالس‌های پردازش‌شده از آستانه تعیین‌شده فراتر رود، آلارم فعال می‌شود.

    WhatsApp Image 2025 09 16 at 5.25.45 AM2WhatsApp Image 2025 09 16 at 5.25.46 AM

    این دتکتورها قادر به تشخیص هر نوع آتش بوده و در شرایط ایده‌آل می‌توانند زمان پاسخ کمتر از ۱۵ میلی‌ثانیه داشته باشند.

    از آنجا که دتکتورهای UV می‌توانند به‌صورت ضدنور خورشید طراحی شوند و تحت تأثیر تابش حرارتی قرار نگیرند، می‌توان آن‌ها را در بسیاری از کاربردها با موفقیت به‌کار برد.

    همانند هر فناوری دتکتور دیگری، مزایا و معایبی وجود دارد. دتکتورهای شعله‌ای UV نسبت به رعد و برق، جوشکاری و پرتوهای ایکس حساس هستند. انسداد فیزیکی جزئی شعله یا وجود دود و/یا بخارات جاذب UV ممکن است باعث تأخیر یا حتی جلوگیری از شناسایی شود. شکل ۴ را ببینید.

    WhatsApp Image 2025 09 16 at 5.25.46 AM1

    ۲.۱.۲ فروسرخ (IR)

    WhatsApp Image 2025 09 16 at 5.25.46 AM2

    دتکتورهای شعله‌ای IR از یک دتکتور پیرولکتریک تشکیل شده‌اند. درون دتکتور پیرولکتریک، یک فیلتر تداخلی نوری استفاده می‌شود تا یک ناحیه عبور باند ایجاد کند که برای تشخیص اختصاصی آتش مناسب باشد. این فیلترها بر اساس طول موج مورد نظر انتخاب می‌شوند که معمولاً بین ۴٫۲ تا ۴٫۸ میکرومتر (μm) در باند انتشار CO₂ قرار دارد. همان‌طور که در شکل ۵ نشان داده شده، محدوده حساسیت IR خارج از محدوده دید انسان است و تحت تأثیر نور خورشید قرار نمی‌گیرد

    .WhatsApp Image 2025 09 16 at 5.25.47 AM3

    WhatsApp Image 2025 09 16 at 5.25.47 AM1WhatsApp Image 2025 09 16 at 5.25.47 AM2WhatsApp Image 2025 09 16 at 5.25.48 AM

    دتکتورهای شعله‌ای IR (شکل ۶) می‌توانند آتش‌هایی را که پیش از آن دود ایجاد می‌کنند یا حاوی بخارات هستند، راحت‌تر از دتکتورهای مبتنی بر فناوری UV شناسایی کنند. زمان پاسخ در شرایط ایده‌آل می‌تواند کمتر از ۱۵ میلی‌ثانیه باشد. از آنجا که دتکتورهای IR می‌توانند مقاوم در برابر نور خورشید ساخته شوند و تحت تأثیر تابش UV قرار نمی‌گیرند، می‌توان آن‌ها را در بسیاری از کاربردهایی که برای دتکتورهای UV چالش‌برانگیز است، با موفقیت به کار برد.

     

    اگر انرژی الکترومغناطیسی منتشرشده شامل طول موج‌هایی باشد که از فیلتر تداخلی عبور می‌کنند، نور با یک عنصر تک‌بلوری برخورد می‌کند. این عنصر سیگنال کوچکی تولید می‌کند که دامنه و فرکانس آن متناسب با تابش الکترومغناطیسی منتشرشده از آتش است. این سیگنال سپس توسط یک میکروپروسسور پردازش شده و با آستانه‌های از پیش تعیین‌شده مقایسه می‌شود و در صورت احراز شرایط، آلارم آتش فعال می‌گردد.
    دتکتورهای شعله‌ای IR ممکن است به اجسام داغ مدوله‌شده و منابع نوری حساس باشند. وجود آب، برف یا یخ بر روی لنز دتکتور نیز ممکن است باعث تأخیر یا حتی جلوگیری از شناسایی آتش شود (شکل ۷ را ببینید).

    ۲.۱.۳ فرابنفش-فروسرخ (UVIR)
    دتکتورهای شعله‌ای UVIR ترکیبی از فناوری‌های UV و IR را در یک دتکتور شعله‌ای به کار می‌گیرند (شکل ۸). برای فعال‌شدن آلارم آتش، هر دو دتکتور UV و IR باید تابش الکترومغناطیسی منتشرشده را شناسایی کرده و هر دو سیگنال پردازش شده و با آستانه‌های از پیش تعیین‌شده مقایسه شوند. شکل ۹ نواحی حساسیت الکترومغناطیسی یک دتکتور UVIR را نشان می‌دهد.
    فناوری UVIR می‌تواند عملکرد مناسب در تشخیص آتش را در حالی فراهم کند که در مقایسه با فناوری UV یا IR به‌تنهایی مقاومت بیشتری در برابر فعال‌سازی کاذب دارد. تمام مزایا و محدودیت‌های فناوری‌های UV و IR در مورد یک دتکتور شعله‌ای UVIR نیز صدق می‌کند. این ویژگی‌ها باعث شده که فناوری UVIR به‌طور گسترده پذیرفته شود.
    علاوه بر رله آلارم آتش که زمانی عمل می‌کند که هر دو دتکتور UV و IR آتش را تشخیص دهند، دتکتورهای شعله‌ای UVIR شرکتهای معتبر تولیدی  دارای یک رله کمکی قابل برنامه‌ریزی داخلی نیز هستند. این رله کمکی می‌تواند طوری پیکربندی شود که در شرایط آلارم فقط UV، فقط IR یا پیش‌آلارم UVIR تغییر وضعیت دهد و انعطاف‌پذیری بیشتری را برای دتکتور شعله‌ای در مکان‌هایی که ویژگی‌های طیفی ماده مورد نظر ممکن است متغیر باشد، فراهم کند.

    ۲.۲ حفظ عملکرد تشخیص
    در اکثر کاربردها، این احتمال وجود دارد که لنز دتکتور به‌وسیله مواد خارجی مسدود شود. آلودگی لنز دتکتور ممکن است باعث تأخیر یا حتی جلوگیری از رسیدن تابش طیفی آتش به دتکتور(های) موجود در دتکتور شعله‌ای گردد. بنابراین بسیار مهم است که دتکتور قادر به بررسی خودکار تمام سطوح نوری، دتکتورها و مدارهای داخلی خود باشد.
    دتکتور باید قادر باشد به‌طور خودکار اپراتور را در صورت تأثیر بر عملکرد آن آگاه سازد. در صورت بروز این وضعیت خطا، می‌توان یک فرآیند مشخص را متوقف کرد یا اقدامات دیگری را بر اساس نیاز انجام داد.

    WhatsApp Image 2025 09 16 at 5.25.49 AM

    برخی دتکتورهای شعله‌ای نوری دارای قابلیت یکپارچگی نوری خودکار (oiR) هستند که یک تست عملکرد کالیبره‌شده را هر یک دقیقه یک‌بار برای اطمینان از توانایی عملیاتی کامل دتکتور انجام می‌دهند (شکل ۱۰). برای انجام تست یکپارچگی نوری، منابع داخلی IR و UV کالیبره‌شده و کنترل‌شده توسط میکروپروسسور برای هر سنسور موجود در دتکتور، سیگنال‌های تست را فراهم می‌کنند. اگر دتکتور دچار آلودگی نوری یا هرگونه مشکل عملکرد داخلی شود، زمانی که کمتر از نصف محدوده تشخیص اولیه باقی مانده باشد، وضعیت خطای یکپارچگی نوری را گزارش خواهد کرد. معمولاً این خطا ناشی از کثیف بودن لنز است و با تمیز کردن، عملکرد کامل دتکتور بازگردانده می‌شود.

    برخی نواحی کارخانه مستعد گرد و غبار و آلاینده‌های معلق در هوا هستند که ممکن است باعث تجمع رسوبات روی لنز دتکتور شوند. برای این محیط‌ها، شرکت شرکت های تولیدی پیشرفته شیلدهای هوایی ارائه می‌دهد که با ایجاد جریان مداوم هوای پاک بر سطح بیرونی لنز دتکتور، تجمع آلاینده‌ها را کاهش داده و به افزایش فاصله زمانی بین سرویس‌های نگهداری کمک می‌کنند. این شیلدهای هوایی هیچ‌گونه اختلالی در نصب دتکتور، زاویه دید آن یا تست یکپارچگی نوری ایجاد نمی‌کنند.

    ۲.۳ ثبت رویدادها
    هنگام وقوع یک رویداد یا وضعیت خطا، ضروری است که اطلاعات دقیق به‌سرعت گردآوری شود. واحد کنترل اعلام حریق سرویس اطفاء، باید توانایی ارائه اطلاعات سطح بالا شامل ورودی‌های فعال‌شده یا نوع خطای رخ‌داده را داشته باشد. علاوه بر این، برای بررسی رویدادها، به‌دست آوردن جزئیات بیشتر مفید است. هر دتکتور شعله‌ای شرکت های تولیدی پیشرفته دارای قابلیت ثبت رویداد داخلی است که به‌طور خودکار برای هر رویداد یا خطای رخ‌داده، زمان و تاریخ را ثبت می‌کند. رویدادهایی مانند روشن یا خاموش شدن دستگاه، شرایط خطا، پیش‌آلارم و آلارم آتش به همراه دمای محیط و ولتاژ ورودی در زمان وقوع رویداد ذخیره می‌شوند.

    ۲.۴ انتخاب فناوری
    هنگام انتخاب فناوری برای حفاظت از افراد، فرآیندها، دارایی‌ها و ساختمان‌ها، باید نهایت دقت در طراحی سیستم به‌کار گرفته شود تا در شرایط پیش‌بینی‌شده به‌درستی عمل کند. نوع فناوری دتکتور شعله‌ای انتخابی برای یک ناحیه باید بر اساس یک ارزیابی طراحی مبتنی بر عملکرد انتخاب شود. لازم است درک کامل از اهداف عملکردی مورد انتظار برای هر دتکتور در سیستم به‌دست آید.

    برخی موارد قابل بررسی در ارزیابی طراحی مبتنی بر عملکرد شامل:

    • ترکیب آتش
    • ویژگی‌های آتش (نرخ رشد، ویژگی‌های سوختن، طیف انتشار)
    • حداقل اندازه آتشی که نیاز به تشخیص دارد
    • بخارات کاهنده UV یا گرد و غبار کاهنده IR
    • منابع غیرآتش

    دتکتورهای شعله‌ای نوری ممکن است بسته به مدل و سازنده عملکرد متفاوتی داشته باشند. تنها روش قابل اعتماد برای سنجش حساسیت دتکتور شعله‌ای نسبت به یک ماده خاص، قرار دادن آن در معرض یک رویداد کنترل‌شده واقعی است. با این حال، تولید آتش‌های آزمایشی تکرارپذیر و کاملاً یکسان دشوار است. بنابراین، معمولاً لازم است چندین بار یک ماده خاص در معرض دتکتور قرار گیرد تا داده‌های آزمایشی معتبر به‌دست آید.

    علاوه بر این، باید بین حساسیت مطلوب دتکتور به ماده مورد نظر و حساسیت آن به منابع تابش غیردر اثر آتش، تعادل برقرار شود. دتکتوری که بیش از حد به محیط اطراف حساس باشد و باعث آلارم‌های مزاحم شود، قطعاً نامطلوب است. بنابراین، دتکتور باید در معرض منابع رایج موجود در ناحیه مورد پایش قرار گیرد تا ارزیابی دقیقی از عملکرد کلی دتکتور شعله‌ای انجام شود.

    این جنبه‌ها ممکن است چالش‌های متعددی را برای مهندس مسئول اجرای ارزیابی مبتنی بر عملکرد ایجاد کنند. برنامه‌ریزی و کنترل مؤثر توسط مهندس آزمون، دقت هر اندازه‌گیری مبتنی بر عملکرد را به حداکثر می‌رساند.

    ۲.۵ ملاحظات برای ارزیابی طراحی مبتنی بر عملکرد آشکارسازی شعله نوری

    ۲.۵.۱ محل آزمون

    WhatsApp Image 2025 09 16 at 5.25.49 AM1

    • محلی برای آزمون شناسایی کنید که دسترسی، مشاهده و امکان خروج ایمن برای همه افراد درگیر را فراهم کند. امکان کنترل دسترسی به محل آزمون مطلوب است.
    • آزمون‌های آتش در محیط‌های داخلی ممکن است تحت تأثیر تجمع مواد معلق کاهنده مانند دود، گرد و غبار و بخارات حلال قرار گیرند که همگی می‌توانند عملکرد آشکارسازی شعله را منفی تحت تأثیر قرار دهند. برای دستیابی به نتایج آزمون و عملکرد آشکارسازی شعله ثابت، باید قبل و بین تمام آزمون‌های داخلی، تبادل هوای پاک فراهم شود.
    • اطمینان حاصل کنید که روش مناسبی برای خاموش کردن آتش آزمون در محل موجود باشد یا اگر ماده به راحتی خاموش نمی‌شود، تدابیری برای کنترل سوختن آن اتخاذ شده باشد.
    • اطمینان حاصل کنید که تمام مواد سوخته به طور کامل خاموش شده و تمام مواد باقی‌مانده سوخته به‌درستی دفع شوند.
    • بهتر است شرایطی که در کاربرد واقعی محل نصب دتکتورهای شعله‌ای پیش خواهد آمد، شبیه‌سازی شود. موانع احتمالی دید دتکتورهای شعله‌ای نسبت به منطقه را در نظر بگیرید.
    • در صورت امکان، دمای محیط، رطوبت، جهت و سرعت باد را کنترل کنید.

    ۲.۵.۲ فرآیند آزمون

    • پیش از شروع آزمون، دمای محیط، رطوبت، جهت و سرعت باد را ثبت کنید.
    • بسته به شرایط محیطی، آزمون‌های آتش که در فضای باز انجام می‌شوند ممکن است تحت تأثیر تغییرات در ویژگی‌های انتشار شعله قرار گیرند. فیلم‌برداری از آزمون‌های آتش در فضای باز می‌تواند برای تعیین اثرات احتمالی تغییرات جهت و سرعت باد ارزشمند باشد.
    • نوع یا انواع سوخت، اندازه‌های موردنظر آتش، فاصله‌ها و نیازمندی‌های زمانی که دتکتورهای شعله‌ای باید در کاربرد واقعی به آن‌ها پاسخ دهند را شناسایی کنید. از این داده‌ها برای تعیین شاخص‌های عملکرد مورد نظر برای کاربرد و روش ارزیابی استفاده کنید.
    • حداقل سه آزمون تکراری از هر نوع سوخت در هر فاصله انجام دهید تا داده‌های معتبر به دست آید.
    • روشی که برای اشتعال ماده استفاده می‌شود نباید باعث واکنش دتکتورهای شعله‌ای شود. اگر دتکتورها به منبع اشتعال واکنش نشان دهند، این امر ممکن است دقت اندازه‌گیری زمان را تحت تأثیر قرار دهد.
    • منابع اشتعال آتش مانند کبریت‌های برقی توصیه نمی‌شوند، زیرا ممکن است ماده قابل اشتعالی را وارد ماده مورد نظر کنند که به طور معمول وجود ندارد. این ماده ممکن است طیف گسیلی متفاوتی نسبت به طیف ماده مورد نظر تولید کند.
    • روش پذیرفته‌شده‌ای را برای تعیین سرعت واکنش دتکتور مشخص کنید. نمونه‌های معمول شامل استفاده از تایمر دیجیتال یا سیستم فیلم‌برداری با سرعت بالا هستند.
    • تمام فناوری‌ها/انواع دتکتور، شماره سریال‌ها و موقعیت‌ها (فاصله و زاویه) نسبت به آتش، همچنین تمام تنظیمات آستانه آتش دتکتورها و/یا تنظیمات تأخیر زمانی را ثبت کنید.
    • اطمینان حاصل کنید که تمام دتکتورها به‌درستی تراز شده و لنزها تمیز باشند.

    ۲.۵.۳ سوخت‌های آزمون

    • آزمون‌های آتش برای جامدات قابل اشتعال، مهمات و پیشرانه‌ها به دلیل تنوع زیاد در قابلیت اشتعال و نرخ انتشار آتش، نیازمند ملاحظات ویژه هستند. اندازه آتش ایجاد شده توسط این مواد با تعیین وزن ماده نسوخته، حجم و آرایش قبل از اشتعال مشخص می‌شود.
    • پودرها و پیشرانه‌های قابل اشتعال با نرخ‌های مختلفی می‌سوزند که به آرایش ماده بستگی دارد (مثال: ۳۰ گرم باروت به‌صورت انباشته به‌طور متفاوتی نسبت به ۳۰ گرم گسترده‌شده روی سطح ۵ سانتی‌متر مربع می‌سوزد). روش چیدمان پودرها یا پیشرانه‌های قابل اشتعال را استاندارد کرده و برای هر آزمون تکرار کنید.
    • اگر منطقه تحت نظارت شامل پردازش چندین ماده آتش‌بازی باشد، سیستم باید طوری طراحی شود که امکان آشکارسازی بدترین حالت، یعنی کندترین ماده در حال سوختن را فراهم کند.

     

    هر آزمون باید با استفاده از مواد جدید انجام شود و هرگز سوخت‌ها بیش از یک بار سوزانده نشوند، زیرا احتمال دارد ماده در صورت اشتعال مجدد ویژگی‌های متفاوتی نشان دهد.

    ۲.۶ توصیه‌های آزمون منابع هشدار مزاحم
    منابع معمول هشدار مزاحم دتکتور شعله‌ای در زیر فهرست شده‌اند. نباید هیچ واکنش هشدار حریق دتکتور شعله‌ای در اثر قرار گرفتن در معرض این منابع رخ دهد:

    • نور مستقیم خورشید
    • لامپ رشته‌ای ۳۰۰ وات در فاصله ۵ فوت
    • لامپ فلورسنت ۳۴ وات در فاصله ۱ فوت
    • لامپ هالوژن ۵۰۰ وات (با لنز پلاستیکی یا شیشه‌ای) در فاصله ۵ فوت
    • بخاری کوارتز مادون قرمز برقی (۱۵۰۰ وات) در فاصله ۱۰ فوت
    • بی‌سیم دستی دوطرفه (۵ وات) در حالت ارسال در فاصله ۳ فوت
    • مدوله کردن انرژی منبع هشدار مزاحم با نرخ تقریباً ۲ تا ۱۰ هرتز (با استفاده از یک چرخاننده بدون حرارت، نه دست) نیز نباید باعث واکنش هشدار حریق دتکتور شعله‌ای شود.
    • هر منبع هشدار مزاحم شناخته‌شده دیگر باید همان‌گونه که در کاربرد واقعی وجود دارد به دتکتورها ارائه شود تا درک مناسبی از اثر احتمالی آن‌ها به دست آید.
    • توانایی آشکارسازی شعله در حضور منابع انرژی تابشی رایج فوق. این منابع در بسیاری از کارخانه‌ها و محیط‌های تولیدی یافت می‌شوند.
      ممکن است نیازهایی وجود داشته باشد که برآورده یا کشف نشده‌اند. یک بررسی کامل که شامل بحث آزاد باشد، می‌تواند راهکارهای غیرمتعارف را آشکار کرده و به راه‌حل‌های آشکارسازی منجر شود.

    ۳.۰ رعایت کدها و استانداردها
    کدها و استانداردها، مانند آن‌هایی که توسط انجمن ملی حفاظت از آتش (NFPA) و دولت ایالات متحده تدوین شده‌اند، دانش و اطلاعات لازم برای به حداقل رساندن خطر و اثرات آتش را فراهم می‌کنند. کدهایی مانند NFPA 101 «کد ایمنی حیات»، NFPA 72 «کد ملی هشدار و اعلام حریق»، NFPA 15 «استاندارد سیستم‌های ثابت آب‌پاش برای حفاظت در برابر آتش» و معیارهای یکپارچه تسهیلات (UFC) UFC 3-600-01 از این نمونه‌ها هستند.
    همچنین مهم است که هر سیستمی که هدف آن آشکارسازی و اطفای حریق است، به‌طور کامل با تمام کدها و استانداردهای قابل اجرا مطابقت داشته باشد. بنابراین، انتخاب دتکتورهای شعله‌ای و سیستم‌های کنترلی که دارای تأییدیه از سازمان‌های شخص ثالث باشند، اهمیت دارد. انتخاب محصولات مناسب در نهایت به کاربر کمک می‌کند تا انطباق را به دست آورد.

    ۳.۱
    برای رعایت کدها و استانداردهای فعلی، خروجی‌های دتکتورهای شعله‌ای فوق‌سریع باید به یک واحد کنترل هشدار حریق خدمات آزادسازی که به‌طور خاص برای این خدمات فهرست شده باشد، متصل شوند و دتکتورها نیز باید برای استفاده با همان واحد کنترل فهرست شده باشند. این واحد کنترل عملکردهای مهمی مانند نظارت بر ورودی‌ها و خروجی‌ها را انجام می‌دهد تا اطمینان حاصل شود سیستم در زمان نیاز به‌درستی عمل می‌کند.
    HSDM برای داشتن زمان واکنش مستقل ۲ میلی‌ثانیه طراحی شده است و هنگامی که با دتکتور شعله‌ای UV، UV/IR یا IR شرکت Det-Tronics ترکیب می‌شود، سیستم ترکیبی می‌تواند در شرایط ایده‌آل پاسخی کمتر از ۱۵ میلی‌ثانیه ارائه دهد.
    HSDM با نظارت پیوسته بر تمام ورودی‌ها و خروجی‌ها، عملکرد سیستم را تضمین می‌کند و از یک شبکه محلی/مدار خط سیگنال (LON/SLC) استفاده می‌کند که نظارت کلاس X را برای اتصال بین HSDM و کنترلر سیستم ایمنی EQP فراهم می‌آورد.
    ماژول HSDM دارای شش کانال ورودی و شش کانال خروجی قابل پیکربندی است که می‌توان آن‌ها را برای عملکرد تحت نظارت یا بدون نظارت برنامه‌ریزی کرد. هر کانال ورودی، اتصالات بسته را از دستگاه‌های آشکارساز حریق مانند دتکتورهای شعله‌ای نوری، دتکتورهای حرارتی، دتکتورهای دود و شستی‌های دستی می‌پذیرد. کانال‌های خروجی برای فعال‌سازی سلونوئیدهای تأییدشده شخص ثالث که برای راه‌اندازی شیرهای سیلابی پایلوت‌دار استفاده می‌شوند، طراحی شده‌اند.
    دتکتورهای شعله‌ای نوری، ماژول سیلابی فوق‌سریع و کنترلر سیستم ایمنی به مشتریان این امکان را می‌دهند که سیستمی مطابق با الزامات UFC و NFPA طراحی کنند (شکل ۱۱).
    خروجی رله هشدار حریق از دتکتور شعله‌ای نوری UV، IR یا UV/IR به HSDM متصل می‌شود. دتکتور شعله‌ای همراه با HSDM قادر به ارائه زمان واکنش فوق‌سریع، کمتر از ۲۰ میلی‌ثانیه در شرایط ایده‌آل است.
    HSDM یک سیگنال اولویت‌دار روی کابل LON ارسال می‌کند که توسط کنترلر سیستم ایمنی EQP دریافت می‌شود. این ارتباط پرسرعت نیست. EQP از منطق از پیش برنامه‌ریزی‌شده برای تعیین اقدامات بعدی استفاده می‌کند که معمولاً شامل ارسال سیگنال به یک ماژول ورودی/خروجی مجزا و پیشرفته است که به نوبه خود برای فعال‌سازی تجهیزات اعلان هشدار استفاده می‌شود. همچنین ارتباط اضافی با نگهبانان، پلیس، آتش‌نشانی یا سایر بخش‌های مورد نیاز نیز امکان‌پذیر است.
    یک سیستم آشکارسازی شعله و آزادسازی که به‌خوبی طراحی و فهرست شده باشد، می‌تواند به کاربران کمک کند تا الزامات کدهای UFC و NFPA برای یک سیستم آب‌پاش فوق‌سریع را برآورده کنند.

    ۳.۲ رعایت نیاز زمان واکنش کمتر از ۱۰۰ میلی‌ثانیه (ms)
    در حالی که بحث سرعت واکنش دتکتورهای شعله‌ای مهم است، باید توجه داشت که اندازه‌گیری مهم‌تر، سرعت واکنش کل سیستم است که شامل دتکتور شعله‌ای، واحد کنترل هشدار حریق خدمات آزادسازی، شیرهای سلونوئیدی و یک بخش سیلابی است. یک دتکتور شعله‌ای فوق‌سریع می‌تواند آتش در حال گسترش سریع را در حدود ۲۰ میلی‌ثانیه و در شرایط ایده‌آل شناسایی کند. واحد کنترل هشدار حریق خدمات آزادسازی نیز ممکن است ظرف چند میلی‌ثانیه واکنش نشان دهد. شیر سلونوئیدی زمانی را برای تخلیه فشار پایلوت از شیر سیلابی نیاز دارد و در نهایت، آب نیز زمانی را برای عبور از لوله‌کشی تا نازل و از نازل تا آتش طی می‌کند. بنابراین، باید در نظر داشت که سرعت واکنش دتکتور و واحد کنترل تنها بخشی کوچک از کل زمان واکنش سیستم است.
    توجه دقیق باید به نصب دتکتورها در نزدیک‌ترین فاصله ممکن به خطر بالقوه و اطمینان از عدم وجود مانع بین دتکتور و منطقه تحت نظارت که می‌تواند خط دید دتکتور را مسدود کند، معطوف شود. تمام حباب‌های هوا باید از داخل لوله‌کشی سیستم هیدرولیک خارج شوند. علاوه بر این، باید سریع‌ترین سلونوئیدهای ممکن استفاده شوند و نازل‌های سیلابی نیز باید در نزدیک‌ترین فاصله ممکن به خطر بالقوه نصب شوند. رعایت دقیق این موارد، سرعت کل سیستم را به‌طور چشمگیری بهبود می‌بخشد (شکل ۱۲).

    ۴.۰ راهکارهایی برای آشکارسازی شعله نوری فوق‌سریع

    دتکتورهای شعله نوری مدرن به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که به کاربران در دستیابی به انطباق با کدها و استانداردهای UFC و NFPA کمک کنند. برخی شرکت‌ها مدل‌های X2200 UV، X9800 IR و X5200 UVIR از دتکتورهای شعله را ارائه می‌دهند که در صورت پیکربندی و نصب صحیح، قادر به ارائه زمان پاسخ‌دهی با سرعت بالا و فوق‌العاده سریع هستند.
    علاوه بر آزمون‌های حرارتی سختگیرانه، آزمون‌های آزمایشگاهی و شبیه‌سازی‌هایی که در کارخانه انجام می‌شود، تمامی دتکتورهای شعله پیش از ارسال به مشتریان، در مرکز آزمون مهندسی با استفاده از آتش واقعی آزمایش می‌شوند.

  • نحوه اتصال بیم دتکتور به سیستم اعلام حریق آدرس پذیر

     

    انواع بیم دتکتور از نظر نوع اتصال

    1. ساده (Conventional Beam Detector):
      • فقط دو خروجی رله دارد (Alarm / Fault)
      • آدرس‌پذیر نیست و نیاز به واسط دارد
    2. آدرس‌پذیر (Addressable Beam Detector):
      • مستقیماً قابل اتصال به لوپ آدرس‌پذیر است
      • آدرس مختص به خود دارد

     

     اتصال بیم دتکتور متعارف به سیستم آدرس‌پذیر توسط ماژول ورودی

    با استفاده از یک ماژول آدرس پذیر که با پنل مرکزی آدرس پذیر دارای پروتکل ارتباطی یکسان می باشد ( هر دو یک برند باشند ) میتوان یک بیم دتکتور متعارف را به پنل آدرس پذیر متصل نمود.

    ماژول های ورودی یا ماژول مانیتور ها دو دسته هستند. دسته اول ماژول های ورودی آدرس پذیر 4 سیمه هستند که تامین برق آنها توسط تابلوی اعلام حریق آدرس پذیر تامین می شود. ماژول های ورودی آدرس پذیر 4 سیمه، همانطور که از اسم آن پیداست از 4 سیم استفاده میکنند که دو سیم آن برق 24 ولت و دو سیم دیگر جهت اتصال به لوپ یا حلقه یا مدار سیستم اعلام حریق آدرس پذیر است.

    نوع دوم ماژول های ورودی آدرس پذیر 2 سیمه هستند و برق آنها توسط برق لوپ، پنل اعلام حریق آدرس پذیر تامین میشود. این ماژول ها بخاطر صرفه جویی در هزینه کابل کشی بسیار به صرفه تر هستند و همچنین نصب آنها راحت تر است.

    حالت 1: تشخیص ورودی معمولاً باز:

    WhatsApp Image 2025 09 29 at 11.39.02 PM


    مقاومت انتهای خط 47 کیلو اهم باید در انتهای خط ورودی و تا حد امکان نزدیک به دستگاه تحت نظارت قرار گیرد، همان‌طور که در شکل 3 نشان داده شده است. تنها در صورتی که اتصال به‌درستی انجام شده باشد، ماژول می‌تواند سه حالت را در ترمینال‌های ورودی تشخیص دهد: عادی، مدار باز و هشدار (اتصال کوتاه)

    حالت 2: تشخیص ورودی معمولاً بسته:

    WhatsApp Image 2025 09 29 at 11.39.02 PM1


    مقاومت انتهای خط 47 کیلو اهم باید در انتهای خط ورودی و تا حد امکان نزدیک به دستگاه تحت نظارت قرار گیرد، همان‌طور که در شکل 4 نشان داده شده است. تنها در صورتی که اتصال به‌درستی انجام شده باشد..

     

    نحوه اتصال بیم دتکتور متعارف به تابلوی اعلام حریق آدرس پذیر توسط ماژول ورودی 2 سیمه

    WhatsApp Image 2025 09 29 at 11.39.03 PM

    در شکل بالا از یک ماژول ورودی آدرس پذیر 2 سیمه جهت اتصال بیم دتکتور متعارف به پنل کنترل اعلام حریق آدرس پذیر استفاده شده است. تنها تفاوت ماژول های ورودی 2 سیمه و 4 سیمه فقط در نحوه تغذیه ماژول می باشد. در سیستم 4 سیمه ، احتیاج به 2 سیم اضافه جهت اتصال به ترمینال 24 ولت کمکی تابلوی اعلام حریق آدرس پذیر می باشد ولی در سیستم 2 سیمه ،به علت مصرف الکتریکی کم، برق خود را از طریق برق لوپ یا حلقه تابلوی اعلام حریق آدرس پذیر تامین می کند.

     

    نکات مهم:

    • حتماً باید بین منبع تغذیه و بیم دتکتور، ایزولاسیون مناسب رعایت شود.
    • بهتر است از ماژول‌هایی استفاده شود که قابلیت نظارت بر مدار باز یا اتصال کوتاه را دارند.

     

    1. استفاده از بیم دتکتور آدرس‌پذیر اختصاصی

    در این روش، از بیم دتکتورهای تولید شده توسط برند سازنده‌ی سیستم اعلام حریق استفاده می‌شود که مستقیماً قابل اتصال به لوپ هستند و بدون نیاز به ماژول واسط، قادر به اتصال به پنل آدرس‌پذیر هستند.

    در این مورد کافی است تا بیم دتکتور در حال نصب را نیز همانند بقیه آیتم های اعلام حریق در حال نصب،( مانند دتکتور ها و شستی ها و آژیرها) آدرس دهی شود . آدرس دهی معمولا از توسط پروگرامر دستی یا بصورت اتوماتیک از طریق پنل انجام می پذیرد.

    کافیست بیم دتکتور را آدرس دهی کرده و به عنوان آدرس یک ورودی، به پنل اعلام حریق معرفی کنیم. در سیستم های اعلام حریق آدرس پذیر قابلیت تنظیم ورودی ها و خروجی ها بصورت علت و معلول نیز وجود دارد و میتوان توسط پنل کنترل سیستم اعلام حریق آدرس پذیر طوری برنامه نویسی کرد که با شروع عمل بیم دتکتور، عملیات های مربوطه مثل بستن پرده های دودبند یا باز کردن درب های اضطراری یا حتی عملیات خودکار اطفاء آتش بصورت خودکار شروع به کار کند.

     

     

    مزایا:

    • کاهش خطاهای اتصال
    • یکپارچگی بیشتر با پنل اعلام حریق
    • نمایش دقیق وضعیت آلارم و خطا در مانیتور پنل

    معایب:

    • قیمت بالاتر
    • وابستگی به برند خاص
    • محدودیت در تأمین یا تعمیر در پروژه‌های بلندمدت

    WhatsApp Image 2025 09 29 at 11.39.03 PM1

  • تشریح عملی استفاده از دتکتورهای گازی در صنعت

    مقدمه

    سامانه‌های شناسایی گاز به طور گسترده‌ای در صنعت فرایندی برای شناسایی و کاهش اثرات نشت گاز و کمینه‌سازی پیامدهای احتمالی آن‌ها به کار گرفته شده‌اند. مکانیسم‌های شناسایی با توجه به نوع مواد شیمیایی متفاوت هستند و باید با دقت فناوری مناسب برای هر کاربرد انتخاب شود؛ همراه با ملاحظات عملی مربوط به نصب، راه‌اندازی و نگهداری. بیشتر کاربردهای کنونی هشدارهایی برای اپراتور ایجاد می‌کنند که بر اساس قرائت‌های بالا از دتکتورهای گازی فعال می‌شوند. با این حال، با فشار صنعت برای ادغام دتکتورهای ایمنی گاز در سامانه‌های توقف اضطراری، نیاز به طراحی، کالیبراسیون و راه‌اندازی صحیح این دتکتورها برای کاهش آلارم‌های کاذب، به‌طور فزاینده‌ای اهمیت یافته است.

     

    فناوری‌های شناسایی گاز

    دو دسته کلی برای دتکتورهای گازی وجود دارد: دتکتورهای نقطه‌ای و دتکتورهای ناحیه‌ای.

    • دتکتورهای گازی نقطه‌ای دارای یک محل واحد برای دتکتور هستند که در آن ابر گازی باید مستقیماً با دتکتور تماس پیدا کند. انواع دتکتورهای نقطه‌ای شامل دتکتورهای کاتالیتیکی، الکتروشیمیایی، حالت جامد و مادون‌قرمز (IR) هستند. دتکتورهای کاتالیتیکی و IR به‌طور گسترده‌ای در صنعت استفاده می‌شوند و در این مقاله به‌طور مفصل بررسی شده‌اند.
    • دتکتورهای ناحیه‌ای قادرند بدون نیاز به تماس مستقیم ابر گازی با دتکتور، رهایش گاز را شناسایی کنند. انواع دتکتورهای ناحیه‌ای شامل مسیر باز (خط دید – LOS) و صوتی هستند.

     

    دتکتورهای گازی نقطه‌ای

    دتکتورهای گازی کاتالیتیکی

    دتکتورهای کاتالیتیکی (شکل ۱) از نوع دتکتورهای نقطه‌ای هستند که از یک مقاومت پلاتینی داغ پوشیده‌شده با کاتالیست برای واکنش با گازهای قابل احتراق استفاده می‌کنند. هنگامی‌که گاز قابل احتراق با این مقاومت تماس پیدا می‌کند، پوشش آن اکسید می‌شود و مقاومت پوشیده‌شده گرم می‌گردد. افزایش دما در این مقاومت در مقایسه با یک مقاومت کنترلی اندازه‌گیری می‌شود تا درصد حد پایین اشتعال (٪LFL) تعیین شود.

     

    مزایا:

    • عملکرد ساده
    • مقاوم و آسان برای استفاده و کالیبراسیون
    • دارای قابلیت اطمینان بالا
    • به‌راحتی برای گازهای خاصی مانند هیدروژن کالیبره می‌شود

     

    معایب:

    • نیاز به کالیبراسیون مکرر به‌دلیل غیرفعال شدن یا آلودگی
    • قرارگیری طولانی‌مدت در معرض گازهای قابل اشتعال باعث کاهش حساسیت می‌شود

     

    ملاحظات عملی:

    • دتکتورهای کاتالیتیکی معمولاً برای شناسایی گازهایی مانند هیدروژن مفید هستند، در حالی‌که دیگر دتکتورهای نقطه‌ای واکنش‌پذیری کمتری دارند.
    • دانه‌های دتکتور ممکن است نیاز به تعویض داشته باشند یا کالیبراسیون دتکتورها باید به‌صورت مکرر انجام شود تا قابلیت اطمینان بالا حفظ گردد.
    • کیت‌های کالیبراسیون از فروشندگان مختلف در دسترس هستند تا امکان کالیبراسیون از راه دور را فراهم کنند، زیرا دتکتورها ممکن است در ارتفاعاتی نصب شوند که دسترسی به آن‌ها آسان نباشد.
    • نیاز توان مصرفی دتکتورهای کاتالیتیکی بالا نیست و معمولاً با توان حلقه‌ای از کنترلر تغذیه می‌شوند.
    • دقت اندازه‌گیری بین ۳ تا ۵ درصد است که بستگی به بازه ٪LFL دارد.
    • زمان پاسخ معمول برای رسیدن به ۵۰٪ LFL حدود ۱۰ ثانیه و برای رسیدن به ۹۰٪ LFL حدود ۳۰ ثانیه است. این زمان، مدت‌زمانی است که دتکتور برای تشخیص غلظت صحیح گاز و تولید سیگنال پس از تماس گاز با دتکتور نیاز دارد.
    • قابلیت عملکرد در بازه دمایی گسترده از ۴۰- درجه سلسیوس تا ۷۵+ درجه سلسیوس را دارد.
    • قابلیت اطمینان بسیار بالا در محیط‌هایی با دمای شدید، رطوبت بالا و ارتعاشات

     

     

    دتکتورهای گازی مادون‌قرمز (InfraRed – IR)

    دتکتورهای مادون‌قرمز از جذب مادون‌قرمز توسط گازهای هیدروکربنی در طول موج ۳.۴ میکرومتر برای شناسایی حضور گازهای قابل احتراق استفاده می‌کنند. این دتکتورها از یک فرستنده نور مادون‌قرمز استفاده می‌کنند که در طول موج گاز هدف و نیز برای کنترل طول موج عمل می‌کند. الگوریتم‌های پیچیده‌ای برای محاسبه ٪LFL بر اساس عبور اندازه‌گیری‌شده نور به‌کار گرفته می‌شود.

     

    مزایا:

    • رایج‌ترین سامانه شناسایی گاز
    • تنوع بالای تأمین‌کنندگان و رقابت قیمتی مناسب
    • نصب و راه‌اندازی و کالیبراسیون آسان
    • کالیبراسیون به دفعات کمتری نسبت به دتکتورهای کاتالیتیکی مورد نیاز است
    • ایمنی در برابر نویز و آلودگی‌ها
    • عملکرد مداوم در حضور گازهای قابل اشتعال بدون افت عملکرد

     

    معایب:

    • هزینه اولیه خرید و نصب بالا است
    • گاز باید در ناحیه مادون‌قرمز فعال باشد؛ مانند گازهای هیدروکربنی
    • در شرایط دمایی شدید، رطوبت بالا یا محیط‌های با ارتعاش زیاد عملکرد مؤثری ندارد
    • برای کاربردهای چندگازه مناسب نیست

     

    ملاحظات عملی:

    • دتکتورهای IR معمولاً برای شناسایی گازهای هیدروکربنی مفید هستند.
    • نیاز توان مصرفی این دتکتورها بین ۵ تا ۲۰ وات است و معمولاً با توان حلقه‌ای از کنترلر تغذیه می‌شوند.
    • دقت اندازه‌گیری بین ۱ تا ۵ درصد است که بستگی به بازه ‌٪LFL دارد.
    • زمان پاسخ معمول برای رسیدن به ۵۰٪ LFL حدود ۵ ثانیه و برای رسیدن به ۹۰٪ LFL حدود ۱۰ ثانیه است.
    • این دتکتورها می‌توانند در بازه دمایی وسیع بین ۴۰- درجه سلسیوس تا ۷۵+ درجه سلسیوس کار کنند.
    • دتکتورهای IR برای گاز خاصی مانند متان یا پروپان کالیبره می‌شوند. اگر گازهای دیگر با همان دتکتور اندازه‌گیری شوند، فروشندگان باید منحنی‌های تصحیح برای تعیین غلظت ارائه دهند که دقت این اندازه‌گیری‌های تصحیح‌شده محدود خواهد بود.
    • اگر دتکتور در اثر تماس با گاز «اشباع» شود، ممکن است مدت زمان زیادی برای بازگشت مقدار خوانده‌شده به سطح نرمال نیاز باشد. این مورد به‌ویژه در صورت استفاده از فیلتر آب‌گریز (hydrophobic) یا حفاظ هوا (weather baffle) صادق است.
    • هرگونه انحراف در نصب دتکتور نسبت به زاویه توصیه‌شده توسط سازنده ممکن است منجر به خطاهای بزرگ در مقادیر غلظت اندازه‌گیری‌شده شود.

     

    دتکتورهای ناحیه‌ای (Area Detectors)

    دتکتورهای مسیر باز (Open Path)

    دتکتورهای ناحیه‌ای مسیر باز به دو نوع تقسیم می‌شوند: مادون‌قرمز (IR) و طیف‌سنجی لیزری.
    دتکتور مادون‌قرمز مسیر باز از همان فناوری دتکتورهای نقطه‌ای مادون‌قرمز استفاده می‌کند. در این نوع، فاصله بین فرستنده و گیرنده مادون‌قرمز بسته به قابلیت دتکتور می‌تواند از ۱۵ فوت تا ۶۵۰ فوت متغیر باشد.
    در نوع طیف‌سنجی لیزری، چندین طول موج مختلف برای شناسایی غلظت خاصی از گاز اندازه‌گیری می‌شود.
    در این مقاله، تمرکز بر دتکتورهای مسیر باز مادون‌قرمز است، زیرا این نوع در صنعت به‌طور گسترده مورد استفاده قرار می‌گیرد.

    مزایا:

    • به‌طور گسترده در سکوهای فراساحلی (Offshore) و تأسیسات خشکی (On-shore) برای شناسایی نشت گاز در یک ناحیه وسیع استفاده می‌شوند.
    • هم به‌عنوان آژیر هشدار اولیه و هم برای فعال‌سازی فرآیند تخلیه (Evacuation) کاربرد دارند.
    • در صورتی که هدف صرفاً تشخیص نشت گاز و نه اندازه‌گیری غلظت آن باشد، نسبت به دتکتورهای نقطه‌ای به تجهیزات نصب‌شده کمتری نیاز دارند.

     

    معایب:

    • دتکتورهای مسیر باز بسیار حساس به حفظ خط دید مستقیم بین فرستنده و گیرنده هستند.
      این موضوع، راه‌اندازی اولیه (راه‌اندازی و کالیبراسیون) را بسیار دشوار و زمان‌بر می‌کند.
    • نسبت به موانع موقتی مانند واگن‌های ریلی، داربست‌ها، تجهیزات یا وسایل نقلیه دیگر بسیار آسیب‌پذیر هستند.
    • میزان هشدارهای اشتباه (False alarms) یا تریپ‌های ناخواسته در آن‌ها بسیار زیاد است و این ویژگی آن‌ها را بدنام کرده است.

     

    معایب دتکتورهای مسیر باز:

    • این دستگاه مقدار درصد حد انفجار پایین (LFL) را گزارش نمی‌دهد، بلکه مقدار LFL-متر را نشان می‌دهد.
    • هزینه اولیه خرید و نصب این تجهیزات به‌طور قابل توجهی از دتکتورهای نقطه‌ای IR بیشتر است.
    • لرزش‌ها ممکن است باعث عدم‌ترازی بین فرستنده و گیرنده شوند.

     

    ملاحظات کاربردی:

    • سنسورهای مسیر باز عمدتاً برای تشخیص گازهای هیدروکربنی مفید هستند. با این حال، تعداد کمی دتکتور مسیر باز برای گازهای سمی در بازار موجود است.
    • مصرف برق این دتکتورها بین ۲۰ تا ۵۰ وات متغیر است. برخی مدل‌ها در صورت عدم نیاز به تنظیمات دقیق برای حفظ خط دید، توان بالاتری مصرف می‌کنند تا به‌طور مداوم پرتو IR را در ناحیه گسترده‌تری ارسال کنند. در صورت عدم محدودیت در توان مصرفی، استفاده از این مدل‌ها می‌تواند زمان کالیبراسیون را کاهش دهد.
    • دقت عملکرد حدود ۱٪ است، بسته به محدوده اندازه‌گیری LFL-m.
    • زمان پاسخ به ۹۰٪ LFL در حدود ۵ ثانیه است.
    • این دتکتورها در بازه دمایی ۵۰تا ۵۰+ درجه سانتی‌گراد قابل‌استفاده هستند.
    • این دتکتورها به یک گاز خاص کالیبره نمی‌شوند، بنابراین قادر به ارائه مقادیر LFL-m برای طیفی از گازهای هیدروکربنی هستند. اما در مدل‌های سمی، مانند تشخیص سولفید هیدروژن یا آمونیاک، فقط باید برای همان گاز طراحی‌شده استفاده شوند.
    • ترازی دقیق بین منبع و گیرنده زمان‌بر و دشوار است، و ممکن است به دلیل لرزش، شرایط آب‌وهوایی یا برخوردهای ناخواسته از بین برود.
    • با وجود اینکه این دتکتورها نیازی به تماس مستقیم گاز با سنسور ندارند، قرارگیری صحیح آن‌ها برای عملکرد مؤثر بسیار حیاتی است. گاز باید با پرتو IR برخورد داشته باشد تا آلارم فعال شود.

     

    دتکتورهای صوتی (Acoustic Gas Detectors)

    دتکتورهای صوتی با تشخیص امواج فراصوت تولید شده توسط نشت گازهای فشرده عمل می‌کنند. زمانی که نشت در یک سامانه تحت فشار رخ می‌دهد، امواج صوتی تولیدی به محدوده مافوق‌صوت (بالاتر از ۲۰ کیلوهرتز) وارد می‌شوند. شدت صدا به عواملی مانند فشار، دبی نشت، ویسکوزیته گاز و فاصله از منبع نشت بستگی دارد.

    مزایا:

    • زمان پاسخ تقریباً صفر است.
    • تشخیص مستقل از نوع گاز انجام می‌شود.
    • بسیاری از دتکتورهای صوتی می‌توانند الگوهای نشت خاص را بر اساس داده‌های تاریخی یاد بگیرند و این امر به افزایش دقت کمک می‌کند.

    معایب:

    • در صورت تنظیم نادرست، به دلیل حساسیت به هر نوع نشت، ممکن است دچار آلارم‌ها یا تریپ‌های اشتباه (Nuisance Alarm/Trip) شود؛ مثلاً نشت نیتروژن یا هوای ابزار می‌تواند باعث فعال‌سازی هشدار شود.

     

    ملاحظات کاربردی:

    • فناوری صوتی در تشخیص نشت گاز طی سال‌های اخیر پیشرفت زیادی داشته، اما همچنان تحقیقات برای کاهش هشدارهای اشتباه ادامه دارد.
    • بهتر است از دتکتورهای صوتی به عنوان آلارم اولیه استفاده شود، در حالی که دتکتورهای نقطه‌ای یا مسیر باز برای فعال‌سازی فرمان‌های قطع استفاده شوند.
    • اکثر این دتکتورها باتری‌خور و کم‌مصرف (۱ تا ۲ وات) هستند.
    • نصب ساده و هزینه بسیار کمتر نسبت به دتکتورهای گازی دارند.
    • جانمایی دقیق آن‌ها مانند دتکتورهای گازی حیاتی نیست، زیرا نیاز به تماس مستقیم با گاز ندارند.
    • در بازه دمایی ۵۰تا ۷۵+ درجه سانتی‌گراد قابل‌استفاده هستند.

     

    جانمایی دتکتورهای گازی (Placement of Gas Detectors)

    تاریخچه:

    تشخیص گاز ابتدا با استفاده از قناری‌ها در معادن آغاز شد و با پیشرفت فناوری به وضعیت کنونی رسیده است.
    در سال ۱۹۹۱، مؤسسه نفت آمریکا (API) مستند API 2031 را منتشر کرد تا راهنمایی‌هایی برای جانمایی دتکتورهای گازی ارائه دهد، اما این مستند به دلیل نگرانی‌هایی به‌زودی از انتشار خارج شد.

    در حال حاضر استاندارد مشخص و جهانی برای محل نصب دتکتورهای گاز در نواحی فرایندی وجود ندارد، و بیشتر شرکت‌ها از استانداردهای داخلی خود استفاده می‌کنند.

    مطالعات سنتی محل نصب دتکتورها بر پایه تجربه مهندسین انجام می‌شود. استفاده از مدل‌سازی CFD (دینامیک سیالات محاسباتی) نیز رایج است، اما بسیار پرهزینه است.
    گزارش HSE بریتانیا از ۸ سال داده‌های سکوهای فراساحلی نشان داده که تنها ۶۰٪ از نشت‌های شناخته‌شده توسط دتکتورها شناسایی شده‌اند.

     

    طراحی کمی تشخیص گاز (Quantitative Detection Design)

    پوشش جغرافیایی (Geographic Coverage)

    طبق استاندارد ISA84 TR7، پوشش جغرافیایی عبارت است از:

    «بخشی از ناحیه هندسی (در یک ارتفاع مشخص از ناحیه تحت پایش) که اگر نشت در آن رخ دهد، توسط تجهیزات شناسایی گاز (با در نظر گرفتن آرایش رأی‌گیری سیستم) شناسایی خواهد شد.»

    در این روش، دتکتورها دارای حجم مؤثر در ناحیه خطر تعریف‌شده هستند. سپس تحلیل‌هایی برای تعیین ضریب پوشش سناریویی (درصد ناحیه‌ای که توسط دتکتورها پوشش داده می‌شود) انجام می‌شود.

    معایب دتکتورهای مسیر باز (Open Path):

    • این دستگاه مقدار درصد LFL را گزارش نمی‌دهد، بلکه مقدار LFL-m را ارائه می‌دهد.
    • هزینه اولیه ابزار و نصب آن به‌طور قابل‌توجهی بیشتر از دتکتورهای نقطه‌ای مادون‌قرمز است.
    • لرزش‌ها می‌توانند موجب برهم‌خوردن هم‌راستایی منبع و گیرنده شوند.

     

    ملاحظات عملیاتی:

    • دتکتورهای دارای خط دید (Line of Sight) عمدتاً برای شناسایی هیدروکربن‌ها مفید هستند، اما نسخه‌های سمی این دتکتورها بسیار محدود هستند.
    • مصرف توان حسگرهای IR مسیر باز بین ۲۰ تا ۵۰ وات است. برخی مدل‌ها که نیاز به تنظیم دقیق ندارند، مصرف توان بالاتری دارند زیرا پرتوهای مادون‌قرمز را به‌طور مداوم در ناحیه‌ای وسیع ارسال می‌کنند؛ اگر تأمین توان مشکلی نداشته باشد، این نوع از دتکتورها به دلیل کاهش زمان کالیبراسیون مناسب‌اند.
    • دقت عملکرد این دتکتورها در حدود ۱٪ (وابسته به بازه LFL-m) است.
    • زمان پاسخ معمول تا ۹۰٪ LFL حدود ۵ ثانیه است.
    • بازه دمایی عملکرد این دتکتورها از ۵۰درجه سانتی‌گراد تا ۵۰+ درجه است.
    • دتکتورهای ناحیه‌ای به گاز خاصی کالیبره نمی‌شوند، لذا می‌توانند مقدار %LFL-m را برای طیفی از گازهای هیدروکربنی ارائه دهند. اما دتکتورهای سمی فقط باید برای گاز خاص کالیبره‌شده مانند سولفید هیدروژن یا آمونیاک استفاده شوند.
    • تنظیم و تراز کردن فرستنده و گیرنده بسیار زمان‌بر است و ممکن است به‌دلیل لرزش، شرایط آب‌وهوایی یا برخوردهای ناخواسته، دچار عدم هم‌راستایی شوند.
    • با اینکه گاز نیاز ندارد مستقیماً با حسگر تماس داشته باشد، اما محل نصب صحیح همچنان حیاتی است تا ابر گاز با پرتوی IR برخورد کند و هشدار فعال شود.

     

    دتکتورهای آکوستیک (Acoustic Detectors):

    دتکتورهای گاز آکوستیک امواج فراصوتی ناشی از نشت گاز تحت فشار را شناسایی می‌کنند. هنگامی‌که نشت تحت فشار رخ می‌دهد، صدای تولیدشده شامل فرکانس‌هایی فراتر از حد شنوایی انسان (بالاتر از ۲۰ کیلوهرتز) است.

    به نقل از [Det-Tronics, 2014]، شدت صدای نشتی به عواملی مانند فشار، نرخ نشت، ویسکوزیته گاز و فاصله از منبع نشت بستگی دارد.

     

    مزایا:

    • زمان پاسخ بسیار ناچیز است.
    • نسبت به نوع گاز مستقل است و می‌تواند هر نوع نشت گازی را شناسایی کند

    WhatsApp Image 2025 09 24 at 3.16.31 AM

    • اغلب مدل‌ها قابلیت یادگیری الگوهای خاص نشتی گاز را با استفاده از داده‌های تاریخی دارند که باعث بهبود دقت اندازه‌گیری می‌شود.

     

    معایب:

    • اگر به‌درستی پیکربندی نشده باشد، هشدارها یا تریپ‌های ناخواسته ایجاد می‌کند؛ به‌عنوان مثال، نشت نیتروژن یا هوای ابزار نیز ممکن است آلارم فعال کند.

     

    ملاحظات عملیاتی:

    • فناوری آکوستیک در سال‌های اخیر پیشرفت قابل‌توجهی داشته، اما همچنان تحقیقات برای کاهش هشدارهای اشتباه ادامه دارد.
    • بهترین کاربرد این دتکتورها به‌عنوان آلارم اولیه است، در حالی‌که دتکتورهای نقطه‌ای یا ناحیه‌ای برای توقف فرآیند به‌صورت خودکار یا توسط اپراتور استفاده می‌شوند
    • .WhatsApp Image 2025 09 24 at 3.16.32 AM
    • اغلب دتکتورهای آکوستیک با باتری کار می‌کنند و مصرف توان آن‌ها ۱ تا ۲ وات است.
    • نصب آن‌ها بسیار ساده و کم‌هزینه‌تر از سایر دتکتورهاست. همچنین، محل نصب نسبت به دتکتورهای گاز حساسیت کمتری دارد.
    • بازه دمایی عملکرد آن‌ها از ۵۰تا ۷۵+ درجه سانتی‌گراد است.

     

    جانمایی دتکتورهای گاز (Placement of Gas Detectors)

    در گذشته، از قناری در قفس به‌عنوان سیستم هشدار نشت گاز استفاده می‌شد! با پیشرفت فناوری، صنعت پتروشیمی به‌تدریج از فناوری‌های نوین بهره‌مند شده است.

    در سال ۱۹۹۱، مؤسسه نفت آمریکا (API) استاندارد API 2031 را منتشر کرد که مربوط به جانمایی دتکتورهای گاز بود، اما به‌زودی برای جلوگیری از مشکلات صنعتی از انتشار خارج شد

    .WhatsApp Image 2025 09 24 at 3.16.42 AM 1

    در حال حاضر هیچ استاندارد حاکم و رسمی جهانی برای محل نصب دتکتورهای گاز در مناطق فرآیندی وجود ندارد، ولی اکثر شرکت‌ها استاندارد داخلی برای این منظور دارند.

     

    طراحی مبتنی بر پوشش کمی (Quantitative Detection Design)

    پوشش جغرافیایی (Geographic Coverage):

    طبق ISA 84 TR7:
    «پوشش جغرافیایی، درصدی از سطح هندسی یک ناحیه فرآیندی تعریف‌شده در یک ارتفاع خاص است که اگر نشتی گاز در آن ناحیه رخ دهد، توسط دتکتورها شناسایی می‌شود (با در نظر گرفتن طرح رأی‌گیری).»

    در این روش:

    • دتکتورها دارای حجم مؤثر در منطقه خطر تعریف‌شده هستند.
    • با انجام تحلیل، درصد ناحیه‌ای که توسط دتکتورها تحت پوشش قرار گرفته محاسبه می‌شود

    WhatsApp Image 2025 09 24 at 3.16.43 AM2

    معایب این روش:

    • نیازی به مدلسازی اضافی ندارد.
    • اما اثربخشی دتکتورها باید فرض شود که این فرض برای دتکتورهای نقطه‌ای و مسیر باز ممکن است خوش‌بینانه (Non-conservative) باشد، زیرا ابر گاز باید حتماً با دتکتور تماس مستقیم داشته باشد تا تشخیص انجام شود.

     

    پوشش سناریو (Scenario Coverage):

    طبق ISA 84 TR7:
    پوشش سناریو، درصدی از سناریوهای نشت است که ناشی از شکست در تجهیزات ناحیه فرآیندی تعریف‌شده بوده و می‌تواند توسط دتکتورها شناسایی شود (با در نظر گرفتن فراوانی و شدت نشت و طرح رأی‌گیری)

    در این روش:

    • از نرم‌افزارهای مدلسازی انتشار (Dispersion Modeling) برای پیش‌بینی پخش گاز استفاده می‌شود.
    • خروجی تحلیل، درصد سناریوهای قابل شناسایی توسط دتکتورها خواهد بود.

     

    مزایا:

    • دتکتورها می‌توانند براساس شرایط واقعی فرآیند در تجهیزات و لوله‌کشی‌ها، به‌درستی جانمایی شوند.
    • این روش از نصب دتکتورها در مناطق کم‌خطرتر جلوگیری می‌کند؛ چرا که به‌جای در نظر گرفتن صرفاً موقعیت فیزیکی، عوامل مؤثری مانند جهت باد، شرایط آب‌وهوایی، و تراکم تجهیزات فرآیندی در منطقه لحاظ می‌شود.

     

    معایب:

    • نیازمند تحلیل دقیق برای هر سناریوی نشت است؛ این فرآیند ممکن است پرهزینه و زمان‌بر باشد.
    • با این حال، اکثر سایت‌هایی که تحت پوشش مدیریت ایمنی فرآیند (PSM) هستند، معمولاً یک مطالعه تعیین محل تجهیزات (Facility Siting Study) انجام داده‌اند که در آن سناریوهای محتملِ از دست رفتن ایزولاسیون (Loss of Containment) بررسی شده‌اند.
    • بنابراین، اطلاعات این مطالعات می‌تواند مستقیماً برای محاسبه پوشش سناریویی استفاده شود و هزینه یا زمان اضافی زیادی نیاز ندارد.

     

  • الزامات محل نصب اسپرینکلرها طبق NFPA-13

    ترجمه و تدوین توسط مرکز اطلاعات کامپیوتری شرکت اسپین الکتریک

    فصل 9 –الزامات محل نصب اسپرینکلر

    9.1 الزامات پایه‌ای

    9.1.1 الزامات مربوط به فاصله‌گذاری، محل قرارگیری و موقعیت اسپرینکلرها باید بر اساس اصول زیر باشد:

    1. اسپرینکلرها باید در تمام محدوده بنا نصب شوند.
    2. اسپرینکلرها باید به‌گونه‌ای قرار گیرند که از حداکثر سطح تحت پوشش مجاز برای هر اسپرینکلر تجاوز نکنند.
    3. اسپرینکلرها باید در موقعیتی قرار گیرند که عملکرد رضایت‌بخشی از نظر زمان فعال‌سازی و توزیع داشته باشند.
    4. حذف اسپرینکلرها در فضاهایی که این استاندارد به‌طور خاص اجازه می‌دهد، مجاز است.
    5. هنگامی که اسپرینکلرها به‌طور خاص آزمایش شده و نتایج آزمایش نشان دهد که انحراف از الزامات فاصله با اجزای سازه‌ای تأثیری بر توانایی اسپرینکلر برای کنترل یا مهار آتش ندارد، نصب آن‌ها بر اساس نتایج آزمایش مجاز است.
    6. فاصله‌ای بیش از حداکثر مجاز بین اسپرینکلر و سقف، در صورتی مجاز است که آزمایش‌ها یا محاسبات، حساسیت و عملکردی مشابه اسپرینکلرهای نصب‌شده طبق این بخش‌ها را نشان دهند.

    9.2 محل‌های مجاز برای حذف اسپرینکلر

    9.2.1 فضاهای پنهان که نیاز به حفاظت با اسپرینکلر ندارند

    9.2.1.1 فضاهای پنهان ساخته‌شده با مصالح غیرقابل احتراق یا کم‌احتراق و دارای بار سوختی (combustible loading) اندک، که دسترسی به آن‌ها وجود ندارد، نیاز به حفاظت با اسپرینکلر ندارند.

    9.2.1.1.1 این فضا حتی با وجود بازشوهای کوچک مانند آن‌هایی که برای بازگشت هوا در سیستم پلنوم استفاده می‌شوند، به‌عنوان فضای پنهان در نظر گرفته می‌شود.

    9.2.1.1.2 بازشوهای کوچک با هر دو شرط زیر مجاز هستند:

    1. مساحت مجموع این بازشوها نباید بیش از ۲۰ درصد از سطح سقف، ویژگی سازه‌ای، یا سطحی باشد که به‌عنوان مرز فضای پنهان در نظر گرفته می‌شود.
    2. شکاف‌هایی با طول بیش از ۴ فوت (۱.۲ متر) نباید بیشتر از ۸ اینچ (۲۰۰ میلی‌متر) عرض داشته باشند.

    9.2.1.2 فضاهای پنهان با ساختار غیرقابل احتراق یا کم‌احتراق، که دسترسی محدود داشته و اجازه حضور یا نگهداری مواد قابل احتراق را نمی‌دهند، نیاز به حفاظت با اسپرینکلر ندارند.

    9.2.1.2.1 این فضاها حتی با وجود بازشوهای کوچک مانند آن‌هایی که برای بازگشت هوا در سیستم پلنوم استفاده می‌شوند، به‌عنوان فضای پنهان در نظر گرفته می‌شوند.

    9.2.1.3 فضاهای پنهانی که توسط استدها یا تیرک‌های چوبی تشکیل شده‌اند و فاصله بین لبه‌های داخلی یا نزدیک این اجزا کمتر از ۶ اینچ (۱۵۰ میلی‌متر) باشد، نیاز به حفاظت با اسپرینکلر ندارند. (به شکل 10.2.6.1.5.1 مراجعه شود.)

    9.2.1.4 فضاهای پنهانی که توسط تیرک‌های فلزی شبکه‌ای (bar joists) تشکیل شده‌اند و فاصله بین عرشه سقف یا کف با سقف زیر آن کمتر از ۶ اینچ (۱۵۰میلی‌متر) باشد، نیاز به حفاظت با اسپرینکلر ندارند.

    9.2.1.5 فضاهای پنهانی که توسط سقف‌هایی تشکیل شده‌اند که مستقیماً به تیرک‌های چوبی یا سازه‌های مشابه متصل شده‌اند یا در فاصله‌ای کمتر از ۶ اینچ (۱۵۰ میلی‌متر) از آن‌ها قرار دارند، نیاز به حفاظت با اسپرینکلر ندارند.

    9.2.1.6 فضاهای پنهانی که توسط سقف‌هایی تشکیل شده‌اند که به تیرهای مرکب چوبی (composite wood joist) متصل شده‌اند، خواه به‌صورت مستقیم یا با استفاده از کانال‌های فلزی که عمق آن‌ها از ۱ اینچ (۲۵میلی‌متر) تجاوز نمی‌کند، در صورتی که کانال‌های بین تیرها از بالای عایق پتویی (batt insulation) به حجم‌هایی تقسیم شده باشند که هیچ‌کدام از آن‌ها بیش از ۱۶۰ فوت مکعب (۴٫۵ متر مکعب) نباشد، و حداقل ۳٫۵اینچ (۹۰ میلی‌متر) عایق پتویی در پایین کانال‌ها (در صورت استفاده از کانال فلزی) نصب شده باشد، نیازی به حفاظت با اسپرینکلر ندارند.

    9.2.1.7 فضاهای پنهانی که با عایق غیرقابل احتراق پر شده‌اند، نیاز به حفاظت با اسپرینکلر ندارند.

    9.2.1.7.1 وجود یک فاصله هوایی حداکثر ۲ اینچ (۵۰میلی‌متر) در بالای فضا مجاز است.

    9.2.1.8 فضاهای پنهانی در سازه‌های تیر چوبی که در آن‌ها فضای بین سقف و لبه پایینی تیر تا عرشه سقف یا کف با عایق غیرقابل احتراق پر شده باشد، نیاز به حفاظت با اسپرینکلر ندارند.

    9.2.1.9 فضاهای پنهانی در سازه‌های تیر مرکب چوبی که در آن‌ها فضای بین سقف و لبه پایینی تیر تا عرشه سقف یا کف با عایق غیرقابل احتراق پر شده باشد، و کانال‌های بین تیرها به حجم‌هایی با حداکثر ۱۶۰ فوت مکعب (۴٫۵ متر مکعب) در عمق کامل تیر با موادی معادل با ساختار شبکه‌ای (web construction) تقسیم شده باشند، نیاز به حفاظت با اسپرینکلر ندارند.

    9.2.1.10 فضاهای پنهانی بالای فضاهای کوچک مجزا که مساحت آن‌ها از ۵۵ فوت مربع (۵٫۱ متر مربع) تجاوز نمی‌کند، نیاز به حفاظت با اسپرینکلر ندارند.

    9.2.1.11 فضاهای پنهانی که در آن‌ها از مواد سخت(rigid materials) استفاده شده و سطوح در معرض دید آن‌ها در حالت نصب‌شده با یکی از شرایط زیر مطابقت دارند، نیاز به حفاظت با اسپرینکلر ندارند:

    1. مواد سطحی دارای شاخص گسترش شعله ۲۵ یا کمتر هستند و نشان داده شده که بیش از ۱۰٫۵ فوت (۳٫۲ متر) آتش را گسترش نمی‌دهند، در صورتی که بر اساس آزمون ASTM E84 یا UL 723 و با ۲۰دقیقه اضافه‌شده آزمایش شده باشند.
    2. مواد سطحی با الزامات ASTM E2768 مطابقت دارند (آزمون ۳۰ دقیقه‌ای گسترش سطحی آتش).

    9.2.1.12 فضاهای پنهانی که تمام سطوح در معرض دید آن‌ها به‌طور کامل از چوب تیمار‌شده مقاوم در برابر آتش ساخته شده‌اند (مطابق با تعریف NFPA 703)، نیاز به حفاظت با اسپرینکلر ندارند.

    9.2.1.13 فضاهای پنهان غیرقابل احتراق که دارای عایق قابل احتراق در معرض دید هستند، در صورتی که محتوای حرارتی سطح و زیرلایه عایق بیش از ۱۰۰۰Btu/ft² (۱۱,۴۰۰ kJ/m²) نباشد، نیاز به حفاظت با اسپرینکلر ندارند.

    9.2.1.14 فضاهای پنهانی که در آن‌ها عایق به‌طور مستقیم روی تیرهای چوبی یا تیرهای مرکب چوبی که به‌عنوان تیرهای سقف استفاده شده‌اند قرار دارد و سقف نیز مستقیماً به پایین تیرها متصل است (در فضایی که در غیر این صورت با اسپرینکلر محافظت شده است)، نیاز به حفاظت با اسپرینکلر ندارند.

    9.2.1.15 در چاه‌های عمودی لوله‌کشی با مساحت کمتر از ۱۰ فوت مربع (۰٫۹ متر مربع)، نصب اسپرینکلر الزامی نیست.

    9.2.1.15.1 چاه‌های لوله‌کشی مطابق با بند 9.2.1.15 نباید دارای منبع اشتعال باشند.

    9.2.1.15.2 در ساختمان‌هایی با بیش از یک طبقه، محل عبور لوله‌ها از هر طبقه باید با استفاده از موادی معادل با ساختار کف، دارای درزبندی مقاوم در برابر حریق(firestopping) باشد.

    9.2.1.16 ستون‌های بیرونی با مساحت کمتر از ۱۰ فوت مربع (۰٫۹ متر مربع) که توسط تیرهای چوبی یا چوبی مرکب برای نگه‌داری سایبان‌های بیرونی تشکیل شده‌اند و این سایبان‌ها به‌طور کامل با سیستم اسپرینکلر محافظت شده‌اند، نیازی به حفاظت مجزا با اسپرینکلر ندارند.

    9.2.1.17* فضاهای پنهانی که توسط سقف‌های غیرقابل احتراق یا با قابلیت احتراق محدود تشکیل شده‌اند و از زیر تیرهای چوبی، تیرهای چوبی مرکب، تیرهای شبکه‌ای چوبی یا خرپاهای چوبی آویزان شده‌اند، در صورتی که عایق تمام فواصل بین پایین‌ترین قسمت این عناصر را پر کرده باشد، و اسپرینکلرها در فضای بالای عایق (داخل تیرها یا خرپاها) نصب شده باشند، نیاز به اسپرینکلر مجزا ندارند.

    9.2.1.17.1 محتوای حرارتی روکش، زیرلایه و نگهدارنده مواد عایق نباید بیش از ۱۰۰۰ Btu/ft² (۱۱,۴۰۰ kJ/m²) باشد.

    9.2.1.18* فضاهای پنهانی که توسط سقف‌های غیرقابل احتراق یا با قابلیت احتراق محدود تشکیل شده‌اند و از زیر تیرهای چوبی یا تیرهای مرکب چوبی (با حداکثر عرض اسمی بند پایین برابر با ۲ اینچ یا ۵۰ میلی‌متر) آویزان شده‌اند، در صورتی که فضاهای بین تیرها به‌طور کامل با عایق پتویی غیرقابل احتراق پر شده باشند و یک فاصله هوایی حداکثر ۲ اینچ (۵۰ میلی‌متر) بین پوشش سقف و بالای عایق وجود داشته باشد، نیاز به اسپرینکلر ندارند.

    9.2.1.18.1 در صورتی که سطح زیرین بند پایین تیرها با روکشی از مواد غیرقابل احتراق یا با قابلیت احتراق محدود پوشیده شده و مطابق با دستورالعمل سازنده در محل ثابت شده باشد، نصب اسپرینکلر الزامی نیست.

    9.2.1.19 پیش‌آمدگی‌های خارجی شامل: سقف‌های زیرین بیرونی (soffits)، پیش‌آمدگی‌های سقف (eaves)، سقف‌های جلو آمده (overhangs)، و اجزای تزئینی قاب.

    9.2.1.19.1 نصب اسپرینکلر در داخل این اجزای قابل احتراق، در صورتی که با شرایط 9.2.1.19.2 تا 9.2.1.19.5 مطابقت داشته باشند، الزامی نیست.

    9.2.1.19.2 عرض پیش‌آمدگی‌های قابل احتراق نباید بیش از ۴ فوت (۱٫۲ متر) باشد.

    9.2.1.19.3 این پیش‌آمدگی‌ها باید با استفاده از موادی معادل با خود پیش‌آمدگی، دارای تقسیم‌بندی ضد گسترش دود و حرارت (draftstopping) باشند، به‌طوری‌که هیچ حجمی بیش از ۱۶۰ فوت مکعب (۴٫۵ متر مکعب) نباشد.

    9.2.1.19.4 این پیش‌آمدگی‌ها باید از فضای داخلی ساختمان توسط دیوارها یا سقف‌هایی با ساختار غیرقابل احتراق یا با قابلیت احتراق محدود جدا شده باشند.

    9.2.1.19.5 این پیش‌آمدگی‌ها نباید دارای هیچگونه بازشو یا نفوذ بدون محافظت مستقیم به داخل ساختمان باشند.

    9.2.2 فضاهای زیر طبقات هم‌سطح زمین، اسکله‌ها و سکوهای بیرونی:
    در صورتی که همه شرایط زیر برقرار باشد، نصب اسپرینکلر در این فضاها الزامی نیست:

    9.2.2 فضاهای زیر طبقات هم‌سطح زمین، اسکله‌ها و سکوهای بیرونی

    در صورتی که تمامی شرایط زیر برقرار باشند، نصب اسپرینکلر در این فضاها الزامی نیست:

    1. فضا برای مقاصد ذخیره‌سازی در دسترس نبوده و در برابر تجمع زباله‌های بادآورده محافظت شده باشد.
    2. در فضا هیچ تجهیزاتی مانند نقاله یا واحدهای گرمایشی سوختی وجود نداشته باشد.
    3. کف بالای این فضا دارای ساختار کاملاً درزگیر و بسته باشد.
    4. در طبقه بالای این فضا، هیچ مایع قابل اشتعال یا قابل احتراقی، یا موادی که در شرایط آتش‌سوزی به مایعات قابل اشتعال یا قابل احتراق تبدیل شوند، فرآوری، نگهداری یا ذخیره نشوند.

    9.2.3 پیش‌آمدگی‌های خارجی*

    9.2.3.1 مگر در صورتی که شرایط بندهای 9.2.3.2، 9.2.3.3، یا 9.2.3.4 برقرار باشند، نصب اسپرینکلر در زیر پیش‌آمدگی‌های خارجی با عرض بیش از ۴ فوت (۱٫۲متر) الزامی است.

    9.2.3.2* حذف اسپرینکلر مجاز است در صورتی که سایبان‌ها، بام‌ها، ورودی‌های سرپوشیده، بالکن‌ها، تراس‌ها و پیش‌آمدگی‌های مشابه، از مصالح غیرقابل احتراق، با قابلیت احتراق محدود، یا چوب مقاوم‌شده در برابر آتش (طبق تعریف NFPA 703) ساخته شده باشند؛ یا در صورتی که با استفاده از چهارچوبی از مصالح غیرقابل احتراق، با قابلیت احتراق محدود، یا چوب مقاوم‌شده در برابر آتش به همراه روکشی از پارچه ذاتاً مقاوم در برابر شعله (با اثبات از طریق روش آزمون 2 طبق NFPA 701) ساخته شده باشند.

    9.2.3.3 حذف اسپرینکلر از زیر پیش‌آمدگی‌های خارجی از نوع مصالح قابل احتراق، در صورتی مجاز است که مصالح نهایی نمای بیرونی از نوع غیرقابل احتراق، با قابلیت احتراق محدود، یا چوب مقاوم‌شده در برابر آتش طبق NFPA 703 باشد، و پیش‌آمدگی فقط دارای فضاهای پنهان دارای اسپرینکلر یا یکی از فضاهای پنهان قابل احتراق بدون اسپرینکلر زیر باشد:

    1. فضاهای پنهان قابل احتراق که به‌طور کامل با عایق غیرقابل احتراق پر شده باشند.
    2. اشغال‌های خطر سبک یا معمول که سقف‌های غیرقابل احتراق یا با قابلیت احتراق محدود مستقیماً به پایین تیرهای چوبی جامد متصل شده‌اند و فضاهای بین تیرها به حجم حداکثر ۱۶۰ فوت مکعب (۴٫۵ متر مکعب) محدود شده‌اند، شامل فضای زیر عایقی که مستقیماً بر روی تیرها یا درون آن‌ها قرار گرفته در یک فضای اتیک دارای اسپرینکلر [مطابق با بند 19.3.3.1.5.2(4)].
    3. فضاهای پنهان در بالای پیش‌آمدگی‌های خارجی مجزای کوچک که مساحت آن‌ها از ۵۵ فوت مربع (۵٫۱ متر مربع) تجاوز نمی‌کند.

    9.2.3.4 حذف اسپرینکلر از یک راهروی خروجی بیرونی مجاز است در صورتی که دیوار بیرونی راهرو حداقل ۵۰٪باز باشد و کل ساختار راهرو از مصالح غیرقابل احتراق ساخته شده باشد.

    9.2.3.5 نصب اسپرینکلر در زیر تمامی پیش‌آمدگی‌های خارجی با عرض بیش از ۲ فوت (۶۰۰ میلی‌متر) که مواد قابل احتراق در آن‌ها ذخیره می‌شود، الزامی است.

    9.2.4 واحدهای مسکونی

    9.2.4.1 حمام‌ها

    9.2.4.1.1* مگر در صورتی که بندهای 9.2.4.1.2 یا 9.2.4.1.3 نصب اسپرینکلر را الزامی کرده باشند، اسپرینکلر در حمام‌هایی که:

    درون واحدهای مسکونی قرار دارند،
    مساحت آن‌ها از ۵۵ فوت مربع (۵٫۱ متر مربع) تجاوز نمی‌کند،
    دیوارها و سقف‌های آن‌ها از مواد غیرقابل احتراق یا با قابلیت احتراق محدود با مقاومت حرارتی ۱۵ دقیقه‌ای ساخته شده‌اند (شامل سطوح پشت دوش یا وان)

    نیاز نیست.

    9.2.4.1.2 در حمام‌های تأسیسات مراقبت محدود و خانه‌های سالمندان (مطابق با تعریف در NFPA 101)، نصب اسپرینکلر الزامی است.

    9.2.4.1.3

    در حمام‌هایی که مستقیماً به راهروهای عمومی یا مسیرهای خروج باز می‌شوند، نصب اسپرینکلر الزامی است.

    9.2.4.2 کمدها و انبارهای کوچک*

    در هتل‌ها و متل‌ها، نصب اسپرینکلر در کمدهای لباس، کمدهای ملحفه، و انبارهای کوچک داخل واحدهای مسکونی الزامی نیست، به شرط آنکه:

    مساحت این فضاها از ۲۴ فوت مربع (۲٫۲ متر مربع) تجاوز نکند،
    و دیوارها و سقف‌ها با مصالح غیرقابل احتراق یا با قابلیت احتراق محدود پوشیده شده باشند.

    9.2.5 کمدهای لباس در بیمارستان‌ها*

    در اتاق‌های خواب بیماران در بیمارستان‌ها، نصب اسپرینکلر در کمدهای لباس الزامی نیست، به شرط آنکه:

    مساحت کمد از ۶ فوت مربع (۰٫۶ متر مربع) تجاوز نکند،
    و فاصله بین اسپرینکلر نصب‌شده در اتاق خواب بیمار تا دیوار پشتی کمد، از حداکثر فاصله مجاز مطابق بند 9.5.3.2 بیشتر نباشد.

    9.2.6 اتاق‌های تجهیزات الکتریکی*

    در صورتی که تمامی شرایط زیر برقرار باشد، نصب اسپرینکلر در اتاق‌های تجهیزات الکتریکی الزامی نیست:

    1. اتاق منحصراً به تجهیزات الکتریکی اختصاص داشته باشد.
    2. فقط تجهیزات الکتریکی از نوع خشک یا مایع (با سیال K-class دارای لیست) در آن استفاده شود.
    3. تجهیزات در محفظه‌ای با مقاومت آتش دو ساعته نصب شده باشند (از جمله محافظت از نفوذها).
    4. نگهداری یا ذخیره‌سازی در این اتاق مجاز نباشد.

    9.2.7 سقف‌های ابری (Cloud Ceilings)

    9.2.7.1*

    در صورتی که تمام شرایط زیر برقرار باشد، نصب اسپرینکلر در بالای سقف‌های ابری الزامی نیست:

    1. مجموع مساحت کل بازشوها اطراف سقف ابری، حداکثر برابر با ۲۰ درصد از مساحت سقف یا سازه‌ای باشد که برای تعیین مرزهای فضا استفاده شده است.
    2. عرض شکاف‌ها و حداکثر سطح حفاظت اسپرینکلر مطابق با جدول 9.2.7.1 باشد.
    3. الزامات بند 9.2.7.2 رعایت شده باشند.
    4. فضاهای بالای سقف ابری از مصالح غیرقابل احتراق یا با قابلیت احتراق محدود ساخته شده و بار قابل احتراق در آن حداقل باشد.

    9.2.7.2

    زمانی که نصب اسپرینکلر در بالای سقف ابری مطابق بند 9.2.7.1 حذف شده باشد، الزامات این بخش باید رعایت شود:

    9.2.7.2.1 تمامی اسپرینکلرها باید از نوع واکنش سریع (Quick Response)، اسپری استاندارد، یا نوع آویز یا ایستاده با پوشش گسترده (Extended Coverage) باشند.
    9.2.7.2.2 حداکثر ارتفاع سقف ابری نباید از ۲۰ فوت (۶٫۱ متر) بیشتر باشد.
    9.2.7.2.3 حداکثر فاصله و سطح پوشش اسپرینکلر نباید از مقادیر مندرج در جدول 10.2.4.2.1(a) برای خطر سبک و جدول 10.2.4.2.1(b) برای خطر معمول تجاوز کند.

    2Q==

    9.2.7.2.3.1

    در صورت استفاده از اسپرینکلرهای پوشش گسترده(Extended Coverage)، حداکثر فاصله بین اسپرینکلرها نباید از ۱۶ فوت (۴٫۹ متر) بیشتر باشد.

    9.2.7.2.4

    سقف‌های ابری باید از نوع سقف صاف باشند.

    9.2.7.2.5*

    در مورد سقف‌های ابری با شکل نامنظم (غیر مستطیلی)، حداقل عرض ابری باید برابر با کمترین عرض آن باشد، و در مورد فاصله بین ابرها یا دیوارهای مجاور، بیشترین فاصله موجود لحاظ شود.

    9.2.8 محفظه‌های درب گردان

    نصب اسپرینکلر در داخل محفظه‌های درب گردان الزامی نیست.

    9.2.9

    نصب اسپرینکلر در مبلمان‌هایی مانند کمدهای قابل حمل، کابینت‌ها، ویترین‌ها و وسایل مشابهی که برای اقامت یا حضور انسان طراحی نشده‌اند، الزامی نیست. این نوع وسایل می‌توانند به سازه نهایی متصل باشند.

    9.2.10 محفظه‌های تجهیزات*

    نصب اسپرینکلر در داخل تجهیزات الکتریکی، مکانیکی یا واحدهای تهویه مطبوعی که برای اقامت انسان طراحی نشده‌اند، الزامی نیست.

    9.2.11 شفت‌های عمودی غیرقابل احتراق

    در بالای شفت‌های عمودی غیرقابل احتراق یا با قابلیت احتراق محدود که غیرقابل دسترس هستند (مانند شفت‌های برق، مکانیکی یا کانال‌ها)، در صورتی که با بندهای 9.3.3.1.1 و 9.3.3.1.2 مطابقت داشته باشند، نصب اسپرینکلر الزامی نیست.

    9.2.12 راه‌پله‌های غیرقابل احتراق

    9.2.12.1 در پایین راه‌پله‌هایی که با الزامات بند 9.3.4.2.3.1 مطابقت دارند، نصب اسپرینکلر الزامی نیست.
    9.2.12.2 در برج‌های راه‌پله خارجی که با بند 9.3.4.2.4 مطابقت دارند، نصب اسپرینکلر الزامی نیست.

    9.2.13 چاه آسانسور و اتاق‌های دستگاه

    در محل‌هایی که با بندهای 9.3.6.4، 9.3.6.5 یا 9.3.6.6 مطابقت دارند، نصب اسپرینکلر در چاه آسانسور یا اتاق دستگاه الزامی نیست.

    9.2.14 محافظت از کانال‌ها

    در رایزرهای عمودی کانال‌ها که با بند 9.3.9.1.2 مطابقت دارند، نصب اسپرینکلر الزامی نیست.

    9.2.15 سقف‌های شبکه باز (Open-Grid)

    در زیر سقف‌های شبکه‌باز که با بند 9.3.10 مطابقت دارند، نصب اسپرینکلر الزامی نیست.

    9.2.16 سقف‌های Drop-Out

    در زیر سقف‌های Drop-Out که با بند 9.3.11 مطابقت دارند، نصب اسپرینکلر الزامی نیست.

    9.2.17 نورگیرها (Skylights)

    در نورگیرهایی که با بند 9.3.16 مطابقت دارند، نصب اسپرینکلر الزامی نیست.

    9.2.17.1

    در نورگیرهایی که امکان تهویه (غیر از تهویه دود و حرارت مطابق با بند 12.1.1) دارند، باید اسپرینکلر در داخل نورگیر نصب شود.

    9.3 شرایط ویژه

    9.3.1 دستگاه‌های تولید حرارت در ساختار تیر چوبی مرکب

    در مواردی که دستگاه‌های تولید حرارت مانند کوره‌ها یا تجهیزات فرآیندی در کانال تیرها (Joist Channels) و بالای سقفی که مستقیماً به زیر تیرهای چوبی مرکب متصل است نصب شده‌اند ـ در حالی که این فضاها معمولاً نیازی به اسپرینکلر ندارند ـ باید در هر کانال تیر در دو طرف دستگاه گرمایشی اسپرینکلر نصب گردد.

    استفاده در فضاهای پنهان افقی قابل احتراق

    در فضاهای پنهان افقی قابل احتراق (با شیب بیش از ۲در ۱۲ مجاز نیست)، که دارای ساختار خرپای چوبی، تیر چوبی، یا تیر مشبک فلزی با سطح بالایی قابل احتراق هستند و عمق فضا از کف تا کف، یا از کف تا سقف، کمتر از ۳۶ اینچ (۹۰۰ میلی‌متر) است، یا در ساختار دوبل تیر چوبی با حداکثر فاصله ۳۶ اینچ (۹۰۰ میلی‌متر) بین بالای تیر پایینی و پایین تیر بالایی، باید از اسپرینکلرهایی استفاده شود که به طور خاص برای این کاربرد فهرست شده باشند (دارای گواهی‌نامه معتبر باشند).

    9.3.2.1

    اسپرینکلرهایی که به‌طور خاص برای محافظت از فضاهای پنهان قابل احتراق تعریف‌شده در بند 9.3.2 فهرست شده‌اند، در صورتی که عمق فضا کمتر از ۱۲اینچ (۳۰۰ میلی‌متر) از کف تا کف یا از کف تا سقف باشد، می‌توانند طبق بند 9.4.1.2 استفاده شوند.

    9.3.2.2

    اگر بخشی از فضا عمقی بیش از ۳۶ اینچ (۹۰۰میلی‌متر) داشته باشد، اسپرینکلرهای مخصوص فضاهای پنهان قابل احتراق مطابق با بند 9.4.1.2 می‌توانند در کل آن فضا استفاده شوند.

    9.3.2.3

    اسپرینکلرهایی که به‌طور خاص برای محافظت از فضاهای پنهان قابل احتراق فهرست شده‌اند، می‌توانند برای محافظت از ساختار تیر چوبی مرکب (Composite Wood Joist) مطابق با بند 9.4.1.2 به‌کار روند.

    9.3.3 شفت‌های عمودی

    9.3.3.1 کلیات

    مگر اینکه الزامات بندهای 9.3.3.1.1 یا 9.3.3.1.2 رعایت شوند، باید یک اسپرینکلر در بالای شفت‌ها نصب گردد.

    9.3.3.1.1

    شفت‌های کانال عمودی غیرقابل احتراق یا با قابلیت احتراق محدود که غیرقابل دسترس هستند، نیاز به اسپرینکلر ندارند.

    9.3.3.1.2

    شفت‌های عمودی برق یا مکانیکی غیرقابل احتراق یا با قابلیت احتراق محدود که غیرقابل دسترس هستند، نیاز به اسپرینکلر ندارند.

    9.3.3.2 شفت‌هایی با سطوح قابل احتراق*

    9.3.3.2.1

    در شفت‌های عمودی که دارای سطوح قابل احتراق هستند، باید در هر طبقه‌ی متناوب، یک اسپرینکلر نصب شود.

    9.3.3.2.2

    اگر شفت دارای سطوح قابل احتراق دارای ناحیه‌های بسته (Trapped Sections) باشد، باید در بالای هر بخش بسته یک اسپرینکلر اضافی نصب گردد.

    9.3.3.3 شفت‌های قابل دسترس با سطوح غیرقابل احتراق

    در شفت‌های عمودی قابل دسترسی که سطوح آن‌ها غیرقابل احتراق است، باید یک اسپرینکلر در نزدیکی پایین شفت نصب شود.

    9.3.4 راه‌پله‌ها

    9.3.4.1 ساختار قابل احتراق

    در تمام راه‌پله‌هایی که ساختار آن‌ها قابل احتراق است، باید در زیر پله‌ها اسپرینکلر نصب گردد.

    9.3.4.1.1

    در بالای شفت راه‌پله‌های قابل احتراق، باید اسپرینکلر نصب شود.

    9.3.4.1.2*

    در زیر پاگردها (Landing) در هر طبقه باید اسپرینکلر نصب شود.

    9.3.4.1.3

    در زیر پایین‌ترین پاگرد میانی، باید اسپرینکلر نصب شود.

    9.3.4.2 ساختار غیرقابل احتراق

    9.3.4.2.1

    در شفت‌های پله غیرقابل احتراق که دارای پله‌های غیرقابل احتراق با سطوح داخلی غیرقابل احتراق یا با قابلیت احتراق محدود هستند، باید یک اسپرینکلر در بالای شفت و یکی در زیر اولین پاگرد قابل دسترس بالای پایین‌ترین بخش شفت نصب شود.

    9.3.4.2.1

    در چاه‌های راه‌پله با مصالح غیرقابل احتراق که دارای پلکان غیرقابل احتراق با روکش‌های غیرقابل احتراق یا با قابلیت احتراق محدود هستند، اسپرینکلر باید در بالای چاه و زیر اولین پاگرد قابل دسترس بالای پایین‌ترین نقطه‌ی چاه نصب شود.

    9.3.4.2.2

    چنانچه چاه‌های راه‌پله‌ی غیرقابل احتراق به‌وسیله‌ی دیوار یا در تقسیم شده باشند، باید در هر دو سمت این جداسازی اسپرینکلر نصب شود.

    9.3.4.2.3

    در زیر پاگردها یا راه‌پله‌ها، در صورتی که فضای زیر آن‌ها برای انبار کردن استفاده شود، اسپرینکلر باید نصب گردد.

    9.3.4.2.3.1

    می‌توان نصب اسپرینکلر در پایین چاهک راه‌پله را حذف کرد، مشروط بر اینکه فضای زیر پله‌ها در پایین چاهک به‌گونه‌ای مسدود شده باشد که امکان انبار کردن در آن وجود نداشته باشد.

    9.3.4.2.4

    در برجک‌های پلکان خارجی، زمانی که دیوارهای خارجی برجک حداقل ۵۰ درصد باز باشند و تمامی اجزای برجک از مصالح غیرقابل احتراق ساخته شده باشند، می‌توان از نصب اسپرینکلر صرف‌نظر کرد.

    9.3.4.3* پله‌هایی که به دو یا چند بخش متصل می‌شوند

    وقتی پله‌ها در دو طرف یک دیوار آتش باز می‌شوند، باید در چاه پله، در هر پاگردی که دارای چندین بازشو است، اسپرینکلر نصب گردد.

    9.3.5 بازشوهای عمودی*

    9.3.5.1 کلیات*

    مگر اینکه شرایط بند 9.3.5.4 برآورده شود، در مواردی که پله‌های متحرک، راه‌پله‌ها یا بازشوهای مشابه در کف، بدون پوشش (unenclosed) باشند و حفاظت با اسپرینکلر به عنوان جایگزینی برای محصور کردن بازشوی عمودی در نظر گرفته شده باشد، این بازشوهای کف باید با اسپرینکلرهای نزدیک به هم در ترکیب با موانع هدایت دود (draft stops) مطابق بندهای 9.3.5.2 و 9.3.5.3 محافظت شوند.

    9.3.5.2 موانع هدایت دود (Draft Stops)

    موانع هدایت دود باید دارای شرایط زیر باشند:

    1. دقیقاً در مجاورت بازشو قرار گیرند؛
    2. حداقل عمق آن‌ها ۱۸ اینچ (۴۵۰ میلی‌متر) باشد؛
    3. از مواد غیرقابل احتراق یا با قابلیت احتراق محدود ساخته شده باشند که در هنگام فعال شدن اسپرینکلر در جای خود باقی بمانند.

    9.3.5.3 اسپرینکلرها

    9.3.5.3.1

    اسپرینکلرها باید با فاصله‌ای بیش از ۶ فوت (۱.۸ متر) از یکدیگر نصب نشوند و در فاصله‌ای بین ۶ تا ۱۲ اینچ (۱۵۰ تا ۳۰۰ میلی‌متر) از مانع هدایت دود، در سمت دور از بازشو قرار گیرند.

    9.3.5.3.2

    اگر فاصله‌ی اسپرینکلرها از یکدیگر کمتر از ۶ فوت (۱.۸متر) باشد، باید بافل‌های عرضی (cross baffles)طبق بند 10.2.5.4.2 نصب شوند.

    9.3.5.4 بازشوهای بزرگ

    در اطراف بازشوهای بزرگ مانند آن‌هایی که در مراکز خرید، ساختمان‌های آتریوم و سازه‌های مشابه یافت می‌شوند، در صورتی که کلیه طبقات و فضاهای مجاور مطابق این استاندارد توسط اسپرینکلر اتوماتیک محافظت شوند و بازشوها دارای ابعاد افقی حداقل ۲۰ فوت (۶.۱متر) بین لبه‌های مقابل و حداقل مساحت ۱۰۰۰ فوت مربع (۹۳ متر مربع) باشند، نیازی به نصب اسپرینکلرهای نزدیک به هم و موانع هدایت دود نیست.

    9.3.6 چاه آسانسور و اتاق‌های تجهیزات آسانسور

    9.3.6.1*

    اسپرینکلرهای دیواری باید در پایین هر چاه آسانسور و در ارتفاعی حداکثر تا ۲ فوت (۶۰۰ میلی‌متر) از کف چاه نصب شوند.

    9.3.6.2

    اسپرینکلر ذکرشده در بند 9.3.6.1 برای چاه‌های بسته، غیرقابل احتراق آسانسور که فاقد مایعات هیدرولیک قابل احتراق هستند، مورد نیاز نمی‌باشد.

    9.3.6.3

    نصب اسپرینکلرهای اتوماتیک در اتاق‌های ماشین‌آلات آسانسور، فضاهای ماشین‌آلات آسانسور، فضاهای کنترل، یا چاه‌های آسانسور کششی که مطابق با مقررات مربوطه در NFPA 101 یا کد ساختمانی مربوطه نصب شده‌اند، الزامی نیست، مشروط بر اینکه تمامی شرایط زیر رعایت شده باشند:

    1. اتاق ماشین‌آلات، فضای ماشین‌آلات، اتاق کنترل، فضای کنترل یا چاه آسانسور کششی منحصراً به تجهیزات آسانسور اختصاص داشته باشد.
    2. این فضاها به وسیله‌ی آشکارسازهای دود یا دیگر سیستم‌های اعلام حریق خودکار مطابق باNFPA 72 محافظت شده باشند.
    3. فضای ماشین‌آلات، اتاق کنترل، فضای کنترل یا چاه آسانسور کششی با دیوارها و مجموعه‌های سقف/کف یا سقف/بام دارای درجه‌ی مقاومت در برابر آتش مطابق با حداقل‌های مشخص‌شده در کد ساختمانی مربوطه، از سایر بخش‌های ساختمان جدا شده باشد.
    4. هیچ ماده‌ای که ارتباطی با تجهیزات آسانسور ندارد در این فضاها ذخیره نشده باشد.
    5. تجهیزات آسانسور هیدرولیکی نباشند.

    9.3.6.4*

    اسپرینکلرهای اتوماتیک نصب‌شده در اتاق ماشین‌آلات آسانسور یا در بالای چاه آسانسور باید دارای درجه حرارتی معمولی یا میانی باشند.

    9.3.6.5*

    اسپرینکلرهای اسپری قائم، آویخته (pendent) یا دیواری(sidewall) باید در بالای چاه آسانسور نصب شوند.

    9.3.6.6

    اسپرینکلر الزامی در بند 9.3.6.5 نیازی به نصب ندارد، در صورتی که:

    چاه آسانسور مسافربر از مصالح غیرقابل احتراق یا با قابلیت احتراق محدود ساخته شده باشد، و
    مواد داخل کابین آسانسور با الزامات ASME A17.1 (کد ایمنی برای آسانسورها و پله‌های برقی) مطابقت داشته باشند.

    9.3.6.7 استفاده از تعلیق قابل احتراق در آسانسورها

    9.3.6.7.1

    در آسانسورهایی که از وسایل تعلیق قابل احتراقمانند تسمه‌های فولادی با روکش الاستومری یا پلی‌یورتانی غیرمدور استفاده می‌کنند، باید اسپرینکلرها در بالا و پایین چاه آسانسور نصب شوند.

    9.3.6.7.2

    در صورتی که این وسایل تعلیق دارای درجه‌ی حداقلFT-1 طبق آزمون سوختن عمودی استاندارد UL 62 وUL 1581 باشند، نیازی به نصب اسپرینکلر در چاه آسانسور نمی‌باشد.

    9.3.7* فضاهای کتابخانه و ذخیره‌سازی اسناد

    در جایی که کتاب‌ها یا اسناد در قفسه‌های باز ثابت نگهداری می‌شوند، اسپرینکلرها باید مطابق با یکی از موارد زیر نصب شوند:

    1. در صورت وجود حداقل ۱۸ اینچ (۴۵۰میلی‌متر) فاصله بین منحرف‌کننده‌ی اسپرینکلر و بالای قفسه‌ها، اسپرینکلرها می‌توانند بدون توجه به راهروها نصب شوند.
    2. اگر فاصله‌ی ۱۸ اینچ (۴۵۰ میلی‌متر) بین منحرف‌کننده‌ی اسپرینکلر و بالای قفسه‌ها قابل حفظ نیست، باید در هر راهرو و در هر طبقه از قفسه‌ها اسپرینکلر نصب شود، به‌طوری‌که فاصله بین اسپرینکلرها در امتداد راهروها از ۱۲ فوت (۳.۷ متر) بیشتر نشود (طبق شکل 9.3.7(a)).
    3. اگر فاصله‌ی ۱۸ اینچ حفظ نشود و در عین حال، جداکننده‌های عمودی قفسه‌ها ناقص بوده و اجازه‌ی توزیع آب به راهروهای مجاور را بدهند، می‌توان اسپرینکلرها را در راهروهای یک‌درمیاندر هر طبقه حذف کرد، مشروط بر اینکه بازشوهای تهویه‌ای در کف طبقات نیز فراهم شده باشند. در این حالت، اسپرینکلرها باید به صورت زیگزاگی در ارتفاع نصب شوند (طبق شکل 9.3.7(b)).

    9.3.8* کوره‌ها و فرهای صنعتی

    (این بند دارای محتوای گسترده‌تری است که در ادامه یا منبع اصلی باید بررسی شود.)

    9.3.9 محافظت از کانال‌ها (Duct Protection)

    در جایی که توسط مرجع ذی‌صلاح یا کد یا استاندارد مرجع مربوطه مورد نیاز باشد، محافظت از کانال‌ها باید با الزامات بند 9.3.8 مطابقت داشته باشد.

    2Q==

    9.3.9.1 محل نصب اسپرینکلرها

    9.3.9.1.1

    مگر اینکه الزامات بندهای 9.3.9.1.2 یا 9.3.9.1.3 رعایت شده باشند، در بالای هر رایزر عمودی و در نقطه‌ی میانی هر انحراف (offset) از کانال‌ها، باید یک اسپرینکلر نصب گردد.

    9.3.9.1.2

    در صورتی که رایزر عمودی در خارج از ساختمان قرار داشته باشد و در معرض مواد قابل احتراق نباشد یا در صورتی که فاصله‌ی افقی بین خروجی هود و رایزر عمودی حداقل ۲۵ فوت (۷٫۶ متر) باشد، نصب اسپرینکلر الزامی نیست.

    9.3.9.1.3

    در کانال‌های افقی خروجی دود (exhaust ducts)، اسپرینکلرها باید با فاصله‌های ۱۰ فوت (۳ متر)نصب شوند و نخستین اسپرینکلر حداکثر در فاصله‌ی ۵ فوت (۱٫۵ متر) از ورودی کانال قرار گیرد.

    9.3.9.2 محافظت در برابر یخ‌زدگی

    اسپرینکلرهایی که در کانال‌های خروجی قرار دارند و در معرض خطر یخ‌زدگی هستند، باید به‌درستی در برابر یخ‌زدگی محافظت شوند. (رجوع شود به بند 16.4.1)

    9.3.9.3 دسترسی به اسپرینکلرها

    باید امکان دسترسی برای بازرسی، آزمایش و نگهداری تمامی اسپرینکلرها فراهم باشد.

    9.3.9.4 فیلتر خطی (Strainers)

    در سیستم‌هایی که از اسپرینکلرهایی با ضریب K کمتر از K-2.8 (40) استفاده می‌شود، باید یک صافی خطی فهرست‌شده (listed line strainer) در مسیر اصلی آب تغذیه نصب شود.

    9.3.10 سقف‌های مشبک (Open-Grid Ceilings)

    سقف‌های مشبک فقط در صورتی می‌توانند در زیر اسپرینکلرها نصب شوند که یکی از شرایط زیر برقرار باشد:

    (1)

    سقف‌های مشبکی که:

    ابعاد کوچک‌ترین دهانه‌ی شبکه حداقل ۱/۴ اینچ (۶ میلی‌متر) باشد؛
    ضخامت یا عمق مصالح سقف بیشتر از کوچک‌ترین دهانه نباشد؛ و
    این دهانه‌ها حداقل ۷۰٪ از سطح کل سقف را تشکیل دهند.

    در این صورت، فواصل نصب اسپرینکلرها مطابق موارد زیر باید رعایت شود:

    (a) در فضاهای با خطر کم (light hazard):

    اگر فاصله‌ی اسپرینکلرها کمتر از ۱۰ × ۱۰ فوت (۳ × ۳ متر) باشد:
    حداقل فاصله‌ی عمودی بین منحرف‌کننده و بالای سقف مشبک باید ۱۸ اینچ (۴۵۰میلی‌متر) باشد.
    اگر فاصله‌ی اسپرینکلرها بیش از ۱۰ × ۱۰ ولی کمتر از ۱۰ × ۱۲ فوت (۳ × ۳٫۷ متر) باشد:
    برای اسپرینکلرهای اسپری، حداقل فاصله‌ی ۲۴ اینچ (۶۰۰ میلی‌متر) و
    برای اسپرینکلرهای قدیمی (old-style)، حداقل فاصله‌ی ۳۶ اینچ (۹۰۰ میلی‌متر) الزامی است.
    اگر فاصله‌ی اسپرینکلرها بیش از ۱۰ × ۱۲ فوت (۳ × ۳٫۷ متر) باشد:
    حداقل فاصله باید ۴۸ اینچ (۱٫۲ متر) باشد.

    (b) در فضاهای با خطر معمولی (ordinary hazard):

    تنها استفاده از اسپرینکلرهای اسپری مجاز است.
    اگر فاصله‌ی اسپرینکلرها کمتر از ۱۰ × ۱۰ فوت باشد:
    حداقل فاصله‌ی عمودی باید ۲۴ اینچ (۶۰۰میلی‌متر) باشد.
    اگر فاصله‌ی اسپرینکلرها بیشتر از ۱۰ × ۱۰ فوت باشد:
    حداقل فاصله باید ۳۶ اینچ (۹۰۰ میلی‌متر)باشد.

    (2)

    سایر انواع سقف‌های مشبک نیز در صورتی مجاز به نصب در زیر اسپرینکلرها هستند که برای این منظور فهرست شده باشند (listed) و مطابق با دستورالعمل‌های درج‌شده در بسته‌بندی سقف نصب شوند.

    9.3.11 سقف‌ها و مصالح سقفی رهاشونده(Drop-Out Ceilings and Ceiling Materials)

    9.3.11.1*

    نصب سقف‌ها و مصالح سقفی رهاشونده در زیر اسپرینکلرها مجاز است، مشروط بر اینکه این پنل‌ها یا مصالح برای این کاربرد فهرست‌شده باشند و مطابق با مشخصات مندرج در فهرست خود نصب شوند.

    9.3.11.2

    سقف‌ها و مصالح سقفی رهاشونده که با معیارهای بند 9.3.11.1 مطابقت دارند، نباید در زیر اسپرینکلرهای واکنش سریع (quick-response) یا با پوشش گسترده (extended coverage) نصب شوند، مگر اینکه به‌طور خاص برای این کاربرد فهرست شده باشند.

    9.3.11.3

    سقف‌ها و مصالح سقفی رهاشونده که با معیارهای بند 9.3.11.1 مطابقت دارند، در چارچوب این استاندارد به عنوان سقف محسوب نمی‌شوند.

    9.3.11.4*

    لوله‌کشی‌هایی که در بالای سقف‌های رهاشونده مطابق با بند 9.3.11.1 نصب شده‌اند، به‌عنوان لوله‌کشی پنهان (concealed piping) در نظر گرفته نمی‌شوند.

    9.3.11.5*

    نصب اسپرینکلر در زیر سقف‌های رهاشونده یا مصالح سقفی مطابق با بند 9.3.11.1 مجاز نیست.

    9.3.12*

    در خزانه‌های نگهداری پوست خز (fur storage vaults)، باید از اسپرینکلرهای قدیمی (old-style sprinklers) استفاده شود.

    9.3.13 صحنه‌ی نمایش (Stages)

    9.3.13.1

    در مکان‌های زیر باید اسپرینکلر نصب گردد:

    زیر سقف در بالای صحنه؛
    در فضاهای زیر صحنه که دارای مصالح قابل احتراق هستند یا با مصالح قابل احتراق ساخته شده‌اند؛
    در تمام فضاهای مجاور، اتاق‌های گریم، انبارها و کارگاه‌ها.

    9.3.13.2

    در مواردی که محافظت از بازشوی پروسنیوم(proscenium opening) مورد نیاز باشد، باید یک سیستم دلوژ (deluge system) با اسپرینکلرهای باز(open sprinklers) فراهم شود که:

    حداکثر در فاصله ۳ فوت (۹۰۰ میلی‌متر) از سمت صحنه‌ی قوس پروسنیوم نصب شوند؛
    با فاصله‌ی حداکثر ۶ فوت (۱٫۸ متر) از یکدیگر قرار گیرند.
    (برای معیارهای طراحی، به فصل 11 مراجعه شود.)

    9.3.14 فضاهای بالای سقف‌ها

    9.3.14.1

    در فضاهایی که سقف آن‌ها از ارتفاع باقی‌مانده‌ی ناحیه پایین‌تر است، فضای بالای این سقف باید دارای اسپرینکلر باشد، مگر اینکه با الزامات بند 9.2.1 مربوط به فضاهای پنهان مجاز بدون اسپرینکلر مطابقت داشته باشد.

    9.3.14.2

    در صورتی که فضای بالای سقف کاذب دارای اسپرینکلر باشد، سیستم اسپرینکلر باید با الزامات بند 19.2.2 و بخش 20.10 مطابقت داشته باشد.

    9.3.14.3*

    در حالتی که یک فضای غیرقابل احتراق در بالای سقف کاذب غیرقابل احتراق یا با قابلیت احتراق محدودقرار داشته باشد و:

    آن فضا به دلیل باز بودن به فضای مجاور دارای اسپرینکلر، اسپرینکلرگذاری شده باشد؛ و
    هیچ امکانی برای نگهداری یا ذخیره‌سازی در بالای سقف کاذب وجود نداشته باشد؛

    در این صورت، سیستم اسپرینکلر می‌تواند فقط تا فاصله‌ای برابر با ۰٫۶ برابر ریشه‌ی مربع مساحت طراحی سیستم در فضای مجاور، در آن فضا امتداد یابد.

    9.3.14.3.1

    سیستم اسپرینکلر باید حداقل تا فاصله ۲۴ فوت (۷٫۳ متر) در فضای بالای سقف امتداد یابد.

    9.3.15 شیشه‌های محافظت‌شده با اسپرینکلر(Sprinkler-Protected Glazing)*

    در مواردی که از اسپرینکلر به همراه شیشه به عنوان جایگزینی برای دیوار یا پنجره‌ی دارای درجه‌ی مقاومت حریق استفاده می‌شود، مجموعه‌ی شیشه-اسپرینکلر باید با موارد زیر مطابقت داشته باشد:

    (1)

    اسپرینکلرها باید برای کاربرد خاص روی پنجره‌ها فهرست شده باشند، مگر اینکه استفاده از اسپرینکلرهای استاندارد اسپری به‌طور خاص توسط کد ساختمانی مجاز شده باشد.

    (2)

    اسپرینکلرها باید از طریق یک سیستم لوله‌کشی تر(wet pipe system) تغذیه شوند.

    (3)

    شیشه باید از نوع گرما-مقاوم، سکوریت‌شده(tempered)، یا سرامیک شیشه‌ای (glass ceramic) باشد و به صورت ثابت نصب گردد.

    9.3.15 (4)

    در مواردی که مجموعه‌ی شیشه‌ای نیاز به محافظت از هر دو طرف دارد، باید در هر دو سمت شیشه اسپرینکلر نصب گردد.

    9.3.15 (5)

    استفاده از شیشه‌ی محافظت‌شده با اسپرینکلر محدود به دیوارهای غیر باربر (non-load-bearing walls)است.

    9.3.15 (6)

    مجموعه‌ی شیشه‌ای نباید دارای اعضای افقی باشدکه باعث اختلال در پخش یکنواخت آب بر سطح شیشه گردد، و همچنین نباید هیچ مانعی بین اسپرینکلر و شیشه وجود داشته باشد که پخش آب را مختل کند.

    9.3.15 (7)

    مدت زمان تأمین آب برای ناحیه‌ی طراحی که اسپرینکلرهای پنجره را شامل می‌شود، نباید کمتر از درجه‌بندی الزامی مجموعه‌ی شیشه‌ای باشد.

    9.3.16 نورگیرها (Skylights)

    9.3.16.1

    در مورد نورگیرهایی که مساحت آن‌ها بیش از ۳۲فوت مربع (۳٫۰ متر مربع) نیست، صرف‌نظر از طبقه‌بندی خطر (hazard classification)، در صورتی که حداقل ۱۰ فوت (۳٫۰ متر) به‌صورت افقی از هر نورگیر محافظت‌نشده یا تورفتگی سقفی بدون محافظت جدا شده باشند، می‌توان از نصب اسپرینکلر در آن‌ها صرف‌نظر کرد.

    9.3.16.1.1

    هنگامی که اسپرینکلری مستقیماً در زیر نورگیری با مساحت حداکثر ۳۲ فوت مربع (۳٫۰ متر مربع)نصب شده باشد، فاصله تا سقف باید به‌گونه‌ای اندازه‌گیری شود که گویی نورگیر وجود ندارد و به صفحه‌ی سقف فرضی نسبت داده شود.

    9.3.16.2

    نورگیرهایی با مساحت حداکثر ۳۲ فوت مربع (۳٫۰ متر مربع) می‌توانند دارای پوشش پلاستیکی باشند.

    9.3.17 فضاهای پنهان (Concealed Spaces)

    9.3.17.1 فضاهای پنهانی که نیاز به محافظت با اسپرینکلر دارند

    فضاهای پنهان دارای ساختار قابل احتراق نمایان(exposed combustible construction)، باید با اسپرینکلر محافظت شوند، مگر در مواردی که بر اساس بندهای 9.2.1.1 تا 9.2.1.19 و 9.2.2 نصب اسپرینکلر الزامی نباشد.

    9.3.17.1.1*

    الزامات طراحی برای فضاهای پنهان
    اسپرینکلرها در فضاهای پنهانی که برای ذخیره‌سازی یا استفاده دیگر قابل دسترسی نیستند، باید مطابق با الزامات نواحی کم‌خطر (light hazard occupancy) نصب شوند.

    9.3.17.1.2 حفاظت موضعی از مصالح قابل احتراق نمایان یا مواد قابل احتراق نمایان

    در صورتی که فضاهای پنهان با ساختار غیرقابل احتراق یا با قابلیت احتراق محدود که در حالت عادی نیاز به اسپرینکلر ندارند، دارای نواحی موضعی از مصالح یا مواد قابل احتراق نمایان باشند، این نواحی قابل احتراق می‌توانند طبق موارد زیر به‌صورت موضعی محافظت شوند:

    (1)

    اگر مواد قابل احتراق نمایان در پارتیشن‌ها یا دیوارهای عمودی اطراف تمام یا بخشی از فضاقرار داشته باشند، می‌توان از یک ردیف اسپرینکلر با فاصله حداکثر ۱۲ فوت (۳٫۷ متر) از یکدیگر و حداکثر ۶ فوت (۱٫۸ متر) از سطح داخلی پارتیشن‌ها برای محافظت از سطح استفاده کرد.
    اولین و آخرین اسپرینکلر در این ردیف نباید بیش از ۵ فوت (۱٫۵ متر) از انتهای پارتیشن فاصله داشته باشند.

    (2)

    اگر مواد قابل احتراق نمایان در صفحه‌ی افقی قرار داشته باشند، ناحیه‌ی مورد نظر می‌تواند با اسپرینکلرهایی با فواصل مربوط به مناطق کم‌خطر محافظت شود.
    اسپرینکلرهای اضافی باید حداکثر در فاصله‌ی ۶فوت (۱٫۸ متر) بیرون از محدوده‌ی مواد قابل احتراق و با فواصل حداکثر ۱۲ فوت (۳٫۷ متر) در طول مرز اطراف آن نصب شوند.
    هنگامی که مرز به دیوار یا مانع دیگری ختم شود، آخرین اسپرینکلر نباید بیش از ۶ فوت (۱٫۸ متر) از دیوار یا مانع فاصله داشته باشد.

    9.3.18 فضاهای زیر کف‌های زمینی، سکوها و باراندازهای بیرونی

    9.3.18.1

    مگر اینکه الزامات بند 9.2.2 رعایت شده باشند، در تمام فضاهای زیر کف‌های زمینی قابل احتراق و زیر سکوها و باراندازهای بیرونی قابل احتراق باید اسپرینکلر نصب گردد.

    9.3.19 پیش‌آمدگی‌های بیرونی (Exterior Projections)

    9.3.19.1*

    مگر اینکه الزامات بندهای 9.2.3.2، 9.2.3.3، یا 9.2.3.4 رعایت شده باشند، زیر تمام پیش‌آمدگی‌های بیرونی که عرض آن‌ها بیش از ۴ فوت (۱٫۲ متر) باشد باید اسپرینکلر نصب گردد.

    9.3.19.2*

    در زیر تمام پیش‌آمدگی‌های بیرونی با عرض بیش از ۴ فوت (۱٫۲ متر) که در آن‌ها مواد قابل احتراق ذخیره می‌شود، باید اسپرینکلر نصب گردد.

    9.3.20 تجهیزات الکتریکی

    9.3.20.1*

    مگر اینکه الزامات بند 9.2.6 رعایت شده باشند، نصب سیستم اسپرینکلر در اتاق‌های تجهیزات الکتریکی الزامی است.

    9.4 استفاده از اسپرینکلرها (Use of Sprinklers)

    9.4.1 کلیات

    9.4.1.1*

    اسپرینکلرها باید مطابق با مشخصات درج‌شده در فهرست آن‌ها (listing) نصب شوند.

    9.4.1.2

    در مواردی که هیچ اسپرینکلری به‌طور خاص برای ویژگی‌های خاص سازه یا موقعیت‌های ویژه‌ای که نیاز به توزیع غیرمعمول آب دارند فهرست نشده باشد، الزامات بند 9.4.1.1 اعمال نمی‌شود، و استفاده از اسپرینکلرهای فهرست‌شده در موقعیت‌هایی غیر از آنچه در فهرست‌شان پیش‌بینی شده مجاز است، به شرطی که نتیجه‌ی خاصی مدنظر باشد.

    9.4.1.3*

    اسپرینکلرهای عمودی (Upright sprinklers) باید به گونه‌ای نصب شوند که بازوهای قاب (frame arms) آن‌ها موازی با خط انشعاب (branch line) باشد، مگر اینکه مشخصاً برای جهت‌گیری دیگر فهرست شده باشند.

    9.4.1.4

    در مواردی که از چسب حلالی (solvent cement)برای اتصال لوله‌ها و اتصالات استفاده می‌شود، اسپرینکلر نباید پیش از چسب‌کاری در اتصالات نصب شود.

    9.4.1.5 درپوش‌ها و تسمه‌های محافظ(Protective Caps and Straps)

    9.4.1.5.1*

    درپوش‌ها و تسمه‌های محافظ باید با روشی برداشته شوند که با دستورالعمل نصب تولیدکننده مطابقت داشته باشد.

    9.4.1.5.2*

    تمام درپوش‌ها و تسمه‌های محافظ باید پیش از زمان راه‌اندازی سیستم اسپرینکلر از روی اسپرینکلرها برداشته شوند.

    9.4.1.5.3

    درپوش‌ها و تسمه‌های محافظ مربوط به اسپرینکلرهای عمودی یا اسپرینکلرهایی که در ارتفاع بیش از ۱۰ فوت (۳٫۰ متر) از کف نصب می‌شوند، می‌توانند بلافاصله پس از نصب اسپرینکلر برداشته شوند.

    9.4.2 درجه‌بندی دمایی (Temperature Ratings)

    9.4.2.1*

    مگر اینکه الزامات بندهای 9.4.2.2، 9.4.2.3، 9.4.2.4 یا 9.4.2.5 رعایت شده باشند، در سراسر ساختمان باید از اسپرینکلرهای با دمای معمولی(Ordinary) یا میانی (Intermediate) استفاده شود.

    9.4.2.2

    در مواردی که بیشینه دمای سقف از 100 درجه فارنهایت (38 درجه سلسیوس) بیشتر باشد، باید اسپرینکلرهایی با درجه‌بندی دمایی متناسب با دمای سقف طبق جدول 7.2.4.1 استفاده شود.

    9.4.2.3

    استفاده از اسپرینکلرهای با درجه حرارت بالا(high-temperature) در سرتاسر اشغال‌های با خطر معمولی (Ordinary)، خطر زیاد (Extra Hazard)، اشغال‌های انباری (Storage) و همچنین در موارد مجاز در این استاندارد و سایر استانداردها و کدهای NFPA مجاز است.

    9.4.2.4

    اسپرینکلرهای با طبقه‌بندی دمایی میانی(Intermediate) و بالا (High) باید در مکان‌هایی خاص طبق الزامات بند 9.4.2.5 نصب شوند.

    9.4.2.5*

    برای انتخاب اسپرینکلرهایی با طبقه‌بندی دمایی غیر از معمولی (Ordinary)، مگر اینکه دمای دیگری مشخص شده باشد یا اسپرینکلرهای با دمای بالا در تمام محل استفاده شوند، باید رویه‌های زیر رعایت شود. انتخاب دما باید مطابق با جداول 9.4.2.5(a)، 9.4.2.5(b)، 9.4.2.5(c) و شکل 9.4.2.5 انجام شود:

    1. اسپرینکلرهایی که در ناحیه‌ی دمای بالا قرار دارند، باید از نوع دمای بالا بوده و اسپرینکلرهایی که در ناحیه‌ی دمای میانی قرار دارند، باید از نوع دمای میانی باشند.
    2. اسپرینکلرهایی که در فاصله‌ی ۱۲ اینچ (۳۰۰میلی‌متر) از یک طرف یا ۳۰ اینچ (۷۵۰میلی‌متر) بالای لوله بخار، کویل گرمایشی، یا رادیاتور بدون پوشش قرار دارند، باید از نوع دمای میانی باشند.
    3. اسپرینکلرهایی که در فاصله‌ی ۷ فوت (۲٫۱ متر)از شیر تخلیه فشار پایین که در یک اتاق بزرگ به‌طور آزاد تخلیه می‌شود قرار دارند، باید از نوع دمای بالا باشند.
    4. اسپرینکلرهای زیر نورگیرهای شیشه‌ای یا پلاستیکی که در معرض مستقیم نور خورشید هستند، باید از نوع دمای میانی باشند.
    5. اسپرینکلرهایی که در فضای بسته، زیر سقف بدون عایق، یا در اتاقک زیر شیروانی بدون تهویه قرار دارند، باید از نوع دمای میانیباشند.
    6. اسپرینکلرهایی که در ویترین‌های نمایشگاهی بدون تهویه و دارای چراغ‌های برقی پرقدرت نزدیک سقف هستند، باید از نوع دمای میانیباشند.
    7. اسپرینکلرهایی که تجهیزات پخت‌وپز تجاری و سامانه‌های تهویه آن‌ها را محافظت می‌کنند، باید از نوع دمای بالا یا خیلی بالا باشند، که این انتخاب باید بر اساس دستگاه اندازه‌گیری دما صورت گیرد. (به بند 8.9.6 مراجعه شود.)
    8. اسپرینکلرهایی که در مناطق مسکونی، نزدیک منابع حرارتی خاص (طبق جدول 9.4.2.5(c)) نصب می‌شوند، باید مطابق همان جدول نصب گردند.
    9. اسپرینکلرهای با دمای معمولی که در کنار کانال‌های گرمایش با دمای خروجی کمتر از 100 درجه فارنهایت (38 درجه سلسیوس) قرار دارند، نیازی به رعایت فاصله‌ی مشخص‌شده در جدول 9.4.2.5(a) یا (c) ندارند.
    10. اسپرینکلرهایی که در یخچال‌ها یا فریزرهایWalk-in دارای سیستم ذوب یخ خودکار نصب می‌شوند، باید از نوع دمای میانی یا بالاتر باشند.
    11. اسپرینکلرهایی که در کمدهایی با خشک‌کن بدون خروجی (Ventless Dryer) قرار دارند، باید از نوع دمای میانی یا بالاتر باشند.

    9.4.2.6

    در صورت تغییر کاربری که منجر به تغییر دما می‌شود، نوع اسپرینکلرها نیز باید متناسب با آن تغییر یابند.

    9.4.2.7*

    حداقل دمای اسمی اسپرینکلرهای سقفی در انبارهای عمومی، انبارهای قفسه‌ای، انبار لاستیک خودرو، انبار رول کاغذ، و انبار پنبه‌ی فشرده باید برابر با 150 درجه فارنهایت (66 درجه سلسیوس) باشد.

    9.4.3 حساسیت حرارتی (Thermal Sensitivity)

    9.4.3.1*

    اسپرینکلرهای مورد استفاده در اشغال‌های با خطر سبک (Light Hazard) باید یکی از انواع زیر باشند:

    1. اسپرینکلرهای واکنش سریع (Quick-Response) طبق تعریف بند 3.3.205.4.16
    2. اسپرینکلرهای مسکونی طبق الزامات فصل 12
    3. اسپرینکلرهای CMSA واکنش سریع
    4. اسپرینکلرهای ESFR
    5. اسپرینکلرهای واکنش استاندارد برای اصلاحات یا الحاقات سیستم‌های موجود با اسپرینکلرهای واکنش استاندارد
    6. اسپرینکلرهای واکنش استاندارد که برای جایگزینی واحدی در سیستم‌های موجود با اسپرینکلرهای واکنش استاندارد استفاده می‌شوند

    9.4.3.2

    در مواردی که اسپرینکلر واکنش سریع نصب شده، تمام اسپرینکلرهای درون یک فضای بسته(compartment) باید از نوع واکنش سریع باشند، مگر در موارد مجاز در بندهای 9.4.3.3، 9.4.3.4، یا 9.4.3.5.

    9.4.3.3

    در صورت نبود اسپرینکلر واکنش سریع در بازه دمایی مورد نیاز، استفاده از اسپرینکلر واکنش استاندارد مجاز است.

    9.4.3.4

    الزامات بند 9.4.3.2 در مورد اسپرینکلرهای داخل قفسه‌ای (in-rack sprinklers) اعمال نمی‌شود.

    9.4.3.5

    در اشغال‌هایی به‌جز خطر سبک، چنانچه یک اسپرینکلر دارای فهرست برای هر دو نوع واکنش سریع و واکنش استاندارد باشد (با نواحی پوشش متفاوت)، می‌توان آن را در یک فضا با هر دو نوع فاصله‌گذاری نصب کرد، بدون نیاز به جداسازی نواحی پوشش.

    9.4.3.6

    زمانی که یک سیستم موجود برای اشغال‌های با خطر سبک به اسپرینکلرهای واکنش سریع یا مسکونی تغییر می‌کند، باید تمام اسپرینکلرهای داخل یک فضا تعویض شوند.

    9.4.4 اسپرینکلرهایی با K-فاکتور کمتر از K-5.6 (80)

    9.4.4.1

    مگر در موارد مجاز طبق بند 9.4.4، اسپرینکلرها باید حداقل K-فاکتور اسمی برابر با 5.6 (80) داشته باشند.

    9.4.4.2

    در اشغال‌های با خطر سبک، استفاده از اسپرینکلرهایی با K-فاکتور کمتر از 5.6 (80) مجاز است، به شرط رعایت موارد زیر:

    1. سیستم باید به‌صورت هیدرولیکی محاسبه شود.
    2. این اسپرینکلرها فقط در سیستم‌های لوله‌تر (wet pipe) یا طبق محدودیت‌های بندهای 9.4.4.3 یا 9.4.4.4 نصب شوند.
    3. برای اسپرینکلرهایی با K-فاکتور کمتر از 2.8(40) باید صافی (Strainer) فهرست‌شده در سمت تأمین نصب گردد.

    9.4.4.3

    نصب اسپرینکلرهای با K-فاکتور کمتر از 5.6 (80) طبق بند 19.4.2 برای حفاظت در برابر آتش‌سوزی‌های ناشی از منابع خارجی (Exposure Fires) مجاز است.

    9.4.4.4

    اسپرینکلرهایی با K-فاکتور اسمی K-4.2 (57) می‌توانند در سیستم‌های خشک (Dry Pipe) و واکنش تأخیری (Preaction) برای اشغال‌های با خطر سبک، به شرطی که لوله‌کشی مقاوم به خوردگی یا گالوانیزه داخلی باشد، استفاده شوند.

    9.4.5 محدودیت‌های اندازه رزوه

    اسپرینکلرهایی با K-فاکتور بیشتر از 5.6 (80) که دارای رزوه NPT با قطر 1/2 اینچ (15 میلی‌متر)هستند، نباید در سیستم‌های جدید نصب شوند.

    9.5 موقعیت، مکان، فاصله‌گذاری، و کاربرد اسپرینکلرها

    9.5.1 کلیات

    9.5.1.1

    اسپرینکلرها باید مطابق با الزامات بخش 9.5، در مکان مناسب قرار گیرند، فاصله‌گذاری شوند، و در موقعیت صحیح نصب گردند.

    2Q==

    2Q==

    9.5.1.2

    اسپرینکلرها باید به‌گونه‌ای موقعیت‌دهی شوند که حفاظت از منطقه را متناسب با اهداف کلی این استاندارد تأمین کنند، از طریق کنترل موقعیت نصب و مساحت مجاز پوشش برای هر اسپرینکلر.

    9.5.1.3

    الزامات بندهای 9.5.2 تا 9.5.6 باید برای تمام انواع اسپرینکلرها اعمال شود، مگر اینکه قوانین سخت‌گیرانه‌تری در فصل‌های 10 تا 15 ارائه شده باشد.

    9.5.2 مساحت‌های حفاظت‌شده توسط هر اسپرینکلر

    9.5.2.1 تعیین مساحت پوشش حفاظتی(Protection Area of Coverage)

    9.5.2.1.1

    مساحت پوشش حفاظتی هر اسپرینکلر (As) باید به‌صورت زیر تعیین شود:

    1. در امتداد لوله‌های شاخه‌ای (Branch Lines):

    (a) فاصله بین اسپرینکلرها (یا تا دیوار یا مانع، در مورد اسپرینکلر انتهایی در خط شاخه) را در دو جهت بالا دست و پایین دست اندازه‌گیری کنید.

    (b) بزرگ‌ترِ دو مقدار زیر را انتخاب کنید:

    o دو برابر فاصله تا دیوار
    o فاصله تا اسپرینکلر بعدی

    (c) این بُعد را به عنوان S تعریف کنید.

    2. بین لوله‌های شاخه‌ای (Branch Lines):

    (a) فاصله عمود تا اسپرینکلر روی خط شاخه مجاور (یا تا دیوار یا مانع، در مورد آخرین خط شاخه‌ای) را از هر طرف خط شاخه‌ای که اسپرینکلر مدنظر روی آن نصب شده، اندازه‌گیری کنید.

    (b) بزرگ‌ترِ دو مقدار زیر را انتخاب کنید:

    o دو برابر فاصله تا دیوار یا مانع
    o فاصله تا اسپرینکلر بعدی

    (c) این بُعد را به عنوان L تعریف کنید.

    9k=

    ۹.۵.۲.۱.۲ مساحت پوشش حفاظتی اسپرینکلر باید با ضرب بُعد S در بُعد L تعیین شود، به‌صورت زیر:

    AN1wD20YkoW1AAAAAElFTkSuQmCC

    ۹.۵.۲.۲ حداکثر مساحت پوشش حفاظتی
    ۹.۵.۲.۲.۱ حداکثر مساحت مجاز پوشش حفاظتی برای هر اسپرینکلر (As) باید مطابق با مقدار مشخص‌شده در بخش مربوط به هر نوع یا سبک اسپرینکلر باشد.
    ۹.۵.۲.۲.۲ حداکثر مساحت پوشش هر اسپرینکلر نباید از ۴۰۰ فوت مربع (۳۷ متر مربع) تجاوز کند.

    ۹.۵.۳ فاصله‌گذاری اسپرینکلر
    ۹.۵.۳.۱ حداکثر فاصله بین اسپرینکلرها
    ۹.۵.۳.۱.۱ حداکثر فاصله مجاز بین اسپرینکلرها باید بر اساس فاصله مرکز به مرکز اسپرینکلرهای مجاور باشد.
    ۹.۵.۳.۱.۲ این فاصله باید در امتداد شیب سقف اندازه‌گیری شود.
    ۹.۵.۳.۱.۳ این فاصله باید با مقدار مشخص‌شده در بخش مربوط به هر نوع یا سبک اسپرینکلر مطابقت داشته باشد.

    ۹.۵.۳.۲ حداکثر فاصله از دیوارها
    ۹.۵.۳.۲.۱ فاصله اسپرینکلرها از دیوار نباید از نصف فاصله مجاز بین اسپرینکلرها بیشتر باشد.
    ۹.۵.۳.۲.۲ این فاصله باید تا دیواری که پشت مبلمانی مانند کمد، کابینت یا ویترین قرار دارد اندازه‌گیری شود.
    ۹.۵.۳.۲.۳ زمانی که اسپرینکلرها در نزدیکی پنجره‌ها نصب می‌شوند و فضای کف اضافی ایجاد نمی‌شود، فاصله باید تا دیوار اندازه‌گیری شود.

    ۹.۵.۳.۳ حداقل فاصله از دیوارها
    ۹.۵.۳.۳.۱ حداقل فاصله مجاز بین اسپرینکلر و دیوار باید مطابق با مقدار مشخص‌شده در بخش مربوط به هر نوع یا سبک اسپرینکلر باشد.
    ۹.۵.۳.۳.۲ این فاصله باید به‌صورت عمود بر دیوار اندازه‌گیری شود.

    ۹.۵.۳.۴ حداقل فاصله بین اسپرینکلرها
    ۹.۵.۳.۴.۱ باید حداقل فاصله‌ای بین اسپرینکلرها حفظ شود تا از خیس شدن اسپرینکلرهای مجاور توسط اسپرینکلر فعال‌شده و از عدم فعال شدن آنها جلوگیری شود.
    ۹.۵.۳.۴.۲ حداقل فاصله مجاز باید با مقدار مشخص‌شده در بخش مربوط به هر نوع یا سبک اسپرینکلر مطابقت داشته باشد.

    ۹.۵.۴ موقعیت پخش‌کننده (دفلکتور)
    ۹.۵.۴.۱ فاصله از سقف
    ۹.۵.۴.۱.۱ فاصله بین دفلکتور اسپرینکلر و سقف باید بر اساس نوع اسپرینکلر و نوع سازه انتخاب شود.
    ۹.۵.۴.۱.۲ سقف‌های فلزی موج‌دار:
    ۹.۵.۴.۱.۲.۱ برای سقف‌هایی با موج‌هایی به عمق حداکثر ۳ اینچ (۷۵ میلی‌متر)، فاصله باید از پایین‌ترین نقطه موج اندازه‌گیری شود.
    ۹.۵.۴.۱.۲.۲ برای سقف‌هایی با عمق بیش از ۳ اینچ، فاصله باید از بالاترین نقطه موج اندازه‌گیری شود.
    ۹.۵.۴.۱.۳ در سقف‌هایی که عایق مستقیماً زیر سقف یا سازه نصب شده، فاصله دفلکتور باید از پایین عایق اندازه‌گیری شود و با الزامات ۹.۵.۴.۱.۳.۱ تا ۹.۵.۴.۱.۳.۳ مطابقت داشته باشد.
    ۹.۵.۴.۱.۳.۱ عایق مورد استفاده باید از نوع پشمی یا مقاوم در برابر نیروی مکش ۳ پوند بر فوت مربع (۰.۱۳کیلوگرم بر متر مربع) باشد.
    ۹.۵.۴.۱.۳.۲ اگر عایق به‌صورت صاف و موازی با سقف نصب شده باشد، فاصله دفلکتور از زیر عایق اندازه‌گیری می‌شود.
    ۹.۵.۴.۱.۳.۳ اگر عایق دچار افتادگی شود، فاصله دفلکتور باید از وسط اختلاف ارتفاع نقطه بالا و پایین عایق اندازه‌گیری شود.
    (A) اگر افتادگی عایق بیش از ۶ اینچ (۱۵۰ میلی‌متر) باشد، فاصله باید از نقطه بالای عایق اندازه‌گیری شود.
    (B) دفلکتور نباید بالاتر از پایین‌ترین نقطه عایق قرار گیرد.
    ۹.۵.۴.۱.۴ استفاده از جمع‌کننده حرارتی برای کمک به فعال‌سازی اسپرینکلر مجاز نیست.

    ۹.۵.۴.۲ جهت‌گیری دفلکتور
    دفلکتور اسپرینکلرها باید موازی با سقف، بام یا شیب راه‌پله قرار گیرد.

    ۹.۵.۵ موانع در برابر پاشش اسپرینکلر
    ۹.۵.۵.۱ هدف عملکردی
    اسپرینکلرها باید به‌گونه‌ای نصب شوند که موانع پاشش را به حداقل برسانند، مطابق با تعریف در ۹.۵.۵.۲ و ۹.۵.۵.۳، یا اسپرینکلرهای اضافی جهت اطمینان از پوشش مناسب خطر نصب شوند.
    (به شکل A.9.5.5.1 مراجعه شود.)

    ۹.۵.۵.۲ موانع توسعه الگوی پاشش
    ۹.۵.۵.۲.۱ موانع پیوسته یا ناپیوسته که در فاصله‌ای کمتر یا مساوی ۱۸ اینچ (۴۵۰ میلی‌متر) زیر دفلکتور قرار دارند و از توسعه کامل الگوی پاشش جلوگیری می‌کنند، باید مطابق با ۹.۵.۵.۲ باشند.
    ۹.۵.۵.۲.۲ اسپرینکلرها باید در فاصله‌ای مناسب از موانعی مانند خرپا، لوله‌ها، ستون‌ها و وسایل نصب شوند، مطابق با بخش‌های ۱۰.۲ تا ۱۴.۲.

    ۹.۵.۵.۳ موانعی که از رسیدن آب به خطر جلوگیری می‌کنند
    موانع پیوسته یا ناپیوسته‌ای که در صفحه افقی، بیش از ۱۸ اینچ (۴۵۰ میلی‌متر) زیر دفلکتور قرار دارند و باعث اختلال در رسیدن جریان آب به ناحیه حفاظت‌شده می‌شوند، باید مطابق با ۹.۵.۵.۳ باشند

    ۹.۵.۵.۳.۱* اسپرینکلرها باید زیر موانع ثابت با عرض بیش از ۴ فوت (۱.۲ متر) نصب شوند.
    ۹.۵.۵.۳.۱.۱* کف‌پوش‌های مشبک باز با عرض بیش از ۴فوت (۱.۲ متر) نیاز به حفاظت اسپرینکلری در زیر مشبک دارند.
    ۹.۵.۵.۳.۱.۲* اسپرینکلرهای قرارگرفته زیر موانع باید با یکی از موارد زیر مطابقت داشته باشند:
    (۱) زیر مانع نصب شوند
    (۲) در کنار مانع نصب شوند، به شرطی که فاصله آن‌ها از لبه بیرونی مانع بیش از ۳ اینچ (۷۵ میلی‌متر) نباشد
    ۹.۵.۵.۳.۱.۳ چنانچه اسپرینکلرها در کنار مانع نصب شوند، باید از نوع طبقه میانی قفسه‌ای باشند.
    ۹.۵.۵.۳.۱.۴ دفلکتور اسپرینکلرهای خودکار نصب‌شده زیر موانع ثابت نباید بیش از ۱۲ اینچ (۳۰۰ میلی‌متر) پایین‌تر از کف مانع قرار گیرد.
    ۹.۵.۵.۳.۱.۵ نصب اسپرینکلر زیر موانع غیرقابل‌احتراق با عرض بیش از ۴ فوت (۱.۲ متر) در صورتی که کف مانع حداکثر ۲۴ اینچ (۶۰۰ میلی‌متر) بالاتر از کف یا دک باشد، الزامی نیست.

    ۹.۵.۵.۳.۲* نصب اسپرینکلر زیر موانعی که ثابت نیستند، مانند میزهای کنفرانس، الزامی نیست.
    ۹.۵.۵.۳.۳ اسپرینکلرهای نصب‌شده زیر موانع باید از همان نوع (اسپری، CMSA، ESFR، مسکونی) باشند که در سقف نصب شده‌اند، مگر طبق بند ۹.۵.۵.۳.۳.۱.
    ۹.۵.۵.۳.۳.۱ استفاده از اسپرینکلرهای اسپری زیر درب‌های بالابر مجاز است.
    ۹.۵.۵.۳.۴* اسپرینکلرهای نصب‌شده زیر کف‌پوش‌های مشبک باید از نوع طبقه میانی/قفسه‌ای باشند یا به نحوی محافظت شوند که از پاشش اسپرینکلرهای سقفی در امان باشند.

    ۹.۵.۵.۴ کمدها
    در تمام کمدها و محفظه‌ها، از جمله کمدهایی که تجهیزات مکانیکی در آن‌ها قرار دارند و حجم آن‌ها بیشتر از ۴۰۰فوت مکعب (۱۱ متر مکعب) نیست، یک اسپرینکلر در بالاترین سطح سقف کافی است، بدون توجه به موانع یا حداقل فاصله از دیوار.

    ۹.۵.۶ فاصله بین دفلکتور و ذخیره‌سازی
    ۹.۵.۶.۱* مگر اینکه الزامات بندهای ۹.۵.۶.۲، ۹.۵.۶.۳، ۹.۵.۶.۴ یا ۹.۵.۶.۵ رعایت شده باشند، فاصله بین دفلکتور اسپرینکلر و بالاترین نقطه ذخیره‌سازی یا محتویات اتاق باید حداقل ۱۸ اینچ (۴۵۰ میلی‌متر) باشد.
    ۹.۵.۶.۲ در مواردی که استانداردهای دیگر حداقل فاصله بیشتری را برای ذخیره‌سازی مشخص کرده باشند، باید همان‌ها رعایت شوند.
    ۹.۵.۶.۳ برای اسپرینکلرهای خاص، فاصله حداقل ۳۶اینچ (۹۰۰ میلی‌متر) تا ذخیره‌سازی مجاز است.
    ۹.۵.۶.۴ فاصله‌ای کمتر از ۱۸ اینچ (۴۵۰ میلی‌متر) بین بالای ذخیره‌سازی و دفلکتور اسپرینکلر سقفی، در صورتی مجاز است که از طریق آزمون‌های آتش‌سوزی بزرگ‌مقیاس موفق برای خطر خاص، اثبات شده باشد.
    ۹.۵.۶.۵ در مواردی که تایرهای لاستیکی ذخیره شده‌اند، فاصله بین بالای ذخیره‌سازی و دفلکتور اسپرینکلر نباید کمتر از ۳۶ اینچ (۹۰۰ میلی‌متر) باشد.
    ۹.۵.۶.۶ مقدار ۱۸ اینچ (۴۵۰ میلی‌متر) نباید ارتفاع قفسه‌ها روی دیوار یا در برابر دیوار را مطابق با بندهای ۱۰.۲.۸، ۱۰.۳.۷، ۱۱.۲.۶، و بخش‌های ۱۱.۳ و ۱۲.۱محدود کند.
    ۹.۵.۶.۶.۱ در مواردی که قفسه‌ها بر روی دیوار نصب شده‌اند و مستقیماً زیر اسپرینکلر نیستند، قفسه‌ها و اقلام ذخیره‌شده روی آن‌ها می‌توانند از سطحی که در ارتفاع ۱۸ اینچ (۴۵۰ میلی‌متر) زیر دفلکتور اسپرینکلر سقفی قرار دارد، فراتر روند.
    ۹.۵.۶.۶.۲ قفسه‌ها و هر نوع ذخیره‌سازی روی آن‌ها که مستقیماً زیر اسپرینکلرها قرار دارند، نباید از سطحی که در ارتفاع ۱۸ اینچ (۴۵۰ میلی‌متر) زیر دفلکتور اسپرینکلر سقفی قرار دارد، بالاتر روند.